پاورپوینت کامل بایدها و نبایدهای گستره فرهنگ و سیاست ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بایدها و نبایدهای گستره فرهنگ و سیاست ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بایدها و نبایدهای گستره فرهنگ و سیاست ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بایدها و نبایدهای گستره فرهنگ و سیاست ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
کثرتباوری فرهنگی در فضای روشنفکری، بهشکل روزافزونی ایده مسلط است. این کثرتباوری ایدهیی است که مطابق آن معیاری برای سنجش فراتری و فروتری فرهنگها وجود ندارد و بنابراین، بایستی به این خرسند بود هر قومی بیاحساس شرمساری به آنچه فرهنگ خاص او دانسته میشود، که ریشه در تاریخ و جغرافیا و قداست و عقلانیت ویژهیی دارد، تمسک کند و هویت یابد و به پشتوانه آن به رفاقت و رقابت بپردازد. کثرتباوری فرهنگی میتواند حتی از این هم قدمی فراتر بردارد و بگوید آنچه آمد نه فقط مُجاز که مطلوب و بلکه ضروری است؛ باید تلاش کرد تا تنوع فرهنگی محافظت شود. اما، به گمان من، این هم خطا است و هم خسارتبار.
کثرتباوری فرهنگی در فضای روشنفکری، بهشکل روزافزونی ایده مسلط است. این کثرتباوری ایدهیی است که مطابق آن معیاری برای سنجش فراتری و فروتری فرهنگها وجود ندارد و بنابراین، بایستی به این خرسند بود هر قومی بیاحساس شرمساری به آنچه فرهنگ خاص او دانسته میشود، که ریشه در تاریخ و جغرافیا و قداست و عقلانیت ویژهیی دارد، تمسک کند و هویت یابد و به پشتوانه آن به رفاقت و رقابت بپردازد. کثرتباوری فرهنگی میتواند حتی از این هم قدمی فراتر بردارد و بگوید آنچه آمد نه فقط مُجاز که مطلوب و بلکه ضروری است؛ باید تلاش کرد تا تنوع فرهنگی محافظت شود. اما، به گمان من، این هم خطا است و هم خسارتبار. ریشه نظریات شناختشناسانه معاصر را، که نوعی نسبیتگرایی در آن ملحوظ است، به مثلث انتهای قرن نوزدهم یعنی مارکس، فروید و نیچه میرسانند. این سه فاصله زیادی با یکدیگر داشتند و هم ما اینک آنان را متفکرانی متفاوت بلکه تاحدی متضاد میدانیم: دستکم در این وجه که مارکس بنیانگذار جدی (نظری و عملی) چیزی است که به عنوان چپ رادیکال میشناسیم. درحالی که نیچه الهامگر یک جریان راست افراطی است که برخی بر این باورند نازیسم از آن مایه گرفت؛ فروید البته بسیار محل استنباط و استفاده چپها (بهویژه مکتب انتقادی و پیروان اخیرتر آنها) و مصادره عقاید او به سود ایشان بوده است، اما خوانشی غالب از آن اساسا چندان سوگیری سیاسی و ایدئولوژیک ندارد و درهرحال، میان این دو قرار دارد. از منظر حرفهای هم، مارکس یک اقتصاددان جامعهشناس انقلابگرا است، نیچه یک فیلسوف ادیب محافظهکار و فروید یک روانکاوـ پزشک غیرسیاسی است. اگرچه این هر سه فیلسوف هم دانسته شدهاند، اما تفاوت میان آنها آشکار است. درعینحال، یک چیز هست که میراث فکری آنها را مشترک کرد: این سه به سه شکل متفاوت در مقابل عقل روشنگری قیام کردند و آن را به چالش گرفتند و اهمیت و قدرت آن را انکار کردند. این هر سه معتقد بودند یونیورسالیتی عقل، روشنبودن عقل و عقلورزی و عقلیبودن عقل، یعنی اینکه از امور اجتماعی و تربیتی و زیستی تاثیرپذیری ندارد یا کم دارد، حرف غلطی است. عقل در مفهومی که اینک منظور داریم با علم تجربی رابطهیی نزدیک دارد. روشنگری عقل و علم داده محور را کنار هم قرار میداد و از تجربی بودن دانش در مقابل عقلی و انتزاعی بودنش به معنای کلاسیک کلمه دفاع میکرد. دفاع این نهضت فکری از عقلانیت، دفاع از موضع فلسفی دکارت یا حتی کانت نبود که گویا عقل را در برابر تجربه و بالاتر از آن مینشاندند؛ در دفاع از عقل و عقلانیت معارضه با جهل، خرافه و حتی متافیزیک را مراد میکردند، که کاوش تجربی رکن آن بود. عقلانیگرایی تجربهباور و علمگرای فرانسوی انگلیسی بر این بود که دستگاه ادراکی انسان چنان است که اگر تحت آموزش درست قرار گیرد، بهطور عام و بدونتوجه به اینکه فرد متعلق به چه طبقه و نژادی است، چه فرهنگ و عاداتی دارد و در چه احوال روانی و اجتماعی رشد کرده است، قادر به درک یکسان راست و دروغ گزارههای توصیفی و درست و نادرست احکام توصیهیی است. مثلث مذکور به نقد و نقض این فکر پرداخت. این سخن مارکس بسیار مشهور است؛ ما چنانکه فکر میکنیم زندگی نمیکنیم، بلکه چنان که زندگی میکنیم، فکر میکنیم. این جمله تیری بود نشانه رفته بهسمت مرکز مدعاهای روشنگری، که عقل را هادی زندگی میدانست. نیچه میگفت کلید فهم کهنترین و عمومیترین جریانهای شناخت و دانش، پیشانگارههای شتابکارانه و افسانهپردازیها و ایمانآوردن بهمنظور دفع بدگمانی و تردید است. نیز سخنان فروید درباره ناخودآگاه متاثر از کام و ناکامی و فریبهایی که عقل خودآگاه از آن میخورد، برای تصور تاثیر ایده او بر یونیورسالیسم عقل روشن است. این شروع جامعهشناسی و تبارشناسی و روانشناسی شناخت بود.عامل معرفتی دیگری که در شکلگیری شناختشناسی نامعرفتی معاصر سهم مهمی داشت، دستاورد برخی فیزیکدانهای نیمه اول قرن بیست است، که دو تن از آنان مشهورترند: دو فیزیکدان نوبلیست، یکی دانمارکی و دیگری آلمانی، نیلز بور و هایزنبرگ. آنها مطالعاتی در زمینه دنیای زیراتمی کردند که بهنظر میآید شناختشناسی کلاسیکی را که قرنها برقرار بوده و حتی هنوز هم کاملا رخت نبسته، به پرسش میگی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 