پاورپوینت کامل میراث قیام سرخ عاشورا در گفتاری از امام موسی صدر ۷۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میراث قیام سرخ عاشورا در گفتاری از امام موسی صدر ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میراث قیام سرخ عاشورا در گفتاری از امام موسی صدر ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میراث قیام سرخ عاشورا در گفتاری از امام موسی صدر ۷۱ اسلاید در PowerPoint :
مقصود زینب(س) این است که ما حسین(ع) را در محراب آزادی قربانی کردیم تا از دین پاسداری کنیم، از کرامت انسان پاسداری کنیم. شهادت امری اجتنابناپذیر بود و ما آن را تقدیم کردیم. از اینروست که زینب(س) در این موضع و اتفاق از رسالت حسین(ع) پاسداری کرد. همه مردم و همه دشمنان دریافتند که زینب(س) با همه توان و با نهایت عزت ادامهدهنده رسالت است و نمیخواهد ضعف و ناتوانی نشان دهد و تسلیم شود
تا آن هنگام که زینب(س) در مدینه بود، اهل مدینه
زینب (س) زنی که زبان علی (ع) بود
مقصود زینب(س) این است که ما حسین(ع) را در محراب آزادی قربانی کردیم تا از دین پاسداری کنیم، از کرامت انسان پاسداری کنیم. شهادت امری اجتنابناپذیر بود و ما آن را تقدیم کردیم. از اینروست که زینب(س) در این موضع و اتفاق از رسالت حسین(ع) پاسداری کرد. همه مردم و همه دشمنان دریافتند که زینب(س) با همه توان و با نهایت عزت ادامهدهنده رسالت است و نمیخواهد ضعف و ناتوانی نشان دهد و تسلیم شود
تا آن هنگام که زینب(س) در مدینه بود، اهل مدینه میشوریدند تا اینکه بنیامیه مجبور شدند که وی را به مصر یا شام تبعید کنند تا در مدینه نباشد، زیرا وجود او سبب انقلاب دائمی و جنبشهای مستمر بر ضد بنیامیه بود. این زن مسئولیت خود را ادا کرد و به جهانیان رساند آنچه را بر حسین(ع) رفت. و در عمل و پس از شهادت حسین(ع)، رسالت حسین(ع) را تمام کرد
واقعه عاشورا یکی از حوادث مهم تاریخ اسلام است. حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و سپس از مکه به سمت عراق همواره برای مسلمانان درس آموز بوده است. افزون بر تحلیلهایی که درباره این نهضت و حرکت ارائه شده است، عبرتهای این واقعه همیشه مطمح نظر مصلحان اجتماعی و اندیشمندان بوده است.
امام موسی صدر، رهبر ایرانی شیعیان لبنان، همانند دیگر مصلحان و اندیشمندان جهان اسلام به این حادثه توجه ویژهای داشته است. امام صدر در سخنان خود درباره این واقعه که در کتاب «سفر شهادت» به چاپ رسیده است، به پیشینه، اهداف، چرایی، درسها، نقش زنان و بخصوص حضرت زینب(س) در مانایی قیام عاشورا و نیز آسیبشناسی عزاداریها میپردازد. وی حتی از این ماجرا پیام صلح درمییابد و میکوشد با پیوند زدن ابعاد آن با ارزشهای والای بشری، رویکردی انسانی به آن داشته باشد.
نوشتار پیش روی که برای نخستین بار منتشر میشود سخنرانی امام موسی صدر در باشگاه فرهنگی امام صادق(ع) در لبنان است که مهدی فرخیان – عضو مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر – آن را ترجمه کرده است. متأسفانه تاریخ ایراد این خطابه دقیقاً معلوم نیست. ایشان در این سخنرانی به جایگاه و رسالت حضرت زینب(س) در واقعه عاشورا میپردازد و بر نقش ارزنده زنان در طول تاریخ و همچنین در جامعه کنونی تأکید بسیار دارد.
***
پس از قتل حسین(ع)، دهها هزار نفر از گرگهای بیابان، از آنان که نه عهدی داشتند و نه نجابت و بزرگمنشی، به طمع مال به حرم امام(ع) و خیمهها حملهور شدند. اینان گمان میبردند که در این خیام به طلا و فرش و جامه دست می یابند. بیشک، هجوم آنان به فرار فرزندان حسین(ع) و زنان اهل بیت و یارانش انجامید. شب که فرارسید، زینب(س) تنها مسئولی است که باید فرزندان و کودکان را گرد آورد و به آنان آب و نان دهد و آنان را لباس بپوشاند.
از این رو، پس از آنکه سپاهیان متفرق شدند و اوضاع آرام شد، زینب(س) دهها کودک و زن را جمع کرد تا وظیفه خود را در برابر آنان ادا کند.
مواضع حضرت زینب(س)
اگر زینب(س) زنی عادی بود، به مانند دیگر زنان مویه میکرد و ناله سر میداد. اما زینب(س) نمیخواهد بگرید، او درصدد تکمیل رسالت حسین(ع) است. رسالت حسین(ع) چگونه ادا میشود؟ با عزت و کرامت. حسین(ع) نمیپذیرد که خواهرش و زنانش ناله و جزع و فزع کنند، بلکه میخواهد آنان استوار باشند و سبب شماتت دشمنانشان نباشند. زینب(س) به پیکر پاک حسین(ع) نزدیک شد. در برابر دیدگان شماتتکنندگان و دشمنان، پیکر را به آسمان برد و گفت: «پروردگارا، این قربانی را از ما بپذیر.»
این «ما» که از خدا میخواهد قربانیاش را بپذیرد، کیست؟ مقصود آلالبیت است. مقصود زینب(س) این است که ما حسین(ع) را در محراب آزادی قربانی کردیم تا از دین پاسداری کنیم، از کرامت انسان پاسداری کنیم. شهادت امری اجتنابناپذیر بود و ما آن را تقدیم کردیم. از اینروست که زینب(س) در این موضع و اتفاق از رسالت حسین(ع) پاسداری کرد. همه مردم و همه دشمنان دریافتند که زینب(س) با همه توان و با نهایت عزت ادامهدهنده رسالت است و نمیخواهد ضعف و ناتوانی نشان دهد و تسلیم شود. او هم در موضع حسینی ثابتقدم است که میگوید: «دست خواری به شما نمیدهم و چون بیمایگان نمیگریزم.»
موضع دیگر او در کوفه و در برابر ابن زیاد است. مردم کوفه جشن گرفتند و با شادی و سرور از کاروان اسیران استقبال کردند. اما به سرعت اسیران را شناختند. زینب(س) دختر علی(ع) است و علی(ع) امیرالمؤمنین بود و مرکز خلافتش کوفه. پنج سال در کوفه حاکم بود و از این شهر جهان وسیع اسلام را اداره میکرد. در آن دوره، همسر امیرالمؤمنین(ع)، فاطمه زهرا(س)، فوت شده بود. بنابراین، زینب(س) نقش بانوی بیت را داشت. زنان و همه اهل کوفه زینب(س) را میشناختند، پس، در واقع، زینب(س) در اسارت وارد موطن خود و محل خلافت پدر خود شد. زینب(س) با چه وضعیتی وارد کوفه میشود؟ اسیر وارد میشود. جماعت دشمن کوچکتر از آن بودند که بخواهند زینب(س) را خوار کنند. درست است، زینب(س) اسیر نشسته بر پشت شتر است و برادرانش به قتل رسیده، اما نیروی ایمان زینب(س)، او را از این مسائل دور میکند و او را در اسارت پیروز حس میکنی. گویا در حالت غلبه و قدرت است.
زینب(س) به کوفیان که میرسد، سخن آغاز میکند. اهل کوفه صدای زینب(س) را میشنوند و میشناسند، یا به تعبیر برخی مورخان صدای علی بن ابیطالب را میشنوند. گویا زینب(س) با دهان علی(ع) سخن میگوید. در این هنگام اهل کوفه گریه آغاز کردند و زانوی غم به دامان گرفتند. زینب(س) آنان را نکوهید و گفت: باید بسیار بگریید و خنده کم کنید. از گریهتان چه سود؟ آیا میدانید چه خونی از رسول خدا(ص) ریختید؟ آیا میدانید کدامین جگرگوشه رسول خدا(ص) را دریدید؟ گریه درمان این مصیبت نیست، زیرا که شما در قتل حسین(ع) مشارکت کردید. با گریه مسأله تمام نمیشود. زینب(س) با این کار برای انقلاب زمینهسازی میکند، برای حرکت، برای تغییر وضع موجود. او وجدانهای خواب و بیتوجه را نکوهش میکند و میکوشد تا آنان را بیدار کند. هدف او فرونشاندن کینه خود نبود. او بر آن است که مسئولیتشان را به آنان گوشزد کند.
از سوی دیگر، یزید و دستگاه او بر آن بودند که اهل بیت را به گوشه گوشه جهان اسلام ببرند تا در مردم رعب و وحشت ایجاد کنند و به آنان نشان دهند که خلیفه، میکشد و نابود میکند تا تسلیم شوند و قیام نکنند. اما نتیجه کاملاً برعکس شد، زیرا کاروان به هر شهری که میرسید با شادی و سرور و نمادهای زینتی استقبال میشد. اما مردم پس از آنکه از چرایی ماجرا و نَسَب و اوضاع میپرسیدند و از موضوع آگاه میشدند، گریه میکردند و ناله سر میدادند و توبه میکردند. در بسیاری از این شهرها مسجد یا مقامی به نام «رأس الحسین(ع)» در محل قرارگرفتن سر حسین(ع) در این اماکن است. وگرنه سر امام حسین(ع) در این مقامها نیست. در حلب و حماه و نسیبین و موصل مساجدی به نام رأسالحسین مشاهده میکنید. در این اماکن سر امام حسین(ع) نهاده شده است. در شام و در شرق مسجد اموی هم مکانی به نام رأسالحسین هست که محل دفن سر امام حسین نیست. سر حسین در این مکان مدتی قرار گرفت، زیرا نزدیک دارالخلافه بود.
مواجهه حضرت زینب(س) با یزید
موضع دیگر او را در کاخ یزید بررسی میکنیم. یزید استقبال عمومی اعلام کرده بود و میخواست آن روز را جشن بگیرد. آن روز را روز پیروزی بزرگ و آشکار میدانست. مردم به استقبال آمده بودند… نمایندگانی از بلاد بیگانه… نمایندگانی از مناطق مختلف. اهل بیت و زینب(س) و علی بن حسین(ع) وارد شدند. یزید با چوبی از خیزران به دندانهای امام حسین(ع) میزند. یزید ذات نژادپرست خود را هنگام پیروزی نمایان میکند و این اشعار را میخواند:
«ای کاش پدران من در جنگ بدر میدیدند که ایل خزرج از زخم نیزههای ما به آه و فغان آمده است. تا شادی از سر و رویشان میریخت، آن وقت میگفتند: یزید دیگر بس است.»
تا اینکه در بیت آخر میگوید: «هاشمیان با حکومت بازی کردند، نه خبری از آسمان آمد و نه وحی نازل شد.»
یزید میگوید که هرآنچه در گذشته، از زمان رسول خدا(ص) رخ داد، همه بازی بود. مقصود از بازی این است که آنان به حکومت برسند و بر مردم مسلط شوند و اکنون ما آمدهایم و بازی میکنیم و حکومت را از آنان میستانیم و انتقاممان را هم میگیریم. آنان که کشتیم، خون ما را در بدر ریخته بودند. جد یزید و عموی یزید و پسرعمویش در جنگ بدر کشته شده بودند. این واقعه نتیجه خونخواهی است. در منطق یزید اسلام هیچ جایگاهی ندارد. اگر اسلام در منطق یزید کمترین جایگاهی داشت، او مرتکب این کارها نمیشد.
این منظره بر زینب(س) و دیگران بینهایت سنگین است. جو آماده است و گروههای بسیاری منتظرند و از کاخنشینان قصر یزید میخواهند که حقیقت امر را دریابند. در این هنگام زینب(س) سخن آغاز میکند. زنان با این منظره مواجه شدند. طبعاً، گمان میبریم کار بیاندازه دشوار شده است. نگاه زینب(س) متوجه برخی دختران حسین(ع) است. سخنان زینب(س) سخنان کسی است که اسیر و خسته است، زیرا از کربلا تا شام، این راه دراز، در حرکت بوده است و این سفر طولانی نیازمند توان و شکیبایی فراوان است. همچنین، مصیبتهای فراوان دیده و عهدهدار مسئولیتهای فراوان بوده است و اکنون نیز مسئول سلامت و حیات علی بن حسین(ع) و دیگر فرزندان حسین است. افزون بر همه اینها، پادشاهی مغرور و پیروز در برابرش است. زینب(س) با همه اینها سخن آغاز میکند. اکنون بخشهایی از خطبه حضرت زینب(س) را برایتان میخوانم تا اولاً، عظمت زینب(س)، ثانیاً، ادای رسالت و ثالثاً، وظیفه خود را در برابر این فداکاری بزرگ دریابیم.
عظمت زینب(س)
در ابتدا میگوید: «الحمدلله ربّ العالمین و صلیالله علی رسوله و آله أجمعین صدقالله کذلک یقول: ثُمَّ کَانَ عَاقِبَه الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِالله وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون.» (روم، ۱۰)
این آیه درباره کسانی است که مرتکب معاصی میشوند و میگویند بر ما واجب است که فقط در قلب ایمان به خدا داشته باشیم و معصیت اثری در ایمان ندارد. میگویند که ایمان قلبی کافی است و انسان در اعمالش آزاد است. این منطق نادرست است، زیرا قرآن تأکید میکند که ارتکاب معاصی به انکار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 