پاورپوینت کامل ریشههای تاریخی اشغال ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ریشههای تاریخی اشغال ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ریشههای تاریخی اشغال ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ریشههای تاریخی اشغال ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
در ریشهیابی بحران خاورمیانه، عامل و مداخله خارجی از اهمیت نخست برخوردار بوده و عوامل داخلی در جامعه یهود، عرب و عثمانی جنبه فرعی داشتهاند. به عبارت دیگر ریشههای بحران کنونی خاورمیانه را باید در کشمکش قدرتهای رقیب استعماری و امپریالیستی و سپس امریکا و تضاد میان منافع آنها جستوجو کرد.
نگاهی به علل پیدایش بحران در خاورمیانه و جنگ اعراب و اسراییل
در ریشهیابی بحران خاورمیانه، عامل و مداخله خارجی از اهمیت نخست برخوردار بوده و عوامل داخلی در جامعه یهود، عرب و عثمانی جنبه فرعی داشتهاند. به عبارت دیگر ریشههای بحران کنونی خاورمیانه را باید در کشمکش قدرتهای رقیب استعماری و امپریالیستی و سپس امریکا و تضاد میان منافع آنها جستوجو کرد.
توجه مدرنیته استعمارگر به خاورمیانه
کشمکش قدرتهای استعماری و امپریالیستی اروپا در خاورمیانه نتیجه وقوع انقلاب صنعتی و انقلابهای بزرگ تجاری قرن شانزدهم بود. نیاز به مواد خام بیشتر و نیروی کار ارزان، قدرتهای صنعتی و تجاری اروپا را به سوی شرق کشاند. گسترش راههای تجاری به هند و مناطق شرقی آسیا دامنه کشمکش قدرتهای جدید برای کسب مستعمرات و مناطق نفوذ را وسعت داد و ضعف روزافزون امپراتوری عثمانی در قرون ۱۸ و به ویژه ۱۹ باعث شد تا اروپاییها به سرزمینهای زیر کنترل آن چشم طمع بدوزند. هجوم قدرتهای اروپایی برای اشغال قلمروی امپراتوری عثمانی در شمال آفریقا به ویژه در قرن نوزدهم آشکار شده بود. الجزایر، مراکش، تونس، لیبی، مصر و سودان به اشغال نیروهای فرانسه، انگلستان و ایتالیا در آمدند. به علاوه با طرحها و حمایتهای نظامی و سیاسی قدرتهای مذکور بخشهای وسیعی از قلمرو اروپایی عثمانی از پیکره آن جدا شد.
از آنجا که قلمرو عربی امپراتوری عثمانی بر سر راههای هندوستان و شرق آسیا و خلیجفارس قرار داشت، توجه عمده قدرتهای استعماری امپریالیستی اروپا متوجه این مناطق بود. قدرتهای اروپایی برای جلب دوست امپراتوری عثمانی و کسب نفوذ در آن با یکدیگر به رقابت میپرداختند و در عینحال درصدد بودند جای پای محکمی برای خود در قلمروی عربی امپراتوری دست و پا کنند. این رقابتها در قرن نوزدهم گسترش یافت و در نیمه این قرن به اوج خود رسید.
قدرتهای جهانی و جنبش صهیونیسم جنبش صهیونیسم نیز در نیمه دوم قرن ۱۹ و به ویژه از دهه ۱۸۸۰ به بعد در صحنه فعالیتها و کشمکشهای استعماری اروپا ظاهر شد. مساله بازگشت یهودیان به فلسطین و تجدید بنای کشور یهودی در این منطقه نخستین بار از سوی همین قدرتها (فرانسه و انگلستان) مطرح شد. فرانسه و انگلستان مهاجرت یهودیان به فلسطین و ایجاد یک کشور یهودی وابسته به خود را بهترین وسیله برای رسیدن به اهدافشان و دست یافتن به منافع فراوان مناطق شرقی امپراتوری در نظر میگرفتند. قدرتهای استعماری و امپریالیستی اروپا و محافل سرمایهداری و بورژوازی یهود از یک طرف و صهیونیستهای سیاسی از طرف دیگر، در اوایل دهه ۱۸۸۰ برای رسیدن به اهداف خود به یک وحدت استراتژیک دست یافتند و جنبش صهیونیسم را بنیان گذاشتند. جنبش صهیونیسم از نظر مالی به محافل سرمایهداری و بورژوازی (نظیر روتچیلد) وابسته شد و از نظر سیاسی نیز به قدرتهای استعماری اروپا تکیه کرد تا با حمایت آنان بتواند طرح ورود یهودیان را به جایی که به آن به ارض موعود می گفتند تحقق بخشد. سازمان جهانی صهیونیست در دوران هرتصل و در سالهای اولیه رهبری وایزمن (تا جنگ جهانی اول) تلاش میکرد تا با حمایت آلمان و امپراتور آن، سلطان عثمانی را به اعطای مجوز استعمار فلسطین راضی کند. آلمان از ۱۸۸۰ به بعد با عثمانی طرح دوستی ریخت تا بدین وسیله بر رقبای خود یعنی انگلستان و فرانسه پیشی گیرد.
بازسازی ارتش عثمانی توسط آلمانیها از ۱۸۸۱ به بعد و سفرهای ویلیام دوم امپراتور آلمان در ۱۸۸۹ و ۱۹۰۲ به قسطنطنیه و ملاقات با سلطان عبدالحمید، به ویژه اعطای امتیاز راهآهن بغداد به آلمانیها، باعث وحدت منافع آلمان و عثمانی شد. جنبش صهیونیسم در این دوره، آلمانیها را بهترین تکیهگاه خود برای دست یافتن به فلسطین میدانست. زیرا دولتهای دیگر اروپا و به ویژه انگلستان در این سالها علاقه کمتری به طرح اسکان یهودیان به فلسطین نشان میدادند.
البته این عدم علاقه، نشانه مخالفت با جنبش صهیونیسم یا طرفداری از عثمانیها نبود. امپریالیسم بریتانیا پس از کنترل آبراه سوئز در ۱۸۷۵، حفظ وحدت و تمامیت امپراتوری عثمانی در شرق کانال را برای حفظ منافع استراتژیک خود، به ویژه دوره نگه داشتن قدرتهای دیگر رقیب (فرانسه و روسیه و آلمان) از ناحیه کانال، بهترین و مناسبترین سیاست میدانست. بدین خاطر در این دوران، بریتانیا ایجاد یک مستعمره یهودی در فلسطین را به نفع استراتژی خود مبنی بر جلوگیری از رسیدن سایر اروپاییان به هند و آسیا نمیدانست. درراستای این استراتژی، بریتانیا نهتنها با استعمار فلسطین توسط صهیونیستها چندان موافق نبود، بلکه با طرح جنبش صهیونیسم برای مستعمره کردن سایر مناطق امپراتوری یا مناطق نزدیک به آن مخالفت میورزید. دولت انگلستان به ویژه در آن دوره با اعطای بخشی از شبه جزیره سینا در العریش به صهیونیستها پیشنهاد کرد. حمایت کامل دولت بریتانیا از جنبش صهیونیسم و اهداف آن، با آغاز جنگ جهانی اول شروع شد. نزدیک شدن صهیونیسم و امپریالیسم بریتانیا در واقع نشانه منافع متقابل آنها برای استعمار فلسطین بود. ورود عثمانی به جنگ به نفع آلمان و متحدان آن باعث شد تا انگلستان سیاست قبلی خود را رها و برای شکست عثمانی و تجزیه قلمروی آن تلاشی کند. از طرف دیگر جنبش صهیونیسم نیز که در طول سالهای قبل از جنگ نتوانسته بود با حمایت آلمان به استعمار فلسطین دست یابد، پس از جنگ و آشکار شدن نشانههای ضعف اتحاد آلمان و عثمانی، به سوی انگلستان و نیروهای متفق روی آورد. وایزمن، رهبر جنبش صهیونیسم بهسوی انگلستان رفت و صهیونیستها را در خدمت منافع این قدرت قرار داد، زیرا اطمینان داشت که در صورت سقوط و تجزیه عثمانی، انگلستان و متحدان آن سرنوشت فلسطین را در دست خواهند گرفت.
ملیگرایی عربی و استعمارگران غربی
تاثیر عامل خارجی در ظهور و گسترش جنبش ناسیونالیسم عرب و نهضتهای تجددخواه ترک نیز آشکار بود. نخستین منادیان ناسیونالیسم عرب و طرفداران استقلال اعراب، تحت تاثیر اندیشهها و آرمانهای سیاسی غرب قرار داشتند. نهتنها اعراب مسیحی تحت تاثیر مستقیم تعلیمات میسیونرهای مذهبی اروپا و امریکا به رشد بیداری عرب و ظهور ناسیونالیسم کمک کردند، بلکه برای در هم شکستن سلطه عثمانی بر استانهای عربنشین، خواستار همکاری با اروپاییان شدند. نجیب عازوری، پدر ناسیونالیسم عرب که خواستار جدایی از عثمانی و تشکیل یک کشور عربی بزرگ بود، بهطور صریح خواستار کمک و حمایت فرانسه برای رسیدن به هدف خود شد.
تا قبل از جنگ جهانی اول، امپریالیسم اروپایی و به ویژه انگلستان بهطور آشکار از جنبش استقلالخواهی اعراب حمایت نمیکرد. دولت بریتانیا همانگونه که نهضت صهیونیسم و اهداف آن را تاقبل از جنگ به نفع خود نمیدانست، نسبت به ناسیونالیستهای عرب نیز بیتفاوت بود، زیرا تجزیهبخشهای عربی امپراتوری را خطری برای دستیابی قدرتهای رقیب اروپایی به کانال سوئز و راههای زمینی به خلیج فارس و هند تلقی کرد. اما با ورود باب عالی به جنگ و اتحاد با آلمان، انگلستان به سوی استقلالطلبان عرب روی آورد.
با آغاز جنگ جهانی کشمکش قدرتهای امپریالیستی اروپا بر سر خاورمیانه عربی چهره آشکارتری به خود گرفت و امپریالیسم انگلستان را به بازیگر اصلی و قدرت عمده تعیینکننده سرنوشت مناطق قبلی امپراتوری عثمانی تبدیل شد. تقسیمبندی کشورهای عرب به شکل کنونی آن و تبدیل فلسطین به موطن ملی و کشور یهود و پیریزی نطفههای اولیه بحران اعراب و اسراییل، همه میراث سیاستهای امپریالیستی بریتانیا در خاورمیانه و شبه قاره هند بود.
آشکار و پنهان دیپلماسی بریتانیا
دولت انگلستان برای حفظ منافع استراتژیک خود در این منطقه و رسیدن به اهداف مورد نظر پس از جنگ، سه سیاست متضاد را در پیش گرفت. نخ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 