پاورپوینت کامل مقدمه دکتر ابراهیمی دینانی بر کتاب خرد گفتگو ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقدمه دکتر ابراهیمی دینانی بر کتاب خرد گفتگو ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقدمه دکتر ابراهیمی دینانی بر کتاب خرد گفتگو ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقدمه دکتر ابراهیمی دینانی بر کتاب خرد گفتگو ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

به تازگی کتاب خرد گفتگو، حاصل درسگفتارهای دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی با تلاش دو تن از شاگردان وی منتشر شد، آنچه در ادامه می آید مقدمه دکتر دینانی است بر این کتاب.

به تازگی کتاب خرد گفتگو، حاصل درسگفتارهای دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی با تلاش دو تن از شاگردان وی منتشر شد، آنچه در ادامه می آید مقدمه دکتر دینانی است بر این کتاب.

***

تردیدی نمی‌توان داشت که در همه‌ی ادیان الهی و آموزه‌های مذهبی، انسان برتر از موجودات دیگر شناخته شده و افضل کائنات به شمار آمده است. به همین جهت بار تکلیف و مسئولیت سنگین آسمانی نیز بر دوش او نهاده شده است. شاعر عارف این مسئله‌ی اساسی و اصل بنیادی را در یک بیت خلاصه کرده و به صورتی زیبا چنین گفته است: آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعه‌ی فال به نام من دیوانه زدند.

حکما و فلاسفه‌ی باستان نیز از این مسئله غافل نبوده‌اند و در تعریف منطقی انسان از عنوان حیوان ناطق سخن به میان آورده‌اند. کلمه‌ی ناطق که از واژه‌ی نطق گرفته می‌شود به معنی سخن گفتن است. ولی در نظر این بزرگان، حقیقت سخن جز ظهور فکر و آشکار شدن اندیشه چیز دیگری نیست. بنابراین وقتی فلاسفه‌ی باستان در تعریف انسان از حیوان ناطق سخن می‌گویند، در واقع به عقل و اندیشه‌ی او اشاره می‌کنند و البته معلوم است که عقل و آگاهی عقلی از هر چیز دیگری در این عالم برتر و بالاتر شناخته می‌شود. اکنون اگر عقل و آگاهی از مقام والا و جایگاه ویژه برخوردار است، سخن نیز که جز ظهور اندیشه و آگاهی چیز دیگری نیست، از همین مقام و مرتبه برخوردار خواهد بود. عارف شاعر دیگر ما نیز به همین مسئله اشاره کرد آنجا که می‌گوید: ای برادر تو همه اندیشه‌ای/مابقی تو استخوان و ریشه‌ای.

مراجعه به آثار فلاسفه‌ی مغرب‌ زمین در این چند قرن اخیر به ویژه بعد از کانت نیز نشان می‌دهد که این اندیشمندان بیش از آن که از هستی‌شناسی سخن بگویند، بر مسئله‌ی شناخت‌شناسی تکیه می‌کنند و درباره‌ی مسئله‌ی معرفت به تامل می‌پردازند. اهمیت این مسئله وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم هر آنچه مورد تفکر قرار می‌گیرد، همواره بیرونی بوده و به عنوان آنچه غیر از «من» است، مورد توجه قرار می‌گیرد. با توجه به همین مسئله است که می‌توان دریافت، همیشه شناسنده غیر از شناخته‌ شده است. درست است که اتحاد عاقل و معقول در آثار حکمای اسلامی به درستی مطرح شده و به اثبات رسیده است، ولی اتحاد عاقل و معقول به اتحاد و یگانگی در وجود اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که هستی معقول در عالم ادراک غیر از هستی عاقل، چیز دیگری نیست. اما این اتحاد و یگانگی در وجود به ثنویت و دوگانگیِ دو عنوان عاقل و معقول یا شناسنده و شناخته‌شده پاسخ نمی دهد و جای این پرسش همچنان باقی می‌ماند که چرا از آنچه واحد و یگانه است، دو مفهوم متفاوت و دو عنوان مختلف تحت عنوان شناسنده و شناخته‌شده انتزاع می‌گردد؟

حکمای اسلامی در مقام پاسخ به این پرسش گفته‌اند؛ اتحاد عاقل و معقول در مورد معقول بالذات صادق است و معقول بالذات همان چیزی است که در عقل، تحقق می‌پذیرد. اما آنچه در جهان بیرون از ذهن موجود است، معقول بالعرض بوده و با عاقل، متحد و یگانه شناخته نمی‌شود و دوباره در اینجا باز می‌گردیم به آنچه در سابق ذکر کردیم و یادآور شدیم که هرآنچه مورد تفکر قرار می‌گیرد، همواره بیرونی است و غیر از «من» شناخته می‌شود. بنابراین تفکر و آنچه در اصطلاح فلاسفه‌ی مسلمان، علم حصولی خوانده می‌شود، در عین اینکه می‌تواند منشأ اتحاد و یگانگی بوده باشد، موجب اختلاف و دوگانگی نیز خواهد بود؛ زیرا در ذات علم و آگاهی حیث التفاتی حضور دارد و هر علمی همواره به یک معلوم اشاره دارد و آن را در خارج از خود نشان می‌دهد.

آنچه درباره‌ی علم و آگاهی گفته شد، در مورد سخن و گفتار نیز صادق است زیرا سخن، ظهور اندیشه است و گفتار، جلوه‌ی آگاهی شناخته می‌شود. اکنون اگر بپذیریم که گفتار، جلوه‌ی آگاهی و علم است، به این امر نیز اعتراف خواهیم کرد که آثار و احکام علم و آگاهی بر سخن و گفتار نیز بار می‌گردد. معنی این سخن آن است که اگر علم، التفات به معلوم خارجی است و با آنچه در جهان خارجی موجود است تفاوت دارد، ناچار باید پذیرفت که «گفتن» نیز غیر از آن چیزی است که «گفته» شناخته می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان گفت؛ نسبت میان علم با معلوم خارجی که در اصطلاح فلاسفه‌ی مسلمان، معلوم بالعرض خوانده می‌شود همانند نسبت میان گفتن و گفته است. علم، از آن جهت که علم است و قائم به عالم شناخته می‌شود با معلوم خارجی که یک معلوم بالعرض به شمار می‌آید، تفاوت دارد. گفتن نیز از آن جهت که فقط گفتن است و قائم به گوینده شناخته می‌شود، غیر از آن چیزی است که گفته به شمار می‌آید.

اکنون در اینجا این پرسش پیش می‌آید که آیا گفته از گفتن ناشی می‌شود یا اینکه گفتن به گفته تقلیل پیدا می‌کند؟ عین این پرسش در مورد علم و معلوم خارجی که معلوم بالعرض خوانده می‌شود هم مطرح می‌گردد و گفته می‌شود که آیا این معلوم خارجی است که در پرتو نور علم، معلوم می‌گردد و یا اینکه علم به واسطه‌ی آنچه معلوم خارجی خوانده می‌شود، تحقق پیدا می‌کند؟ این پرسش به صورت دیگری نیز می‌تواند مطرح شود. به این ترتیب که گفته می‌شود؛ آیا چون معلوم خارجی در جهان موجود است، علم پیدا کردن به آن امکان‌پذیر می‌گردد و یا اینکه چون علم در حد ذات خود روشن و روشن‌گر است و حیثیت التفات به غیر نیز از خصلت‌های ذاتی آن شمار می‌آید، فلان موجود خارجی و عینی را معلوم ساخته است؟

به حکم اینکه علم یک حقیقت ذاتِ اضافه شناخته می‌شود و حیثیت التفاتی بودن را نمی‌توان از آن منفک ساخت، پاسخ به پرسش مزبور نیز آسان نخواهد بود. ولی از یک نگاه دیگر می‌توان گفت: علم در عین اینکه التفاتی است و یک حقیقت ذات اضافه به شمار می‌آید، در معلوم خارجی و بالعرض، خلاصه نمی‌شود و همواره ممکن است معلوم‌های دیگری داشته باشد. به عبارت دیگر می‌توان گفت؛ علم از آنچه اکنون معلوم آن شناخته می‌شود بیشتر بوده و ممکن است معلوم‌های فراوان دیگری نیز به آن تعلّق داشته باشند. علم به حسب ذات خود، به روی غیرخود گشوده است و این گشودگی هرگز مسدود نمی‌شود. ولی البته معلوم خارجی نسبت به علم از این خصلت برخوردار نیست. معلوم موجود در جهان خارج، همان است که هست.

یک موجود عینی و خارجی به روی هیچ موجود دیگری گشوده نیست. گشودگی به روی غیر خود، خصلت ذاتی علم و آگاهی است و به ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.