پاورپوینت کامل در ترجمه ناپذیری شعر ۵۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل در ترجمه ناپذیری شعر ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در ترجمه ناپذیری شعر ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل در ترجمه ناپذیری شعر ۵۸ اسلاید در PowerPoint :
در فرهنگ خودمان، نخستین کسی که مدّعی است ترجمه شعر محال است، جاحظ (متوفای ۲۵۵) است. وی در کتاب الحیوان میگوید:
«والشعرََُ لایُستطاعُ اَن یُتَرجَمَ و لایَجُوزُ عَلَیهِ النَقل. وَ مَتی حُوِّلَ تَقَطَّعَ نَظمُهُ و بَطََلَ وَزنُهُ وَ ذَهَبَ حُسنُهُ وَ سَقَطَ مَوضِعُ التَّعَجُّبِ مِنه وَ صارَ کَالکَلامِ المَنثورِ. والکلامُ المنثورُ المُبتَدأُ علی ذلکَ اَحسَنُ وَاَوقَعُ مِنَ المنثورِ الّذی حُوِّلَ مِن موزونِ الشعرِ». یعنی «و شعر، تابِ آن را ندارد که به زبانی دیگر ترجمه شود و انتقال شعر از زبانی به زبان دیگر روا نیست. و اگر چنین کنند «نظم» شعر بریده میشود و وزنِ آن باطل خواهد شد و زیبائیِ آن از میان خواهد رفت و نقطه شگفتیبرانگیزِ آن ساقط خواهد شد و تبدیل به سخن نثر خواهد شد. نثری که خودبهخود نثر باشد زیباتر از نثری است که از تبدیلِ شعرِ موزون حاصل شده باشد.»
در فرهنگ خودمان، نخستین کسی که مدّعی است ترجمه شعر محال است، جاحظ (متوفای ۲۵۵) است. وی در کتاب الحیوان میگوید:
«والشعرََُ لایُستطاعُ اَن یُتَرجَمَ و لایَجُوزُ عَلَیهِ النَقل. وَ مَتی حُوِّلَ تَقَطَّعَ نَظمُهُ و بَطََلَ وَزنُهُ وَ ذَهَبَ حُسنُهُ وَ سَقَطَ مَوضِعُ التَّعَجُّبِ مِنه وَ صارَ کَالکَلامِ المَنثورِ. والکلامُ المنثورُ المُبتَدأُ علی ذلکَ اَحسَنُ وَاَوقَعُ مِنَ المنثورِ الّذی حُوِّلَ مِن موزونِ الشعرِ». یعنی «و شعر، تابِ آن را ندارد که به زبانی دیگر ترجمه شود و انتقال شعر از زبانی به زبان دیگر روا نیست. و اگر چنین کنند «نظم» شعر بریده میشود و وزنِ آن باطل خواهد شد و زیبائیِ آن از میان خواهد رفت و نقطه شگفتیبرانگیزِ آن ساقط خواهد شد و تبدیل به سخن نثر خواهد شد. نثری که خودبهخود نثر باشد زیباتر از نثری است که از تبدیلِ شعرِ موزون حاصل شده باشد.»
نمیدانم در دنیای قدیم، قبل از او، چه کسانی چنین نظریهای را دنبال کردهاند. قدر مسلّم این است که در دوره اسلامی هیچکس به صراحت او، و با توضیحاتِ او، به امتناعِ ترجمه شعر از زبانی به زبانی دیگر نیندیشیده است.[۱]
امروز هم که نظریههای ترجمه در فرهنگهای مختلف بشری، شاخ و برگهای گوناگون به خود دیده است، باز هم در جوهر حرفها، چیزی آنسوی سخن جاحظ نمیتوان یافت. آخرین حرفی که در پایان قرن بیستم، در اینباره زده شده است، سخنِ شیموس هینی[۲]، برنده جایزه نوبل ادبیّات چند سال قبل است که در مصاحبهای در اکتبر سال ۱۹۹۵ گفت:
Poets belong to the language not to the world
(یعنی شاعران به زبان تعلّق دارند نه به جهان).
در فاصله جاحظ تا شیموس هینی بسیاری از اهل ادب منکر این بودهاند که شعر را بتوان ترجمه کرد و حتّی بعضی شعر را به «چیزی که قابل ترجمه نیست» تعریف کردهاند و عبارت رابرت فراست[۳] در این زمینه شهرت جهانی دارد:
Poetry is what is lost in translation. It is also what is lost in interpretation
.
(شعر همان چیزی است که در ترجمه از بین میرود و نیز همان است که در تفسیر از میان برمیخیزد.)
من آراء جاحظ را در باب ترجمه، جای دیگری با تفصیل بیشتر بررسی کردهام. در اینجا میخواهم از یک نکته ساده یا از یک تمثیل در جهتِ تکمیل یا اصلاح نظریه او سخن بگویم. اگر بپذیریم که شعر هنر زبان است و نوعی معماری کلام، وقتی به ترجمه یک شعر میپردازیم مثل این است که یک اثر معماری را از جایی که دارد، برمیداریم و به جایی دیگر انتقال میدهیم. اگر این بنا، با جرثقیل و با تمام اجزای آن، یک جا، نقل مکان کند، مثل این است که برای مخاطبِ فرانسوی شعر خیام را در زبان اصلی قرائت کنیم؛ چیزی به عنوان ترجمه اتّفاق نیفتاده است. یک اثر معماری، یکجا، از محلّی به محلّی انتقال یافته. حالا نگویید چه بهتر، فرانسویها هم به تماشای آن میپردازند. معماری زبان (که شعر است) قابل دیدن نیست. دیدن این معماری، بینایی و چشم دیگری میطلبد که در اجزای زبان، موسیقیِ زبان و در «معانیِ نحوی»، «بلاغتِ ساختارهای نحوی» و کنایاتِ آن نهفته است؛ بنابراین قابل رؤیت برای فرانسویها نخواهد بود. پس باید آن را تبدیل به واژههای فرانسوی کنیم؛ درست مثل اینکه آن بنا را به صورت آجرها و درها و پنجرهها و کاشیها، جزء به جزء، برداریم و به جای دیگر ببریم.
اگر این خانهای که خرابش میکنیم تا اجزای آن را به جای دیگر بریم و در آنجا آن را بازسازی کنیم، خانهای معمولی باشد، هر بنّا و سرعملهای میتواند (با مختصر کاهش و افزایشی در زیبائی آن) آن را دوباره در محلّ جدید، بازسازی کند. ای بسا که در محلِّ جدید، این اجزا، ساخت و صورتی، حتّی دلپذیرتر از مرحله قبل بیابند. امّا اگر شاهکاری از شاهکارهای معماری باشد، مثلاً مسجد شیخ لطفالـله اصفهان، انتقال اجزای آن به جای دیگر، کارِ آسانی خواهد بود (با مقداری نیروی انسانی و استفاده از جرثقیل) امّا دوبارهسازی آن، کار هر بنّا و عملهای نخواهد بود، مهندس و معماری میطلبد در حدِّ مهندس و معمار اصلی.
مترجم یک شعر، در حقیقت، همان مهندس و معمار دوم است. اگر اثر مورد ترجمه او یک اثر معمولی و مبتذل باشد، ای بسا که در محل جدید (زبان دوم) سر و شکلی حتّی زیباتر از سر و شکل اصلی پیدا کند. ولی اگر اثری هنری باشد هر مترجمِ پیش پا افتادهای (یا در تمثیلِ موردِ نظر ما هر بنّا و سرعملهای) از عهده این کار برنمیآید.
بسیاری از «شعر»های چاپشده در مطبوعات تهران را اگر سادهترین مترجمها و بیهنرترین آنها، به زبان دیگری انتقال دهند، احتمالاً چیزی در حدِّ اصل (یعنی هیچ) و گاه زیباتر از اصل خواهد بود. امّا شعر سعدی و حافظ (از قدما) یا شعر اخوان ثالث (از معاصران)، اگر مترجمی خلّاق و هنرمند نیابد، اثری نازل و مبتذل جلوه خواهد کرد.
درست مثل اینکه مسجد شیخ لطفالله را به مقداری خشت و آجر و کاشی بدل کنیم و آنها را در اختیار یک سرعمله یا بنّای معمولی قرار دهیم و او هم آنها را روی هم قرار دهد پیداست که چه چیز مضحکی از آب درخواهد آمد! برعکسِ آن خانه «بساز بفروشِ بنّاسازِ» معمولی که اگر اجزای آن را به جای دیگر انتقال دهیم کمتر از اصل نخواهد بود اگر زیباتر از اصل نشود!
عمل ترجمه از زبانی به زبانی دیگر، دقیقاً خراب کردن یک بنا است و انتقالِ مصالح آن به جای دیگر، برای ایجاد بنایی تازه. مترجم به اعتبار دانستنِ زبان، کارش برداشتنِ مصالح است و انتقال آن مصالح به محلِّ جدید. در این چشمانداز آگاهی او از قواعد زبان و اطّلاع او از واژگانِ آن، به منزله زورِ بازویِ او و جرثقیلی است که در اختیار دارد. هر قدر داناییِ او در زبانی که از آن ترجمه میکند، بیشتر باشد، قدرت بازوی او و جرثقیل او قویتر است. امّا در مرحله بازسازی و ایجاد بنای جدید، زور بازو و جرثقیل کافی نیست. زورِ بازو و جرثقیل تا مرحله انتقالِ آجرها و سنگها و کاشیها لازم است و ضروری. امّا از اینجا به بعد قدرت احضار کلمات و خلاقیّت و نگاهِ هنری مورد نیاز است و از باب تمثیل موردِنظر ما، مهندس و معمارِ خلّاق تا بتواند آن اجزای انتقالیافته را به تناسب و با نگاهی هنری ترکیب کند.
اینجاست که باید پذیرفت اگر کاشی یا آجری در حینِ خراب کردن شکست یا از بین رفت (در تمثیل ما: استعارهای یا کنایهای ویژه زبان اصل که قابل انتقال به زبان دوم نباشد مثل کلمه «رند» یا «پیر مغان» برای فرنگیها در شعر حافظ) معمار جدید باید با خلّاقیت خویش جبران شکستهشدن و از بین رفتنِ آن کاشی و آن آجر را بکند؛ یعنی استعارهای و کنایهای از زبان دوم را جانشینِ آن استعاره و کنایه غیرقابل انتقال کند.
باز از باب تمثیل میتوان گفت پنجرههای بنای قبلی را (که بیشتر همان تصاویر و ایماژها هستند) به راحتی میتوان در بنای جدید به کار بُرد. راحتترین عنصرِ قابل انتقال در این معماری همین پنجرههاست. البتّه به این سادگیها هم نیست. تا جای پنجره در کجا قرار گیرد؟ و چشماندازی که پنجرهها بدان گشوده میشود، چه چشماندازی باشد؟ آسمان آبی یا کوهساری در سمتِ مشرق یا باغی پر از سروها؟ میبینید که پنجره را به راحتی میتوان برداشت و به راحتی میتوان کار گذاشت، امّا فضایی که این پنجرهها بدان گشوده میشود، ممکن است فضایی ابری و بسته و محدود باشد. اینجا دیگر خلّاقیتِ معمار و یا هنر مترجم کار زیادی از پیش نمیبرد. انتقال از زبان فرانسه به آلمانی آسانتر است تا از فرانسه به عربی یا از فارسی به انگلیسی. زبانهای اروپایی زمینه فرهنگی مشترک دارند، فضاهای مشابه دارند. پنجرهها را میتوان رو به افقهای مشابه نصب کرد.
امّا تصاویر حافظ را به زبان انگلیسی یا فرانسوی نقل کردن، بردنِ پنجره مسجدِ شیخ لطفالله است از میان آن فضای آسمانی و آبی اصفهان به فضایِ ابری و مهآلود لندن.
این خود مسأله نصب پنجرهها بود که سادهترین عنصر قابل انتقال این معماری است. وقتی به انتقال کاشیها برسیم که هر کدام عبارتی و حکمتی و تذکّری است در عرصه اِلاهیاتِ اسلامی، با آن ریشههای پیچیده و تودرتویِ مزدائی و مانوی، دیگر کا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 