پاورپوینت کامل بانوی کربلا ۳۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بانوی کربلا ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بانوی کربلا ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بانوی کربلا ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

منادى ندا داد: «على بن حسین با عمه‌ها و خواهرانش آمده‌اند.» پس عموها و برادران کجایند؟ پسرعموها چه شدند؟ ستارگان زمین که فرزندان زهرا و از دودمان عبدالمطلب بودند، کجا رفتند و بر سر آنها چه آمده؟ این خبر همه جا را پر کرد. در مدینه بانویى پرده‌نشین نماند، مگر آنکه بیرون آمد و به نوحه‌گرى و ناله و زارى پرداخت. زینب ـ دختر عقیل، خواهر مسلم ـ از خانه بیرون شتافت و مى‌نالید و مى‌گفت: «چه جواب مى‌دهید اگر پیغمبر از شما بپرسد که بعد از من با فرزندان من چه کردید؟ دسته‌اى را اسیرکردید و دسته‌اى را آغشته به خون، آیا پاداش خیرخواهى من این بود که با بستگانم این گونه رفتار کنید؟!»

منادى ندا داد: «على بن حسین با عمه‌ها و خواهرانش آمده‌اند.» پس عموها و برادران کجایند؟ پسرعموها چه شدند؟ ستارگان زمین که فرزندان زهرا و از دودمان عبدالمطلب بودند، کجا رفتند و بر سر آنها چه آمده؟ این خبر همه جا را پر کرد. در مدینه بانویى پرده‌نشین نماند، مگر آنکه بیرون آمد و به نوحه‌گرى و ناله و زارى پرداخت. زینب ـ دختر عقیل، خواهر مسلم ـ از خانه بیرون شتافت و مى‌نالید و مى‌گفت: «چه جواب مى‌دهید اگر پیغمبر از شما بپرسد که بعد از من با فرزندان من چه کردید؟ دسته‌اى را اسیرکردید و دسته‌اى را آغشته به خون، آیا پاداش خیرخواهى من این بود که با بستگانم این گونه رفتار کنید؟!»

کاروان مصیبت کشیده در میان گروههاى مردمى که به استقبال آمده بودند، قرار داشت. مدینه منظره‌اى دردناکتر از آن روز ندیده بود، و تا آن روز به این انداز ه مرد و زن گریان ننگریسته بود. مدینه شبى را به یاد مى‌آورد که این کاروان به سوى مکه روانه شد و قافله‌سالارش زینت جوانان اهل بهشت در میان خرمنى از ستارگان درخشان قرار داشت و اکنون که کاروان از سفر خود باز مىگردد، پناه بر خدا که روزگار با آنها چه کرده! آنان را با شتاب به سوى قتلگاه برد و جز این باقىمانده محنت کشیده که عبارتند از کودکانى یتیم و زنانى داغ دیده کسى نماند. مدینه شبها و روزها شاهد مجالس ماتم و سوگوارى بود، و به نوحه‌هاى جانسوز گوش مى‌داد و زمین پاکش سرشک گریندگان را در بر مى‌گرفت.

در این وقت عبدالله جعفر ـ شوهر زینب ـ را مى‌بینیم که در خانه مى‌نشیند و تسلیت‌دهندگان به حضورش مى‌روند و او را براى شهادت عون و اکبر و محمد و پسرعمویش حسین و بقیه شهدا از فرزندان جعفر و عبدالمطلب تعزیت مى‌گویند. و مى‌شنویم که غلامى احمقانه مى‌گوید: «این مصیبت را از حسین داریم!» عبدالله کفش خود را به سویش پرتاب می‌کند و مى‌گوید: «به خدا اگر در خدمت حسین ‌بودم، دوست مى‌داشتم که از او جدا نشوم تا با او کشته شوم. به خدا آرزو داشتم خودم به جاى فرزندانم در راه حسین جانبازى کنم. چیزى که مصیبت مرا در باره این دو پسر تخفیف مى‌دهد، آن است که آنها در راه برادرم و پسرعمویم کشته شدند و تا آخرین نفس یارىاش کردند.»

مجالس ماتم و سوگوارى پایان مى‌پذیرد، ولى سوز دل زنان داغدیده پایان ندارد؛ هر روز به قبرستان مى‌روند و براى عزیزانى که شهید شده‌اند، مى‌نالند و مى‌زارند و نوحه‌سرایى مى‌کنند. از طنین ناله و شیونشان دوست و دشمن بر آنها مى‌گریند. نقل مى‌کنند که ‌ام‌البنین ـ همسر امام على(ع)ـ به قبرستان بقیع مى‌رفت و براى چهار پسرش (عبدالله، جعفر، عثمان و عباس) گریه و نوحه‌سرایى مى‌نمود؛ چنان که جانسوزترین نوحه‌ها بود و مردم گردش جمع مى‌شدند و به سخنش گوش مى‌دادند، حتى مروان حکم ـ دشمن دودمان ابوطالب ـ مى‌آمد و گوش مى‌سپرد و مى‌گریست.

نقل شده که رباب (دختر امراءالقیس، همسر امام حسین و مادر سکینه) پس از شهادت آن حضرت، به مدینه بازگشت و هر کس از بزرگان قریش خواستگارى‌اش کرد، نپذیرفت؛ یک سال بیشتر زنده نماند و در این مدت سقف خانه‌اى بر او سایه نینداخت تا بیمار شد و از دنیا رفت.

زینب را در مجالس سوگوارى که عبدالله جعفر برپا کرده، نمى‌بینیم. به گمان ما رنج مصیبت و فرسودگى بر او فشار آورده و بر اثر ناتوانى به خواب رفته است؛ ولى چیزى نمى‌گذرد که او در پى انجام کارى می‌رود. براى او به جز گریه و زارى، وظیفه دیگرى است. این خون پاک نباید به هدر رود. و به خداسزاوار نیست که این شهداى بزرگوار از صفحه گیتى محو شوند.

آخرین سفر

بانوى بانوان آرزو داشت که چند روز آخر عمر را در کنار جدش رسول خدا(ص) بگذراند؛ ولى بنى‌امیه از این هم جلوگیرى کردند. زینب و کسانى که همراهش بودند، مصائبى را که سبط پیغمبر از لشکر یزید دیده بود، مى‌گفتند و آن قربانگاه خونین را توصیف مى‌کردند. وجود زینب در مدینه کافى بود که آتش حزن بر شهیدان را شعله‌ور کند و مردم را بر ضد ستمکاران بشوراند. فرماندار مدینه به یزید گزارش داد: «بودن زینب در میان اهل مدینه، احساسات را بر مى‌انگیزاند. او زنى است فصیح، خردمند، دانا، او و کسانى که با اوهستند تصمیم گرفته‌اند براى خونخواهى قیام کنند.»

یزید دستور داد که باقیمانده اهل بیت را به شهرها و نقاط مختلف تبعید کنند و پراکنده‌شان سازند. فرماندار از بانوى بانوان خواست که از مدینه بیرون رود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.