پاورپوینت کامل لبهای خشکیده ایران ۹۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل لبهای خشکیده ایران ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لبهای خشکیده ایران ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل لبهای خشکیده ایران ۹۵ اسلاید در PowerPoint :
بهتازگی مقالهای با عنوان «مدیریت آب در ایران؛ دلایل بحران فزاینده چیست؟» به قلم دکتر کاوه مدنی، استاد و محقق مرکز سیاست محیطزیستی دانشگاه سلطنتی لندن در ویژهنامه مربوط به امنیت آب در خاورمیانه در نشریه پژوهشی «مطالعات و علوم محیطزیست» منتشر شده است که به تحلیل بحران آب در ایران میپردازد. نویسنده در این مقاله ضمن اشاره به سابقه غیرقابل انکار تاریخی ایران در پیشروبودن در مدیریت پایدار منابع آب، وضعیت کنونی را بسیار بحرانی با ابعادی وسیع و عمیق دانسته و به بررسی ریشههای ایجاد آن و راهکارهای خروج از آن پرداخته است. به عقیده او بهطورکلی عطش تصمیمگیران ایران به توسعه پرشتاب و بدون توجه به هزینههای زیستمحیطی از ریشههای نابودی و آسیبهای جدی زیستمحیطی و بحران آب محسوب میشود. در ادامه خلاصهای از تحلیل کارشناسی وی آورده شده است.
بحران آب؛ ابعاد، ریشهها و راهحلها
بهتازگی مقالهای با عنوان «مدیریت آب در ایران؛ دلایل بحران فزاینده چیست؟» به قلم دکتر کاوه مدنی، استاد و محقق مرکز سیاست محیطزیستی دانشگاه سلطنتی لندن در ویژهنامه مربوط به امنیت آب در خاورمیانه در نشریه پژوهشی «مطالعات و علوم محیطزیست» منتشر شده است که به تحلیل بحران آب در ایران میپردازد. نویسنده در این مقاله ضمن اشاره به سابقه غیرقابل انکار تاریخی ایران در پیشروبودن در مدیریت پایدار منابع آب، وضعیت کنونی را بسیار بحرانی با ابعادی وسیع و عمیق دانسته و به بررسی ریشههای ایجاد آن و راهکارهای خروج از آن پرداخته است. به عقیده او بهطورکلی عطش تصمیمگیران ایران به توسعه پرشتاب و بدون توجه به هزینههای زیستمحیطی از ریشههای نابودی و آسیبهای جدی زیستمحیطی و بحران آب محسوب میشود. در ادامه خلاصهای از تحلیل کارشناسی وی آورده شده است.
زوایا و نشانههای بحران
چالشهای نوین آب و مدیریت آن – از جمله خشکشدن دریاچهها و رودخانهها، کاهش منابع آب زیرزمینی، فروکشکردن زمین، آلودگی آب، جیرهبندی و اختلال منابع آب، مهاجرت اجباری، خسارتهای کشاورزی، توفانهای شن و نمک و آسیبهای زیستبومی- امروزه گریبانگیر مردمانی شده است که روزگاری خود به پیشگامی در مدیریت پایدار منابع آب شناخته میشدند. ایرانیان باستان در طول هزارانسال روشهای نوآورانهای را برای مدیریت آب به کار بستند تا اراده آهنینشان را برای بقا و شکوفایی در ناحیهای خشک از کرهزمین به رخ جهانیان بکشند. ناحیهای چنان خشک که دسترسی به منابع آب در آن تنها در فصولی خاص ممکن بود. اما تغییرات سریع اجتماعی- اقتصادی در روزگار معاصر، ایران سرفرازمان را با بحرانهای جدی در زمینه آب روبهرو کرده است.
ایران کشوری است نیمهخشک که از نظر مساحت دومینکشور در خاورمیانه و هجدهمینکشور در جهان است. متوسط میزان بارندگی در آن ۲۵۰میلیمتر در سال، چیزی کمتر از یکسوم متوسط جهانی بارندگی است. توزیع بارندگی در قسمتهای مختلف کشور بهگونهای است که بیشتر مناطق ایران چیزی کمتر از صدمیلیمتر در سال باران دارند و ۷۵درصد بارش سالانه فقط در ۲۵درصد مناطق کشور رخ میدهد. اضافه بر این توزیع ناهمگون، ۷۵درصد کل بارش در ایران فصلی است. همین تغییرات، ایران را هرچه بیشتر به سمت ساختن سد برای مدیریت بارش در فصول مختلف سوق داده است. با تمام این تدابیر، سالانه فقط هزارو۷۰۰مترمکعب آب تجدیدپذیر برای هر ایرانی وجود دارد که بسیار کمتر از متوسط جهانی هفتهزارمترمکعب و فقط کمی بالاتر از متوسط خاورمیانه و شمالآفریقا یعنی هزارو۳۰۰مترمکعب است.
جداکردن مفهوم محیطزیست از مفهوم «توسعه» و پیشبرد همهجانبه برنامههای توسعه نسنجیده در مناطق مختلف، مشکلات ناخواسته و فکرنشدهای در زمینه آب ایجاد کردهاند. مشکلاتی که هزینههایشان در درازمدت بسیار بیشتر از منافع کوتاهمدت برنامههایی است که باعث بروز این مشکلات شدهاند. ایران در حال حاضر بحرانی جدی در زمینه آب را از سر میگذراند. نباید اجازه دهیم که برتری سیستم مدیریت آب در ایران نسبت به سایر کشورهای منطقه، کوچکترین شکی نسبت به وسعت و جدیت این بحران در ما ایجاد کند. دولت، با این باور که کمبود آب یک پدیده مقطعی است، بحران کنونی را به گردن تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای متعدد و تحریمهای بینالمللی میاندازد. حال آنکه مشکلات جدی آب در ایران ناشی از اجرای برنامههای نامتناسب در طول چندیندهه و مدیریت نسنجیده است. ایران از یکرویکرد غلط مدیریتی ضربه خورده است؛ رویکردی که به جای پرداختن به ریشه اصلی مشکلات، به حلوفصل پیامدهایی میپردازد که فقط معلول هستند، نه علت. دریاچه ارومیه که در غرب کشور قرار دارد و بزرگترین دریاچه در خاورمیانه و یکی از بزرگترین دریاچههای نمکی در دنیا است، امروزه اکثر وسعت خود را ازدستداده و در حال خشکشدن و نابودی کامل است. دلایل این کوچکشدن را میتوان در خشکسالیهای متعدد، برداشتهای بیحدومرز آب در بالادست دریاچه، تغییر مسیر آب بهمنظور استفادههای کشاورزی و آبیاری و بالاخره ذخیرهسازی آب جستوجو کرد. در شرق کشور، دریاچه هامون در حال ناپدیدشدن است. اختلافهای مرزی بیپایان میان افغانستان و ایران بر سر رودخانه هیرمند و سوءمدیریت آب در حوزهای که در طرف ایران است از جمله دلایل مرگ هامون هستند. بعضی ساکنین روستاهای کوچک منطقه از کمبود آب و رواج توفانهای گرد و غبار بهتنگآمدهاند و مهاجرت میکنند. زایندهرود که پایه و اساس رشد و شکوفایی قسمتهای مرکزی ایران است دچار خشکسالی فصلی شده است که اثرهای جبرانناپذیری بر کشاورزی، صنعت و شهرنشینی منطقه برجا میگذارد. تلاشهای بیشازاندازه برای تغییر مسیر آب و حفظ زایندهرود، موثر که نبودهاند هیچ، باعث افزایش تقاضا و وقوع کمآبیهای بیشتر در منطقه شدهاند. هیچ امیدی به زندهشدن دوباره تالاب گاوخونی و زیستبوم غنی اطراف آن نیست. تالاب گاوخونی که در انتهای زایندهرود قرار دارد بازنده همیشگی سهمخواهیهای ناجوانمردانه از آب زایندهرود بوده است. حوزههای آب در حال خشکشدن تنها محدود به دریاچههای ارومیه و هامون و تالاب گاوخونی نمیشوند، دریاچهها و تالابهای پریشان، باختگان، انزلی و شادگان از دیگر منابع آبی هستند که مقهور پروژههای توسعهای نسنجیده شدهاند که به همزیستی انسان و محیطزیست بیتوجه هستند. در یک کلام میتوان گفت کشوری که نامش با نام معاهده جهانی رامسر در مورد تالابهای مهم بینالمللی گره خورده است، امروزه در حال قربانیکردن منابع ارزشمند آب دریاچهها و تالابهای خود به پای توسعه اقتصادی است.
رودخانهها هم قربانی اجرای بیحدومرز برنامههای توسعهای هستند که با هدف شکوفایی اقتصادی طراحی شدهاند. سدها یکی پس از دیگری و با هدف حمایت از کشاورزی، تولید انرژی و تامین آب شرب شهرها بنا میشوند. ایران در حال حاضر ۳۱۶سد بزرگ و کوچک با ظرفیت نگهداری ۴۳میلیاردمترمکعب دارد و ۱۳۲سد دیگر هم در حال ساختهشدن هستند. بهغیراز این سدها، زمزمه مطالعات امکانسنجی برای ساخت ۳۴۰سد دیگر هم وجود دارد. اگر به تعداد سدهای در حال ساخت نگاه کنیم، ایران مقام سوم را در دنیا به دست میآورد. اما آیا کسب این جایگاه، ارزش صدمات زیستمحیطی فرآیند ساختوساز این سدها را دارد؟
داستان غمانگیز آب در ایران منحصر به آبهای سطحی نیست و به آبهای زیرزمینی هم میرسد. کمبود آبهای سطحی باعث شده است که ۵۵درصد از کل نیاز آب کشور از آبهای زیرزمینی تامین شود که این امر، ایران را در زمره کشورهایی قرار میدهد که بیشترین بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی را دارند. حقیقت این است که ایران تا همین لحظه هم بخش زیادی از منابع آب زیرزمینیاش را مصرف کرده است. اگرچه تخمینزدن میزان برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی آسان نیست، کاهش سطح تراز آبهای زیرزمینی که در بعضی مناطق کشور تا دومتر در سال هم میرسد خود گویای میزان مصرف آنهاست. این برداشتهای بیرویه، وضعیت ۲۲۷چشمه از ۶۰۹چشمه آب زیرزمینی کشور را بحرانی کرده است. کاهش سطح آبهای زیرزمینی موجب نشست سطح زمین در بسیاری از دشتهای کشور شده است. امروزه میزان نشست دشت تهران نزدیک به ۳۶سانتیمتردر سال است که بالاترین میزان نشست سطح زمین در جهان است. بلایی که به صورت پنهان بر سر آبهای زیرزمینی ایران میآید عواقبی بسیار جدیتر و فاجعهآمیزتر از خشکشدن دریاچه ارومیه خواهد داشت و بهزودی به معضل پیچیدهای برای دولتمردان ایران تبدیل خواهد شد.
ایران استانداردهای سختگیرانهای در مورد کیفیت آب شرب دارد و همین امر باعث شده است که در یک نگاه کلی کیفیت منابع آب شرب در ایران خوب و بسیار بهتر از سایر کشورهای منطقه باشد. با وجود این موضوع، رفتهرفته نگرانیهایی در مورد کیفیت آب شرب در مناطق شهری ایجاد شده است. این نگرانیها ناشی از توسعه فعالیتهای کشاورزی در نزدیکی مناطق شهری و نبود سیستم مناسب فاضلاب و تصفیه آب است. همین عوامل، رفتهرفته موجب تخلیه هرچهبیشتر پسابهای شهری در چشمههای آب زیرزمینی شده است. میزان نیترات موجود در آب بعضی مناطق، به طور خاص در تهران، در برخی تحقیقها نگرانکننده بوده است. ایران هنوز قوانین سختگیرانهای در زمینه تولید و توزیع بطریهای آب معدنی ندارد، اما مردم بعضی مناطق که به کیفیت آب شرب بیاعتماد شدهاند به خرید بطریهای آب معدنی رو آوردهاند. از مشکلات کیفیت آب شرب که بگذریم، افزایش نگرانی از کاهش منابع آب دردسترس در تابستان سالهای خشک و حتی عادی باعث شدهاست تا جیرهبندی آب در پایتخت و دیگر مناطق بزرگ شهری به امری رایج تبدیل شود. با وجود تمام این بحرانها و تهدیدها، هر ایرانی هرروز بهطور متوسط ۲۵۰لیتر آب مصرف میکند و مصرف آب در بعضی مناطق شهری مثل تهران تا ۴۰۰لیتر در روز برای هر نفر هم میرسد. این میزان مصرف آب دوبرابر متوسط جهانی آن است که باتوجه به محدودیت آب در ایران، قابلتوجه است. شبکه توزیع آب در ایران فرسوده شده و تخمین زده میشود که ۳۰درصد آب شبکه در اثر نشت، به هدر میرود. اما توجه اصلی مسوولان بر یافتن منابع جدید آب است تا بازسازی و بهینهسازی شبکه توزیع که منجر به حفظ آبی میشود و امروزه در شبکههای فرسوده هدر میرود. مصرف بالای آب در ایران منجر به برداشت ۷۰درصدی از منابع تجدیدپذیر آب شده است. این درحالی است که برداشت بالای ۴۰درصد از این منابع در استانداردهای جهانی بیانگر حالت اضطراری برای آب است.
ایران کشوری است که در معرض بلایای طبیعی زیادی قرار دارد. در طول دو دهه پایانی قرن بیستم، هرساله ۱۱میلیون ایرانی درمعرض سیل قرار داشتهاند که بهطور متوسط ۱۳۱نفر آنها هرسال جان خود را از دست دادهاند. تعداد و شدت وقوع خشکسالیها زیاد شده و فشار زیادی به بخش کشاورزی وارد شده است. تغییرات اقلیمی وضعیت را از اینکه هست بغرنجتر خواهد کرد. پیشبینیهای کارشناسی بیانگر این است که این تغییرات باعث کاهش منابع آب، بهرهوری کشاورزی و تولید انرژی خواهند شد. نظام اقتصادی ایران هم در طول سالهای گذشته زیر شدیدترین فشارهای ناشی از تحریمهای بینالمللی قرار داشته و روی ثبات را به خود ندیده است. یک قاعده کلی که ایران از آن مستثنی نیست این است که وضعیت ناپایدار اقتصادی باعث تقویت رفتاری میشود که بر کسب منافع کوتاهمدت و کوتهنگرانه و سرباززدن از کار جمعی و همگانی متمرکز است.
مشکلاتی که امروزه ایران در زمینه رشد و توسعه اقتصادی و رونق سرمایهگذاری با آن دستبهگریبان است، در نگاه اول مشابه مشکلاتی است که دنیای غرب در قرن بیستم با آن دستوپنجه نرم میکرد. اما یکتفاوت بزرگ میان مسایل امروز ایران و وضعیت غرب قرن بیستم وجود دارد و آن تفاوت بزرگ، چیزی نیست جز شدت و عمق تخریبهای زیستمحیطی ناشی از توسعه اقتصادی. روش برخورد ایران با مشکلات آب، روشی منفعلانه و با هدف درمان پیامدها بوده است. ایران بهجای اینکه فعالانه به سمت پیشگیری و ریشهکنکردن مشکلات اصلی گام بردارد، توجهش را به معلولها معطوف کرده است. همین رویکرد باعث شده که مشکلات ریشهای روزبهروز جدیتر شوند. ایران بایستی توجهش را به سمت پیشگیری سوق دهد تا بتواند توسعهای پایدار ایجاد کند.
بحران کنونی آب ناشی از سهدلیل عمده است. نخست، رشد سریع و توزیع نامناسب جمعیت؛ دوم، کشاورزی ناکارآمد؛ و سوم مدیریت نسنجیده و عطش بیحدومرز برای توسعه اقتصادی.
رشد و توزیع نامناسب جغرافیایی جمعیت
جمعیت ایران در طول قرن گذشته افزایش چشمگیری داشته است. انقلاب اسلامی ایران پیامآور ارزشهای متفاوت اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بود و جمعیت ایران در طول دودهه پایانی قرن بیستم تقریبا دوبرابر شد. بیش از نیمی از ۷۷میلیون جمعیت کنونی ایران کمتر از ۳۵سال دارند. همین جمعیت زیر ۳۵سال هستند که ۷۰درصد از بیکارهای ایران را تشکیل میدهند و نرخ رشد جمعیت را تا ۱/۳درصد پایین آوردهاند.
توزیع جغرافیایی نامناسب جمعیت، از دیگر معضلات مدیریت آب کشور است، درحالیکه بیشتر ایرانیها مناطقی را برای سکونت انتخاب کردهاند که آب بیشتری در دسترس دارند. آبرسانی به نیمه دیگر جمعیت که در مناطق خشک سکونت دارند، مشکلی جدی است. حدود ۷۰درصد از منابع آب ایران در قسمتهای شمالی و غربی کشور واقع هستند و نیمی از جمعیت کشور هم در همین مناطق سکونت دارند. این توزیع جمعیتی خاص باعث میشود که توازن بین عرضه و تقاضای محلی آب به هم بخورد. رویای دستیافتن به زندگی بهتر، مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری را گستردهتر کرده است. در دهه۱۹۵۰ چیزی حدود ۲۷درصد از جمعیت ایران در شهرها زندگی میکردند. این میزان در دهه۱۹۷۰ به ۴۴درصد و در حال حاضر به ۷۰درصد رسیده است. جمعیت در هشت شهر از شهرهای ایران بیش از یکمیلیوننفر و در ۷۶شهر بیش از صدهزارنفر است. جمعیت تهران بزرگ که منابع آب محدودی هم دارد به بیش از ۱۴میلیوننفر رسیده که حدود ۱۸درصد کل جمعیت کشور است.
کشاورزی ناکارآمد
اقتصاد نفتمحور ایران باعث بروز نوعی بیتوجهی به کارآمدی اقتصادی در تمامی حوزهها، از جمله کشاورزی شده است. روشهای ناکارآمد کشاورزی که بیشازاندازه وابسته به آبیاری هستند و قسمت بزرگی از منابع محدود آبی کشور را مصرف میکنند، در زمره مشکلات قدیمی کشاورزی در ایرانند. با آنکه فقط ۱۵درصد از مساحت ایران قابلکشت است، بخش کشاورزی، مصرفکننده ۹۲درصد از آب کشور است. هفتدرصد دیگر صرف مصارف خانگی میشود و یکدرصد باقیمانده هم سهم صنعت است. پس از انقلاب اسلامی، یکی از سیاستهای دولت برای افزایش درآمدهای غیرنفتی و تامی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 