پاورپوینت کامل شهریار و مکتب رمانتیسم ۵۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهریار و مکتب رمانتیسم ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهریار و مکتب رمانتیسم ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهریار و مکتب رمانتیسم ۵۶ اسلاید در PowerPoint :
درباره شهریار، انشا و خطابه و رپرتاژهای روزنامگی در این شصت سال اخیر کم نبوده است؛ اما حرف سنجیده و مبتنی بر اصول نقد شعر، بسیار کم بوده است. از همان سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ که غزلهای او در مطبوعات تهران و شهرستانها با توفیق چشمگیری نشر میشد، داستانهای واقعی یا تخیلی درباره او و عشق او در گوشه و کنار روزنامهها روزبهروز در تزاید بود. مخصوصاً مجلات هفتگی آن سالها، این قصهها را همراه با نمونههای شعر و گوشههایی از حوادث زندگی واقعی و بیشتر تخیلی او، در میان تودههای وسیع علاقهمند به شعر فارسی گسترش داده است. این مجموعه متنوع افسانه و خبر در نشر شعر او در میان مردم، تأثیر چشمگیری داشت، البته در کنار ارزش واقعی شعر او، که این همه قصه و حکایت را برمیتافت.
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه، تو همدرد من مسکینی
کاهش جان تو من دارم و من میدانم
که تو از دوری خورشید چهها میبینی
درباره شهریار، انشا و خطابه و رپرتاژهای روزنامگی در این شصت سال اخیر کم نبوده است؛ اما حرف سنجیده و مبتنی بر اصول نقد شعر، بسیار کم بوده است. از همان سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ که غزلهای او در مطبوعات تهران و شهرستانها با توفیق چشمگیری نشر میشد، داستانهای واقعی یا تخیلی درباره او و عشق او در گوشه و کنار روزنامهها روزبهروز در تزاید بود. مخصوصاً مجلات هفتگی آن سالها، این قصهها را همراه با نمونههای شعر و گوشههایی از حوادث زندگی واقعی و بیشتر تخیلی او، در میان تودههای وسیع علاقهمند به شعر فارسی گسترش داده است. این مجموعه متنوع افسانه و خبر در نشر شعر او در میان مردم، تأثیر چشمگیری داشت، البته در کنار ارزش واقعی شعر او، که این همه قصه و حکایت را برمیتافت.
شهریار، مانند هر نابغه دیگری، شیفتگان بسیار و دشمنان فراوان داشت. دشمنان او غالباً شاعران همسن و سال او بودند که خود را در طراز او و حتی بالاتر از او میدانستند، البته دلایلی هم برای حقّانیت خود در تخیل خویش پرداخته بودند. محال است نام آن شاعری را که از اقران سنی او بود و از شهریار جز به دشنام یاد نمیکرد، من بر زبان آورم؛ ولی هرگز فراموش نمیکنم که آن شاعر و ادیب «ناکام» چگونه از «شعر ناشناسی» و «فارسی ندانی» مردم زمانه رنج میبرد که هجوم بردهاند به شعرهای «سست و سراپا غلط این مرد تبریزی» و از لطف شعرهای خود او، بیخبر ماندهاند!
اما شهریار همیشه از اینگونه مدعیان به نیکی یاد میکرد؛ با اینکه میدانست آنها درباره او چگونه داوری میکنند. او در پایگاهی بلند ایستاده بود، بر قلهای از افتخار و قبول خاطر که انکار اینان و این کارشان را نوعی تفریح و تفنّن میشمرد. راست گفت نیچه که: آن کس که از چکاد کوه مینگرد به شادی درّه نشینان، خندستانی میکند.
برای نسل ما و نسلهای بعد از ما، داوری درباره شهریار آسانتر شده است؛ دیگر آن غبار دوستیها و دشمنیهای محفلی یا فرو نشسته یا اندک شده است و اکنون ما هرگوشهای از حافظه جمعی عصرمان را با نمونههایی از شعر او آراسته میبینیم، از شعرهایی که در حوزههای بیکران محافل عرفانی و دینی در کنار سخنان امثال مولوی و عطار ورد زبانهاست (مانند «علی ای همای رحمت …» و مثنوی «شب و علی») تا غزلهای عاشقانهای که از فرط شهرت حقاً به صورت امثال سایره زبان فارسی درآمده است (مانند «آمدی جانم به قربانت، ولی حالا چرا» و «تا هستم ای رفیق، ندانی که کیستم» و «امشب ای ماه به درد دل من تسکینی» و «یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم») تا منظومههای درخشانی از نوع «هذیان دل» و «دو مرغ بهشتی» و «افسانه شب» که بیشتر نظر ناقدان ادب و نکتهسنجان تاریخ تحول شعر فارسی را جلب میکند و نمیتوان دگرگونیهای شعر صد سال اخیر را بیتجزیه و تحلیل اینگونه شعرها، به درستی، مورد بررسی قرار داد تا شعرهای کاملاً «نو»ی از نوع «ایوای مادرم» و «نقاش».
با اینکه پس از یک قرن و نیم کوشش ملت ایران، هنوز بنیاد عقلانی جنبش رُمانتیسم، که اومانیسم است در کشور ما تحقق نپذیرفته است و ظاهراً به این زودیها هم تحقق نخواهد پذیرفت، اما شهریار بیهیچ تردیدی بزرگترین شاعر رمانتیک زبان فارسی است.
ما از رمانتیسم چه میدانیم؟
روی کلمه «رمانتیک» باید قدری درنگ کنیم. ژورنالیسم بیسواد حاکم بر مطبوعات ایران در چهل سال اخیر، کلمه رمانتیک را چندان با استهزا به کار برده است که اگر بگویند فلان شاعر رمانتیک است، مردم از آن «آبکی» بودن و «سطحی» بودن و «سوزناک و بیارزش» بودن را میفهمند و نمیدانند که بزرگترین جنبش فرهنگی و ادبی و هنری تاریخ بشری در اروپا و آمریکا، جنبش رمانتیسم است؛ بزرگترین نوابغ هنری و ادبی تاریخ بشر،امثال گوته و شیلر و … همه رمانتیک هستند.
ما از رمانتیسم چه میدانیم؟ کدام شاهکار رمانتیک جهان را خواندهایم یا ترجمه آن را به زبان فارسی ارائه دادهایم؟ آنچه ما از رمانتیسم، این بزرگترین جریان هنری تاریخ اطلاع داریم، ترجمه چند قطعه شعر از آلفرد دوموسه و لامارتین است، آن هم به ترجمه یکی دو مترجم ناتوان روزنامگی؛ حال آنکه این چند قطعه شعر، با اینگونه ترجمهها، شبحی بسیار کمرنگ و نامرئی است از رمانتیسمی زار و نزار از رمانتیکهای فرانسه و همگان میدانند که رمانتیسم فرانسه در مقابل رمانتیسم آلمان و انگلستان و چند زبان دیگر، اعتباری و اهمیتی ندارد.
اینجا جای این بحث نبود، اما ناگزیر بودم که این نکته را یادآوری کنم. ما در مورد بسیاری از مفاهیم و مصطلحات فرهنگی گرفته شده از غرب، باید تجدید نظر کنیم و اینگونه اصطلاحات و مفاهیم را از نو بشناسیم؛ یکی از این مفاهیم، رمانتیسم است ـ با همه شناوری مفهوم آن در تاریخ و به قول قدما: «مقول به تشکیک» بودنش.
این جنبش عظیم هنری و فرهنگی که در اروپا دورهای طولانی، در حدود دو قرن را زیر چتر خویش دارد، در ادبیات فارسی عمرش مثل بهار بندرعباس کوتاه بوده است؛ کمتر از سی سال و در این سی سال هم، کمترین دستاورد را عرضه کرده است. اگر بخواهیم خودمان را از این بابت با کشورهای مجاورمان، مثلاً کشورهای عربی، مقایسه کنیم دوران جنبش رمانتیسم آنها (که متجاوز از یک قرن است) به لحاظ زمانی چند برابر دوره ماست و چهرههای درخشانی که در حوزه رمانتیسم زبان عرب ظهور کردهاند و بعضی از آنها مانند جبران خلیل جبران شهرتی جهانی یافتهاند، به هیچ روی با نمایندگان رمانتیسم در ادبیات فارسی طرف مقایسه نیستند. رمانتیسم زبان عرب چهرههای برجستهای از نوع خلیل مطران، عقاد، ابوشادی، نعیمه، ایلیا ابوماضی، نازک الملائکه و نزار قبانی و دهها شاعر و نویسنده دیگر عرضه کرده است و ما به جز نمونههای اندکی از شعرهای میرزاده عشقی و بعضی کارهای اولیه نیما و تا حدودی گلچین گیلانی، توللی، نادرپور و مشیری چیزی نداریم که در برابر آثار متنوع آنان عرضه کنیم.
شهریار مکتب رمانتیسم
«شهریار» از مادر رمانتیک زاده شده بود؛ او نیازی به خواندن بیانیه مکتب رمانتیسم نداشت. او همه عمر در «خیال» زیست و با «تخیل» شاعرانه خویش، ما را به فضاهایی برد که دیگر شاعران هم عصر او، با آن فضاها غالباً بیگانه بودند.
جوهر همه هنرها «خیال» است و شعر بنابر بعضی تعریفها چیزی جز «صور خیال» نیست؛ اما خیال رمانتیک چیزی است که با خیال دیگر شاعران قدری متفاوت است. بزرگترین امتیاز شهریار در شعر عصر ما دو چیز است: یکی «صدق عاطفی» و دیگر «خیال رمانتیک» و ظاهراً این دو موضوع، در اصل، دو روی یک سکهاند. دست کم در شهریار، و شاید هم در بعضی دیگر از شاعران رمانتیک، «صدق عاطفی» از «خیال رمانتیک» تجزیه ناپذیر است. اگر صدق عاطفی را چیزی فراتر از صدق منطقی بدانیم، میتوانیم به راحتی قبول کنیم که او در جهان تخیل خویش با بسیاری از ماجراها، روبرو بوده است که شاید تمام یا بخش اعظم آن ماجراها هرگز در قلمرو واقع و جهان حقایق منطقی، وجود نداشته است، حتی همان ماجرای عشقی او.
سایه میگفت یک روز که بر طبق رسم همه روزه، در سالهای قبل از کودتای ۱۳۳۲ نزد شهریار رفتم، گفت: «سایه جان! دیشب داشتم خفه میشدم. مادرم آمد مرا از خفه شدن نجات داد.» گفتم: «چرا؟» گفت: «داشتم شعر سنفونی دریا را میسرودم و به دریا میاندیشیدم، آب آمد و من در میان امواج طوفانی دریا دست و پا میزدم و چون شنا بلند نبودم، داشتم خفه میشدم که مادرم به بالای سرم آمد و مرا از غرق شدن نجات داد؛ اگر نه الان جسدم را ـ که از آب گرفته بودند و باد کرده بود ـ میدیدی!» سایه میگفت: «شهریار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 