پاورپوینت کامل فلسفه سیاسی ملاصدرا در سومین درسگفتار فلسفه سیاسی شیعه ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فلسفه سیاسی ملاصدرا در سومین درسگفتار فلسفه سیاسی شیعه ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه سیاسی ملاصدرا در سومین درسگفتار فلسفه سیاسی شیعه ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فلسفه سیاسی ملاصدرا در سومین درسگفتار فلسفه سیاسی شیعه ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی(درگذشته ۱۰۴۵ قمری) ملقب به ملاصدرا و صدرالمتالهین شیرازی را واپسین فیلسوف و حکیم در دایره فرهنگ و تمدن اسلامی خوانده‌اند که واضع سومین و آخرین مکتب بزرگ فلسفه اسلامی است؛ حکمت متعالیه. از آن زمان تا دوران ما عمده کسانی که فلسفه اسلامی می‌خوانند، صدرایی هستند، چهره‌های سرشناس فلسفه اسلامی در این سه قرن چون ملامحسین فیض کاشانی، عبدالرزاق لاهیجی، حاج ملاهادی سبزواری، علامه سید‌محمد‌حسین طباطبایی، امام خمینی، مرتضی مطهری، سید‌جلال‌الدین آشتیانی، علامه حسن‌زاده آملی، آیت‌الله عبدالله جوادی آملی و محمد تقی مصباح‌یزدی همه صدرایی هستند اما آیا حکمت متعالیه صدرایی سویه‌یی سیاسی نیز داشت؟ دیدگاه‌های سیاسی ملاصدرا چه بود؟

ملا‌صدرا سیاست را ا‌طاعت از شریعت می‌خواند

محسن آزموده/ صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی(درگذشته ۱۰۴۵ قمری) ملقب به ملاصدرا و صدرالمتالهین شیرازی را واپسین فیلسوف و حکیم در دایره فرهنگ و تمدن اسلامی خوانده‌اند که واضع سومین و آخرین مکتب بزرگ فلسفه اسلامی است؛ حکمت متعالیه. از آن زمان تا دوران ما عمده کسانی که فلسفه اسلامی می‌خوانند، صدرایی هستند، چهره‌های سرشناس فلسفه اسلامی در این سه قرن چون ملامحسین فیض کاشانی، عبدالرزاق لاهیجی، حاج ملاهادی سبزواری، علامه سید‌محمد‌حسین طباطبایی، امام خمینی، مرتضی مطهری، سید‌جلال‌الدین آشتیانی، علامه حسن‌زاده آملی، آیت‌الله عبدالله جوادی آملی و محمد تقی مصباح‌یزدی همه صدرایی هستند اما آیا حکمت متعالیه صدرایی سویه‌یی سیاسی نیز داشت؟ دیدگاه‌های سیاسی ملاصدرا چه بود؟ آیا چنان که برخی می‌گویند می‌توان او را در شکل‌گیری نظریه ولایت فقیه و تحقق انقلاب اسلامی دخیل دانست؟ عصر چهاردهم اردیبهشت ماه سال جاری در سومین جلسه از سلسله مباحث فلسفه سیاسی شیعه در موسسه مطالعاتی سیاسی- اقتصادی پرسش، دکتر سید صادق حقیقت، استاد علوم سیاسی دانشگاه مفید قم به بحث از فلسفه سیاسی ملاصدرا پرداخت. او در این نشست ابتدا به زمینه و زمانه ملاصدرا و سپس به این نکته آیا فلسفه عمومی ملاصدرا یعنی حکمت متعالیه دستاوردهای مهمی دارد می‌پردازد؟ دکتر حقیقت در ادامه روشن می‌کند که آیا ملاصدرا فلسفه سیاسی نظام‌مندی دارد؟ سوال بعد آن است که آیا فلسفه سیاسی ملاصدرا بدیع است یا خیر؟ وی در نهایت به این موضوع می‌پردازد که ارتباط میان فلسفه صدرایی و فلسفه سیاسی او از یک طرف با نظریه ولایت فقیه و خود انقلاب اسلامی از طرف دیگر چیست، در ادامه تقریری از این درسگفتار را می‌خوانیم .

زمینه و زمانه ملاصدرا یا مهم‌ترین بحران ملاصدرا به تعبیر اسپریگنز

برای بحث از فلسفه سیاسی ملاصدرا با توجه به روش همروی زمینه‌گرایی و متن‌گرایی، از زمینه و زمانه ملاصدرا آغاز می‌کنیم صدرا در زمانه صفویه می‌زیست. در این زمان قزلباش‌های صفوی به این نتیجه رسیدند که اندیشه صوفی‌گرایانه خود را می‌توانند با اندیشه شاهی و اندیشه فقیهانه یا فقه سیاسی تلفیق کنند. در‌راستای مساله سوم بود که از شیخ بهایی و میرداماد و متفکران دیگر دعوت شد که به حکومت صفویه بپیوندند. برخی از ایشان که در جبل عامل لبنان بودند، به ایران آمدند و ارتباط دوسویه میان علما(نهاد دین) و حاکمان (نهاد سلطنت) برقرار شد. اسم این نوع همکاری را می‌توان سلطنت مشروعه خواند. این مدل در قاجاریه نیز ادامه می‌یابد.

سلسله صفویه بعد از مغولان و تخریب فرهنگ و تمدن ایران توسط ایشان ظهور کردند، این تخریب زمینه‌یی را برای رشد تشیع و اندیشه‌های فقهی و حتی اخباریگری فراهم کرده است. علما از این جهت که این فضا ایجاد شده، خوشحالند. مثلا علامه مجلسی تراث شیعی را در قالب روایت در ۱۱۰جلد بحارالانوار جمع‌آوری کرد اما ملاصدرا به شرایط موجود در حکومت صفویه روی خوش نشان نمی‌دهد. به تعبیر گفتمانی در این زمان دو گفتمان صفویه و عثمانی در برابر هم غیریت‌سازی کردند. آنجا نظریه خلافت و اینجا نظریه امامت، آنجا خلیفه دارای قدرت، اینجا شاه دارای قدرت، آنجا سنی‌گری به عنوان فرهنگ غلو‌آمیز و اینجا شیعی‌گری تبلیغ می‌شد.

ملاصدرا با همراهی علما با حکومت مخالف و معتقد بود که برخی از علما دین خود را به حکومت فروخته‌اند، بنابراین ناقد فقها شد و به همین دلیل از مدرسه صدر اصفهان به کهک قم تبعید شد و مدت زیادی در آنجا ماند. مساله دیگر رقابت فکری ملاصدرا اولا با فقاهت منفی و ثانیا با متصوفه بود. در این راستا می‌شود دو کتاب ملاصدرا را فهمید، نخست رساله سه اصل و دیگر کسر اصنام الجاهلیه(شکست بت‌های جاهلیت). او در این دو رساله به فقه می‌پردازد و از فقه اکبر دفاع و به فقه اصغر انتقاد می‌کند. سه اصل ملاصدرا، سه اصل اخلاقی است: جهل به معرفت نفس، حب جاه و مال و وسوسه‌های نفس.

ملاصدرا در چنین فضایی چند جریان را معرفت‌شناختی به یکدیگر پیوند می‌زند و دستاوردش را حکمت متعالیه می‌خواند. حکمت متعالیه او شاهراه سه جریان است: جریان فلسفه مشا، جریان اشراق ، عرفان، جریان شریعت و وحی. به تعبیر ما ملاصدرا معتقد به همروی منابع معرفتی است(با استفاده از تعبیری که ویلیام جیمز به کار می‌برد)‌. حرف اساسی حکمت متعالیه این است که حرکت بر‌خلاف نظر فلاسفه مشا، نه فقط در عرض که در جوهر نیز اتفاق می‌افتد. اگر در فلسفه مشا از تمایز میان حادث و قدیم و میان واجب‌الوجود و ممکن‌الوجود بود و گفته می‌شد که حادث به قدیم نیاز دارد و ممکن به واجب، در فلسفه ملاصدرا قضیه عمیق‌تر می‌شود. در فلسفه مشا به دلیل ابطال تسلسل و دور، ممکنات باید به واجب ختم شوند اما در فلسفه ملاصدرا ما تمام وجود خودمان را از اشراق خداوند گرفته‌ایم و بنابراین وجود جداگانه و علیحده‌یی نداریم که نیازمند اثبات وابستگی به وجود خدا باشد. به تعبیر دیگر ما وجود نیازمند و فقیر نیستیم، بلکه عین نیاز و فقیریم. ملاصدرا این را اضافه اشراقیه می‌خواند. این اضافه آن به آن یا لحظه به لحظه است، به همین دلیل حرکت در جوهر لحظه به لحظه رخ می‌دهد و هر آن ما موجود جدیدی می‌شویم.

اولا به نظر می‌رسد که حکمت متعالیه یک سیستم است، یعنی از یکجا شروع می‌شود و به جایی ختم می‌شود و همه نقاط خالی را پر می‌کند. ثانیا این حکمت بدیع است و تا پیش از این وجود نداشته است و ثالثا حکمت متعالیه مهم است، یعنی بسیاری از فیلسوفان اسلامی پس از خود مثل ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی و امام خمینی را متاثر ساخته و بدیل فلسفه مشا ابن سینا و خواجه نصیر است و نقاط مثبت حکمت اشراق و مشا را در خود جمع کرده است. بنابراین می‌توان گفت که ملاصدرا یگانه زمانه خود بود.

فلسفه سیاسی ملاصدرا

ملاصدرا در نقد فقها و عرفا می‌گوید: این معارف نزد مومنان و اولیای شریعت ایمان نام دارد و در علوم ربانی به آن حکمت می‌گویند، مشکل صوفیه از نظر معرفت‌شناختی این است که بر مجرد ذوق و وجدان شخصی اکتفا می‌کنند اما ما هر چیزی که برهان‌پذیر نباشد را کنار مبنی‌گذاریم. بنابراین انسان دو منبع دارد: وحی و برهان. این دو منبع با هم تعامل دارند و مکمل یکدیگرند. انسان از این دو منبع ارتزاق می‌کند و بر هیچ یک به‌تنهایی نمی‌تواند اکتفا کند. نبوت از همین جا اثبات می‌شود، زیرا عقل به همه حقایق راه ندارد. نبی(ص) به عقل فعال مرتبط است و شایستگی ریاست دنیا و آخرت را دارد. بنابراین شکی نیست که در فلسفه سیاسی ملاصدرا رییس اول که

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.