پاورپوینت کامل نقش فروغی در تاسیس و بقای سلطنت پهلوی ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش فروغی در تاسیس و بقای سلطنت پهلوی ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش فروغی در تاسیس و بقای سلطنت پهلوی ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش فروغی در تاسیس و بقای سلطنت پهلوی ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
محمدعلی فروغی اولین و آخرین نخستوزیر رضا شاه بود. فروغی از میان کسانی که به اشاره سفارت انگلیس و یا بنا به اقتضای روحیه خود در طرفداری از قدرت، برای بقدرت رساندن رضاخان نقش بسزایی داشت. وی همچنین بیش از سایرین در انتقال قدرت به محمدرضاپهلوی سهم داشت. فروغی در ۲۸ آذر ۱۳۰۴ اولین دولت را در رژیم پهلوی تشکیل داد که تا ۱۵ خرداد ۱۳۰۵ دوام آورد. با پایان مراسم تاجگذاری رضاشاه، مأموریت فروغی به اتمام رسید و تیمورتاش از او خواست تا استعفا دهد. پس از او مستوفیالممالک به مدت یکسال و مخبرالسلطنه (مهدیقلی هدایت) به مدت شش سال دولتهای دوران رضاشاه را تشکیل دادند.
دو چهره متضاد فروغی
محمدعلی فروغی اولین و آخرین نخستوزیر رضا شاه بود. فروغی از میان کسانی که به اشاره سفارت انگلیس و یا بنا به اقتضای روحیه خود در طرفداری از قدرت، برای بقدرت رساندن رضاخان نقش بسزایی داشت. وی همچنین بیش از سایرین در انتقال قدرت به محمدرضاپهلوی سهم داشت. فروغی در ۲۸ آذر ۱۳۰۴ اولین دولت را در رژیم پهلوی تشکیل داد که تا ۱۵ خرداد ۱۳۰۵ دوام آورد. با پایان مراسم تاجگذاری رضاشاه، مأموریت فروغی به اتمام رسید و تیمورتاش از او خواست تا استعفا دهد. پس از او مستوفیالممالک به مدت یکسال و مخبرالسلطنه (مهدیقلی هدایت) به مدت شش سال دولتهای دوران رضاشاه را تشکیل دادند.
پس از وی فروغی دومین کابینه خود را در ۲۶ شهریور ۱۳۱۲ تشکیل داد. وی که مورد اعتماد انگلیسی ها بود نقش پنهان مهمی در تحولات سیاسی ایران و نیز انعقاد قرارداد نفت ۱۳۱۲ که وی سمت وزیر خارجه را برعهده داشت، ایفا کرد. در این دوره مثلث قدرت در حکومت مطلقه رضاشاه (تیمورتاش، داور و نصرتالدوله) کنار گذاشته شده بودند. مهمترین کار فروغی در این دوره از نخستوزیری خود، تدارک سفر رضاشاه به ترکیه بود. (۱) با بازگشت رضاشاه از این سفر، جریان «کشف حجاب» به راه افتاد و حادثه مسجد گوهرشاد به وقوع پیوست. علیاصغر حکمت، وزیر معارف و اوقاف وقت، در این باره مینویسد «شاه به محض رسیدن گزارش بستنشینی مردم در حرم امام رضا(ع) به مأمورین نظامی مشهد، امر کرد که اگر تا فردا صبح آن جماعت را متفرق نکنند، هر آینه به بالاترین مجازات نظامی گرفتار خواهند شد». صدها نفر آماج گلولههای مأموران رژیم در حرم امامرضا(ع) قرار گرفتند. محمد ولی خان اسدی را در یک دادگاه نظامی محاکمه و سپس اعدامش نمودند. پس از مرگ اسدی، هنگامی که در خانه او بازرسیهایی به عمل آمد، در میان نامههایش، کاغذی از فروغی به دست آمد. اسدی، پدر داماد فروغی بود. فروغی به طور دوستانه و خصوصی درباره رضاشاه به اسدی شرحی نوشته بود. نامه مزبور را «آیرم» برای شاه تلگراف کرد و رضاشاه با فریاد «زن ریشدار» (فروغی) را به خانه فرستاد و به جای او محمودجم در ۱۳ آذر ۱۳۱۴ به نخستوزیری رسید. با رفتن فروغی «سیاست خارجی» به دست رضاشاه افتاد که از پیچیدگیها و ظرایف آن بیخبر بود و این آغاز اشتباهاتی بود که به سقوطش انجامید. اما رضاشاه ۶ سال بعد از آن دوباره به سراغ فروغی رفت.
شهریور ۱۳۲۰ فروغی بار دیگر برای انجام مأموریتی مهم به عرصه سیاست کشور بازگشت. پس از اشغال ایران توسط متفقین، یکی از موضوعات مهم برای دولت انگلیس و شوروی مسأله جانشینی برای رضاشاه بود. انگلیسیها به خاطر قدر ناشناسی رضاشاه از به قدرت رسیدن وی و گرایش او به آلمان سخت عصبانی بودند. شوروی نیز در آن دوره تاریخی معتقد بود که باید به جای رژیم سلطنتی یک رژیم جمهوری روی کار بیاید. در مدت کوتاه پس از اشغال بحثهای جدی در سفارتخانههای متفقین وجود داشت تا جایی که موضوع بازگشت قاجار نیز در دستور کار قرار گرفت. اعضای کابینه انگلستان بازگشت یکی از افراد سلسله سابق قاجار به تخت سلطنت را مورد بررسی قرار دادند، ولی معلوم شد که شخص مورد نظر یک کلمه هم فارسی بلد نیست.
انگلیسیها به محمدرضا نیز بدبین بودند. علت آن هم ضعف و ترس وی و تمایلش به آلمان بود. در کنار این وقایع، تلاشهایی نیز جهت حفظ رژیم پهلوی در ایران صورت میگرفت. رضاشاه با وجود این که نمیخواست فروغی را به نخستوزیری منصوب کند، صلاح کار را در این دانست که رضایت او را که بیشتر مورد قبول و اعتماد انگلیسی ها بود برای تشکیل کابینه جلب نماید. فروغی همان کسی بود که در سال های ۱۳۰۴ و ۱۳۰۵ زحمات زیادی برای پادشاهی رضاشاه کشیده بود. رضاشاه ابتدا در نظر داشت تا مجید آهی که به زبان روسی مسلط بود یا علی سهیلی که زبان روسی را خوب میدانست به جای منصورالملک، زمام کابینه را به دست بگیرند زیرا از ارتش سرخ ترس زیادی داشت و فکر میکرد آن دو بتوانند روابط را اصلاح کنند، اما آن دو به شاه فهماندند که مرد میدان زمامداری در وضع حاضر فقط فروغی است که خانهنشین و بیمار بوده و در نزدیک کاخ شهری شاه سکونت دارد. رضا شاه پیشنهاد این دو را به شرط این که هر دو در کابینه فروغی عضویت داشته باشند، پذیرفت. (۲) رضاشاه و فروغی در کاخ سعدآباد یکدیگر را ملاقات کردند. فروغی پس از برکناری از نخستوزیری دوم خود، هرگز شاه را ملاقات نکرده بود. شاه به محض دیدن فروغی، با لبخندی گفت:«نه، فروغی، آنقدرها هم که فکر میکردیم پیر نشده است». (۳)
فروغی پیر و بیمار به نخستوزیری رسید و به شاه قول مساعد داد تا ولیعهد را بر تخت سلطنت بنشاند. آن چه فروغی را در این راه دلگرم میکرد، صحبت های سهیلی بود که فاش ساخته بود که میتواند از طریق آنتونی ایدن، دوست انگلیسیاش، لندن را وادار به قبول سلطنت ولیعهد کند. رضا شاه پیش از این علاوه بر توسل بینتیجه به روزولت، مقاومت کردن و کمک خواستن از «پیشوا» را هم تجربه کرده بود. اتل (مأمور گشتاپو در تهران) به او قول داده بود که پس از دو ماه مقاومت در برابر نیروهای شوروی و انگلستان، ارتش آلمان به کمک رژیم خواهد آمد. اما با وقایع شهریور ماه، رضاشاه که از کمک آلمانها ناامید شده بود، تصمیم گرفت قبل از آن که مجبور شود علیه آلمانها، تصمیماتی را اتخاذ و اجرا کند از صحنه خارج شده و ولیعهد را به جای خود بنشاند. در این صورت میتوانست امیدوار باشد که در صورت پیروزی کشورهای محور، او به سلطنت برخواهد گشت و در صورت پیروزی متفقین، پسرش سلطنت خواهد کرد.
مهمترین اقدام برای تحقق این مسأله، نخستوزیری فروغی بود. وی کاری را که بر عهده گرفته بود، به سختی به پیش میبرد. فروغی بیدرنگ با سفرای روس و انگلیس وارد مذاکره شد. گفته می شود برخی از انگلیسی ها در یکی از دیدارهای خود با فروغی به او پیشنهاد کرده بود که خود ریاست جمهوری را عهدهدار شود اما فروغی قبول نکرده بود.
محسن فروغی، فرزند محمدعلی فروغی، در این خصوص میگوید« دهم شهریور … بین اسمیرنوف و بولارد و پدرم و سهیلی مذاکرات بسیار مهمی صورت میگیرد. بعد از پدرم، شنیدم وزیر مختار انگلیس پس از دریافت نامه دولت ایران و قرائت آن اظهار میکند «از دولت متبوع من دستور رسیده است قبول هر پیشنهادی از طرف دولت ایران غیر از آنچه قبلا مذاکره شده، منوط به تغییر حکومت در ایران است. اتفاقا همکار من هم چنین دستوری از مسکو دریافت کرده است. ما به این شرط با خواستههای شما موافقت میکنیم که رژیم کشور ایران تغییر پیدا کند و حکومت شما از مشروطه به جمهوری مبدل شود. البته دولت متبوع من و سایر دوستان معتقدیم تدریجا در تمام دنیا، رژیمهای سلطنتی به جمهوری تبدیل خواهد شد». ظاهرا پس از همین ماجرا رضاشاه به عیادت فروغی میرود تا از بقای سلطنت پهلوی مطمئن شود.
محمود فروغی، فرزند دیگر محمدعلی فروغی، در این باره میگوید « بعد از نهم شهریور که مرحوم فروغی بیمار و بستری بود، که تاریخش را نمیدانم … یک روزی تلفن کردند از سعدآباد (رضاشاه هیچ وقت از سعدآباد پایین نیامد) و او را به سعدآباد خواستند. (پدرم) جواب دادند، من بیمارم. این ارتفاع را نمیتوانم بیایم. بیماری قلبی دارم. اگر شهر تشریف آوردند، شرفیاب میشوم. آن روز رضاشاه خودش آمد منزل ما، بعد از ظهری بود در حدود ساعت سه بعد از ظهر. رضاشاه پیغام داد که هیچکس نیاید داخل. از آن مذاکرات من هیچ خبر ندارم. هیچکس خبر ندارد … ولی گویا مطلب رضاشاه بیشتر مربوط به سپردن فرزندش به دست فروغی بوده و ترتیبات مملکتی». محسن فروغی، نیز در این باره مینویسد:« ما درباره ملاقات پدرم و شاه چیزی مطلع نشدیم. بعدها از برادرم مسعود فروغی شنیدم که محمدرضاپهلوی به وسیله پدر از آن مذاکرات اطلاع داشته است. او قسمتی از آن مذاکرات را برای برادرم گفته بود :« آنچه من دارم از پدر شما است … در وقایع شهریور هم پدرم تمایل زیادی به سلطنت من نداشت. در آن روزی که پدرم در منزل شما حضور پیدا کرده بود، بیشتر مذاکرات آنها بر اساس استعفای پدرم بود. مرحوم فروغی خواستههای انگلیس و روس را عنوان نمود که حتی درصدد تغییر رژیم هستند. پدر شما در آن روز گفته بود که شاید موفق شویم ولیعهد را به سلطنت بنشانیم و شما هم در مازندران استراحت فرمایید. پدرم از این پیشنهاد نه تنها خوشحال نشده بود، گفته بود مگر ولیعهد میتواند مملکت را اداره کند». (۴)
فروغی، نقش خود را درباره جلوگیری از خطر تغییر رژیم ایران در شهریور ۱۳۲۰ به خوبی ایفا کرد. در ۲۴ شهریور که خبر رسید ارتش سرخ در کرج است و میخواهد به تهران وارد شود، رضاشاه بسیار ناراحت شد و از فروغی کسب تکلیف کرد. نخست وزیر با ملایمت خاص خود گفت«آنها فقط با خود اعلیحضرت کار دارند». رضا شاه گفت میدانم دشمن من هستند. آنها میخواهند همان طوری که نوکرهایشان را که در ایران میخواستند افکار کمونیستی رواج بدهند، محاکمه کردیم، مرا هم محاکمه کنند، خیر. من حاضرم از سلطنت استعفا دهم و از ایران به گوشه امنی بروم». فروغی از این مسأله استقبال کرد و متن استعفای رضاخان را به قلم خود مینویسد «نظر به این که من همه قوای خود را در این چند ساله مصروف امور کشور کرده و ناتوان شدهام، حس میکنم که اینک وقت آن رسیده است که یک قوه و بنیه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد، بپردازد و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد، بنابراین، امور سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود تفویض کردم و از کار کناره نمودم».
بدین ترتیب با تلاشهای فروغی، رضاشاه در ۲۵ شهریور۱۳۲۰ استعفا داد و همراه خانواده اش عازم بندرعباس شد و در آنجا سرنوشت خود را به دست انگلیسیها سپرد. انگلیسیها رضاشاه و همراهان را ابتدا به جزیره موریس در جنوب اقیانوس هند بردند و سپس به ژوهانسبورگ منتقل ساختند. سلطنت پهلوی حفظشده به پسرش محمدرضا رسید. علاوه بر فروغی و اعضای کابینهاش همچون سهیلی(وزیر خارجه) افرادی دیگری نیز برای منصرف کردن روس و انگلیس از گزینهه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 