پاورپوینت کامل ناصر کاتوزیان و چهل سال فعالیت علمی و فرهنگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ناصر کاتوزیان و چهل سال فعالیت علمی و فرهنگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناصر کاتوزیان و چهل سال فعالیت علمی و فرهنگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ناصر کاتوزیان و چهل سال فعالیت علمی و فرهنگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
«ناصر کاتوزیان» در سال ۱۳۱۰ درخیابان رى به دنیا آمد. خاندان کاتوزیان ازخانوادههاى کهن تهران است. نام خانوادگى اصلى آنها تهرانى بوده است که در زمان رضاشاه وقتى مجبور به دریافت شناسنامه مىشوند به دلیل علاقه به زبان اصیل پارسى، لغت «کاتوزیان» را از شاهنامه براى نام خانوادگى خویش اقتباس مىکنند و کاتوزیان به معناى «پارسایان» است. کاتوزیان گروهى بودند که تقریباً روحانیون دربار ساسانى را تشکیل مىدادند و درواقع طبقه باسواد زمانه خود بوده و از نفوذ فراوانى برخوردار بودند. تحصیلات ابتدایىاش را در دبستان اقبال و دوران دبیرستان را در دبیرستان علمیه طى مىکند. کاتوزیان با کلاس پنجم نظام قدیم رشته ادبی را دنبال و در همان رشته ادبى در ایران شاگرد اول مىشود و موفق به دریافت مدال درجه دو علمى براى اولین بار در ایران مىشود. همین دریافت مدال مشوق براى ادامه تحصیل او مىشود.
«ناصر کاتوزیان» در سال ۱۳۱۰ درخیابان رى به دنیا آمد. خاندان کاتوزیان ازخانوادههاى کهن تهران است. نام خانوادگى اصلى آنها تهرانى بوده است که در زمان رضاشاه وقتى مجبور به دریافت شناسنامه مىشوند به دلیل علاقه به زبان اصیل پارسى، لغت «کاتوزیان» را از شاهنامه براى نام خانوادگى خویش اقتباس مىکنند و کاتوزیان به معناى «پارسایان» است. کاتوزیان گروهى بودند که تقریباً روحانیون دربار ساسانى را تشکیل مىدادند و درواقع طبقه باسواد زمانه خود بوده و از نفوذ فراوانى برخوردار بودند. تحصیلات ابتدایىاش را در دبستان اقبال و دوران دبیرستان را در دبیرستان علمیه طى مىکند. کاتوزیان با کلاس پنجم نظام قدیم رشته ادبی را دنبال و در همان رشته ادبى در ایران شاگرد اول مىشود و موفق به دریافت مدال درجه دو علمى براى اولین بار در ایران مىشود. همین دریافت مدال مشوق براى ادامه تحصیل او مىشود.
او با انتخاب رشته حقوق تحصیلات خود را در دانشگاه ادامه مىدهد و در این رشته موفق به کسب مدال درجه یک علمى این رشته مىشود. با فوت پدر در سال دوم دانشگاه ضربه بزرگى به دکتر کاتوزیان وارد مىشود و این ضربه باعث مىشود تا او از رفتن به وزارت امورخارجه پشیمان شود و رشته قضا را انتخاب کند. او در رشته حقوق در مقاطع مختلف تا دکترا همواره با عنوان شاگرد اولى فارغ التحصیل مىشود و رسالهاش را در سال ۱۳۳۹ باعنوان «وصیت» به پایان مىرساند. پس از اتمام دوران دانشکده حقوق در مقطع لیسانس از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۵ در دادگسترى روزگار مىگذراند و مشاغل مختلفى را تجربه مىکند. به ریاست دادگاه اراک و مستشار دادگاه استان و معاون ادارى و حقوقى منصوب میشود، اما داشتن روحیه تحقیق و پژوهش از یک طرف و عشق و علاقه او به تدریس و همچنین مخالف خوانىهایش با دستگاه حاکم از طرف دیگر سبب شد تا کنج خلوت تحقیق و تفحص را به دنیاى پراضطراب و جنجال دادگسترى ترجیح دهد و به دنیاى علم و آرامش نقل مکان کند.
او به دفعات متعدد به کشورهاى فرانسه و انگلیس و آمریکا سفر مىکند و در آنجا به تحقیقات علمی خود ادامه میدهد. علاقه وافر او به فقه باعث مىشود تا مطالعات فراوانى را در این زمینه داشته باشد. همین امر باعث مىشود تا زبان عربى را به همان اندازه بداند که در زبان فرانسوى و انگلیسى متبحر شده بود. در سال ۱۳۳۲ اولین مقاله استاد در مجله کانون وکلاى آن زمان به چاپ مىرسد و سلسله مقالاتش در این باره ادامه پیدا مىکند تا اولین کتاب او تحت عنوان«وصیت»همزمان با اتمام دوره دکترى به چاپ برسد.کاتوزیان اولین دانشجوى ایرانى است که موفق به اخذ مدرک دکتراى حقوق در ایران و دانشگاه تهران شده است.
یکی از شاگردانش خاطرهخود را از کاتوزیان چنین نقل میکند:«او در زمان انقلاب سفید هم (در سال ۴۲ـ۴۱) سابقه مخالفت (به لحاظ حقوقی) با اصول انقلاب شاه و ملت را در پروندهاش داشت و در اطلاعیهای که اسم او در رأس آن بود، اظهار شده بود که شاه طبق قانون اساسی، حقِ طرح چنین اصولی را به نام خود ندارد. بعد از اینکه اطلاعیه به دست شاه رسیده بود، عصبانی شده و دکتر سید حسن امامی را احضار کرده بود (دکتر امامی در دانشکده حقوق استاد حقوق مدنی بود و دکتر کاتوزیان از شاگردان سابق وی محسوب میشد). شاه به دکتر امامی گفته بود؛ چند تا جوان کم سن و سال چه میگویند که در اطلاعیهشان برای من تعیین تکلیف کردهاند؟ دکتر امامی گفته بود؛ قربان! تقصیر ماست که این حرفها را به اینها آموختیم! اینها مطالبی است که در علم حقوق وجود دارد و این افراد هم فکر میکنند قانون را باید اجرا کرد! دکتر امامی از جایگاه والای دکتر کاتوزیان و شخصیت علمی او برای شاه بسیار تعریف و تجلیل کرده بود، زیرا شاه تردیدهایی هم داشته که وی مبادا به گروههای سیاسی مخالف مانند حزب توده یا ملیون وابسته باشد. شاه گفته بود؛ پس چطور رئیس جمهور فرانسه حق داشت که اصولی را به رفراندم بگذارد؟ دکتر امامی هم پاسخ داده بود؛ دلیلش این است که آنها این حق را برای رئیس جمهور خود در قانون اساسی گنجاندهاند! شاه پس از شنیدن صحبتهای دکتر امامی ابراز تمایل کرده بود که ملاقاتی با کاتوزیان داشته باشد و دکتر امامی هم به استاد پیشنهاد میدهد که به این صورت یعنی ملاقات با شاه شاید بتوان بر وی تأثیر گذاشت اما کاتوزیان نمیپذیرد زیرا احتمال اثرپذیری شاه را ضعیف ارزیابی میکرده و بر این باور بوده که به طور کلی سیاستمداران از اهالی علم و اندیشه اثر نمیپذیرند. امامی هم قبول میکند و قضیه را پیگیری نمیکند. (۱)
یکی از شاگردانش از روحیات کاتوزیان در تدریس چنین یاد میکند«در کلاس درس بسیار منظم و منضبط عمل میکرد.رأس ساعت در کلاس حضور مییافت و درس را آغاز میکرد. بسیار آرام، متین، منطقی، سنجیده، مستدل و صمیمی حرف میزد. دکتر کاتوزیان از فروغلطیدن در دریای کلمات نامأنوس اجتناب میورزید، بیآنکه ذرهای از عمق علمی کلام بکاهد، ساده سخن میگفت و چنان صمیمی تدریس میکرد که انگار قصه میگوید. دانشجویان با تمام وجود به درسهای او گوش میدادند و در عین حال که این صمیمیت در گفتار به قصه گفتن میمانست، اگر خوب میاندیشیدیم، در مییافتیم که سخنش چیزی جز علم، برهان و استدلال نیست.تسلط کمنظیری که بر کتب و متون، حوزه نجف و دانشگاههای اروپایی داشت، او را در تدریس یاری میکرد و شنونده مسحور و مجذوب میشد. همچنین در کلاس درس او فضا برای نقد و نظر و نقادی همواره گشوده بود. در کلاس تکرار میکرد: برای من اهمیتی ندارد که شما مو به مو آنچه را در کتاب و جزوه آمده بر روی برگه امتحانی بنویسید یا ننویسید، حتی برای من مهم نیست که شما در پاسخ مسأله، همان جوابی را بنویسید که من صحیح میدانم، اگر شما جوابی را به پرسش بدهید که از نظر من غلط باشد اما ببینم شیوه استدلال شما علمی و حقوقی است و از قواعد حقوقی پیروی میکند، نمره آن سئوال را واقعاً به شما خواهم داد. آن زمان، این شیوه تدریس و آزمون در میان استادان رایج نبود».(۲)
کاتوزیان دو دلیل را علت عقب ماندگى ما از کاروان تمدن و چسبندگى بیش از اندازهمان به قانون مىداند. عجز از شناخت معنای واقعی فقه: حقوق ما نتوانسته است معناى واقعى فقه را بشناسد و همین ضعف عمده به قوانین ما سرایت کرده است و فکر مىکنیم همه چیز باید در قانون باشد و همه چیز را قانون به ما بگوید. در واقع ما فراموش کرده ایم که عرف و عادت و هنجارهاى اجتماعى و نیازهاى آن نیاز مبرم به مراجعه ما به قوانین فقهى و بررسى دوباره آنها دارد. ضمن آنکه این عوامل خود نیازهایى را به وجود مىآورد که این نیازها موجب به وجود آمدن قواعدى مىشود که حتى دولتها را مجبور به وضع قانونى آنها مىکند. او در این باره مىگوید «درست است که دولتها مقتدر هستند.اما این اقتدار کاملاً ظاهریست و دولت از اطراف تحت فشارهاى متعدد اجتماعى است که بخش عمدهاى از آنها منبعث از نیازهاى اقتصادى و حتى سنتها واخلاق و مذهب است و اینها در واقع در حال مبارزه با یکدیگرند. قانونى که وضع میشود نتیجه پیروزى یکى از این فشارها بر سایر نیروها است.
ایشان همچنین تقلید کورکورانه ازغرب و عقب ماندگى را عامل مهمی دانسته و معتقد است:«ما از نظر نظام ادارى و حقوقى خیلى تحت تأثیر نظام حقوقى فرانسه قرار گرفتیم. آنها براى حقوق مدنى بعد از ناپلئون همین ارزش و تقدس را قائل بودند ولى حالا این طور نیست و آنها از این حیث خود را نو و مدرن کردهاند و ما همچنان و همان سر کلاه آى با کلاه ماندهایم. حقوقدانان حتماً باید با این شیوههاى کهنه و منسوخ مبارزه کنند و نداى عدالت و نداى وجدان و آن عرفان حقوقى را که به هرکسى که حقوقدان هم نیست اما وقتى یک قضیه حقوقى پیش او مطرح مىشود مىتواند تشخیص دهد که عدالت کدام طرف است را بیشتر مد نظر قرار دهند و به آن توجه بیشترى بکنند.
دکتر کاتوزیان در باره آزادى معتقد بود:«آدمى اگر نتواند آنگونه که مىاندیشد افکارش را بیان بکند و اصلاً جرأت بیان فکرش را نداشته باشد در بحث آزادى و عدالت همچنان در خم اول این وادى باقى خواهیم ماند و این حاصل نمىشود مگر زمانى که هر کس هر آنچه مىاندیشد را بیان کند و برخورد اندیشهها براثر همین اصل پیش پا افتاده میسر گردد. در همین حقوق، موانع فراوانى براى آزاد اندیشى وجود دارد و تا این موانع از سر راهش برداشته نشود پاى نظام حقوقى ما همچنان مىلنگد.»
وقتی از او سئوال میشود آیا او به آرزویش رسیده؟ در پاسخ به این پرسش چیزى جز لبخند از دکتر ناصر کاتوزیان نخواهید شنید. او رسیدن به آرزو را به مثابه توقف مىداند و پاسخ میدهد «وقتى میکل آنژ مجسمه «پتیا» را ساخت و در کلیسا خیلى مورد توجه قرار گرفت، خودش گریه مىکرد. وقتى از او پرسیدن چرا گریه مىکنى؟ گفت: براى اینکه این پایان کار من است. چون از این کار خوشم آمده.» او بزرگترین معضل نظام حقوقى
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 