پاورپوینت کامل پیشوای مظلوم پارسایان ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پیشوای مظلوم پارسایان ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیشوای مظلوم پارسایان ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پیشوای مظلوم پارسایان ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
امام حسن مجتبی(ع)، ابو محمد حسن بنعلی بنابی طالب(ع) امام دوم از ائمه اثنی عشر(ع) و چهارمین معصوم از چهارده معصوم(ع)، فرزند نخست علیبن ابیطالب(ع) از حضرت فاطمه(س) است. تولد آن حضرت بنا به قول بیشتر مورخان در مدینه و روز سهشنبه ۱۵ رمضان سال دوم هجری اتفاق افتاده است و این روز بنا به تقویم وستنفلد مطابق است با روز سهشنبه ۱۲ مارس سال ۶۲۴م. ، در سال و روز تولد آن حضرت روایات دیگری نیز هست که در آنباره باید به کتب مفصلتر رجوع کرد.
به مناسبت پانزدهم ماه مبارک رمضان، میلاد امام حسن مجتبی(ع)
امام حسن مجتبی(ع)، ابو محمد حسن بنعلی بنابی طالب(ع) امام دوم از ائمه اثنی عشر(ع) و چهارمین معصوم از چهارده معصوم(ع)، فرزند نخست علیبن ابیطالب(ع) از حضرت فاطمه(س) است. تولد آن حضرت بنا به قول بیشتر مورخان در مدینه و روز سهشنبه ۱۵ رمضان سال دوم هجری اتفاق افتاده است و این روز بنا به تقویم وستنفلد مطابق است با روز سهشنبه ۱۲ مارس سال ۶۲۴م. ، در سال و روز تولد آن حضرت روایات دیگری نیز هست که در آنباره باید به کتب مفصلتر رجوع کرد.
فضایل
امام حسن(ع) یکی از پنج تن آل عبا از اهل بیت رسول گرامی(ص) بود که آیه تطهیر: انما یریدالله لیذهب عنکم ـ الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا(۳۳، احزاب) در شأن ایشان نازل گردیده است. به روایت عایشه رسول اکرم(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین را زیر کسای خود جمع آورد و آیه تطهیر را تلاوت فرمود که اینها اهل بیت منند. در حدیثی دیگر فرمود که: «این چهار تن آل محمدند، با هر کس در جنگ باشند، من هم با او میجنگم و با هر که در آشتی باشند، من نیز در آشتی هستم.»
نام حسن و نام حسین را خود حضرت رسول(ص) تعیین فرمود و در گوش ایشان اذان گفت و برای ایشان عقیقه کرد. ظاهراً نامهای حسن و حسین در عرب سابقه نداشت و انتخاب این دو نام به ابتکار خود حضرت رسول(ص) بود.
بنا به بعضی از روایات که منطقی به نظر میرسد، حضرت امیر(ع) با وجود حضرت رسول(ص) و به احترام ایشان خود مبادرت به نامگذاری فرزندان خود نکرده است و به همین دلیل روایاتی را که به موجب آن حضرت امیر(ع) در آغاز نامهای دیگری به فرزندان خود داده بوده است، باید با احتیاط تلقی کرد.
روایاتی هست که به موجب آن امام حسن(ع) شبیهترین مردم به رسول خدا(ص) بود و روایاتی زیاد است که حضرت رسول (ص) این دو سبط خود را زیاد دوست میداشت و «پاره تن خود» و «دو گل خوشبوی خویش» مینامید، آنها را بر شانههای خود سوار میکرد و بر زمین خم میشد تا بر او سوار شوند. در سجده اجازه میداد به پشت او بپرند و بازی کنند و به خاطر آن دو خطبه را قطع میکرد و از منبر به زیر میآمد. حسنین محبوبترین اهل بیت بودند. رسول اکرم(ص) ایشان را «دو پسر خود» و «سید جوانان بهشت» و «زینت آن» و «دو گوشواره عرش» خواند و نسل خود را از پشت آن دو معرفی کرد و در مباهله با نصارای نجران، علی و فاطمه و حسنین را با خود برد و به حکم قرآن(۶۱، آل عمران) حسنین را «جان خود» و «پسران خود» نامید.
این گونه بود
ذهبی در وصف حضرت(سیر اعلام النبلاء،۳/۲۵۳) گوید: این امام( یعنی امام حسن) بزرگمنش و زیباروی و عاقل و متین و سخی و نیکوکار و متدین و متقی و با حشمت و از هرکس فاضلتر و پارساتر و فداکارتر بود. هرگز سخن دلآزار بر زبان نیاورد، به اتفاق همه مورخان کسی جز سخن راست از او نشیند و بلاغت و تبحر او در قرآن و حدیث و کلام عرب و روانی طبع او تا جایی بود که معاویه شامیان و طرفداران خود را از بحث و احتجاج با آن حضرت برحذر میداشت. در حلم و اغماض وارث بر حق پدر بود.
نیز در وصف آن حضرت گفتهاند که پانزده بار حج کرد و بیشتر آن را از مدینه تا مکه با پای پیاده طی کرد. درباره سخاوت آن حضرت نیز روایاتی آمده است؛ از جمله روایت محمدبن حبیب در امالی است که به موجب آن حضرت امام حسن(ع) دو بار هر چه داشت، به فقرا داد و سه بار مال خود را با خدا و به دو نیم کرد و نیمی را در راه او انفاق نمود.
خلافت کوتاهمدت
پس از شهادت حضرت امیر(ع)، مردم کوفه با امام حسن(ع) بیعت کردند. به روایت طبری نخستین کسی که با او بیعت کرد، قیس بن سعد بن عباده انصاری بود و بنا به روایت مداینی، نخستین کسی که مردم را به بیعت امام حسین(ع) فرا خواند، عبدالله بن عباس بود. این روایت با روایات دیگری که میگویند عبدالله بن عباس در حین شهادت حضرت امیر(ع) در کوفه نبود، سازگار نیست.
از مجموع روایاتی که در طبری و کتب دیگر هست، چنین برمیآید که امام حسن(ع) از همان آغاز از موافقت جدی و اطاعت لازم مردم کوفه مأیوس بود و طالب جنگ با معاویه نبود؛ چنانکه وقتی قیس ابن سعد به او گفت: «بیعت میکنم به شرط(پیروی) از کتاب خدا و سنت رسول و قتال با حلال شمارندگان( محرمات)»، امام فرمود: «بیعت کن به شرط کتاب خدا و سنت رسول؛ زیرا مطالب دیگر به دنبال آن میآید» و شرط قتال را ذکر نکرد. قیس ساکت شد و بیعت کرد.
مردم نیز از همان آغاز متوجه این نکته بودند؛ چنان که در روایتی در طبری از زهری آمده است که امام حسن(ع) هنگام بیعت اهل کوفه به ایشان گوشزد فرمود که: «شما باید فرمان من گوش دهید و مطیع باشیدو با آن که صلح کنم، صلح کنید و با آن که بجنگم، بجنگید.» چون حضرت این شرط را فرمود، مردم در شک افتادند و گفتند که: «این آن کسی نیست که شما میخواهید؛ زیرا او جنگ نمیخواهد.»(طبری، دوره دوم، ۵)
مردمی که چنین گفتند، البته همه مردم نبودند؛ زیرا اکثریت یاران او از همان زمان حضرت امیر(ع) در جنگ با معاویه سستی میکردند و دلشان با امام نبود. این مردم که این سخن را گفتند، خوارج بودند که به امید جنگ با معاویه در سپاه امام حسن بودند و چون این سخن را از او شنیدند، آن سخن را بر زبان آوردند.
امام حسن(ع) در زمان حیات پدر بزرگوار خود، یعنی از جنگ صفین و قضیه حکمین به این طرف، سستی و تزلزل رأی بیشتر مردم کوفه را در جنگ با معاویه به خوبی درک کرده بود و میدانست که مردم کوفه از سختگیری علی(ع) در تقسیم بیتالمال و از رفتار سخت او حتی با خانواده و خویشان خود در مورد اموال عمومی ناراحت هستند و با حسرت طالب معاویه هستند که در بذل بیتالمال مرزی شرعی و قانونی نمیشناسد و اصحاب خود را غرق مال و نعمت میکند و بزرگان را که در اطراف علی(ع) هستند، با اموال گزاف میفریبد و از راه در میبرد.
عده کسانی که صرفاً اهل تقوا بودند و آرزوی به جز اجرای دقیق احکام الهی نداشتند، در میان اصحاب حضرت امیر(ع) کم بودند و به تدریج کمتر میشدند. معاویه از سستی و تزلزل یاران علی(ع) جرأت و جسارت بیشتری به دست آورد و اطراف بصره و کوفه را به باد غارت گرفت و هرچند امیرالمؤمنین(ع) اصحاب خود را به جهاد و مقابله با دشمن ترغیب کرد، چیزی جز سستی از ایشان ندید!
شرایط صلح
شهادت حضرت علی(ع) به دست متعصبی قشری که بر اثر گرفتاری به تعصب کورکورانه، بهترین فرد روی زمین را شهید کرد، بر دلسردی و نومیدی امام حسن(ع) افزود و او از اینکه بتواند در چنین محیط آلودهای با سپاهیان منظم و مصمم معاویه بجنگد، مأیوس شد. امام تصمیم خود را گرفت و خلافت را تحت شرایطی به معاویه بازگذاشت.
شرایط صلح را به گونههای مختلف نوشتهاند و مفصلتر از همه، روایتی است که صدوق (از کتاب الفروق بین الاباطیل والحقوق، تألیف محمدبن بحر الشیبانی) نقل کرده است و مجلسی در بحارالانوار آورده است. به موجب این روایت، حسن بن علی(ع) با معاویه بیعت کرد به این شرط که حسن او را (یعنی معاویه را) امیرالمؤمنین نخواند و پیش او شهادتی ندهد و معاویه شیعه علی را تعقیب نکند و ایشان را امان دهد و بدی به ایشان نرساند و هرکه از ایشان صاحب حقی باشد، آن حق را به او بازگرداند و یک میلیون درهم به فرزندان کسانی که در جنگهای صفین و جمل در رکاب علی(ع) کشته شدهاند، از خراج داراب گرد بدهد؛ ولی معاویه به هیچ یک از این شروط وفا نکرد.
در فصول المهمه ابن الصباغ مالکی، صلحنامه چنین آمده است: حسن بن علی با معاویه بن ابیسفیان صلح کرد به این شرط که ولایت مسلمانان را به او بسپارد و معاویه با مسلمانان به موجب کتاب خدا و سنت رسول(ص) عمل کند و معاویه کسی را پس از خود ولیعهد نکند و مردم در همهجا در امان باشند و اصحاب و شیعه علی بر جان و مال و زن و فرزند خود در امان باشند و معاویه عهد میبندد که در نهان و آشکار با حسن و برادرش حسین و اهل بیت رسول(ص) بد نیندیشد و کسی از ایشان را در جهان نترساند.
وقایع منجر به صلح
ابوالفرج اصفهانی در مقاتلالطالبیین درباره وقایعی که منجر به صلح امام حسن(ع) با معاویه گردید، روایتی مفصلتر از آنچه طبری و دیگران آوردهاند نقل کرده است: پس از بیعت مردم با امام حسن(ع) نامههایی میان آن حضرت و معاویه رد و بدل شد و سرانجام هر دو طرف تصمیم به جنگ گرفتند. معاویه بخشنامهای به اطراف فرستاد و در آن از قتل علی(ع) به خدا سپاس گفت و از اینکه در میان یاران علی تفرقه و نفاق افتاده است، اظهار خرسندی کرد.
در این نامه معاویه اعلام کرد که نامههای اشراف و بزرگان سپاه علی به او میرسد که از او برای خود و عشایر خود امان میخواهند. معاویه از مردم میخواست که همه با سپاه و سلاح به سوی او بروند.
پس از آن معاویه با سپاه خود تا پل منبج حرکت کرد و امام حسن(ع) نیز آماده حرکت به سوی او گردید و حجربن عدی را از پیش فرستاد تا مردم و کارداران را برای حرکت به میدان جنگ آمادهسازد. بعد حاضران را فراخواند و آنان را به جهاد دعوت کرد.
کسی پاسخ نداد تا آنکه عدی بن حاتم مردم را ملامت کرد و خود روی به امام کرد و اطاعت خود را اعلام داشت. پس از او کسانی به پا خاستند و مردم را به جهت سکوتشان سرزنش کردند و آمادگی خود را اعلام داشتند.
امام آماده قتال شد و از کوفه بیرون آمد و عبیدالله بن عباس را با دوازدههزار تن از پیش فرستاد و وصایائی به او فرمود و خود نیز حرکت کرد تا به ساباط مدائن رسید. در آنجا خطبهای خواند که از مضمون آن میل به مصالحه استشمام میشد. مردم با شنیدن این خطبه به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: «گمان ما این است که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 