پاورپوینت کامل مبانی نظری اصلاحگری ۵۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مبانی نظری اصلاحگری ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی نظری اصلاحگری ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مبانی نظری اصلاحگری ۵۶ اسلاید در PowerPoint :
مصطفی ملکیان در کتاب «تقدیر ما تدبیر ما» به موضوع اصلاحگری و مبانی نظری اصلاحطلبی نظر دارد. او در ابتدا با تعریفی از اصلاحطلبی (اصلاحطلبی، هواداری از تغییر اجتماعی با استفاده از روش دموکراتیک، مسالمتآمیز و تدریجی است) میافزاید:
مروری بر کتاب «تقدیر ما تدبیر ما» اثر مصطفی ملکیان
مصطفی ملکیان در کتاب «تقدیر ما تدبیر ما» به موضوع اصلاحگری و مبانی نظری اصلاحطلبی نظر دارد. او در ابتدا با تعریفی از اصلاحطلبی (اصلاحطلبی، هواداری از تغییر اجتماعی با استفاده از روش دموکراتیک، مسالمتآمیز و تدریجی است) میافزاید: ۱- روش تغییر اجتماعی باید دموکراتیک یا مردمسالارانه باشد، ۲-این تغییر اجتماعی باید مسالمتآمیز و بدون خشونت انجام شود، ۳- تدریجی باشد نه دفعی و آنی. وی مخالفان اصلاحات و اصلاحطلبی را به دو دسته تقسیم کرده: ۱- مخالفان تغییر ۲- موافقان تغییر.با این تقسیمبندی کسانی که خواستار حفظ وضع موجود هستند و کسانی که خواستار فسخ تغییرات بهدستآمده هستند (گذشتهگرایان) را در دسته اول و کسانی که خواهان تغییر غیردموکراتیک (از بالا)، غیرمسالمتآمیز (خشونتگرا) و غیرتدریجی (دفعی و آنی) هستند را نیز در شمار مخالفان اصلاحطلبی و در دسته دوم قرار میدهد. سپس میکوشد به پرسش مهمی که در ابتدای کتاب طرح کرده (مبانی نظری و کسانی که طرفدار اصلاحطلبیاند چه پیشفرضهایی دارند و مبانی نظریشان چیست؟) پاسخ دهد.
وی میگوید نخستین پیشفرض اصلاحطلبی این است که وضع موجود وضع مطلوب نیست. به همین دلیل اصلاحگرایان خواهان تغییر هستند. احتمال معقول در اینکه چرا وضع موجود وضع مطلوب نیست به نظر او با این استدلال روشن میشود که آنچه هست، میتواند حاصل جهل، سوءنیت یا خطا باشد و ازاینرو قابل دفاع است. پس کسانی که با این پیشفرض مخالف هستند باید اثبات کنند که به طور کلی بساط جهل، سوءنیت و خطا برچیده شده؛ یعنی انسانهایی که جامعه ما را میسازند دیگر دچار جهل، سوءنیت و خطا نمیشوند یا بساط جهل، سوءنیت یا خطا به طور کلی برچیده نشده اما این سه عامل در وضع کنونی ما اثری نداشته است. بر این اساس میتوان گفت ما با وضع مطلوب فاصله داریم. او همچنین تعریفی هم از این سه عامل ارایه میکند: «جهل وقتی است که من چیزی را ندانم و این ندانستن من ممکن است در کاری که میکنم و سامان اجتماعیای که پدید میآورم موثر واقع شده باشد. سوءنیت وقتی است که نیت پاکی ندارم. به اجمال میگویم که ما فقط در دو حالت سوءنیت نداریم؛ یکی وقتی که نیت ما کشف حقیقت است؛ دیگری وقتی که نیت ما کاهش درد و رنج کلی انسانهاست. هر نیتی را که مصداق یکی از این دو نباشد، به درجات مختلف، میتوان موردی از سوءنیت دانست. خطا وقتی است که نمیدانم، اما نمیدانم که نمیدانم. در خطا، چیزی را حق میدانم که حق نیست؛ چیزی را به مصلحت میدانم که به مصلحت نیست. وضع خطا از وضع جهل هم دشوارتر است. جهل درواقع یک جهل است، اما خطا دو جهل است و به همین لحاظ قدمای ما خطا را جهل مرکب یا جهل مضاعف مینامیدند. در جهل، آدمی میگوید، من نمیدانم که الف، ب است یا نیست. اما در خطا میگوید، میدانم که الف، ب است. درحالیکه فیالواقع چنین نیست. یعنی هم نمیداند الف، ب نیست و هم نمیداند که نمیداند الف، ب نیست.» بهنظر وی، اگر احتمال خطا، جهل و سوءنیت، احتمالی معقول باشد باید این وضع تغییر یابد.
ملکیان در پیشفرض دوم وجود طرحی آرمانشهری که راهی نیز برای رسیدن به آن مشخص شده باشد را خارج از چارچوب اصلاحطلبی دانسته و با این پیشفرض راه اصلاحگران را از راه کسانی که به تغییرات غیرمسالمتآمیز و خشن (و همچنین طرحی آرمانشهری) باور دارند، جدا میداند. او در اینجا به یکنکته مهم میپردازد که این دوموضوع باید از هم جدا و سپس بررسی شود: «یکی اینکه طرحی آرمانشهری وجود داشته باشد و دیگر اینکه راهی برای رسیدن از وضع موجود غیرآرمانشهری به وضع مطلوب آرمانشهری یافت شود» بهنظر او مهمترین مشکل همه کسانی که آرمانشهرهایی را تصور کردهاند، ارایه راهی بوده که باید برای پیمودن فاصله میان وضع موجود تا وضع مطلوب طی کرد. اصلاحگران باور دارند کسانی که طرح آرمانشهری ارایه میکنند و کسانی که راهی برای رسیدن به آن در مقابل ما میگذارند، هیچکدام نمیتوانند صدق یا موجهبودن یا معقولیت رای خودشان را اثبات کنند. از اینرو، ما نمیتوانیم تسلیم رایی شویم که صدق، موجهبودن و معقولیتش برایمان روشن نیست. زیرا هیچ کدام از کسانی که به آرمانشهر قایل هستند، نتوانستهاند برای آن و رسیدن به آن، دلیلی ارایه کنند که موجهبودن و معقولیت ادعایشان را نشان دهد. در پیشفرضسوم تاکید دارد که نباید بر اساس هدفهای نظری و ایدئولوژیک همه نهادها را از میان برداشت. چون کسانی که به روشهای انقلابی و غیرمسالمتآمیز باور دارند بر اساس هدفهای نظری و ایدئولوژیک خودشان، اینگونه اقدام میکنند درحالیکه این هدفها، نظری هستند و در عرصه عمل آزموده نشدهاند و ایدئولوژیک هستند و برای درستی این هدفها نمیتوان دلیل آورد. وی میافزاید: «گرچه در پیشفرض اول گفتیم این احتمال وجود دارد که تمامی نهادها و سامانه اجتماعی ناشی از خطا، جهل یا سوءنیت باشد ولی همواره این احتمال میرود که در یک سامانه خاص، ولو در یک بخش خرد، با چیزی سروکار داشته باشیم که اتفاقا ناشی از جهل، خطا یا سوءنیت نباشد.» پیشفرض چهارم با این پرسش مطرح میشود که این تغییرات غیرانقلابی بر چه اساسی باید صورت بگیرد؟ ملکیان میگوید همه باورهای ما به دو دسته تفسیم میشوند:
۱- باورهای ذهنی یا انفسی
۲- باورهای عینی یا آفاقی.
باورهای دسته اول، باورهایی هستند که اگر درباره آنها اختلافی پیش بیاید این اختلاف در آرا قابلحل نیست زیرا در این باورها معیار، محک و ترازویی که هر دو طرف را به یک حکمیت راضی کند، وجود ندارد. برای نمونه اگر کسی بگوید رنگ آبی، زیباترین رنگ جهان است و یک نفر رنگ سبز را زیباترین رنگ جهان بداند و باز یک نفر دیگر رنگ سفید را، هیچ معیار و محکی وجود ندارد تا برمبنای آن داوری صورت گیرد و اختلاف پایان پذیرد. دسته دوم اما باورهایی هستند که اگر درباره آنها اختلافی پیدا شود چون محک بیرونی وجود دارد میتوان با مراجعه به آن، اختلاف را پایان داد. وی میگوید با وجودی که درباره این معیارها و محکها بین معرفتشناسان اختلافنظر وجود دارد ولی چند مورد بهعنوان داور پذیرفته شده: ۱- حس ۲- عقل، به معنای نیروی استدلال ۳- حافظه (البته با دو شرط: اول اینکه حافظه واقعی باشد، نه ظاهری، دوم اینکه، حافظه جمعی باشد نه فردی) ۴- شهودها ۵- گواهی ۶- دروننگری. وی در ادامه میگوید که باورهای عینی هم به دو دسته تقسیم میشوند. یک دسته، باورهای آفاقی که ترازویشان بهلحاظ نظری وجود دارد ولی در وضع کنونی دانش بشری هنوز به وجود نیامده است. برای نمونه وقتی اختلاف درباره این باشد که آیا در کرهای که پنجمیلیاردسالنوری با زمین فاصله دارد اکسیژن وجود دارد یا نه؟ اینجا اختلاف بر سر یک موضوع ذهنی نیست و از جنس ذوق، سلیقه، پسند و ناپسند هم نیست. ممکن است دانش بشری با گذر زمان بتواند به آن پی ببرد. این سنخ از امور، عینیهای بالقوه هستند، یعنی ترازویشان بالقوه است. اما گاهی اختلاف بر سر موضوعی عینی است که ترازوی داوری درباره آن هم اکنون وجود دارد برای نمونه وقتی اختلاف بر سر سمیبودن یا سمینبودن نوعی از قارچ باشد. این اختلاف بر سر یک موضوع عینی در آزمایشگاه حلشدنی است. سپس ملکیان تاثیر این باورها را (باورهای ذهنی و باورهای عینی: بالقوه و بالفعل) در زندگی خصوصی و جمعی قابل بررسی میداند. برای اینکه باورهای عینی بالفعل را مبنای تصمیمگیری در زندگی اجتماعی قرار دهیم، فقط یک راه وجود دارد و آنهم مراجعه به معیار و داوری است که صدق آنها را به ما بنماید. در چنین باورهایی رجوع به افکار عمومی جایز نیست و نظرخواهی بیمورد است. برای نمونه اگر درباره وزن یکلیوان سهقول مختلف وجود داشت: ۱- وزن این لیوان صدگرم است ۲- وزن این لیوان بیش از صدگرم است ۳- وزن این لیوان کمتر از صدگرم است، مراجعه به افکار عمومی بیمورد است چون میزان و ملاکی برای رسیدن به قول درست موجود است. وقتی صدق باورهای عینی بالفعل قابل تحقیق، بر مبنای ملاک و معیار مربوطهشان مشخص شد باید در تصمیمگیری جمعی مبنا قرار گیرد. اما گاهی میان دو رای ذهنی یا دو رای عینی بالقوه قابل تحقیق، ت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 