پاورپوینت کامل نقش آیتالله کاشانی در جلوگیری از اعدام افسران تودهای ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش آیتالله کاشانی در جلوگیری از اعدام افسران تودهای ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش آیتالله کاشانی در جلوگیری از اعدام افسران تودهای ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش آیتالله کاشانی در جلوگیری از اعدام افسران تودهای ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
احزاب دارای مرام اشتراکی به موجب قانون اقدامکنندگان علیه امنیت و استقلال کشور در سال ۱۳۱۰ خورشیدی غیرقانونی اعلام و بر پایه همین قانون در دوران رضاشاه بساط این گروهکهای کمونیستی با صدور احکامی از دادگاه عالی جنایی برچیده شد. خطر این ایدئولوژی دروغین این بود که میتوانست با عوامفریبی در گروههای گوناگون جامعه نفوذ کند و ایران را که یک کشور مستقل و با فرهنگ باستانی بود در نهایت به یکی از اقمار شوروی کمونیستی سابق درآورد. پس از اشغال ایران از سوی متفقین در شهریور ۱۳۲۰، حزب توده در بخشهای شمالی ایران که زیر کنترل ارتش شوروی بود فعالیت خود را زیر چتر حمایتی این دولت آغاز کرد و سپس در تهران دست به فعالیت زد.
۱- پیشینه حزب توده
احزاب دارای مرام اشتراکی به موجب قانون اقدامکنندگان علیه امنیت و استقلال کشور در سال ۱۳۱۰ خورشیدی غیرقانونی اعلام و بر پایه همین قانون در دوران رضاشاه بساط این گروهکهای کمونیستی با صدور احکامی از دادگاه عالی جنایی برچیده شد. خطر این ایدئولوژی دروغین این بود که میتوانست با عوامفریبی در گروههای گوناگون جامعه نفوذ کند و ایران را که یک کشور مستقل و با فرهنگ باستانی بود در نهایت به یکی از اقمار شوروی کمونیستی سابق درآورد. پس از اشغال ایران از سوی متفقین در شهریور ۱۳۲۰، حزب توده در بخشهای شمالی ایران که زیر کنترل ارتش شوروی بود فعالیت خود را زیر چتر حمایتی این دولت آغاز کرد و سپس در تهران دست به فعالیت زد. این حزب در سالهای ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ در خدمت خواستههای دولت شوروی سابق برای امتیازخواهی نفت شمال ایران بود و در همین راستا در غائله تجزیهطلبی آذربایجان مشارکت کرد. این حزب در پی توطئه تیراندازی به محمدرضا شاه در دانشگاه تهران در مراسمی که روز ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ به مناسبت پانزدهمین سالروز آغاز بنای دانشگاه تهران برگزار شده بود غیرقانونی و منحل اعلام شد و فعالیتهای آن بسیار محدود گردید.
۲- بهرهبرداری ابزاری از حزب توده
با پیروزی نهضت ملی ایران، سیاست انگلستان به دنبال تأثیرگذاری بر روند رویدادهای داخلی ایران بود. هر چند حزب توده بر پایه مرام کمونیزم تشکیل شده بود و وابستگی به شوروی سابق داشت ولی به دلیل سادهاندیشی رهبران این حزب و پیچیدگی برنامهریزی سیاستهای بیگانه، این حزب در خدمت هدفهای انگلستان قرار گرفت. برای نمونه هنگامی که آورل هریمن فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا در تیرماه ۱۳۳۰ برای حل و فصل موضوع نفت ایران و صدور آن به بازارهای جهانی به ایران آمد، از آنجا که انگلستان از آمدن هریمن به ایران و باز شدن پای شرکتهای آمریکایی به قلمرو شرکت سابق نفت انگلیس خشنود نبود حزب توده به دستاویز یک حرکت ضد امپریالیستی شورش بزرگی را در تهران در اعتراض به ورود هریمن به ایران سازماندهی کرد که در پی آن عدهای کشته شدند و سرانجام نیروهای شهربانی توانستند این شورش را مهار کنند. به رغم اینکه نیروهای شهربانی به وظایف خود در برقرار کردن نظم و دفاع از امنیت عمل کردند ولی مصدق رئیس شهربانی را به ناروا برکنار کرد که در هیأت وزیران مورد اعتراض قرار گرفت و وزیر کشور وقت در اعتراض به آن استعفا کرد. از آن هنگام وصف «تودهای نفتی» درباره حزب توده بکار رفت که کنایه از بهرهبرداری ابزاری سیاست انگلستان از این حزب بود.
پس از پیروزی قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱، ائتلاف و همکاری مصدق و حزب توده آشکار شد و این حزب برای پیشبرد هدفهای وی در گرفتن اختیارات یک ساله قانونگذاری از مجلس در دی ماه ۱۳۳۱ که تجاوز به قانون اساسی و اصل تفکیک قوا بود، توطئه ۹ اسفند ۱۳۳۱ برای وادار کردن شاه به مسافرت به خارج از کشور به انگیزه بیثبات کردن کشور دست به فعالیتهای گستردهای زد و آشکارا به سود مصدق رودرروی مردم و مجلس قرار گرفت. سرانجام در برگزاری رفراندوم خلاف قانون اساسی مصدق در مرداد سال ۱۳۳۲ حزب توده مدافع اصلی منحل کردن مجلس و پشتوانه سیاسی برگزاری این رفراندوم بود.
نورالدین کیانوری از سران حزب توده نیز که پس از انقلاب بازداشت شد به همکاری حزب توده با مصدق و مبارزه این حزب با آیتالله کاشانی اعتراف کرد. وی در بخشی از سخنان خود که از تلویزیون پخش شد، چنین گفت: «… تنها در سال ۳۱ است که در نزدیکیهای ۳۰ تیر که واقعاً شلاق جامعه ما را مجبور کرد موضعگیری خودمان را تغییر بدهیم و از سیاست دکتر مصدق دفاع و پشتیبانی بکنیم و در جریان ۳۰ تیر شرکت نماییم ولی همه اینها باز هم در همان چارچوب وابستگی و عدم شناخت واقعی جامعه ایران بود و ما مبارزه علیه آیتالله کاشانی را ادامه دادیم و در آن گروهی قرار گرفتیم که کوشش میکردند روحانیت را از مبارزه باز دارند و منزوی کنند و در نتیجه مردم را از مبارزه کنار بکشند و در نتیجه مبارزات را سرکوب کنند و بالاخره توطئه اواخر مردادماه و بعد هم توطئه ۲۸ مرداد آن را نشان داد.»(۱)
۳- اعتراضات به فعالیت حزب توده
ورود حزب غیرقانونی توده به صحنه سیاسی کشور و فعالیتهای ضد میهنی و خلاف مصالح ملی این حزب در رویدادهای گوناگون به ویژه برگزاری رفراندوم نمایشی مصدق برای منحل کردن مجلس با اعتراضات عمومی نمایندگان پیشگام نهضت ملی در مجلس همراه بود. آیتالله کاشانی نیز در بخشی از اعلامیه تحریم رفراندوم که روز ۱۰ مرداد ۱۳۳۲ دو روز پیش از برگزاری آن منتشر کرد، آن را خانهبرانداز دانست و به این واقعیت تأکید کرد که این رفراندوم «با نقشه اجانب طرحریزی شده» و به نقش حزب توده اشاره و از این حزب به نام «خائنین وطنفروش» یاد و در بخشی از آن تأکید کرد: «… و البته هیچ مسلمان وطنخواهی شرکت نخواهد کرد. اگر چه ممکن است بعضی از اشخاص غافل و بیاطلاع از حقایق و مضار آن و خائنین وطنفروش برای انجام مقاصد شوم دیگران در رفراندوم شرکت کنند…»(۲)
در شب هنگام همین روزی که اعلامیه تحریم رفراندوم از سوی آیتالله کاشانی منتشر شد، گروهکهای هوادار دولت به اجتماع مسالمتآمیزی که در اعتراض به برگزاری رفراندوم خلاف قانون اساسی در خانه آیتالله کاشانی برگزار شده بود هجوم آوردند و یکی از حاضران در این خانه را به ضرب چاقو از پای درآوردند. حزب توده نیز با تکیه بر همین برخوردهای مصدق با معترضان به رفراندوم، تبلیغات گستردهای علیه آیتالله کاشانی و رهبران مجلس به راه انداخت و نیروی بزرگ خود را برای منحل کردن مجلس بکار گرفت. برای نمونه روزنامه «شجاعت» یکی از نشریات حزب غیرقانونی و منحله توده روز ۱۱ مرداد ۱۳۳۲ نوشت: «فردا روز تجلی اراده خلق برای در هم شکستن مجلس هفدهم، این آشیانه فساد و خیانت است.»
همین روزنامه با اهانت به آیتالله کاشانی در همین روز نوشت: «آیتالله کاشانی و اقلیت درباری برای اینکه به میزان نفوذ خود در میان تودههای مردم پی برند، خوب است فردا اول وقت سری به میدان توپخانه بزنند. این آقایان شرکت در رفراندوم را تحریم کردهاند و گفتهاند رفراندوم، دین و دنیای ملت را بر باد میدهد… فردا همه با این اراده از خانههای خود خارج میشوند که در رفراندوم شرکت کنند و با شرکت در رفراندوم حکم محکومیت دربار و همدستان آن را صادر نمایند. این حکم محکومیت شامل شخص آیتالله هم میشود. کاشانی از مدتی پیش در راهی قدم گذاشت که محصول آن جز این نمیتوانست باشد. طرفداری از دربار، همپیاله شدن با میراشرافی، بقایی و حمیدیه میتواند خشم و نفرت تودههای ملت را بیانگیزد. هرکس به مبارزه ضد استعماری نارو بزند، با دربار بسازد، نمیتواند سرنوشتی جز سرنوشت کاشانی داشته باشد…»
همین روزنامه حزب توده روز ۲۰ مرداد یک روز پس از برگزاری رفراندوم در شهرستانها در این زمینه نوشت: «اگر چه هنوز نتیجه قطعی آراء مردم کشور از طرف دولت اعلام نگردیده است ولی میتوان تردید نداشت که رفراندوم برای انحلال کانون ضد ملی مجلس هفدهم با پیروزی کامل ملت به پایان رسیده و فرمان انحلال این مرکز تحریک و توطئه امپریالیستی و درباری از طرف ملت صورت قطعی یافته و لازمالاجرا گردیده است…»
۴- نفوذ حزب توده در نیروهای مسلح
اجازه فعالیت به این حزب غیرقانونی و منحله و ورود این حزب به صحنه سیاسی به آن فرصت داد تا شبکههای خود را در سراسر کشور گسترش دهد و گروه بزرگی از افسران ارتش را وارد شاخههای این حزب کند و امنیت ملی کشور را با خطر بزرگی روبرو سازد. از آنجا که سران و فعالان اصلی این حزب از ایدئولوژی ضد انسانی کمونیستی پیروی کورکورانه میکردند به پیچیدگی سیاست بیگانه پی نبرده بودند و از این رو مورد بهرهبرداری ابزاری قرار گرفتند.(۳)
پس از آنکه مصدق توانست آیتالله کاشانی، مجلس و نیروهای مذهبی را با کمک حزب توده از صحنه سیاسی کشور بیرون براند و تاریخ مصرف این حزب به پایان رسید، صبح روز ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ دستور سرکوب این حزب را صادر کرد و این دستور بعدازظهر با شدت از سوی فرمانداری نظامی به اجرا درآمد تا راه برای انتقال قدرت به زاهدی هموار شود.(۴)
۵- کشف سازمان افسران حزب توده
پس از برکنار شدن مصدق تا یک سال فعالیتهای این حزب، پنهانی و زیرزمینی بود. سرانجام در روز ۲۱ مرداد ۱۳۳۳ با دستگیری سروان اخراجی ارتش، ابوالحسن عباسی و تحقیق و بازجویی از وی، سازمان افسران حزب توده کشف گردید و اعضای آن گام به گام دستگیر و دسته دسته محاکمه شدند.(۵) در بازپرسی از افسران وابسته به حزب توده دلایل بیشتری از همکاری حزب توده با مصدق به دست آمد. از جمله در بازپرسی از ستوان یکم منوچهر مختاری گلپایگانی عضو هیأت دبیران سازمان افسران درباره رویدادهای ۲۵ تا ۲۸ مرداد چنین آمده است:
س – در وقایع ۲۵ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ حزب منحله توده و سازمان افسری چه نقشی را به عهده داشت و تاکتیک آنچه بود؟
ج – تاکتیک حزب توده در این روزها این بود که از حکومت مصدق پشتیبانی کند و علیه کودتاهای احتمالی که صحبت آن بود به طرفداری از دولت مبارزه نماید.»
نظامالدین مدنی یکی دیگر از افسران تودهای در پاسخ به همین پرسش مینویسد: «در حوزه [حزبی] بحث میشد که ابتدا باید دکتر مصدق که بین مردم طرفدار دارد به ریاست جمهوری انتخاب شود و ما هم در حکومت شرکت داشته باشیم و کوشش نمائیم نفوذ زیادی در حکومت داشته باشیم و بیشتر مشاغل در دست ما باشد. پس از آن اگر دکتر مصدق روی موافق نشان داد که پیشرفتهای بعدی ما حتمی است. در غیر این صورت چون نیروی ما از لحاظ اعضا و تعداد کارگران که دنبال حزب توده خواهند آمد برتری دارد ما میتوانیم او را از ریاست جمهوری در انتخابات بعدی عزل و خود حزب، رأساً حکومت را اداره نماید… چنانچه دکتر مصدق با شرکت ما در حکومت خود در صورت انتخابات موافقت نکند ما میتوانیم دبیرکل حزب خود را که دکتر رادمنش است به ریاست جمهوری انتخاب نماییم.»
سرهنگ محمدعلی مُبشری از اعضای اصلی سازمان افسران حزب توده نیز در پاسخ بازپرس چنین گفته است:
س – مگر مصدق دارای رویه و مرام حزب توده بود که میگویید حزب منحله توده با مصدق موافق بود؟
ج – مصدق دارای رویه و مرام حزب توده نبود ولی حزب توده نسبت به حکومت او موافق بود. به علت اینکه مصدق در زمان حکومت خود اعمالی انجام داد که حزب توده با بعضی از آنها موافق بود. اعمال مصدق که حزب توده با آن موافق بود بستن مجلس سنا، انحلال مجلس دوره ۱۷ از طریق رفراندوم، اقدام برای محدود کردن اختیارات مقام سلطنت، عدم تمکین از فرمان عزل، آزادی نسبی که حزب توده در زمان مصدق داشت.»(۶)
این سخنان افسران وابسته به حزب توده نشان میدهد که رهبران این حزب به ریشههای توطئهای که انگلستان برای براندازی نهضت ملی ایران چیده بود پی نبرده بودند ولی سران و افراد این حزب تا آخرین روزی که مصدق قدرت دولتی را در دست داشت مورد بهرهبرداری برای برگزاری رفراندوم و منحل کردن مجلس قرار گرفتند. سران این حزب در این توهم گرفتار بودند که مصدق در مقام تغییر رژیم مشروطه سلطنتی و برقرار کردن نظام جمهوری است و میخواهد خود رئیسجمهور شود. حزب توده نیز پس از اشغال ایران از سوی متفقین در شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در راستای پیروی از سیاستهای شوروی سابق به دنبال براندازی نظام مشروطه سلطنتی و برپا کردن یک جمهوری کمونیستی در ایران همسو با شوروی سابق بود. از این رو همکاری تنگاتنگی با مصدق در برگزاری رفراندوم انحلال مجلس داشت. غافل از اینکه برنامهریزی مصدق، زمینهسازی برای واگذاری قدرت دولتی به زاهدی پس از اعلان انحلال مجلس بود. سنت مستمر از آغاز مشروطیت در ایران این بود که در دوران فترت یعنی در بازه زمانی سپری شدن دوره یک مجلس و یا تعطیل شدن آن به هر دلیل و پیش از تشکیل مجلس جدید، اختیار عزل و نصب نخستوزیر همیشه با شاه بوده است. از همین رو بیدرنگ پس از اعلان نتایج رفراندوم انحلال مجلس از سوی دکتر صدیقی وزیر کشور مصدق روز ۲۲ مرداد، صبح روز ۲۳ مرداد شاه فرمان نخستوزیری زاهدی را صادر کرد. همزمانی این دو رویداد مهم در روزهای ۲۲ و ۲۳ مرداد ۱۳۳۲ دلالت روشن بر این دارد که برگزاری این رفراندوم، تنها با انگیزه فراهم کردن زمینه قانونی صدور فرمان نخستوزیری زاهدی از سوی شاه بوده است. این در حالی بود که آیتالله کاشانی و نمایندگان پیشگام نهضت ملی ایران در مجلس از آذر و دی ۱۳۳۱ در برابر اقدامات خلاف مصالح ملی مصدق ایستادگی را آغاز کرده بودند و در برابر رفراندوم نمایشی برای منحل کردن مجلس با تمام وجود و استقبال خطر ایستادگی کردند.
۶- صدور احکام اعدام برای افسران حزب توده
به هر حال با اقدامات خرابکارانه حزب توده در دهه ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ و برنامهریزیهای خطرناکی که این حزب در سالهای ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳ در عملیات پارتیزانی علیه ارتش ایران و اقدامات تخریبی و آتش زدن یک هواپیما در قلعه مرغی در پیش گرفته بود و کشف سازمان افسری این حزب در سال ۱۳۳۳، محاکمه آنان در دادگاههای نظامی آغاز شد. قطعاً مسئولیت اصلی در فریب خوردن این افسران و بسیاری دیگر از افراد حزب توده بر عهده مصدق بود که به این حزب غیرقانونی با آن پیشینه ضد میهنی، اجازه فعالیت داد و از آنان بهرهبرداری سیاسی و ابزاری کرد و سپس در حالی که سران اصلی این حزب گریختند و به شوروی سابق یا اروپای شرقی رفتند افسران وابسته به این حزب دستگیر و مورد پیگرد قرار گرفتند.
پس از دستگیری، این افسران تودهای دسته دسته محاکمه شدند. در نخستین گام برای ۱۰ تن از آنان در دادگاه نظامی، حکم اعدام صادر شد که پس از تأیید در دادگاه تجدیدنظر نظامی و رد درخواست فرجامخواهی آنان از سوی شاه، روز ۲۷ مهر ۱۳۳۳ این احکام به اجرا درآمدند.(۷) روز ۸ آبان ۱۳۳۳، ۶ تن دیگر از افسران حزب توده اعدام(۸) و روز ۱۷ آبان ۱۳۳۳ نیز به همین ترتیب حکم اعدام ۵ تن دیگر از این افسران به مورد اجرا گذارده شد.(۹) این محاکمات ادامه یافت و دیگر افسران وابسته به حزب توده در معرض صدور و اجرای احکام اعدام بودند. به نوشته روزنامه کیهان، ۲۹ آبان ۱۳۳۳: «دادگاه تجدید نظر شماره یک به ریاست تیمسار سرتیپ افشارپور امروز اولین جلسه خود را برای رسیدگی به پرونده افسران دسته ششم که ۱۶ نفرند آغاز میکند. ۴ نفر از این افسران در دادگاه بدوی به اعدام و ۱۲ نفر دیگر به حبسهای مختلف محکوم شدهاند.»
۷- تحصن خانوادههای افسران حزب توده
در این اوضاع و احوال خانوادههای افسران تودهای برای پیشگیری از ادامه این اعدامها دست به فعالیت زدند و از هر راهی به دنبال درخواست تخفیف کیفر اعدام آنان از سوی محمدرضا شاه بودند. آنچنان که آقای حسین سرهنگپور فرزند یکی از این افسران برای من تعریف کرد گروه بزرگی از این خانوادهها نخست به قم رفتند تا از آیتالله بروجردی که مرجع تقلید بود کمک بگیرند تا از شاه درخواست تخفیف کیفر اعدام این گروه از افسران را بنماید. ولی در قم آنان را به خانه آیتالله بروجردی راه ندادند و دست خالی به تهران بازگشتند. سپس به خانه آیتالله سید محمد بهبهانی در تهران رفتند تا چنین درخواستی را از وی بنمایند. ولی آیتالله بهبهانی هم مانند آیتالله بروجردی به دلیل سوابق فعالیتهای ضد دینی این حزب و وابستگی سران آنان به بیگانه از پذیرش آنان خودداری و حتی موضوع اجتماع آنان را به فرمانداری نظامی اطلاع داد. فرمانداری نظامی هم تعدادی کامیونهای نظامی را به محل اجتماع آنان فرستاد و این خانوادهها را سوار بر کامیونها کرده و برای تحقیر، آنان را به محله بدنام تهران برده و پیاده کردند.
دلایل نپذیرفتن این خانوادهها از سوی آیتالله بروجردی و آیتالله بهبهانی روشن بود. حزب توده در سراسر کشور با جذب جوانان به دام فریب خود دست به تبلیغات موهوم برای گسترش مرام کمونیستی و اشتراکی در ایران میزد و باورهای ارزشمند مذهبی مردم را به سخره میگرفت و متزلزل میکرد. از سوی دیگر این حزب وابسته به بیگانه توانسته بود با جذب گروه بزرگی از افسران و درجهداران ارتش، شبکه بزرگی را در درون ارتش ایران در اختیار بگیرد که خطر وقوع یک کودتای کمونیستی را در کشور امکانپذیر کرده بود. از این رو مرجع تقلید وقت و علما پس از کنار رفتن مصدق از قدرت از برطرف شدن خطر حزب توده خشنود بودند و در موقعیتی نبودند که نیروی مذهبی خود را برای نجات افراد و اعضای این حزب خطرآفرین بکار گیرند.
به گفته آقای حسین سرهنگپور خانوادههای افسرانی که محکوم شده بودند قصد داشتند به خانه آیتالله کاشانی بروند و در آنجا متحصن شوند ولی به دلیل تبلیغات زننده و ترور شخصیت آیتالله کاشانی در روزنامههای وابسته به حزب توده چگونه میتوانستند چنین درخواستی را از ایشان بنمایند؟ ولی سرانجام چون از همه جا رانده و ناامید شده بودند این خانوادهها به خانه آیتالله کاشانی رفته و در حیاط بیرونی خانه ایشان متحصن شدند. شادروان رضا فعال(۱۰) نیز با گردآوری پول از دوستان آیتالله کاشانی امکانات پذیرایی از آنان را فراهم کرد. خبر تحصن خانوادههای این افسران در خانه آیتالله کاشانی در گزارش رکن دوم ستاد ارتش که در ۲۹ آبان ۱۳۳۳ تنظیم شده، نشان میدهد آغاز این تحصن پیش از روز پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۳۳ بوده و چند روز دیگر هم ادامه یافته است. متن این گزارش چنین است:
«اطلاع رسیده از منزل آیتالله کاشانی، پنجشنبه و جمعه ۲۷ و ۳۲.۸.۲۸
۱- روز پنجشنبه چند نفر دیگر از خانواده افسران محکوم به اعدام در منزل آقای کاشانی به عده متحصنین قبلی ملحق شده و میگویند تا نتیجه نگیریم خارج نمیشویم…»(۱۱)
در اطلاعیه شماره ۴۶۰۸۰/۵ مورخ ۲۹ آبان ۱۳۳۳ اداره اطلاعات فرمانداری نظامی نیز خبر تحصن خانوادههای افسرانی که به اعدام محکوم شده بودند چنین بازتاب یافته است:
محرمانه – مستقیم ۲۹ آبان ۱۳۳۳
تیمسار فرماندار نظامی تهران
اطلاعیه واصله حاکی است در سه روزه اخیر عدهای از خانوادههای افسران عضو سازمان نظامی حزب منحله توده با متحصنین در منزل سید ابوالقاسم کاشانی تماس گرفته و تصمیم دارند چنانچه اقدامات آنها منتج به نتیجه شد آنان نیز به دستههای چند نفری تقسیم و در منازل سردار فاخر حکمت، حائریزاده، اورنگ و عباس مسعودی متحصن گردند. خانوادههای افسران مذکور میگویند اگر از تشبثات خود نتیجه نگیرند کلیه آنها در یک روز معین در مسجد سلطانی متحصن و امام جمعه را واسطه قرار خواهند داد. مراتب جهت استحضار اعلام میگردد.
از طرف رئیس اداره اطلاعات – سرهنگ میرنصیری(۱۲)
۸- گفتوگوی تلفنی آیتالله کاشانی با شاه
آیتالله کاشانی با بلند نظری، انساندوستی و نادیده گرفتن اهانتهای حزب توده به خود و با آنکه تا آن زمان هیچ دیداری با شاه نداشت و حتی تلفنی هم با شاه گفتوگو نکرده بود برای نجات جان این محکومیتیافتگان در مقام گفتوگو با شاه برآمد. شرح این گفتوگو را من خود شخصاً از ایشان شنیدهام. آقای سید ابوالحسن کاشانی نیز که در این جریان حضور داشته آن را چنین تعریف کرده است: «… بعدها که همین عناصر هتاک در معرض خطر قرار گرفتند آقا کریمانه به آنها کمک کردند. بعد از ۲۸ مرداد، گروهی از افسران حزب توده مورد تعقیب قرار گرفتند و بخش عمدهای از آنان دستگیر شدند. عدهای از آنان پس از گذرانیدن تشریفات قانونی اعدام شدند و گروه دوم در آستانه اعدام قرار داشتند. خانوادههای این گروه به تکاپو افتادند و به منزل بعضی از علمای تهران رفتند. یکی از علما نه تنها کاری برای آنها انجام نداد که به فرمانداری نظامی تهران تلفن زد که بیایید و اینها را از خانه من بیرون کنید. بعد از این واقعه اینها به خانه ما آمدند و دو روز در منزل ما متحصن شدند. در م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 