پاورپوینت کامل صدای عدالت انسانی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صدای عدالت انسانی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صدای عدالت انسانی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل صدای عدالت انسانی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :

استاد جرج جرداق در ۸۳ سالگی در بیروت درگذشت.» من با جرج سبحان جرداق از ۵۵ سال قبل آشنایی و مکاتبه داشتم و نیم قرن پیش هم کتاب او را درباره امام علی(ع) که در واقع به قول عربها «موسوعه» و به قول ما «فرهنگنامه‌ای» درباره امام علی(ع) و اندیشه‌های اوست، ترجمه کردم که تا کنون بیش از بیست بار و در دهها هزار نسخه چاپ و منتشر شده است. به مناسبت درگذشت استاد جرداق، گوشه‌ای از یادداشتها و خاطرات مربوط به او و فرهنگنامه در جوارش را در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد.

درآمد: پیامکی رسید که: «استاد جرج جرداق در ۸۳ سالگی در بیروت درگذشت.» من با جرج سبحان جرداق از ۵۵ سال قبل آشنایی و مکاتبه داشتم و نیم قرن پیش هم کتاب او را درباره امام علی(ع) که در واقع به قول عربها «موسوعه» و به قول ما «فرهنگنامه‌ای» درباره امام علی(ع) و اندیشه‌های اوست، ترجمه کردم که تا کنون بیش از بیست بار و در دهها هزار نسخه چاپ و منتشر شده است. به مناسبت درگذشت استاد جرداق، گوشه‌ای از یادداشتها و خاطرات مربوط به او و فرهنگنامه در جوارش را در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد.

در ایران هم مانند دیگر کشورهای اسلامی و عربی، کمتر کسی است که نام «جرج جرداق» و کتاب ارزشمند او (الامام علی صوت العداله الانسانیه) را نشنیده باشد. جرج جرداق قبل از انتشار این کتاب پرارج، شاید در خارج از «لبنان» و بخشی دیگر از جهان عرب معروفیت و شهرتی نداشت؛ ولی با چاپ و انتشار خلاصه مباحث پنج جلدی فرهنگنامه خود در یک مجلد، شهرت جهانی یافت و نامه‌هایی که از سراسر جهان از جمله: ایران، مصر، سوریه، عراق، پاکستان، هند، لبنان، اروپا، آمریکا و… به او رسید و تقریظهایی که دانشمندان اسلامی و شخصیت‌های بزرگ علمی ـ فرهنگی بر کتابش نوشتند، همگی شاهدی زنده بر اشتهار مؤلف و ارزش‌ والای کتاب وی به شمار می‌رود.

در واقع انتشار کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» موجی جهانی از تقدیر و تشویق، تعریف و تمجید را نسبت به مؤلف و مباحث مطرح شده در کتاب برانگیخت و کتاب بلافاصله به زبانهای گوناگون از جمله: فارسی، انگلیسی، اردو، ترکی و… ترجمه و منتشر گردید.

کتابی را که جرداق در مرتبه نخست منتشر نمود، خلاصه‌ای از مجموعه پنج جلدی کتاب بزرگش درباره شخصیت جهانی و عظمت افکار انسانی و چگونگی دیدگاههای امام علی درباره عدالت اجتماعی و اقتصادی و روش آزادگی در حکومت و رفتار با مردم بود و چون آن کتاب با تقدیر، تحسین و استقبال بی‌سابقه دانشمندان و مردم جهان روبرو شد، مؤلف متن اصلی فرهنگنامه امام علی را در ۵ جلد بزرگ و در بیش از ۱۳۰۰ صفحه با عناوین ذیل منتشر ساخت:

۱ـ علی و حقوق بشر؛

۲ـ علی و انقلاب فرانسه؛

۳ـ علی و سقراط؛

۴ـ علی و عصر او؛

۵ـ علی و قومیت عربی.

هر یک از این مجلدات، دارای مباحث ژرف و ارزنده‌ای است که بی‌شک در یک مقاله کوتاه نمی‌توان درباره‌شان بحث کرد و به همین دلیل، به نظر من ارزش و اهمیت این کتاب، تنها هنگامی روشن می‌شود که از آغاز جلد اول تا پایان جلد پنجم دقیقاً مطالعه شود.

البته در عصر ما نویسندگان مسیحی شرقی و یا مستشرقان غربی بسیاری درباره زندگی و افکار امام علی‌(ع) به بحث و تحقیق پرداخته‌اند که به عنوان مثال می‌توان از یک مسیحی لبنانی دیگر، به نام «بولس سلامه» نام برد که چند سال پیش قصیده مفصلی تحت عنوان «علی و الحسین»، بعد قصیده مفصلتری در ۳۵۰۰ بیت، در یک کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای به نام «عید الغدیر: اول ملحمه عربیه» منتشر ساخت که موجب استقبال و تقدیر و تحسین بزرگان علمای شیعه از قبیل مرحوم آیت‌الله سید شرف‌الدین۱ قرار گرفت و مؤلف تقریظهای بی‌شماری از اطراف و اکناف عالم اسلامی دریافت نمود.

اما اگر بخواهیم منصفانه داوری کنیم و درباره کتاب و فکر بلند جرج جرداق‌سخنی بگوییم، بایست صادقانه بپذیریم که در این زمینه، هیچ یک از نویسندگان مسیحی شرق و یا مستشرقان غرب، نتوانسته‌اند به پایه جرج جرداق برسند.

به درستی که این سخن مرحوم آیت‌الله شرف‌الدین عین حقیقت است: «یا جرداق، ان شئت ان نقول فی عبقریتک و فی سفرک القیم الخالد کلمه، فیجب ان تعیرنا بیانک و بنانک!»۲

صرف ‌نظر از بولس سلامه ـ چنان ‌که اشاره شد ـ می‌توان گفت که هیچ پژوهشگر یا نویسنده دیگری تا به امروز نتوانسته مانند جرداق شخصیت عظیم و جهانی امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) و اندیشه‌های والای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن حضرت را تجزیه و تحلیل دقیق و عمیق کند.

بررسی و مطالعه کامل کتاب و دقت در تقریظهای پر‌شماری که از طرف شخصیت‌های بزرگ و صاحب‌نظر اسلامی و غیراسلامی، به مؤلف رسیده و قسمت‌هایی از سی نمونه آنها در پایان جلد پنجم کتاب تحت عنوان: «قالوا فی هذا الکتاب» درج شده است، کمک شایانی بر صحت ادعای ما و بر درک عظمت کتاب و فکر باز و نکته‌سنج مؤلف آن، خواهد نمود.

نکته‌ای که بلندای فکر و تواضع کم‌نظیر جرج جرداق را نشان می‌دهد، این است که وی با وجود این همه کوششی که در تهیه و تألیف این فرهنگنامه و در مراجعه به مدارک و مأخذ اصیل اسلامی نموده، در یکی از نامه‌های خود به نگارنده، می‌نویسد که او هرگز نتوانسته است بر وظیفه خود در قبال عظمت علی(ع) و معرفی آن حضرت به جهانیان آن‌طور که باید، عمل نماید:

«… من اعتراف می‌کنم که در تجزیه و تحلیل عظمت و معرفی شخصیت‌ علی‌بن‌ابی‌طالب هنوز قصور دارم؛ زیرا یک نویسنده هر اندازه هم که کوشش نموده و زحمت بکشد و هر مقدار که در کار خود توانا باشد، نمی‌تواند تحقیقی کامل درباره شخصیت یک انسان عادی به عمل آورد، تا چه رسد که این انسان، علی‌بن‌ابی‌طالب باشد…»

در این مقاله کوتاه پیش از آنکه به نقل کامل این نامه جرداق بپردازیم، بی‌مناسبت نخواهد بود به چندین نامه که از سوی شخصیت‌های بزرگ و مراجع عالیقدر جهان تشیع، برای تقدیر از او نوشته شده است، اشاره‌ای داشته باشیم.

علامه بزرگوار سید موسی آل بحرالعلوم در نامه‌ای که به امر آیت‌الله بروجردی برای مؤلف فرستاده است، می‌نویسد: «وقتی که در قم ـ ایران، به زیارت حضرت آیت‌الله بروجردی مشرف شدم، اولین سؤالی که از من کردند، راجع به کتاب صوت‌العداله الانسانیه بود. من تحسین و تقدیر بی‌نهایت ایشان را نسبت به این کتاب، تاکنون درباره‌ هیچ کتاب دیگری نشنیده‌ام. در همین خصوص ایشان به من امر نمودند که تمجید و تقدیرشان را به مناسبت استنتاج صحیح شما از تاریخ زندگی امام و توضیح چگونگی اندیشه آن حضرت، علاوه بر زیبایی اسلوب و روش نگارش، به شما ابلاغ کنم. و اگر دست حضرت معظم‌له ارتعاش نداشت، بسیار مایل بودند که نامه‌ای با خط خود، برای شما مرقوم دارند.

من بعد از مطالعه این کتاب شریف، شما را فردی محقق، خبیر، منصف، و با شهامت دیدم… و بسیار موجب خوشوقتی است که عصر آزادی و دوره تحقیق و بررسی حقایق ثابت و استوار و کشف گنجهای نهان و آثار پرقیمت و گرانبها ـ از ارزشهای مردان و نمونه‌های عالی اخلاق انسانی ـ فرا رسیده و از دانشمندان، هر کسی به اندازه قدرت و همت خود، در این راه موفقیت‌هایی کسب کرده‌اند؛ ولی بهره شما در این میدان، بیشتر و هدف شما عالیتر از همه بوده است.

من و به پشتیبانی من همه دانشجویان و طلاب علوم و عده بسیاری از متفکران، چه در اینجا (لبنان) و چه در عراق و ایران، کمال تقدیر و تحسین را از کتاب پرارج شما داریم و امیدواریم که در آینده، امکانات بیشتری برای نسلهای بعدی فراهم شود تا پرده‌ها را از روی حقایق کنار بزنند!

و در هر حال، فضیلت سبقت در دقیق‌ترین و شریفترین میدانهای زندگی از آن شماست و امید است که همه نویسندگان راه را به روش شما بپیمایند.»۳

مرحوم آیت‌الله سید محسن حکیم نیز در نامه‌ای که از نجف اشرف برای مؤلف فرستادند، می‌نویسند: «… این کتاب از جهاتی مرا وادار به تعجب و تحسین نمود؛ ولی به نظر من مهمترین و دقیق‌ترین آن جهات، جنبه مراعات عدل و انصاف بود که سراسر کتاب را فرا گرفته است. و شاید مؤلف آن وقتی درباره شخصیت امام علی(ع) به تجزیه و تحلیل پرداخته، خود نیز تحت تأثیر پاورپوینت کامل صدای عدالت انسانی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint قرار گرفته و این روح عالی انسانی، بر خود او هم غلبه کرده است.

من این زحمت و کوشش و این اثر نفیس شما را به دیده عظمت می‌نگرم، و به همگان توصیه می‌کنم که این کتاب را در پرتو عقل و فطرت بررسی کنند تا حقیقت را از پاورپوینت کامل صدای عدالت انسانی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint بشنوند و با این روح عالی تربیت شوند.»۴

استاد شیخ محمدجواد مغنیه مفسر قرآن و شارح نهج‌البلاغه از لبنان می‌نویسد: «هر کس کتابهای عباس محمود عقاد و دکتر طه حسین را درباره علی بخواند و آنگاه این کتاب (به‌ویژه بخشهای علی و عدالت هستی، علی و سقراط) را مطالعه کند، دچار شگفتی خواهد شد. آوازه شهرت پاره‌ای از مجلدات این کتاب به همه جا رسید، در حالی که مؤلف آن هنوز چنین شهرتی ندارد، اما هنگامی که می‌بینیم جرج جرداق هنوز جوان است و در آغاز راه، این شگفتی و حیرت از بین می‌رود.

عباس محمود عقاد درباره علی کتاب می‌نویسد، اما خود هوادار اشرافیت و اریستوکراسی خانوادگی است. طه حسین نیز کتاب می‌نویسد؛ ولی با روش ویژه‌ای فقط به سیره‌نویسی می‌پردازد. اما جرج جرداق در کشف حقایق، همراه با ماهواره‌های جدید به اوج افلاک می‌رود و عقاد و طه حسین را در پیچ و خم راههای مدار محدود خود، با مرکبی معمولی رها می‌سازد.

عظمت مؤلف امام علی در این است که با عظمت عصر ما که عصر پیروزی اندیشه و شناخت است، همراه و هماهنگ است. کتاب او را بخوانید تا این حقیقت بر شما روشن شود. آیا کسی که خود بهره‌ای از بزرگواری ندارد، می‌تواند حقیقت عظمت امام علی را از هر جهت روشن سازد؟ هرگز! چون کسی که خود از نعمتی محروم است، نمی‌تواند آن را به دیگری ببخشد!

درباره علی آیاتی در قرآن آمده است. احادیث نبوی در تمجید علی بسیار است. مردم نیز درباره علی سخن بسیار گفته‌اند و صدها جلد کتاب تألیف کرده‌اند. در هزارها کتاب و مقاله و خطابه نیز به نام علی اشاره شده است. میلیونها نفر افتخار محبت و پیروی علی(ع) را پیدا کرده‌اند. اندیشمندان بزرگ عرب نیز با شگفتی و حیرت درباره او سخن گفته‌اند. بدین ترتیب علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) شخصیت ناشناخته‌ای نیست که نیاز به معرفی داشته باشد، چنان که وقتی از متنبّی خواستند که مدح علی(ع) را بگوید، چنین گفت: «من به عمد مدح وصی را نمی‌گویم؛ زیرا نور وجود او پرتوافشان و جهانگیر است و راست‌قامتان در این مرحله از عظمت، خود معرف خود می‌باشند و تعریف پرتو خورشید کاری بیهوده است.»

ولی اگر شما کتاب جرج جرداق را درباره علی(ع) مطالعه کنید، یقین خواهید کرد که شخصیت علی هنوز ناشناخته مانده است و باید به همه، به‌ویژه برای شیعه که در بالای مناره‌ها و منبرها نام او را بر زبان می‌آورند و صدهاهزار تن از آنان همه‌ساله به زیارت حرم مقدس وی می‌شتابند، به طور کامل معرفی شود.

در گذشته و امروز، علمای شیعه کتابهای بسیاری درباره امام تألیف کرده‌اند. یکی از آنها کتابی در ۳۲ جلد تألیف نموده و احادیثی را که درباره علی نقل شده، جمع‌آوری کرده‌ است. دیگری درباره حدیث غدیر ۱۲ جلد کتاب نوشته است. علامه حلّی کتابی با عنوان «الفین» تهیه کرده و در آن هزار دلیل عقلی و هزار دلیل نقلی درباره امامت علی(ع) و اولویت او به خلافت پس از پیغمبر(ص)‌آورده است؛ ولی جرج جرداق در کتاب بزرگ خود به هیچ یک از آن دوهزار دلیل اشاره نکرده است.

او تنها از علی(ع) یاد کرده و شخصیت او را به خوانندگان شناسانده است. جرداق شخصیت‌ علی(ع) را از جنبه‌های گوناگون بررسی کرده، بدون اینکه به شهادت گفته‌هایی تکیه نماید که درباره فضایل امام، معاصران از پیشینیان نقل کرده‌اند.

او در ضمن، خواننده را ملزم می‌سازد که از این مباحث دیرینه نیز دور نشود و از این رو چنان‌که شیوه هر دانشمندی است، به شرح و مقایسه اندیشه‌های متفکران گذشته و حال و قیاس نظریات ایشان با اندیشه‌های والای امام می‌پردازد.

بنابراین جرج جرداق تاریخ فرد یا عصر خاصی را نمی‌نگارد و جمع‌آورنده اقوال این و آن هم نیست و با تعصب، عقیده‌ای را بر ضد عقیده‌ای دیگر ترجیح نمی‌دهد، بلکه او پژوهشگر دانشمندی است که همه امور را بررسی می‌کند و همه نگرشها را مورد تحقیق قرار می‌دهد و افکار گوناگون را کنار هم می‌گذارد و روابط آنها را با یکدیگر می‌سنجد، آنگاه شخصیت امام را از لابلای همه آنها روشن و آشکار می‌سازد.

جرداق از راه معرفی شخصیت علی(ع) ارزشهای جدید انسانی را به ما می‌شناساند تا آنجا که خواننده کتاب تصور می‌کند که مؤلف، بدون اینکه به شخصیت جهانی علی(ع) توجهی داشته باشد، می‌کوشد که از گفتارها و کردارهای وی مفاهیم ژرف انسانی را بیرون بکشد. از همین جاست که باید گفت: جرداق در درجه اول یک کاشف است.

یکی از دانشمندان عالیقدر به من گفت: «فهم و ادراک این نویسنده (جرداق) واقعاً عجیب است. و از کلمات امام که ما مثل نام خودمان آنها را حفظ کرده‌ایم، مفاهیم تازه‌ای را کشف و بیان می‌کند که هرگز به فکر ما نرسیده بود. جالب این است که گفتار امام شامل این مفاهیم است و به طور آشکار به آنها دلالت دارد.»

گفتم: آری. این مفاهیم روشن است؛ ولی پس از تفسیر و تبیین جرج جرداق! درست مانند نیروهای نهفته در طبیعت که ما آنها را نمی‌شناسیم، مگر پس از آنکه کسی آنها را کشف کند.

وانگهی جرداق در زمینه شناخت امام درهایی را گشوده است که چهارده قرن به روی ما بسته بودند. روشی که او در گشایش این درها به کار برده، سراسر عطر گل یاس و افسون و زیبایی است. خدا را سپاسگزاریم که بر مردم عرب و مسلمان، ادیبی اندیشمند بخشید تا برای نخستین بار، کاملترین و بزرگترین میراث آنها را به خودشان بازشناساند.»

ارزنده‌تر از گنجها

شیخ محمدجواد مغنیه در مقاله‌ای می‌نویسد: «من این کتاب را چندین بار خوانده‌ام و باز هم آن را می‌خوانم و هر بار احساس می‌کنم گنجی را کشف کرده‌ام که از همه گنجها ارزنده‌تر است. پیشینیان و معاصران درباره شخصیت امام کتابهای زیادی نوشته‌اند که انسان‌ را به تحسین وا می‌دارد؛ ولی نوشته‌های این ادیب جوان کجا و آثار دیگران ـ حتی عباس محمود عقاد و طه حسین ـ کجا؟ جرج جرداق با سحر بیان و نیروی علم و عظمت هنر، انسان را مدهوش می‌کند و بر عقل و شعورش آن‌چنان تسلط می‌یابد که انسان فقط به نویسنده و کتاب فکر می‌کند!

به نظر من راه علاج مشکلات سیاسی و اجتماعی را باید در محتوای اندیشه‌های والای علی که با کوشش جرداق مکشوف شده است، جستجو کرد. در واقع قلم من توان تعریف این کتاب بزرگ و جاودانه را ندارد. همان طور که نمی‌تواند هنر شایسته و اصیل و دانش سرشار و فهم عمیق مؤلف را ستایش کند. تنها کاری که من می‌توانم انجام دهم، این است که شگفتی خود را در برابر او ابراز دارم. و گرنه هیچ تعریف و تقدیری نمی‌تواند در خور عظمت او باشد.»

استاد مغنیه در نوشتاری دیگر، باز می‌نویسد: «نویسنده بزرگ جرج جرداق، دنباله‌رو نویسندگان پیشین نیست؛ ولی مباحث خود را با گفتار آنان مستند نموده است. و این نتیجه دانش و صداقت است. او از اندیشه پیشینیان، مانند یک مهندس که سنگ خام را ماده اصلی ساختمان کاخی عظیم و محکم قرار می‌دهد، استفاده نموده و آنها را مدارک و منبع تحقیقات خود قرار داده است. با مقایسه روشی که جرداق به کار برده و روشی که دیگران در آثار خود درباره امام به کار برده‌اند، این حقیقت روشن می‌شود که نسبت میان او و دیگران، مانند نسبت میان علم و هنراز سویی و طبیعت جامد بی احساس از سوی دیگر است.»۵

انسان و هستی

استاد محمد تقی جعفری ـ شارح «نهج‌البلاغه» از تهران ـ می‌نویسد: «… کتاب بی همتا و اثر جاودانه شما، هم اکنون پیش روی من است. من در صفحات این کتاب فقط بررسی شخصیت مرد یگانه‌ای را که همیشه او با حق و حق با او بود، مطالعه نکردم، بلکه در کتاب شما، رابطه انسان و هستی را ـ که از جنبه‌های متعددی با یکدیگر پیوند دارند ـ مطالعه کردم. فکر می‌کنم که اگر در جهان هستی مطلقی وجود دارد که اندیشه‌های ژرف بشری در جستجوی آن است، باید جهت رسیدن به آن، کتاب شما موضوع مطالعه قرار بگیرد که از لابلای سطور آن، نشانه‌های حق نمودار است. و اگر کسانی باشند که بخواهند معمای انسان ـ جامعه را کشف کنند، باید این کتاب را مدرک تحقیق خود قرار دهند.

من دیرزمانی است که درباره نظریه‌هایی که درباره انسان و جامعه وجود دارد، مطالعه می‌کنم و فکر نمی‌کنم که در عصور قدیم و جدید، نظریه معروفی در این زمینه ابراز شده باشد که از آن آگاهی نیافته باشم. تنها نتیجه‌ای که از این دیدگاهها و اندیشه‌ها به دست آورده‌ام، این است که فکر خود را در راه رسیدن به مطالبی که در این کتاب پیرامون انسان کامل علی بن ابی طالب، در یک جامعه ایده‌آل نوشته شده است، آماده کرده‌ام.

البته این کتاب پر سروصدا در محافل علمی و فرهنگی ایران مورد توجه واقع شده و واکنشهای تندی هم برانگیخته است و همچون موضوع خود، گروهی به دیده دوستانه غلوآمیز و برخی به دیده کینه و گاهی دشمنانه به آن می‌نگرند؛ ولی روشن است که هر انسان برجسته و هر اثر بزرگ فکری، باید چنین باشد.

البته باید گفت: موضوعی که موجب گفتگوها و مناقشات تند شده است، تعبیراتی از قبیل «سوسیالیسم» و «جامعه، از همه و برای همه به طور یکسان» و امثال آنهاست. گروهی این تعبیرات را با همان مفهومی ارزیابی می‌کنند که امروز در مکتب‌های اجتماعی مصطلح است و آزادی فرد