پاورپوینت کامل گفت و شنودها چقدر «معرفت» آفرینند ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت و شنودها چقدر «معرفت» آفرینند ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و شنودها چقدر «معرفت» آفرینند ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و شنودها چقدر «معرفت» آفرینند ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
بسیاری از آنچه را در زندگی میدانیم یا گمان میکنیم میدانیم یا از شخصی شنیده یا در جایی خواندهایم. از دوران کودکی که با سؤالهای خود از بزرگسالان سعی در دانستن داریم تا سنین بزرگسالی، شنیدهها و خواندههای ما حجم وسیعی از باورهای ما را تشکیل میدهند. در دنیای امروز ما، به دلیل وجود رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی و منابعی از این دست، اطلاعات بسیار زیادی در اختیار ما قرار میگیرند که شاید امکان انتقال معرفت از طریق خواندن و شنیدن را بیش از هر زمانی میسر کرده است. آیا میتوان آنچه شنیدهایم یا خواندهایم را با دیگر منابع معرفتی مثل ادراک و استنباط مقایسه کنیم؟ یا به عبارت دیگر آیا میتوانیم به گواهی شنیدهها و خواندههایمان اعتماد کنیم و بر آن اساس ادعا کنیم که معرفتی حاصل کردهایم؟ در وهله اول به نظر میرسد شنیدهها و خواندههای ما در مقایسه با منابع دیگر معرفتی مثل ادراک و استنباط در معرض اشتباهات بسیار بیشتری هستند.
تأملی پیرامون «معرفتشناسی گواهی»
بسیاری از آنچه را در زندگی میدانیم یا گمان میکنیم میدانیم یا از شخصی شنیده یا در جایی خواندهایم. از دوران کودکی که با سؤالهای خود از بزرگسالان سعی در دانستن داریم تا سنین بزرگسالی، شنیدهها و خواندههای ما حجم وسیعی از باورهای ما را تشکیل میدهند. در دنیای امروز ما، به دلیل وجود رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی و منابعی از این دست، اطلاعات بسیار زیادی در اختیار ما قرار میگیرند که شاید امکان انتقال معرفت از طریق خواندن و شنیدن را بیش از هر زمانی میسر کرده است. آیا میتوان آنچه شنیدهایم یا خواندهایم را با دیگر منابع معرفتی مثل ادراک و استنباط مقایسه کنیم؟ یا به عبارت دیگر آیا میتوانیم به گواهی شنیدهها و خواندههایمان اعتماد کنیم و بر آن اساس ادعا کنیم که معرفتی حاصل کردهایم؟ در وهله اول به نظر میرسد شنیدهها و خواندههای ما در مقایسه با منابع دیگر معرفتی مثل ادراک و استنباط در معرض اشتباهات بسیار بیشتری هستند. حداقل افرادی که با رسانهها، روزنامهها و شبکههای اجتماعی سر و کار دارند میدانند در موارد بسیاری آنچه که شنیدهاند و خواندهاند، بعدها مشخص شده که اشتباه بوده است.
کسب معرفت به واسطه گواهی
بررسی گواهی (
testimony
) به عنوان منبع معرفتی به شکلگیری مبحثی مجزا در معرفت شناسی انجامیده است، «معرفتشناسی گواهی» که با کتابی که در سال ۱۹۹۲ نوشته شد و به این موضوع اختصاص یافت به یکی از شاخههای اصلی معرفتشناسی انجامید. به عبارت دیگر، اینکه گواهی میتواند به عنوان منبعی معرفتی در نظر گرفته شود یا خیر و شرایط و زمینههای آن چیست؟ به شکلی تخصصی دنبال شد. «گواهی» پیش از انتشار این کتاب نیز در تاریخ فلسفه به صورت جسته و گریخته مورد بررسی قرار گرفته ولی هرگز به چنین جایگاهی دست نیافته بود. منظور از کسب معرفت به واسطه گواهی این است که ما به واسطه گواهی شخص دیگری (چه سخنی که میگوید یا مطلبی که مینویسد) نسبت به امری معرفت یابیم. این گواهی میتواند راجع به مسائلی بسیار پیش پا افتاده باشد، مثلاً وقتی ما در خیابان از کسی نشانی خیابانی را میپرسیم پاسخ آن شخص گواهی است و در صورتی که درست باشد ما به این معرفت که فلان خیابان فلان جا است تجهیز میشویم؛ گواهی میتواند در مورد مسائل پیچیده تری نیز باشد، مثلاً از آنجایی که بسیاری از ما از فیزیک چیز زیادی نمیدانیم، به گواهی فیزیکدانان در مورد قوانین طبیعت اعتماد میکنیم؛ یکی از کاربردهای گواهی در دادگاه است، هنگامی که شخصی در دادگاه شهادت میدهد که واقعهای را دیده است یا نسبت به آن آگاهی دارد، قاضی بر اساس این شهادت معرفتی کسب میکند و حکم خود را میدهد. اهمیت و فراگیری گواهی در زندگی ما، «معرفتشناسی گواهی» را به شاخهای تبدیل کرده است که میتواند به جوانب عملی زندگی ما نیز کمک کند.
رویکرد فروکاهشی
در بحث گواهی دو رویکرد اصلی مطرح است؛ رویکرد فروکاهشی و رویکرد ضدفروکاهشی. رویکرد فروکاهشی که تحت تأثیر آرا «دیوید هیوم» شکل گرفته است دیدگاهی است که گواهی را به صورت مستقل عامل معرفتی به حساب نمیآورد، بلکه تنها در صورتی میتوان آن را منبع معرفت نامید که بتوان آن را به «ادراک» «استنباط» یا «حافظه» فرو بکاهیم. به عبارت دیگر، آنچه میشنویم یا میخوانیم را تنها در صورتی باید به عنوان معرفت بپذیریم که بتوانیم با استفاده از ادراک، حافظه یا استنباط برای پذیرش آن دلیلی پیدا کنیم، به عنوان مثال شما همیشه شنیدهاید که خوردن اسفناج بیش از خوردن هر غذای دیگری، آهن مورد نیاز بدن شما را تأمین میکند و آن را پذیرفته اید. دلیل شما برای پذیرش این نکته نه بررسیهای علمی یا مشاهده خودتان که شنیده هایتان یا خواندههایتان است. با این حال این باور شما در مورد اسفناج غلط است. نگرش «فروکاهشی به گواهی» بر این باور است که در صورتی که ما شنیدهها و خوانده هایمان را با منابع معرفتی نسنجیم و نیازماییم، منجر به شکلگیری باورهای اشتباهی از این قبیل خواهد شد و بنابراین گواهی تنها در صورتی میتواند منبع معرفتی به حساب بیاید که بتوانیم درستی آن را با فروکاستن به دیگر منابع معرفتی توجیه کنیم.
رویکرد ضد فروکاهشی
رویکرد ضد فروکاهشی که تحت تأثیر آرای فیلسوف اسکاتلندی «توماس رید» (
Thomas Reid
) است، گواهی را همارز دیگر منابع معرفتی به حساب میآورد. توماس رید عنوان کرد با توجه به اینکه همه این منابع معرفتی را طبیعت بشری ما به ما بخشیده است هیچ دلیلی ندارد یکی از این منابع معرفتی را از دیگر منابع معرفتی عقلانیتر یا موجهتر بدانیم، بهعلاوه، این منابع معرفتی دارای ذات یا ماهیتی یکسان نیستند که بتوان یکی از آنها را به دیگری فروکاست و در واقع تنها وجه اشتراک آنها همین است که توسط طبیعت به ما اعطا شدهاند تا ما بتوانیم به واسطه آنها معرفت کسب کنیم.
باید در نظر داشت که توماس رید منکر این نیست که هر یک از این منابع معرفتی امکان اشتباه دارند بلکه خطاپذیری هر یک از این منابع معرفتی را دلیلی برای فروکاهش یکی از آنها به دیگری نمیداند، به عنوان مثال همانطور که ممکن است ما باوری اشتباه را بر اساس شنیدهها و گفتههای دیگران کسب کنیم ممکن است به واسطه خطای دید در بیابان هنگامی که سرابی را میبینیم به اشتباه باور کنیم در آنجا برکهای وجود دارد. این خطای دیداری ما باعث نمیشود که دیگر به چشمهای خود به طور کلی نامطمئن شویم و هر آنچه میبینیم را باور نکنیم. توماس رید اشاره میکند تنها در صورتی که خدا به ما منبعی معرفتی ببخشد که بتواند فراتر از منابع معرفتی موجود ما بایستد و بواسطه آن بتوانیم منابع معرفتی موجودمان را مقایسه کنیم، میتوانیم از فروکاستن یکی از این منابع معرفتی به دیگر منابع معرفتی سخن بگوییم. او بر این باور است که ذهن انسان به صورت طبیعی به دنبال حقیقت میگردد و در صورتی که به این منابع معرفتی این امکان داده شوند که کار خود را در همکاری با یکدیگر انجام دهند برای شکلگیری باورهای صحیح کافی است و نیازی نیست که شرایطی خاص مانند فروکاهش را برای کسب معرفت قائل شویم.
اگر بخواهیم به زبان ساده تفاوت این دو رویکرد را توضیح بدهیم باید بگوییم که رویکرد فروکاهشی بر این باور است که تنها شنیدهها و گفتههایی را باید باور کرد که بتوان آنها را اثبات کرد و رویکرد ضدفروکاهشی بر این باور است که تنها شنیدهها و باورهایی را نباید باور کرد که نقضی برای آنها وجود داشته باشد.
در مقام نقد نظریهها
حال که به معرفی این دو رویکرد پرداختیم برخی از نقدها به هر یک از این دو را مورد بررسی قرار میدهیم. یکی از نقدهایی که به رویکرد فروکاهشی وارد شده این است که کودکان هنگامی که سخن گفتن را یاد میگیرند، امکان داوری و قضاوت در مورد گواهی پدر و مادر و دیگر اطرافیان خود را ندارند و توقع فروکاستن گواهی به دیگر منابع معرفتی از کودکان، توقعی بیمعناست. همچنین شاخههای معرفتی بشر بسیار گسترده و پیچیده شدهاند و ما این امکان را نداریم که بتوانیم شنیدهها و گفتهها را در همه این شاخههای معرفتی، مورد بررسی قرار دهیم. اگر ریاضیدان، فیلسوف، پزشک و دیگر متخصصان چیزی را بگویند برای همه این امکان وجود ندارد که بتوانند خود به صورت مستقل آنها را تأیید یا اثبات کنند و در صورتی که نگرش فروکاهشی را بپذیریم یا نباید سخنان متخصصان را پذیرفت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 