پاورپوینت کامل زندگی شمس مغربی ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زندگی شمس مغربی ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندگی شمس مغربی ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زندگی شمس مغربی ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
از مریدان معروف سیسی که با مغربی صحبت میداشت، کمال خجندی بود. مؤلف حبیبالسیر درباره کمال گوید در بازگشت از سفر مکه، در تبریز اقامت میکند و مورد توجه سلطان حسینبن سلطان اویس (۷۸۴ـ ۷۷۶ق) قرار میگیرد. سلطان باغی در ولیانکوه (یا وییلانکوه) به وی میبخشد و کمال در آنجا خانقاهی میسازد، میرزا میرانشاه نیز به شیخ خجندی ارادت میورزید. روزی مولانا مغربی با محمد مشرقی، محمد عصار، محمد خیالی به صحبت شیخکمال میروند و شیخ مشغول طبخ غذا بود. غزلی سروده بود به مطلع:
مغربی و کمال خجندی
از مریدان معروف سیسی که با مغربی صحبت میداشت، کمال خجندی بود. مؤلف حبیبالسیر درباره کمال گوید در بازگشت از سفر مکه، در تبریز اقامت میکند و مورد توجه سلطان حسینبن سلطان اویس (۷۸۴ـ ۷۷۶ق) قرار میگیرد. سلطان باغی در ولیانکوه (یا وییلانکوه) به وی میبخشد و کمال در آنجا خانقاهی میسازد، میرزا میرانشاه نیز به شیخ خجندی ارادت میورزید. روزی مولانا مغربی با محمد مشرقی، محمد عصار، محمد خیالی به صحبت شیخکمال میروند و شیخ مشغول طبخ غذا بود. غزلی سروده بود به مطلع:
چشم اگر این است و ابرو این و ناز و شیوه این
الوداع ای زهد و تقوا، الفراق ای عقل و دین
مغربی به کمال میگوید: «مولانا بزرگ است؛ چرا باید شعری گفت که جز معنی مجازی، محملی نداشته باشد؟» کمال رمز صوفیانه آن را بیان میکند که چشم به لسان اشارت عین و ابرو عبارت از حاجب است که اشاره به صفات است و مغربی از این طرز تعبیر کمال خدمت میکند و انصاف میدهد.
استنباط ریو نویسنده فهرست موزه بریتانیا که میگوید مناسبات این دو شاعر چندان خالصانه و باصفا نبوده است، با مطلب فوق تأیید میگردد. هم بدان سبب که کمال نزد میرانشاه تقرب دارد و مغربی برای دفاع میرزا ابوبکر قربان میشود، هرچند که ادوارد براون این شبهه را برای دو تن اهل صفا بعید میداند.
شاگردان مغربی
مغربی در تبریز به ارشاد مشغول بود و مجلس درس داشت. احمدبن موسیالرشتی الاستادی در مقدمه شرح جام جهاننما میگوید: «این فقیر رساله را دو نوبت نزد مصنف (مغربی) علیهالرحمه به قرائت خواندهام و بر مشکلات آن وقوف یافته و بر حضور استاد حواشی نوشته و اجازتنامه به خط مبارک خود داده است.» احمد رشتی از مرید دیگری به نام کمالالدین یوسف، معروف به میرشکی نام میبرد که به تقاضای وی جام جهاننما را در تبریز شرح کرده است.
از مریدانی که در سفر و حضر با مغربی ملازم بوده و با ارادتی خاص با وی زندگی میکرده، خواجه عبدالرحیم خلوتی است که در ۷۹۵ق در سلطانیه توبه گرفته و در سال ۸۰۳ در گیلان تلقین یافته است.
از یاران دیگر مغربی در سیر و سلوک، شیخبهاءالدین همدانی و شیخ سعدالدین ـ فرزند محمود زعفرانی ـ و شیخ عبدالقاهر نخجوانی و شیخ مشرفالدین منیری است که در شهر سار کنار حوض منوگهر با مغربی مباحثه داشته است. شیخ عبدالله شطاری (مؤسس طریقه شطاریان) در هند از جمله خلفا و جانشینان مغربی است که از دست وی خرقه پوشیده و شطاری لقب گرفته. شهرت شطاریه در قرن ۸ و ۹ در هند بود و بعضی سخنان او یادآور گفتههای حلاج و بایزید است و این طریقه در سوماترا و جاوه نیز پیرو دارد. استاد زرینکوب مینویسد: تأثیر وجود مشایخ شطاریه و نقشبندیه در نشر و بسط اسلام بین هندوان و اقوام مالزی به مراتب بیش از تأثیری بود که غازیان و مجاهدان سابق در بین مردم داشتهاند.
مولانا محمد اقطایی، مشرقی تبریزی و مولانا عوض شاه نامی از مریدان شیخ مغربی بودهاند. مولانا عوض شاه نامی گوید: روزی به خدمت مغربی آمدم، گفتند: امروز با تو سیری کنم.
مؤلف تذکره سفینه خوشگوی، صائب را از اعقاب شمس مغربی میداند. میرزا محمدعلی صائب تبریزی، (اصفهانی) که عم او به نام شمسالدین تبریزی (معروف به شیرین قلم، ملقب به شمس ثانی) است، از مشاهیر اهل صفا و استادان حق بود؛ اما در دیوان صائب اشارهای بر خویشاوندی وی با شمس مغربی نیست. شاید لقب عم او سخن خوشگوی را تأیید کند و شمس ثانی با شمس مغربی خویشاوندی داشته باشد.
مغربی فرزندی به نام عبدالحی داشته که در سال ۸۲۵ق در اوایل سلطنت اسکندر قرایوسف درگذشته و در کنار آرامگاه مولانا محمد مغربی مدفون است.
تخلص مغربی
جامی و تذکرهنویسان دیگر برآنند که مغربی تخلص خویش را به جهت سفر به مغرب و خرقهگرفتن از مریدان محییالدین مغربی برگزیده است. یکی از مریدانش به نام ابومحمد نورالدین عبدالرحیم بزازی گوید: «التبریزی موطناً، المغربی مذهباً»، از سوی دیگر مغربی در مقدمه دیوان پس از ذکر علل توجه به شعر گوید: «گاهی از برای تفریح کربت و دفع هموم غربت غزلی چند طربافزای شادیبخش غمفرسای گفته شدی… تا آینه وحدتنمای هر محبی گردد، و مرشد هر مسترشدی و مرآت هر بالغی و رشیدی آید. پس ناظم این نوع شعر با ناظران صادق و صادقان ناظر همان میگوید که ناظم ترجمانالاشواق میگوید که:
کُلما اَذکُرُهُ مِن طَلَل او ربوع او معانِ کُلما»
مغربی با توجه به سخن محییالدین در ترجمانالاشواق در تبیین عشق، موافق مشرب عرفانی مغرب از جمله ابنعربی اندلسی، تخلص مغربی را برای خود برگزیده است و این نکته گفتار جامی را تأیید میکند.
شیخ محمد لاهیجی در شرح گلشن راز به نام مفاتیحالاعجاز که از شعرهای مغربی چه با ذکر و چه بیذکر نام برای توجیه مطالب خویش استشهاد کرده است، درباره معنی جابلقا و جابلسا چنین بیان میکند:
آنکه شهر جابلقا شهری است در غایت بزرگی در مشرق و جابلسا نیز شهری است به غایت بزرگ در مغرب و ارباب تأویل در این باب سخنان بسیار گفتهاند و آنچه بر خاطر این فقیر قرار گرفته، بیتقلید غیری به طریق اشاره، دو چیز است: یکی آنکه جابلقا عالم مثالی است که در جانب مشرق ارواح واقع است که برزخ است میان غیب و شهادت و مشتمل است بر صور عالم، پس هرآینه شهری باشد در غایب بزرگی و جابلسا عالم مثال و عالم برزخ است که ارواح بعد از مفارقت نشئه دنیویه در آنجا باشند و صور جمیع اعمال و اخلاق و افعال حسنه و سیئه که در نشاء دنیا کسب کردهاند چنانچه در احادیث و آیات وارد است در آنجا باشند و این برزخ در جانب مغرب اجسام واقع است…
شهر جابلسا منشأ انسانی است که مجلای جمیع حقایق اسماء الهیه و حقایق کونیه است و هرچه از مشرق ذات طلوع کرده و در مغرب تعین انسانی غروب نموده و در صورت او مخفی گشته است.
با مغربی مغارب اسرار گشتهایم
بیمغربی، مشارق انوار بودهایم
در اینکه وجه تخلص مغربی چیست، قول مربوط به سفر وی به مغرب و همچنین قول مربوط به پیروی وی از طریقت محییالدین عربی محتملتر به نظر میرسد.
آثار مغربی
مؤلف روضاتالجنان درباره مغربی و آثارش گوید: «وی عالم بوده به علوم ظاهری و باطنی و مصنفات شریف و ا شعار لطیف وی حرز جان و تعویذ روان عارفان است؛ چون: اسرارالفاتحه، رساله جام جهاننما، دررالفرید، نزهتالساسانیه، و غیره. دیوان اشعار آبدار آن بزرگوار کالشمس فی وسط النهار ظاهر و باهر است…» این سخنان این نکته را روشن میسازد که اشعار مغربی از شهرت خاصی بهرهور بوده است و به جز آثاری که وی میشناخته آثار دیگری را از آنِ مغربی میدانسته که با آوردن «غیر هم» از ذکر نام آنها گذشته است. از جمله:
کلیات دیوان که مشتمل است بر اشعار عربی ۲۲۳ بیت، غزلیات فارسی ۱۹۹، مثنوی ۲۲ بیت، قطعه ۲، ترجیعات ۳، رباعیات ۳۵، و فهلویات یک غزل و ۱۴ دوبیتی. و اما آثار منثور:
۱ـ رساله مرآتالعارفین در تفسیر سوره فاتحه که ظاهراً همان رساله اسرارالفاتحه است. این رساله در مجموعه شماره ۱۴۵۳ در کتابخانه راغب پاشای ترکیه موجود است. در بعضی نسخهها به محییالدین و شیخ نصیرالدین عبدالکریم جیلی منسوب است.
۲ـ رساله دررالفرید فیالمعرفه التوحید به فارسی که مغربی آن را در گیلان نوشته است این رساله ضمیمه دیوان مغربی در کتابخانه سعید نفیسی در فهرست کتابهای ایشان به شماره ۸۷۳۲ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ثبت شده است که مجموعاً هفت صفحه میباشد. مولف «شعر فارسی در عهد شاهرخ» از آن یاد کرده و این نسخه را دیده و از آن بهره یافته است.محمدعلی تربیت در کتاب دانشم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 