پاورپوینت کامل تغییرات نسلی سبک زندگی روستایی(مطالعه ای میدانی در میان عشایر بختیاری) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تغییرات نسلی سبک زندگی روستایی(مطالعه ای میدانی در میان عشایر بختیاری) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تغییرات نسلی سبک زندگی روستایی(مطالعه ای میدانی در میان عشایر بختیاری) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تغییرات نسلی سبک زندگی روستایی(مطالعه ای میدانی در میان عشایر بختیاری) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
در دهه های گذشته زندگی روستایی تغییرات متعددی را از سر گذرانده است که نمود و ماحصل نهایی این تغییرات را می توان در سبک زندگی روستایی مشاهده نمود و با مطالعهی آن به بررسی روند تغییرات زندگی روستایی پرداخت. بر همین مبنا، مقالهی حاضر تغییرات روی داده در سبک زندگی روستایی در طایفهی بابادی از عشایر بختیاری را طی سه نسل مورد بررسی قرار داده است. در مبانی نظری، از دیدگاه های گیدنز، بوردیو و اینگلهارت استفاده شده و فضای مفهومی سبک زندگی ترسیم گردیده است. تحقیق حاضر، یک تحقیق میدانی است و در آن از تکنیک های متعددی از قبیل مشاهده و مصاحبه برای جمع آوری یافته ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که سبک زندگی نسل اول در عرصه های مختلفی چون پوشاک و گذران اوقات فراغت تغییر مهمی نداشته و همچنان از الگوهای سنتی پیروی می کند. اما سبک زندگی نسل دوم و بویژه سوم شاهد تغییراتی اساسی بوده است؛ به نحوی که در میان نسل سوم تمایل به سبک زندگی مصرفی، به گونه ای که در شهرها رواج دارد، و استفاده از تکنولوژی های پیشرفته ارتباطی و رسانه ای به میزان زیادی دیده می شود. به نظر می رسد که عامل عمده در این تغییرات افزایش سطح سواد و گسترش رسانه های جمعی باشند که تجربه متفاوتی از اجتماعی شدن را برای نسل سوم رقم زده و موجب بروز تغییراتی در عادتواره ها و عملکردهای آنها شده است.
چکیده
در دهه های گذشته زندگی روستایی تغییرات متعددی را از سر گذرانده است که نمود و ماحصل نهایی این تغییرات را می توان در سبک زندگی روستایی مشاهده نمود و با مطالعهی آن به بررسی روند تغییرات زندگی روستایی پرداخت. بر همین مبنا، مقالهی حاضر تغییرات روی داده در سبک زندگی روستایی در طایفهی بابادی از عشایر بختیاری را طی سه نسل مورد بررسی قرار داده است. در مبانی نظری، از دیدگاه های گیدنز، بوردیو و اینگلهارت استفاده شده و فضای مفهومی سبک زندگی ترسیم گردیده است. تحقیق حاضر، یک تحقیق میدانی است و در آن از تکنیک های متعددی از قبیل مشاهده و مصاحبه برای جمع آوری یافته ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که سبک زندگی نسل اول در عرصه های مختلفی چون پوشاک و گذران اوقات فراغت تغییر مهمی نداشته و همچنان از الگوهای سنتی پیروی می کند. اما سبک زندگی نسل دوم و بویژه سوم شاهد تغییراتی اساسی بوده است؛ به نحوی که در میان نسل سوم تمایل به سبک زندگی مصرفی، به گونه ای که در شهرها رواج دارد، و استفاده از تکنولوژی های پیشرفته ارتباطی و رسانه ای به میزان زیادی دیده می شود. به نظر می رسد که عامل عمده در این تغییرات افزایش سطح سواد و گسترش رسانه های جمعی باشند که تجربه متفاوتی از اجتماعی شدن را برای نسل سوم رقم زده و موجب بروز تغییراتی در عادتواره ها و عملکردهای آنها شده است.
مقدمه( بیان مسئله و ضرورت پژوهش)
جامعه عشایری و روستایی ایران، علیرغم تغییرات و دگرگونی های بسیاری که در طول قرن های متمادی به خود دیده است، شیوه تولید، معیشت و زندگی آن تا قبل از رویارویی ایران با مظاهر تمدن جدید غرب و وقوع انقلاب مشروطه، تغییرات اساسی و بنیادین در ساختارهای خود را شاهد نبوده است(طالب، ۱۳۸۲: ۷۴). در واقع، دلایلی چون عدم وجود راه های ارتباطی و پراکندگی جامعه روستایی و عشایری، فقدان وسایل ارتباط جمعی و بی سوادی یا کم سوادی اکثریت عمده روستائیان و عشایر، از مهم ترین عواملی بوده اند که موجب کندی روند تغییرات در جامعه عشایری می شده اند. اما در دهه های اخیر، در اثر رفع موانع فوق، گستره و روند تغییرات در جامعهی عشایری شدت یافته و در نتیجه شاهد وقوع تحولاتی اساسی در شیوه زندگی و آداب و رسوم عشایر و روستائیان هستیم.
پژوهش های صورت گرفته در این زمینه حاکی از آنند که تغییراتی مهم در آداب و رسوم، عقاید، ارزش ها، ایده آل ها، هنجارها، هنجارپذیری و هنجارسازی عشایر پدید آمده است؛ الگوی مصرف در عرصه های مختلف از جمله وسایل خانگی، تزئینات منزل، خوراک، پوشاک و … تغییر یافته است و این تغییرات از چنان شدت و گسترده ای برخوردار بوده اند که برخی از پژوهشگران برای توصیف آنها از مفاهیمی چون «روستائیان شهری» و «دهکده های شهری» استفاده می کنند(فاضلی، ۱۳۸۶: ۷۱).
در دهه های گذشته، یکی از عواملی که منجر به وقوع تحولات در سبک زندگی عشایری شده است، مهاجرت های گروهی عشایر به شهرها بوده است(خسروی، ۱۳۸۰: ۸۸). مهاجران عشایری و روستایی، حتی پس از مدت های مدید زندگی در شهر، همچنان پیوندهای اجتماعی و عاطفی خود را با خویشاوندان و زادگاه خود حفظ می نمودند و به بهانه های مختلف به یار و دیار سرکشی می نمودند. در جریان این رفت و آمدها، پاره ای از عناصر زندگی شهری به روستاها و عشایر منتقل می شد و به مرور تغییراتی در شییوه زندگی به وقوع می پیوست. اما امروزه در اثر شتاب بی سابقه تحولات اجتماعی، گسترش فرآیند جهانی شدن و نفوذ فزاینده و فراگیر رسانه های جمعی، و به تعبیر گیدنز غلبه بر محدوده های زمانی و مکانی(گیدنز، ۱۳۸۰)، حتی بدون چنین رفت و آمدهایی نیز تغییرات فرهنگی و اجتماعی تمامی عرصه های زندگی عشایری و روستایی را درنوردیده است. امروزه روستائیان و عشایر، حتی بدون رفت و آمد به شهر نیز، تنها در منزل خود و با دیدن مظاهر زندگی شهری و جهانی در رسانه های جمعی در معرض تغییر قرار گرفته و این تغییر تمامی عرصه های زندگی آنها، از پوشاک تا خلقیات و نفسانیات، را در بر می گیرد.
جای هیچ تردیدی نیست که این تغییرات دارای پیامدهایی مهم در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه عشایری و روستایی بوده و بر روند توسعه آن تاثیر می گذارند. بدیهی است در صورتی که این تغییرات و مسیر و روند آنها شناسایی، پیش بینی و مدیریت نشوند، می توانند نتایج ناگواری برای پروژه های توسعه به بار آورده و با ایجاد اختلال در برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی، آسیب ها و هزینه های بسیاری را بر نهادهای متولی امر تحمیل کنند. بنابراین، مطالعهی این تغییرات به منظور شناسایی عمق، گستره و روند تحول آنها ضرورت می یابد.
دغدغهی اصلی مقاله حاضر شناسایی همین تغییرات بوده و در این راستا این پرسش ها را مطرح کرده است که: چه جنبه هایی از زندگی عشایر و روستائیان تغییر کرده است؟ این تغییرات چگونه و چرا رخ داده اند؟ آهنگ تغییر چگونه بود است؟ و مسیر احتمالی آنها کدام است؟
آنچه که بیش از همه ضرورت پژوهش حاضر را آشکار می سازد، کمبود مطالعات دست اول در این زمینه است. عمده تحقیقاتی که در جامعه شناسی روستایی ایران صورت گرفته اند، بر ابعاد اقتصادی( مسائل کشاورزی، اصلاحات ارضی، نظام های بهره برداری و …) و یا ابعاد سیاسی(ساختار قشربندی، روابط ارباب و رعیت و …) متمرکز بوده اند. هرچند در این عرصه نیز، به اعتقاد برخی از پژوهشگران، توفیق چندانی به دست نیامده و مطالعات موجود در تحلیل ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه روستایی و عشایری ایران موفق نبوده اند(ازکیا، ۱۳۶۵: ۷۲).
اما در عرصه مردم شناسی نیز مطالعات موجود اغلب به جمع آوری ساده مواد فولکلور و توصیف آداب و رسوم جامعه عشایری بسنده نموده و کمتر به سمت ارائه تحلیل های روشمند از شیوه زندگی روستایی و عشایری و بررسی روند تحولات آن تمایل داشته اند. از اینرو، انجام پژوهش های دست اول میدانی به منظور شناسایی کم و کیف تغییرات سبک زندگی عشایری و بررسی روند تحول آنها ضرورت تام می یابد.
پیشینه پژوهش:
پژوهش های صورت گرفته در عرصه مردم شناسی و جامعه شناسی روستایی ایران، بسیار متعدد و متنوع بوده و دامنه آنها از مونوگرافی های اولیه تا ماهیت مسائل سیاسی و تاثیرات تکنولوژی را در بر می گیرد. در مجموع، این پژوهش ها را می توان در چند دسته جای داد:
گروه اول، پژوهش هایی هستند که در قالب مونوگرافی انجام شده و به توصیف عناصر و پدیده های گوناگون زندگی روستایی و عشایری پرداخته اند. در این دسته از پژوهش ها، مسائل متنوعی مورد بررسی و توصیف قرار گرفته اند؛ از جمله: تقسیم کار اجتماعی، مهاجرت، اعیاد، سوگواری ها، اوقات فراغت و عوامل موثر بر تغذیه(عسگری خانقاه، ۱۳۸۰)، جشن عروسی و اشعار مورد استفاده در آن(پیشدادفر، ۱۳۸۷)، افسانه ها، باورها، گویش ها و ترانه های روستا(جهانگیری، ۱۳۷۵)، مذهب، مراسم نخل برداری، محله ها، مراسم عروسی، دعای نزول باران، لباس، خرافات و قالیبافی(زرگری، ۱۳۸۸)، ویژگی های اجتماعی، اقلیمی، مشارکت و دخالت مردم در امور روستا بویژه تعاونی های آبخیزداری(احمدرش، ۱۳۹۰).
گروه دوم، پژوهش هایی هستند که هرچند در قالب مونوگرافی صورت گرفته اند، اما اهداف بنیادی تر و گسترده تری را دنبال می کنند. هدف اصلی این گروه از پژوهش ها، شناخت و توصییف دقیق عناصر و مولفه های بنیادین زندگی روستایی و عشایری به منظور بازسازی سنت است. این پژوهش ها با تک نگاری های جلال آل احمد(۱۳۲۶) آغاز شده اند که در آنها مسائل مختلف مذهبی، خوراکف پوشاک، آداب و رسوم، تشکیلات اجتماعی و … با کمک عکس و نقشه و … توصیف شده اند. هدف آل احمد نشان دادن تکاپوی زندگی روزمره روستائیان بود، چرا که روستاها را هسته اصلی تشکیلات اجتماعی و زمینه اصلی قضاوت درباره فرهنگ و تمدن کشور می دانست. تحقیقات فرهادی(۱۳۶۹، ….۱۳؟) که در آنها جنبه های گوناگون زندگی روستایی و عشایری از قبیل آداب و رسوم کشاورزی و دامپروری، آئین ها و باورهای مختلف و بویژه اشکال بنیادین مشارکت و همیاری مورد بررسی قرار گرفته اند، نیز از مهم ترین پژوهش های گروه دوم به شمار می روند.
گروه سوم را پژوهش هایی تشکیل می دهند که در آنها تاثیر ورود و تغییرات تکنولوژی بر معیشت و تحولات آن مورد بررسی قرار گرفته است. ازکیا، کرمانی و بهروان(۱۳۸۷)، به بررسی مقوله استقرار صنعت در مناطق روستایی به عنوان یکی از شیوه ای رایج بسط اقتصاد غیرزراعی در روستاها و تغییرات اقتصادی- اجتماعی در شیوه زندگی روستائیان بواسطه این امر پرداخته اند. به اعتقاد ایشان، کمبود در برخی عوامل اصلی تولید کشاورزی همچون منابع آب و خاک در عین فراوانی عامل نیروی کار در مناطق مورد بررسی علاوه بر ایجاد فشار روزافزون بر زمین های زراعی موجب مهاجرت گستردهی روستائیان و به تبع آن درگیر ساختن دیگر مناطق با مشکلات ناشی از این مهاجرت ها شده است.
رفیع فر و قربانی(۱۳۸۶) به بررسی تغییرات معیشتی کوچندگان بختیاری پرداخته و بر این نظرند که تحول از کوچندگی به یکجانشینی در زاگرس به عنوان راهبردی انطباقی به شرایط نوپدید زیست محیطی(که خود متاثر از تغییرات تکنولوژیکی است) و نیز به دلیل محدودیت و پراکنش منابع و تغییر در زیرساخت معیشت و مکانیزم های آن مطرح شده است. حسنی سوق(۱۳۸۰) نیز تاثیر تکنولوژی های جدید در عرصه های مختلف فرهنکی از قبیل خوراک، مسکن، نظام خویشاوندی و نحوه ازدواج را مورد بررسی قرار داده است.
گروه چهارم، پژوهش هایی هستند که توجه آنها بر مسائل سیاسی به معنای عام کلمه متمرکز بوده و مسائلی چون روابط ارباب و رعیت، نظام قشربندی و سلسله مراتب اجتماعی و مناسبات روستائیان و عشایر با نهادهای سیاسی و قدرت مرکزی را مورد بررسی قرار داده اند. این پژوهش ها بویژه بعد از اصلاحات ارضی مورد توجه بوده اند، اما امروزه نیز در این خصوص تحقیقاتی صورت می پذیرد؛ به عنوان مثال نوذری(…..۱۳؟) به تحلیل ماهیت امر سیاسی و اثرات و پیامدهای آن در زندگی روزمره روستائیان پرداخته و نشان می دهد که امر سیاسی بنیادی ترین تفکیک و تمایز را بر مبنای دوست و دشمن در میان روستائیان قرار داده و تعینن کننده نوع و ماهیت امر اجتماعی است. در واقع، در این دست پژوهش ها، مناسبات اجتماعی و فرهنگی از منظر امر سیاسی نگریسته می شوند.
دسته پنجم پژوهش ها، که بیشترین ارتباط و مشابهت را با تحقیق حاضر دارند، پژوهش هایی هستند که به بررسی تغییرات نسلی در شیوه زندگی روستایی و عشایری پرداخته اند. در این دسته از تحقیقات جلوه های گوناگون سبک زندگی از خوراک و پوشاک گرفته تا شیوه های گفتاری و الگوهای گذران اوقات فراغت و تغییرات رخ داده در آنها مورد بررسی قرار گرفته اند. در این زمینه، ازکیا و حسینی(۱۳۸۷) به بررسی تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی در بین سه نسل از ساکنان روستای آهنگرمحله پرداخته اند. نتایج تحقیق ازکیا و حسینی نشان می دهند که نسل سوم، سبک زندگی متفاوتی را نسبت به نسل اول و دوم انتخاب کرده است؛ به گونه ای که شویه پوشاک و آرایش، الگوهای گذران اوقات فراغت، شیوه گفتار، الگوی تغذیه و شیوه بهداشت در میان نسل سوم متفاوت از دو نسل دیگر است. مسیر تغییرات به سمت افزایش تقاضا برای خرید کالاهای مصرفی است. به عبارتی، نسل سوم به سبک زندگی مصرفی گرایش دارند. اما به اعتقاد محققین، تفاوت در سبک زندگی نسل سوم با نسل های اول و دوم به معنای شکاف نسلی نیست؛ چرا که نسل های اول و دوم نیز به نوعی با نسل سوم در پذیرش سبک زندگی نوین همراه شده و در مواردی از آن تاثیر پذیرفته اند.
صفا(۱۳۸۸) نیز به بررسی تاثیر گسترش باغات پسته بر سبک زندگی افراد در روستای خلیل آباد در میان نسل های سه گانه پرداخته و نشان داده است که هرچند سرمایه اقتصادی رابطه معنی داری با سبک زندگی دارد، اما بیشترین تاثیر مربوط به سن و سرمایه فرهنگی است. در واقع، این نه طبقه اقتصادی بلکه نسل است که تغییرات سبک زندگی را تعین بخشیده و جهت می دهد. نسل های مختلف به دلیل تفاوت زمینه و جایگاه اجتماعی خاص شان در جامعه، ساختمان های ذهنی متفاوتی دارند که بر نوع ذائقه و عملکرد آنها تاثیر می گذارد. نسل سوم و دوم ساختمان ذهنی متفاوت و به تبع آن ذائقه ای متفاوت از نسل اول دارند و این تفاوت در جلوه های گوناگون سبک زندگی آنها نمایان است.
مبانی نظری:
تا پیش از جنگ جهانی دوم، مفهوم سبک زندگی اهمیت چندانی نداشت و اصولا با این نام از آن یاد نمی شد. پس از جنگ جهانی دوم، با گسترش پایه های اجتماعی دولت رفاه و بوجود آمدن امکان عملی تولید و مصرف انبوه کالاها، بویژه کالاهای فرهنگی، شیوه های زندگی متنوعی پدید آمد. در این دوره، شواهد موجود نشان می داد که دیگر افراد بر مبنای جایگاه خود در نظام تولید نمی اندیشند و رفتار نمی کنند. در نتیجه مفهوم سبک زندگی در معنی جدید آن مطرح شد تا از طریق آن بتوان شالوده تشابهات وتمایزات اجتماعی را بررسی نمود(فاضلی، ۱۳۸۲: ۶۲).
پس از آن، اولین بار در سال ۱۹۶۴ فردی به نام ویلیام لیزر مفهوم سبک زندگی را برای تحقیقات بازاریابی و مصرف و بر اساس الگوی خرید کالا معرفی کرد. بر طبق نظر لیزر، سبک زندگی تمایز یا شیوه مشخص زندگی است که بوسیله گروهی از افراد به کار می رود. به نظر وی، سبک زندگی دال بر شیوه زندگی متمایز جامعه یا گروه اجتماعی است، شیوه ای که بدان طریق کالاهای خریده شده مصرف می شوند(اندرسون و گودن، ۱۹۸۴).
اما این به معنای آن نیست که پیش از این تاریخ، مفهوم سبک زندگی(یا شیوه زندگی) مفهومی ناآشنا و نامانوس در علوم اجتماعی بوده باشد. بلکه، ریشه این مفهوم به سال های دهه ۱۹۲۰ بر می گردد؛ زمانی که ماکس وبر و اندکی پس از وی آلفرد آدلر این عبارت را مورد استفاده قرار دادند. به اعتقاد آدلر، هرکس برای خود سبک زندگی ای دارد که کمابیش با به سبک زندگی دیگران شبیه است اما کاملا مشابه و همسان نیست. سبک زندگی، از دیدگاه وی، نوعی منشاء درونی در فرد دارد و برخاسته از نخستین سال های کودکی اوست و الزاما موروثی یا حتی زاده محیط نیست.
وبر برای اولین بار از اصطلاح سبک زندگی استفاده کرده و آنرا ابزار مفهومی مهمی در مدل چند بعدی قشربندی اجتماعی قلمداد می کرد . در اینجا وبر ، در تقابل با مدل تعین اقتصادی مارکس ، بر این باور است که جامعه فقط به لحاظ اقتصادی قشربندی نمی شود . بلکه بر اساس منزلت و راه و رسم آشکار شدن منزلت در سبک های زندگی گروههای اجتماعی مختلف نیز قشربندی می شود . از اینرو حوزه فرهنگی جامعه را باید هم به منزله محصول عوامل اقتصادی و هم به عنوان فرایندهایی درک کرد که کنشگران اجتماعی برای متمایز ساختن خویشتن به عنوان کسانی که به گروه منزلتی خاصی تعلق دارند ، در پیش می گیرند . این فرایندها – به زعم وبر – مستلزم کاربست خلاقانه ی کالاها و خدمات معینی است که صنایع مصرفی در دسترس افراد قرار می دهند . بنابراین ، از دید وبر – و در تقابل با مارکس – مفاهیم منزلت و تعلق فراتر از مسائل صرف طبقاتی می روند و مسائل مربوط به برازندگی و سلیقه و تجسم بصری آن در مد و ترجیحات فراغتی را نیز شامل می شود ( بنت ، ۱۳۸۶ : ۹۸ ).
اندکی قبل از وبر، وبلن به مسئله مصرف به عنوان اصلی ترین استراتژی سبک زندگی پرداخته بود. وبلن« بیش از آنکه در پی بررسی منطق سودگرایانه مصرف باشد ، در صدد نشان دادن منطق احترام آمیز
( honorific )
آن است( کلارک،۲۰۰۳: ۴۸).
سوال اساسی وبلن این است که « مبنای افتخار ، منزلت و جایگاه اجتماعی چیست » ( فاضلی ، ۱۳۸۲ : ۲۱ ) و پاسخ می دهد: ثروت. « داشتن ثروت ، بزرگی و افتخار را به همراه می آورد که امتیاز های رشک انگیزی هستند»( وبلن، ۱۳۸۳: ۷۲). تاکید بر ثروت، از آنروست که از دید وبلن، اعطای شایستگی و لیاقت به اعضای جامعه، در مدرنیته به فرایندی تک بعدی تبدیل شده است. گرایش مدرنیته، تبدیل هر پدیده کیفی به کمیت است(کلارک، ۲۰۰۳: ۴۹). منزلت،افتخار، بزرگی، حرمت نفس و … پدیده هایی ارزشمندند و هر فردی خواهان دستیابی به آنهاست. اما اینها پدیده هایی اند که دیگران آنها را به فرد اعطا می کنند. معیار دیگران برای اعطای این پدیده ها به فرد، ثروت است. هر چه ثروت فرد بیشتر باشد، از قدرت بیشتری برخوردار شده و منزلت بیشتری به اواعطا می شود. اما از دید وبلن، صرف داشتن ثروت اعتبار و منزلت را تضمین نمی کند، بلکه ثروت« برای آنکه بیشترین شان و منزلت را برای صاحبش به ارمغان بیاورد، باید به صورتی خود نمایانه یا متظاهرانه به نمایش گذاشته شود»( فاضلی، ۱۳۸۲: ۲۱). وبلن تن آسایی و مصرف تظاهری را به عنوان شیوه هایی برای نمایش توانایی مالی و کسب شهرت و احترام معرفی می کند( وبلن، ۱۳۸۳: ۱۲۲). وی این دو شیوه را تظاهری میخواند زیرا معتقد است که« الگوهای مصرف طبقه تنآسا، نه برای برآورده کردن نیازهای واقعی، بلکه به سبب مطرح ساختن ادعاهای اعتبار اجتماعی می باشند »( کیویستو ، ۱۳۸۰ : ۵۵ ). در هر حال، این دو روش شیوه هایی اند برای نمایش دادن ثروت. وبلن در پاسخ به این سوال که کدام روش برای تاثیر گذاری بر دیگران مناسبت بیشتری دارد، برآن است که « عرف اجتماعی پاسخ این پرسش را برای شرایط متفاوت ارائه می دهد. در شرایطی که جامعه آنقدر کوچک و همبسته است که می توان به زودی انگشت نمای همگان شد، تاثیر هر دو روش تقریبا یکسان است »( وبلن، ۱۳۸۳: ۱۲۳ ). اما در جوامع مدرن، وضعیت به گونه ای دیگر است. وبلن نیز به سیاق زیمل بر این باور است که پیچیدگی و گمنامی جامعه مدرن ما را به یک معیار ارزشی واحد و تقلیل گرایانه سوق می دهد که پیامد آن این است که افراد دیگر بر اساس ویژگیها و کردارشان ارزیابی نمی شوند بلکه بر حسب میزان ثروت شان مورد قضاوت قرار می گیرند ( کلارک ، ۲۰۰۳ : ۴۹ ). و این به آن معناست که«با افزایش تفاوت گذاری که مستلزم محیط اجتماعی گسترده تری است، مصرف به عنوان وسیله ی تجمل بر تن آسایی پیشی می گیرد» (وبلن، ۱۳۸۳: ۱۲۳).
ایده وبلن بر تمایز یابی و تقلید مبتنی است. به باور وی« طبقه مرفه از طریق مصرف تظاهری به اقتدار هنجاری دست می یابد و خود را به الگوی جامعه تبدیل می کند … گروههای اجتماعی زیردست می کوشند تا خود را با الگوهای هنجاری طبقه مرفه تنظیم کنند»(فاضلی، ۱۳۸۲: ۲۱). در واقع به اعتقاد وبلن، طبقات زیردست از الگوهای مصرف طبقه مرفه تقلید می کنند. دلیل این تقلید ارزشمندی منزلت، افتخار و ابتنای این پدیده ها بر ثروت است. صاحبان ثروت از منزلت و احترام بالاتری نسبت به دیگران برخوردارند. چون منزلت و احترام ارزشمندند، همه افراد جامعه خواهان آنها هستند. بنابراین برای کسب حداقلی از آنها، رفتارهای دارندگان آنها را تقلید می کنند تا در سلسله مراتب اجتماعی به لایه های بالاتر نزدیک شوند. اما از طرفی طبقه مرفه، دارندگان ثروت، منزلت و احترام نیز خواهان حفظ برتری خود هستند. بنابراین هنگامی که الگوهای آنها توسط طبقات زیردست مورد تقلید واقع می شوند، برای حفظ تمایز و ادعای برتری خود – و حفظ موقعیت اجتماعی خود – صور جدیدی از مصرف را دنبال می کنند.
دیدگاههای زیمل در ارتباط با مصرف بر اساس مفهوم شهر و پی آمدهای شهر نشینی تدوین شده اند . از دید زیمل شهر فضایی است که زندگی مدرن در آن جریان دارد . جامعه مدرن در اصل در کلان شهر شکل گرفته و به صورت عمیق و کامل در آْنجا تکامل یافته است ( کیویستو ، ۱۳۸۰ : ۱۷۶ ) . زندگی کلان شهری با آنکه بواسطه زائل کردن قید و بندهای سنتی و مبانی تعلقات گروهی ، فردیت را برای افراد به ارمغان می آورد اما به عرصه خودمختاری فرد نیز دستدرازی می کند( فاضلی ، ۱۳۸۲ : ۲۴ ) . بر همین مبناست که زیمل در مقاله کلان شهر و حیات ذهنی ادعا می کند که عمیق ترین مسائل زندگی مدرن از تلاش فرد برای حفظ خودمختاری و فردیت در برابر نیروهای اجتماعی توانکاهی ناشی می شوند که در کلان شهر متمرکز شده اند ( زیمل ، ۱۳۷۲ : ۵۳ ) .
کلان شهر متنی است که بواسطه کنش های متقابل ساکنانش ساخته می شود ، اما خود تبدیل به متنی می شود که این کنش ها در درون آن رخ می دهند و بنابراین پیامدهای مهمی – هم در بعد عینی و هم در بعد ذهنی – برای کنشگران دارد . شیوه ی بازنمایی خود
( self )
یکی از ابعاد کنش متقابل در متن زندگی کلان شهر است « اینکه ما چگونه برای دیگران خودمان را بازنمایی و عیان می کنیم و ، بالعکس ، اینکه چگونه قادر می شویم دیگران را در کلان شهر درک کنیم ، مبین نوعی دغدغه و حساسیت نه تنها به حیات ذهنی ما بلکه به حیات جسمانی ما در کلان شهر و بازنمایی آن است » ( فریزبی ، ۱۳۸۵ : ۳۷ ). گمنامی یکی از مهمترین پیامدهای زندگی کلان شهری است. این گمنامی « موجب پیدایش نیاز به تمایز شخصی و راهی برای متمایز ساختن خویش از انبوه مردم می شود » ( بنت ، ۱۳۸۶ : ۹۹ ) . پاسخ افراد به این نیاز ، به لحاظ ذهنی اتخاذ نوعی نگرش دلزده نسبت به دیگر ساکنان کلان شهر ، بی اعتنایی به آنها و غربال کردن محرک های پیچیده و به لحاظ عینی روی آوردن به سبک های متنوع زندگی و مصرف کالاهاست . در شرایط زندگی کلان شهری ، سبک های زندگی از مهم ترین شیوه هایی اند که می توان از آنها برای بیان خود در رابطه با دیگران و انبوه جمعیت کلان شهر و تحکیم حس هویت استفاده کرد.
در دیدگاه بوردیو ، ذائقه یا سلیقه
( taste )
یکی از اصول مولد سبک زندگی و مصرف است. بوردیو که به تأسی از وبر مجموعه مناسبات اجتماعی را روابطی معنایی می داند که حاوی بعدی نمادین اند( توسلی، ۱۳۸۳: ۴) بر این باور است که نیروی محرکه ی زندگی اجتماعی تعقیب تمایز است. از دید وی، خاستگاه غایی رفتار، عطش فرد برای کسب ارزش و شان است و برای سیراب نمودن این عطش به قضاوت وداوری دیگران تن در می دهد ( واکووانت ، ۱۳۸۳ : ۳۳۰ و کلهون ، ۱۹۹۳ : ۷۰ ). بر این مبنا ، بوردیو با جرح و تعدیل مدل وبر و وضع مفاهیم جدید، در صدد مفهوم پردازی و نشان دادن ارتباط میان طبقه و منزلت بر می آید ( جنکینز ، ۱۳۸۵: ۲۱۰ ) و مفاهیم سه گانه منش / عادتواره
( habitus )
، میدان
( field )
و سرمایه
( capital )
را وضع می کند.
بوردیو عادتواره را « نظامی از تمایلات بادوام و قابل انتقال که به عنوان مولد اعمال ساخت یافته و به شکل عینی مجسم شده، عمل می کند »( بوردیو به نقل از فاضلی ، ۱۳۸۲ : ۳۹ ) تعریف می نماید. عادتواره میان افرادی که تجارب مشابهی داشته اند، به صورت یک قالب مشترک در می آید . اما با وجود این « هر فرد گونه ی منحصر به فردی از آن قالب مشترک را در اختیار داشته و طبق آن عمل می کند » ( واکووانت ، ۱۳۸۳ : ۳۳۴ ). به عبارتی « منش ها علاوه بر اینکه متمایز و تمایز یافته اند ، عامل تمایز هم هستند » ( بوردیو ، ۱۳۸۱ : ۳۵). منش افراد وابسته به میزان سرمایه ای است که آنها در اختیار دارند، اما قبل از پرداختن به سرمایه، توضیح مفهوم میدان ضروری تر به نظر می رسد:
بوردیو جامعه را به عنوان فضای اجتماعی بازنمایی می کند. این فضای اجتماعی عرصه رقابتی شدید و بی پایان است. این رقابت به ظهور تفاوت هایی می انجامد که ماده و چارچوب لازم را برای هستی اجتماعی تدارک می بینند. در درون این فضای اجتماعی، مدل های کوچک متمایزی از قاعده ها، مقررات و اشکال قدرت وجود دارند. بوردیو این مدل ها را میدان می نامد. بنابراین میدان گستره ای از نوع خاصی از اعمال و فضای روابط میان کنشگران است ( فاضلی ، ۱۳۸۲ : ۳۷ ). جامعه – به منزله فضای اجتماعی – از کثیری میدان های واجد اتصالات در هم پیچیده تشکیل شده است که ممکن است با هم تقاطع و همپوشانی و تداخل داشته باشند یا اثرات همدیگر را تقویت کنند( لوپز و اسکات، ۱۳۸۵: ۱۳۷).
فضای اجتماعی عرصه رقابتی بی پایان است. این رقابت برای دستیابی به منابع ارزشمندی است که در درون این فضا وجود دارند. این منابع در واقع انواع مختلف سرمایه اند. سرمایه که بوردیو آن را منبع قدرت می داند( کالینیکوس، ۱۳۸۳: ۵۰۴) عبارت است از « هر گونه خاستگاه و سرچشمه در عرصه اجتماعی که در توانایی فرد برای بهره مندی از منافع خاصی که در این صحنه حاصل می گردد، موثرواقع شود »( واکووانت، ۱۳۸۳: ۳۳۵). سرمایه بر حسب شیوه های مختلف انبا شت آن و عرصه ای که در آن عمل می کند به سه شکل اساسی(سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) ظاهر می شود( بوردیو، ۱۳۸۴: ۱۳۶، توسلی و موسوی، ۱۳۸۴ :۷ و کلهون، ۱۹۹۳: ۶۷).
مدل بوردیو را می توان بدین صورت تلخیص نمود که: جایگاه افراد در درون میدان های مختلف، نحوه و میزان دسترسی آنها به انواع سرمایه ها را تعیین می کند. میزان سرمایه هایی که افراد به آند سترسی دارند و نحوه ترکیب انواع مختلف سرمایه ها، عادتواره های افراد را شکل می دهند و عادتواره ها نیز الگوهای رفتاری اشخاص در عرصه های مختلف سبک زندگی را جهت دهی می کنند.
از دید چنی، هرگونه سیاست هدفمند در زمینه مدیریت اجتماعی مستلزم کشف چشم اندازهای بی شمار سبک زندگی مردم یک جامعه است. از این رو، وی در نگاه نخست سبک زندگی را راه الگومند مصرف می داند؛ الگوهایی که مردم را از یکدیگر متمایز می سازد و بویژه در جوامع پیشرفته جدید، تنها راه قشربندی اجتماعی به شمار می رود(چنی، ۱۳۸۲: ۶۱).
به اعتقاد چنی، برای بسط همه مفاهیم عمده در جامعه شناسی، نیاز به تحلیل ساختار سبک زندگی به چشم می خورد. در نگاه وی، سبک ها را باید در متن و زمینه های خاص زندگی افراد شناسایی کرد؛ بدین معنی کع سلیقه ها و قریحه های خاص، همان گونه که بوردیو نیز اذعان می دارد، برآمده از متن ویژه فضای زندگی خصوصی انسان هاست. چنی معتقد است که تا پیش از تفوق و همه گیری رسانه های جمعی و بوجود آمدن صنایع تفریح عمومی مانند تلویزیون و رادیو، کنسرت های موسیقی از نمادهای اصلی ذوق و قریحه فرهنگ اروپایی بودند. اما هجوم رسانه های دوربرد فرهنگی، همگان را به میدان مصرف فرهنگی دعوت نمود و همین مسئله به مناقشه میان فرهنگ والا و فرهنگ عوام انجامید. هر یک از انواع هنر را جماعت هایی هم سلیقه و متمایز با دیگران می پسندیدند و این خود یک سبک برای گرایش به هنر بود. در نگاه چنی، انتخاب مهمترین خصیصه اشکال گوناگون سبک زندگی است. انتخاب حاصل نگرش ها، ارزش ها و ذائقه های خاص هر گروه اجتماعی است و این انتخاب ها به نسبت جنسیت، قومیت، شهری و روستایی بودن، شاغل یا بیکار بودن و … متفاوت است(همان: ۹۷).
گیدنز، بحث سبک زندگی را از منظر ارتباط آن با هویت شخصی مطرح نموده است. در این ارتباط توجه به دو نکته اهمیت اساسی دارد:
اول اینکه هویت شخصی یک هستی معین و پایدار نیست بلکه فرایندی است که باید به طور پیوسته آنرا تولید و بازتولید کرد. هویت پدیده ای است که به مثابه بخشی از کنش ها و فعالیت های راهوار
( routinized )
و بازاندیشانه
( reflexive )
فرد روی می دهد و در نتیجه باید آنرا به مثابه یک پروژه ی بازاندیشانه فهمید و دوم اینکه، هویت شخصی نوع انسان رابطه تنگاتنگی با امنیت هستی شناختی
( ontological security )
دارد. هویت شخصی ما با درجه بالایی از امنیت هستی شناختی، مبنای توانایی ما برای پاسخ ها و مدل های حل کردن پرسش های وجودی بی شماری است که در زندگی روزمره ی خود با آنها مواجه می شویم ( گیدنز ، ۱۳۸۳ و کاسپرسن ، ۲۰۰۰ : ۴ – ۱۰۳ ).
از دید گیدنز جامعه امروزی جامعه ای است که درآن سنت دیگر راهنمای عمل قرار نمی گیرد و نمی تواند یک هویت شخصی را برای ما فراهم کند. در نتیجه فرد هر چه بیشتر و بیشتر با پرسش هایی اساسی روبرو می شود که پاسخ از پیش معینی برای آنها ندارد، پرسش هایی از قبیل چگونه زندگی کنم ؟ ( کاسپرسن ، ۲۰۰۰ : ۱۰۴ ). پیامد این مسئله، رویارو شدن فرد با گستره ی وسیع و پیچیده ای از انتخاب های ممکن است . اما فرد برای گزینش از میان این شقوق مختلف ، هیچ دستور کار از پیش معینی در اختیار ندارد . مدرنیته به خاطر ماهیت غیر شالوده ای خود ، در امر گزینش هیچ کمکی به فرد نمی کند و مهمترین پیامد این امر اهمیت یافتن سبک زندگی برای فرد عامل است ( گیدنز ، ۱۳۸۳ : ۱۱۹ ). سبک زندگی از دید گیدنز مجموعه ای کم و بیش جامع از عملکردهاست که حتی انتخاب یک محیط دلخواه برای ملاقات با دیگران و یا انتخاب افرادی قابل اعتماد برای برقراری یک رابطه صمیمانه را نیز شامل می شود.
در مجموع می توان گفت که در اندیشه گیدنز ، سبک زندگی از دو جنبه اهمیت می یابد . اول اینکه، سبک زندگی در واقع مکانیسمی است برای حفظ و استمرار امنیت هستی شناختی . امنیت هستی شناختی منوط به حفظ و تداوم کیفیت روالمند زندگی روزمره است . هنگامی که کوچکترین تخطی ای از روال عادی امور صورت می گیرد ، اضطراب بر سراسر وجود فرد مستولی می گردد . حفظ امنیت وجودی مستلزم آن است که فرد « در سطح ناخود آگاه و خود آگاه عملی ، برای بعضی از بنیادی ترین پرسش های وجودی ای که همه آدمیان در طول عمر خود با آنها روبرو می شوند ، پاسخ هایی در اختیار داشته باشد . این پرسش ها عبارتند از پرسش های مربوط به نفس هستی ، روابط بین دنیای خارج و زندگی آدمی ، وجود اشخاص دیگر و هویت شخصی » ( گیدنز ، ۱۳۸۳ : ۷۵ ) . پاسخ به این پرسش ها منوط به روالمند بودن جریان زندگی است و الگو مند کردن سبک زندگی و رفتارهای مصرفی در واقع مکانیسمی است برای روال بخشیدن به آن . اما بعد دوم اهمیت سبک زندگی، ارتباط آن با هویت شخصی است . هویت شخصی در مدرنیته متاخر به صورت پروژه ای در می آید که باید « به گونه ای باز اندیشانه ساخته شود . اما این تکلیف باید
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 