پاورپوینت کامل «یورگن هابرماس» جدلجوترین روشنفکر آلمان ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل «یورگن هابرماس» جدلجوترین روشنفکر آلمان ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «یورگن هابرماس» جدلجوترین روشنفکر آلمان ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل «یورگن هابرماس» جدلجوترین روشنفکر آلمان ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
یورگن هابرماس، آخرین بازمانده از اندیشمندان «مکتب فرانکفورت» و یکی از سرشناسترین شاگردان تئودور آدورنو، در ۸۵سالگی همچنان در گستره فلسفه نظری و بسط «نظریه انتقادی» پوینده و جستوجوگر است. موضوع و مضمون کتابها، مقالهها و سخنرانیهای سالهای اخیر هابرماس نشان از تیزبینی و دوراندیشی او در طرح مسایل مهم امروز و فردای جوامع بشری دارد.
به مناسبت ۸۵سالگی فیلسوف آلمانی
یورگن هابرماس، آخرین بازمانده از اندیشمندان «مکتب فرانکفورت» و یکی از سرشناسترین شاگردان تئودور آدورنو، در ۸۵سالگی همچنان در گستره فلسفه نظری و بسط «نظریه انتقادی» پوینده و جستوجوگر است. موضوع و مضمون کتابها، مقالهها و سخنرانیهای سالهای اخیر هابرماس نشان از تیزبینی و دوراندیشی او در طرح مسایل مهم امروز و فردای جوامع بشری دارد. انتقادهای شدید او از مدیرانارشد بانکها و موسسات مالی و اقتصادی و سیاستمدارانی که بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی را موجب شدند، نشان میدهد که این جامعهشناس و فیلسوف آلمانی در نظریهپردازیهای انتزاعی غرق نشده است و در مقابل رویدادهای مهم روز، واکنش نشان میدهد.
یورگن هابرماس را «جدلجوترین روشنفکر آلمان» لقب دادهاند. البته میل به جدل و مناظره در او بیش از مجادلههای روشنفکرمآبانهای است که کموبیش برای خودنمایی و ارضای شخصی صورت میگیرد. هابرماس بیش از نیم قرن است که هم در جدلهای فلسفی مشرب اصالت تحصل (پوزیتیویسم) شرکت میجوید و هم به نقد نظریههای فیلسوفان فرانسوی میپردازد؛ هم در دهههای ۶۰ و ۷۰ سده گذشته جنبش اعتراضی دانشجویان در اروپای غربی و آمریکای شمالی و پیامدهای آن را با نگاهی انتقادی همراهی میکرد و هم در مناظرات مورخان درباره بیمانندی تاریخی فاجعه هولوکاست (کشتار نظاممند یهودیان در دوران رایش سوم) شرکت میجست. انتقاد به چگونگی اتحاد دو آلمان از بحثهای مورد علاقه او بود، بیآنکه از مباحثی دوری جوید که در سالهای اخیر در محافل روشنفکری پیرامون نقش و جایگاه دین جریان دارد.
او در کنار گفتوگو در مورد بحرانی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اقمار آن و افول ایدئولوژی کمونیستی گریبانگیر روشنفکران اروپایی و کلا روشنفکران چپگرا شده است، از پرداختن به مساله رشد روزافزون راستگرایی افراطی در برخی جوامع اروپایی و برخورد و درگیریهای خشونتآمیزی که نئونازیها با مهاجران و خارجیان مقیم آلمان و بهخصوص خارجیان غیراروپایی دارند، غافل نشده است. او که یکی از مخالفان جنگ است، در سالهای اخیر نهتنها در مصاحبهها و مقالههای خود در مخالفت با جنگ گفته و نوشته، بلکه با شرکت در تظاهرات خیابانی، هم جنگِ کوزُوو، هم کشتار مسلمانان در بوسنی- هرزگوین و هم جنگ در عراق را محکوم کرده است. هابرماس در کنار تدریس فلسفه، برای سخنرانی و گفتوگو با دولتمردان و دانشگاهیان و روشنفکران به گوشه و کنار جهان سفر میکند. سخنرانی در نشست رهبران حزب سوسیالدموکرات آلمان درباره آینده اتحادیه اروپا، مناظره با کاردینال یوزف راتسینگر – یکسال پیش از انتخاب راتسینگر بهرهبری کلیسای کاتولیک- و سفر او به ایران در دوران ریاستجمهوری محمد خاتمی و گفتوگو با دانشگاهیان، تنها نمونهای از اینگونه فعالیتهاست.
هابرماس و نثر و زبان پیچیده
زبان نوشتاری بنیانگذاران «مکتب فرانکفورت»، بهویژه زبان یورگنهابرماس که در زمره اندیشمندان این مکتبِ شبهمارکسیستی بهشمار میآید، زبانی دشوار، پیچیده و تا حدی ناروشن است. این زبان نکوهیده و مذموم، سنتی است که از هگل بهجا مانده، مارتین هایدگر آن را ادامه داده و پس از ایشان، زبان اغلب روشنفکران آلمان (و شاید اکثر روشنفکران جهان) شده است. تنها تفاوتی که در این زمینه میان هابرماس و دیگر روشنفکران هگلگرا وجود دارد آن است که او خود به این امر معترف است که نوشتههایش غامض و پیچیده است و از اینرو فهم آثار و درک افکارش با دشواری دوچندان همراه است.
درباره زبان پیچیده هابرماس داستانی جالب بر سر زبانهاست: یکی از شاگردان سابق هابرماس نقل میکند که در سال۱۹۶۶ میلادی، در تالاری در دانشگاه فرانکفورت که مملو از دانشجویان رشته فلسفه بود، دانشجویی سخنان پروفسور هابرماس را با این خواهش قطع میکند که اگر ممکن است منظورش را اندکی واضحتر بیان کند؛ چون فهم آنچه بیان میکند، دشوار است. نیمی از دانشجویان حاضر در سالن، بهنشانه پشتیبانی از این درخواست، دست میزنند. هابرماس در پاسخ میگوید که تمام توان خود را بهکار خواهد گرفت تا سخنانش قابل فهم شود؛ ولی به ناگاه نیم دیگر دانشجویان به نشانه اعتراض به پاسخ هابرماس هایوهوی میکنند. هابرماس خطاب به معترضان میگوید، میتواند بهآنان اطمینان دهد که کوشش او برای عملیکردن این نیت، یعنی بیان ساده و واضح سخنانش، بیتردید به نتیجه نخواهد رسید.
لازم است به این نکته نیز اشاره کرد که ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو، دو نفر از بنیانگذاران «مکتب فرانکفورت»، به موضوع کاربرد زبان از منظر نقد ایدئولوژی نیز مینگریستند. آنان به زبانِ روان و شفاف بدگمان بودند. چنین زبانی برای آنان در مظان این اتهام قرار دارد که «جاافتاده» و «کلیشهای»بودن آن موجب میشود تا در خدمت «خردِ ابزاری» قرار گیرد و وسیلهای ایدئولوژیک شود برای تیرگی و پردهپوشی. آنان در پیشگفتار کتاب «دیالکتیک روشنگری» اشاره میکنند که «روشنی دروغین، تنها تعبیری دیگر برای اسطوره است.» از اینرو، زبان و نثر دشوار و تا حدی استعاری این کتاب، به ظن آنان، حاکی از نوعی ایستادگی در برابر «ابزاریکردن» زبان است.
هابرماس و نقش دین در گستره عمومی
یکی از آخرین کتابهای هابرماس با عنوان «میان طبیعتباوری و دین» دربرگیرنده جستارهایی فلسفی است که در کانون آن یکی از مهمترین مباحث دوران ما قرار دارد. او در این کتاب به بحث درباره رویارویی گرایشهای طبیعتگرایانه کنونی از یکسو و گسترش فزاینده نفوذ اعتقادات مذهبی از سوی دیگر پرداخته است. هابرماس در یکی از معروفترین سخنرانیهای خود با عنوان «دین در گستره عمومی» که بهمناسبت دریافت جایزه هولبرگ در سال ۲۰۰۵ میلادی در دانشگاه برگِن نروژ ایراد کرد، به مساله گسترش نفوذ ادیان در عرصه عمومی بسیاری از کشورها و نیز دوقطبیشدن جوامع به شهروندان سکولار و شهروندان مذهبی و خطر رویاروییهای خشونتآمیز که از این طریق میتواند جوامع گوناگون را به بحرانهای جدی سوق دهد، پرداخته است. مبدا او این فرضیه است که ادیان، بهعنوان تنها عنصر زنده و باقیمانده از عناصر فرهنگساز در تمدنهای باستانی، همچنان قادرند جایگاه خود را در ساختارهای پرپیچوخم جوامع مدرن حفظ کنند. او تاکید دارد که انکار این واقعیت و نادیدهانگاشتن جایگاه ادیان در جوامع کنونی، بهدور از منطق است.
هابرماس احتمال میدهد که ادیان بزرگ، هنوز از درونمایه معنوی بالقوهای برای الهامبخشی برخوردارند، مشروط بر آنکه قواعد عرصه رقابتهای دموکراتیک را به رسمیت بشناسند و نیروی معنوی بالقوه خود را در گستره معیارهای حقیقی و با زبان سکولار (اینجهانی) بیان کنند. او معتقد است تعالیم ادیان بزرگ جهانی، در صورتی به حیات خود میتوانند ادامه دهند که همچنان از نیروی آرامبخش و مسالمتآمیز قصص دینی نافذ، انگارههای پرقدرت و نیز تبیینهای گویا و متقاعدکننده و براهین کلامی بهره جویند. اما همزمان تاکید میکند که این نیرو صرفا از طریق ارتباط و مفاهمهای سالم و عاری از قهر و خشونت گسترش مییابد و تنها از این طریق میتواند بر نسلهای آینده تاثیری وجودی بگذارد، و نه از طریق تلقین و تمکین و ترور، بلکه از راه اقناع عقلانی انسانهایی که در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 