پاورپوینت کامل کشش معشوق یا کوشش عاشق ۳۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کشش معشوق یا کوشش عاشق ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کشش معشوق یا کوشش عاشق ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کشش معشوق یا کوشش عاشق ۳۳ اسلاید در PowerPoint :
راه سلوک به سوی خدا همواره باز است و هرکسی بسته به استعداد و کوشش خود میتواند در این راه گام بگذارد. یکی از رایجترین خطاها در زمینه ارتباط انسان و خدا، آن است که گمان کنیم این راه تنها به روی تعداد اندکی از آدمیان گشوده است و جز آنان کسی راهی به حریمِ حرم خدا ندارد. مطابقِ آموزشهای پیامبران و عارفان، خداوند بیواسطه و به طور مستقیم با دلهای تکتک انسانها ارتباط برقرار میکند و به قول مولانا «اتصالی بیتکیف و بیقیاس بین ناس و ربُّ النّاس» وجود دارد(مثنوی معنوی، د ۴ ب ۷۶۰). مولوی در بیتهای زیر، ضمن نقل سخنان کسانی که باب ارتباط میان انسان و خدا را مسدود میدانند، همه آنها را دروغ و نادرست میشمارد:
راههای سلوک معنوی از نگاه مولانا
راه سلوک به سوی خدا همواره باز است و هرکسی بسته به استعداد و کوشش خود میتواند در این راه گام بگذارد. یکی از رایجترین خطاها در زمینه ارتباط انسان و خدا، آن است که گمان کنیم این راه تنها به روی تعداد اندکی از آدمیان گشوده است و جز آنان کسی راهی به حریمِ حرم خدا ندارد. مطابقِ آموزشهای پیامبران و عارفان، خداوند بیواسطه و به طور مستقیم با دلهای تکتک انسانها ارتباط برقرار میکند و به قول مولانا «اتصالی بیتکیف و بیقیاس بین ناس و ربُّ النّاس» وجود دارد(مثنوی معنوی، د ۴ ب ۷۶۰). مولوی در بیتهای زیر، ضمن نقل سخنان کسانی که باب ارتباط میان انسان و خدا را مسدود میدانند، همه آنها را دروغ و نادرست میشمارد:
گویند آن کسان که نرفتند راه راست:
«ره نیست بنده را به جنابِ خدا»، دروغ
گویند: «رازدان دل اَسرار و راز غیب
بی واسطه نگوید مر بنده را»، دروغ
گویند: «بنده را نگشایند راز دل
وز لطف، بنده را نَبَرد بر سما»، دروغ
گویند: «آنکسی که بود در سرشت خاک
با اهل آسمان نشود آشنا»، دروغ
گویند: «جان پاک، از این آشیان خاک
با پر عشق بر نپرد بر هوا»، دروغ
اگر بپذیریم که انسان میتواند رابطهای مستقیم با خدا داشته باشد، آنگاه این پرسش پیش میآید که چگونه میتوان به سوی خدا حرکت کرد و سلوک به سوی او چه ویژگیهایی دارد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که سلوک دارای مجموعهای از مبانی نظری و اصول عملی است؛ مبانی نظری سلوک به مسائلی درباره خداشناسی، انسانشناسی، هستیشناسی، کیهانشناسی، ارزششناسی و مانند آنها میپردازد. مولوی در مثنوی شریف و دیوان شمس، بیشتر به تبیینِ مسائلِ نظری سلوک پرداخته است، ولی گهگاه از اشاره به دستورالعملهای کاربردی و ارائه اصول عملی نیز غافل نمانده است؛ تاآنجا که نگارنده میداند هنوز تحقیقی دقیق و جامع درباره مبانی نظری و اصول عملی سلوک عرفانی از نظر مولانا انجام نشده است.
مشق عشق و تمرین بندگی
نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره کنیم، آن است که آیا اساساً کوشش سالک در دستیابی او به مطلوب خود اصالت و اهمیت دارد، یااینکه همه چیز به کشش معشوق بستگی دارد؟ به نظر بزرگانی مانندِ حافظ، اگر کششِ معشوق نباشد، کوششِ عاشق به جایی نمیرسد. طبقِ این نظریه، کوششِ عاشق، در هیچ نقطهای از سلوک، هیچ ارزشی ندارد و طنزِ ماجرا در اینجاست که سالک با وجود آنکه میداند کوشش او هیچ تأثیری در دستیابی به وصال محبوب ندارد، باید با همه وجود کوشش وتلاش کند! اگر بپذیریم که «عشق کاری است که موقوف هدایت باشد» و به تعبیر دیگر اگر قبول کنیم که عشق امری است، آن سری که از سوی خدا شروع میشود و انسان هیچ نقشی در عاشق شدنِ خویش ندارد، بنبستی گریزناپذیر در پیش پای انسانها قرار دادهایم. اگر فقط کشش معشوق اهمیت دارد و کوشش عاشق به جایی نمیرسد، پس سهمِ ما آدمیان در این میانه چیست؟ آیا باید فقط منتظر بمانیم تا دولت عشق، هرگاه و هرطور که خودش بخواهد، سایه بر سر ما بگسترد یا اینکه ما نیز در فرایند عاشق شدنِ خویش میتوانیم نقش داشته باشیم؟ اگر همه چیز را به جذبه معشوق و هدایت او واگذار کنیم و هیچگونه قانونمندی و نظمی در این میانه نبینیم، آیا سخن گفتن درباره فضیلت عشق میتواند کمترین سودی داشته باشد؟ آیا نسبت همگان با دولت عشق یکسان است؟ آیا آنهاکه سالهای دراز ریاضت کشیدهاند، عبادت کردهاند و در خدمت به خلق رنجها بردهاند، با آنها که هیچکاری برای ساختن خود انجام ندادهاند، در برخورداری از موهبت عشق برابرند؟
به نظر میرسد که مولوی در این زمینه اهمیتِ زیادی برای کوششِ انسان قائل است. درست است که او هم سهمِ عظیمی برای کششِ معشوق قائل است و همه چیز را به اراده او بازبسته میداند، بااینهمه به نظرِ او ما میتوانیم با مشقِ عشق و تمرینِ بندگی، خود را برای رسیدن به آستانه جذبه آماده کنیم. به نظرِ مولوی، باید در آغازِ کار، با تکلف و رنجِ فراوان، پیش رفت تا جایی که عشق گوش ما را بگیرد و به سوی خود بکشد؛ بنابراین تلاشهای تکلفآمیزِ ما بیسود نیستند:
یک دو گامی رو، تکلف ساز خوش!
عشق گیرد گوشِ تو، آنگاه کش
باوجود اینکه دیگر عارفان بر آنند که عشق آمدنی است و نه آموختنی، مولوی به صراحت از تعلیمِ عشق سخن میگوید:
خـویش را تعـلیم کـن عشـق و نظـر!
کآن بُوَد چون نقش فی جِرْمِ الْحَجَر
مولوی، در بیت زیر، محبت را نتیجه دانش میداند؛ ازاینرو به نظرِ او با دستیابی به نوع خاصی از دانش، میتوان خود را برای دریافتِ مو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 