پاورپوینت کامل تاریخ «یک» و «دو» ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخ «یک» و «دو» ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ «یک» و «دو» ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ «یک» و «دو» ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
عزتالله فولادوند در همایش «تاریخ و علوم سیاسی» بررسی کرد: متاسفانه فلسفه تاریخ از قدیم نزد ما مغفول مانده و این غفلت سبب شده است ملتی کهنسال و تاریخمند مانند ملت ایران که به گفته معروف هگل تاریخ به معنای صحیح با آن آغاز میشود، از دیدگاهی عمیق و فلسفی نسبت به گذشته خودش محروم بماند و این محرومیت نیز آثار زیانمندی به بار آورده است که اجمالا بر اهل نظر پوشیده نیست. ولی عجالتا مجالی برای بحث درباره آن نداریم. امروز در اینجا میخواهم پس از شرح مختصری درباره چیستی، هدفها و اقسام فلسفه تاریخ بهعنوان نمونه به آرای لئوپولد فون رانکه (Leopold von Ranke) بپردازم که معتقد بود مورخ فقط باید آشکار کند واقعا در گذشته چه روی داده است و از تاریخنگاران همعصر خودش انتقاد میکرد که با انگیزه اصلاحات، تاریخ را تابع اغراض سیاسی، اجتماعی و مذهبی قرار میدهند. اکنون اختصارا بپردازیم به خود فلسفه تاریخ.
عزتالله فولادوند در همایش «تاریخ و علوم سیاسی» بررسی کرد: متاسفانه فلسفه تاریخ از قدیم نزد ما مغفول مانده و این غفلت سبب شده است ملتی کهنسال و تاریخمند مانند ملت ایران که به گفته معروف هگل تاریخ به معنای صحیح با آن آغاز میشود، از دیدگاهی عمیق و فلسفی نسبت به گذشته خودش محروم بماند و این محرومیت نیز آثار زیانمندی به بار آورده است که اجمالا بر اهل نظر پوشیده نیست. ولی عجالتا مجالی برای بحث درباره آن نداریم. امروز در اینجا میخواهم پس از شرح مختصری درباره چیستی، هدفها و اقسام فلسفه تاریخ بهعنوان نمونه به آرای لئوپولد فون رانکه (
Leopold von Ranke
) بپردازم که معتقد بود مورخ فقط باید آشکار کند واقعا در گذشته چه روی داده است و از تاریخنگاران همعصر خودش انتقاد میکرد که با انگیزه اصلاحات، تاریخ را تابع اغراض سیاسی، اجتماعی و مذهبی قرار میدهند. اکنون اختصارا بپردازیم به خود فلسفه تاریخ.
فلسفه هم مانند دیگر دانشهای بشری شاخههایی دارد: متافیزیک، معرفتشناسی، فلسفه علم، فلسفه دین، فلسفه حقوق و… . یکی از این شاخهها فلسفه تاریخ است که شاید در تاریخ فلسفه همیشه از آن به این نام یاد نشده ولی مسایل آن بدون ذکر نام در افکار بسیاری از فیلسوفان دیده میشود و از این جهت نمیتوان گفت از سایر شعبههای فلسفه قدمت کمتری دارد. هرچند در صورتبندی مسایل خاص آن کمتر از حدود ۴۰۰سال اخیر تجاوز میکنیم. نخستین پرسش این است که تعریف فلسفه تاریخ چیست؟ هگل جایی میگوید فلسفه تاریخ چیزی جز تاملات هوشمندانه و عمیق درباره گذشته نیست. ولی با توجه به نظریهپردازیهای کلی و کمابیش مبهمی که درباره تاریخ صورت گرفته، اکنون باید گفت فلسفه تاریخ بهمراتب چیزی بیش از تاملات هوشمندانه درباره تاریخ است و شاید بهتر از آن بهعنوان تحقیق فلسفی درباره تاریخ یاد کنیم. برای فهم این معنا مهم است به خاطر داشته باشیم فیلسوفان تاریخ از حدود ۱۵۰سال پیش اصولا تاریخ را به دو قسم بزرگ تقسیم کردهاند که میتوانیم از نظر سهولت نامشان را «تاریخ یک» و «تاریخ دو» بگذاریم. غرض از «تاریخ یک» کل رویدادهایی است که به تجربه انسان درآمدهاند یا به عبارت دیگر تاریخ در مقام رویدادها. مقصود از «تاریخ دو» گردآوری و نگارش و تفسیر آن رویدادهاست؛ به عبارت دیگر تاریخ بهعنوان یکی از رشتههای دانش یا رشتههای علمی. از آنجا که دو تصور از تاریخ وجود دارد تصور فلسفه تاریخ نیز به دو طریق ممکن است؛ یکی فلسفه تاریخ در مقام رویدادها و دیگری فلسفه تاریخ بهعنوان یکی از رشتههای دانش. محور تصور فلسفه تاریخ در مقام رویدادها سوالهایی با ماهیت متافیزیکی است. مانند اینکه آیا طرح یا نقشهایی در تاریخ وجود دارد آیا الگویی قابل تشخیص در تاریخ دیده میشود؟ آیا رویدادها به طور کلی به سوی هدف یا غایتی پیش میروند یا همه چیز تابع بخت و تصادف است و هیچ قاعده و قانون قابل تشخصی در تاریخ وجود ندارد؟ برخی سیر رویدادها را به صورت خطی تصور کردهاند و برخی دیگر به صورت چرخهها یا سیکلهایی تکرارشونده. ولی عدهای دیگر از فلاسفه کلا تصور نظم منطقی در رویدادها را چه به شکل خطی و چه چرخهای رد کردهاند و بر عکس، محل تاکید را تصادف محض قرار دادهاند. اینگونه نظریهها درباره رویدادها در تاریخ بهویژه تصور مقدربودن تحولات تاریخی یا تصور چرخههای تکراری مانند آنچه در نوشتههای کسانی همانند آگوستین قدیس در قرون وسطا یا در روزگار ما در مورخ آلمانی، اشپلینگر یا آرنولد جوزف تویینبی دیده میشود، امروزه با وجود تاثیر دیرپای آنان در تاریخنگاران و فیلسوفان، دیگر منسوخ است. امروزه محور اغلب تاملات فلسفی درباره تاریخ همان نظریه تاریخ بهعنوان یکی از رشتههای دانش یا «تاریخ دو» است. تمرکز «تاریخ یک» چنانچه دیدیم بر کل تجربه انسانی بود ولی «تاریخ دو» با مسایل فلسفی مربوط به ثبت و ضبط و تفسیر رویدادها سروکار دارد. فیلسوفان متعلق به این مکتب مسایل متافیزیکی مربوط به گذشته را رد میکنند و سروکارشان عمدتا با مطالبی در زمینه معرفتشناسی و روششناسی در پژوهشهای تاریخی و نگارش تاریخ است. از این قبیلند مسایلی مانند توجیه و حدود عینیت در تاریخنگاری و حقیقت ادعاهای تاریخنگاران و ماهیت تبیین یا سببیابی در تاریخ، چرایی رویدادها. سوال مهم و اساسی در این زمینه این است آیا منطق یا روش علمی خاصی وجود دارد که بتوان پیروی از آن منطق یا روش را از تاریخنگاران خواست؟ و اگر چنین روشی هست، چگونه است؟ آیا میتوان جدا از مسایل عملی سیاسی یا ایدئولوژیک در تاریخنگاری به آن پرسش مربوط به روش و منطق تاریخ پاسخ داد؟
از اوایل قرن بیستم تاکنون خاطر بسیاری از فیلسوفان تاریخ به مباحثه میان فیلسوف بزرگ علم، کارل گوستاوهمپل از یکسو و فلاسفهای مانند کالینوود از سوی دیگر مشغول بوده است. محور بحث در تاریخ مساله تبیین علمی است. همپل معتقد بود در تاریخ و علوم طبیعی برای تبیین رویدادها باید از آنچه به قوانین پوششی یا قوانین فراگیر معروف است، استفاده کرد. منظور از قوانین پوششی، ترکیبی است از قوانین و اصول نظری مناسب چنانکه در علوم طبیعی معمول است و نیز بیان شرایط تجربی موجود در هر مورد. مجموع اینها را مقدمه قرار دهیم و استنتاج کنیم و بهعنوان نتیجه رویداد مورد نظر را تبیین کنیم که چرا روی داد، مثلا برای آنکه بدانیم چرا هیتلر در سال ۱۹۴۱ به شوروی حمله کرد یا چرا سلسله قاجار سقوط کرد، باید به شرحی که گفتیم از قوانین پوششی استفاده کنیم و این تنها راه به دستآوردن تبیینی معتبر برای آن وقایع است. از آن مهمتر اینکه در پایه تز همپل همانطور که علوم طبیعی با استفاده از قوانین پوششی میتواند رویدادهای آینده را هم پیشبینی کند، در تاریخ هم به همان وجه قادر به پیشبینی خواهیم بود که همواره از آرزوهای بشر بوده است. در مقابل فیلسوفانی مانند کالینوود بحث کردهاند که مورخ بیش از آنکه بخواهد رویدادها را پیشبینی کند، درصدد درک انگیزههای بازیگران عرصه تاریخ است. از سوی دیگر عدهای از متفکران نیز بوده و هستند که بر پایه تعمق و تدبیر در تصورات و اندیشههای تاریخی نتیجه گرفتهاند که اصولا هیچ روش آرمانی و هیچ حقیقت مطلق در تاریخ جدا از زمینه تاریخی و اجتماعی خاصی در هر مورد وجود ندارد. این نظرگاه اساس مکتب «تاریخمحوری» یا «تاریخگرایی» است.
اما برای آنکه نمونهای از آنچه فلاسفه و مورخان بزرگ تاریخ درباره این قضایا گفتهاند ارایه داده باشم، به یکی از آنها اشاره میکنم: لئوپولد فونرانکه، فیلسوف آلمانی نیمه اول قرن نوزدهم. بیشتر صفاتی که اسباب بزرگی مورخی میشوند یا به عکس او را آماج انتقاد قرار میدهند در لئوپولد فونرانکه جمع بود. از سویی به مورخان آموخت، به تعبیر فراموشنشدنی یکی دیگر از برجستهترین مورخان قرن نوزدهم لرد اکتن، نقاد باشید، رنگ تعلق نپذیرید و سخن نو بگویید. از سوی دیگر رانکه توجه وافر به تاریخ سیاسی و دیپلماتیک داشت ولی این توجه وافر به تاریخ سیاسی و دیپلماتیک سبب غفلت وی از ژرفنگری در عوامل اقتصادی و اجتماعی و نیز نیروی بنیادبرانداز انقلاب در سرگذشت دولتها و جوامع شد. با این همه به تصدیق اهل اطلاع، یکی از بزرگترین مورخان سدههای اخیر رانکه بود و بحث درباره علم تاریخنگاری و فلسفه تاریخ بدون توجه به کارها و نظریهها و نفوذ وی مسلما ناقص و ناتمام خواهد بود. رانکه در ۱۷۹۵ در خانوادهای از کشیشان و حقوقدانان مو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 