پاورپوینت کامل مردی که باید دوباره شناختش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مردی که باید دوباره شناختش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مردی که باید دوباره شناختش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مردی که باید دوباره شناختش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

دکتر شهیدی در دو حوزه ادبیات و تاریخ فعالیت نگارشی جدی داشت. بخش اول، بیشتر در دانشگاه و بخش دوم عمدتاً میان مردم انتشار یافت. دکتر رسول جعفریان به مناسبت ۲۳ دی ماه سالروز درگذشت استاد سید جعفر شهیدی آثار تاریخی ایشان را مرور می‌کند.

مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی محصول جریان های فکری چندی است که طی چند دهه نخست حیات وی در ایران وجود داشت و ایشان در آن بستر رشد کرد. جریان‌های یاد شده، برخی سنتی و برخی مدرن بودند و هر کدام به سهم خود در شکل گیری شخصیت فکری ایشان مؤثر واقع شدند. در بخش مدرن، دو گرایش انقلابی پدید آمده در دهه بیست و سی و تحصیلات دانشگاهی، در دو دوره مختلف، در ذهن ایشان تأثیر گذاشته است.

دکتر شهیدی در دو حوزه ادبیات و تاریخ فعالیت نگارشی جدی داشت. بخش اول، بیشتر در دانشگاه و بخش دوم عمدتاً میان مردم انتشار یافت. دکتر رسول جعفریان به مناسبت ۲۳ دی ماه سالروز درگذشت استاد سید جعفر شهیدی آثار تاریخی ایشان را مرور می‌کند.

مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی محصول جریان های فکری چندی است که طی چند دهه نخست حیات وی در ایران وجود داشت و ایشان در آن بستر رشد کرد. جریان‌های یاد شده، برخی سنتی و برخی مدرن بودند و هر کدام به سهم خود در شکل گیری شخصیت فکری ایشان مؤثر واقع شدند. در بخش مدرن، دو گرایش انقلابی پدید آمده در دهه بیست و سی و تحصیلات دانشگاهی، در دو دوره مختلف، در ذهن ایشان تأثیر گذاشته است.

مقصود از جریان سنتی نیز، همان جریان مذهبی است که به نام تشیع، ایشان تعلق خاطر جدی به آن داشته و به همین دلیل به عالم طلبگی وارد و روحانی شد و برای مدتی در این کسوت ماند. بعدها نیز علائق مذهبی و دینی اش به همان سبک و سیاق در کنار جنبه‌های دیگر ایشان پابرجا ماند.

بدین ترتیب سه زاویه (۱) تفکر سنتی (۲) تفکر انقلابی ـ‌ مذهبی نو شده و (۳) جایگاه علمی ـ دانشگاهی، اساس فکر و تولید علمی ایشان را ساخته و شهیدی استاد را پدید آورده است.

اما به لحاظ علمی، دانش سنتی ایشان، همان دانش آخوندی، یعنی فقه و اصول است که در ایران و نجف دنبال کرده (۱۳۲۰ به نجف رفت و ۱۳۲۷ به تهران آمد) و به عمق آن رسیده است. در این مرحله بر عربی تسلط یافت و این میراث را تا به آخر به عنوان یک ستون برای کار علمی خویش حفظ کرد. بعد از آن به مؤسسه دهخدا و دانشگاه آمد (۱۳۳۲ لیسانس و۱۳۴۰ دکترای ادبیات فارسی گرفت) و ادب فارسی دنبال کرد و در آن دکترا گرفته و استاد شد.

دو زبانه بودن ایشان در فارسی و عربی، و هر دو به صورت تخصصی، سبب شده است تا آثار برجسته‌ای در حوزه تصحیح و ترجمه (مانند نهج البلاغه و…] و شرح مثنوی توسط ایشان عرضه شود.

شهرت شهیدی به تاریخ اسلام

علاقه شهیدی به تاریخ را باید به دو دوره تقسیم کرد.

الف: دوره نخست آن که از سال‌های آغازین دهه بیست تا اواسط دهه سی است.

ب: دوره دوم، به پس انقلاب مربوط می شود. طبعا سال‌های میانی کارهای دانشگاهی، ادبی، مؤسسه دهخدا و سخنرانی در هم اندیشی‌های بین المللی عربی است.

هر کدام از دو دوره، از نظر تمایل ایشان به تاریخ، و ضمن این که دو دوره، با یک خط باریکی به هم وصل می‌شوند، بستر خاص خود را دارد. باید پرسید علاقه ایشان به تاریخ اسلام در دهه بیست و بعدا سال‌های پایانی دهه پنجاه و دهه شصت به بعد از کجا ظاهر شد؟

در مرحله نخست، ریشه این علاقه، به تمایلات انقلابی ـ مذهبی وی در جریان یک شورش فکری ـ مذهبی مربوط بود که کسروی آغازگر آن بود و بسیاری را به واکنش واداشت. آن زمان، حمله کسروی، آخرین و تندترین مرحله از حملاتی بود که در دوره رضا شاه به مذهب شده بود، اما تفاوت این بار با دفعات قبل، این بود که به خاطر شرایط سیاسی نسبتا باز، دهان مخالفان برای دفاع بسته نبود و به همین جهت به دفاع برخاستند.

طبعا خاستگاه بخش مهمی از افکار کسروی، مباحث تاریخ اسلام و تشیع بود و الزاماً کسی که به پاسخگویی می‌نشست، می بایست وارد این حوزه می‌شد. این البته صرفا در پاسخ کسروی نبود، بلکه دفاع از مذهب، با ادبیات مدرن، در قالب رشته‌های مختلف و از جمله تاریخ اسلام باب شده بود. نمونه‌های فراوانی از آن را در نشریات مذهبی این دوره، بویژه، آیین اسلام شاهد هستیم.

مذهبی‌های تحصیل کرده انقلابی که مدافع دین بودند، تلاش کردند، صورتی از دین را در نثر جدید فارسی که گفتمان تازه‌ای هم به دلیل شرایط پس از شهریور بیست داشت، ارائه دهند. هر کسی به نوبه خود در این زمینه تلاش کرد [مانند بازرگان و سحابی و دهها نفر دیگر]. شهیدی هم یکی از این نویسندگان جوان مذهبی بود._

MG_9249

تلاش شهیدی عمدتاً در مسیر تاریخ خود را نشان داد و نوشتن چند اثر در این حوزه او را به محقق و نویسنده تاریخ اسلام شهره کرد.

پرسش این است که، تاریخ چه مسأله‌ای را حل می کرد؟ باید گفت تاریخ قالبی بود که هم ناقدین اسلام و مذهب و هم مدافعین می توانستند از سنگر آن حرف‌های خود را بزنند. تاریخ حاصل جمع افکار و عمل مذهبی در بستر زمان بود. به علاوه، با استناد به تاریخ بود که امکان طرح مسائل انقلابی و حتی کنایه به حکومت وجود داشت.

تاریخ همیشه یکی از ارکان مباحث نوگرایانه یا نقادانه در جریان‌های فکری ایرانی بوده است و در این زمینه، شهیدی و شریعتی و بسیاری دیگر وضعیت مشابهی دارند و از تاریخ استفاده می‌کردند.

باید توجه داشت که مسأله استفاده از تاریخ، در اسلام و مذهب شیعه بسیار جدی تر است. حتی آقای مطهری، که همه کارش فلسفه بود، باز برای تاریخ سهم قابل توجهی گذاشت و آثار چندی نوشت. «پیغمبر و علی و فاطمه و حسین» اصلی ترین موضوعات در یک جامعه شیعی هستند. این اسامی، یاد آور فکر و عمل به طرزی است که هم جنبه فکری دارد و هم انقلابی و مذهبی. بنابرین، چرا شهیدی که قلم روانی دارد در این مسیر وارد نشود؟

اما برای شهیدی یک چیز دیگر هم مهم است. ایشان از نسلی است که در دوره جدید با کارهای فکری متنوعی که از مصر می‌رسد، آشنا می‌شدند. شهیدی، «سید شیعه روحانی» است و این سه کلمه در شخصیت بیرونی وی مهم است.

آثاری که در مصر به نوعی در باره شیعه نوشته می‌شد به دست وی می‌رسید و به نظرش می‌آمد که باید به آنها پاسخ داد. در کارهای مصری‌ها، که تحت تأثیر فرهنگ تألیفی و تحقیقی جدید غربی در جستجو در تمدن اسلامی و معرفی آن در می‌آمد، طعنه‌هایی نیز به شیعه زده می‌شد. این مسأله از نظر کسی مثل شهیدی قابل قبول نبود و سخت روی آن حساسییت داشت. برای درک این حساسیت باید آثار ایشان را مرور کنیم.

اما در مرحله دوم، یعنی بازگشت مجدد ایشان به تاریخ اسلام در دهه شصت، آن هم در حالی که تقریبا از سال ۱۳۳۵ به بعد که کار دانشگاهی وی و نیز همکاریش با دهخدا (از سال ۱۳۲۸) و لغتنامه جدی شد، او به جز چند استثناء، کار تاریخ اسلامی نکرد. مقصود از این استثناء، همکاری وی با مرحوم مطهری، در تألیف محمد خاتم پیامبران (ص) ونیز نگارش کتاب «بعد از پنجاه سال» در سال ۵۷ بود.

پس از انقلاب، و در شرایط جدید که علاقه به تاریخ اسلام در کنار بحث‌های عقیدتی و فکری نزد انقلابیون اهمیت یافت و با دعوت های مکرر از آقای شهیدی برای تدریس در مدرسه شهید مطهری و جز آن، ایشان برای بار دیگر به تاریخ اسلام بازگشت. در این باره، در ادامه، مطلبی را از خود ایشان نقل کرده و سپس کارهای ایشان را در آن دوره معرفی خواهیم کرد.

پیش از شروع بحث از آثار تاریخی ایشان در دهه بیست، یک نکته دیگر را هم باید عرض کنم. به واقع، به دلیل این که کار دانشگاهی ایشان در حوزه ادبیات بود، طبعا تمامی دوران تحصیل و نیز تدریس و استادی، با دانشجویان و استادان حوزه ادبیات سپری شده است [بنگرید به خاطرات همکاران و شاگردان ایشان در کتاب ماه ادبیات، مهر ۱۳۸۶]. بنابرین طبیعی است که استاد بیش از هر چیز به ادبیات شهرت داشته باشند. این در حالی است که تاریخ، به نوعی حیاط خلوت برای کارهای پژوهشی استاد بوده است. با این حال، اگر مردمی به قضیه نگاه کنیم، آقای شهیدی بیشتر به تاریخ و نهج‌البلاغه شناخته می‌شود، چرا که آثار ادبی ایشان مانند شرح مثنوی، دیوان انوری یا دره نادره، آثاری بسیار خاص هستنند.

در اینجا مروری خواهیم داشت بر سیر نوشته‌های تاریخی آقای شهیدی در دو فصل

فصل اول: آثار تاریخی در فاصله ۱۳۲۴ ـ ۱۳۳۵

نقد کسروی نخستین گام با عنوان مهدویت و اسلام

آقای شهیدی (با نام خانوادگی سجادی، متولد ۱۲۹۷) در بروجرد مشغول درس‌های طلبگی شده و پس از آن در سال ۱۳۲۰ به نجف رفته است. ایشان باید در نجف یا طی سفرهایی که به ایران داشته، کتاب‌های کسروی و از جمله شیعی‌گری را که در سال ۱۳۲۲ منتشر شد، دیده باشد. با انتشار آن کتاب، چندین نقد بر آن انتشار یافت. آقای شهیدی که این زمان یک روحانی بیست و هفت ساله بوده کتابی با عنوان مهدویت و اسلام منتشر کرد. در ذیل عنوان افزوده است: س . جعفر شهیدی دانشجو بروجردی. و پایین تر آمده است: پیرامون نوشته‌های کسروی.

کتاب یاد شده در سا ل۱۳۲۴ در چاپخانه سعادت بروجرد منتشر شده و محل توزیع کتاب هم حجره حاج عبدالحسین هدایتی و آقای کشفی و حاج محمد عمادی بوده است.

منابع کتاب در دو صفحه آغازین، پس از صفحه عنوان آمده و شامل ۴۰ عنوان کتاب از مصادر قدیمی تاریخ اسلام و اندکی آثار جدید است. پس از آن، در یک صفحه مستقل این جمله با حروف درشت به عنوان کلمه قصار آمده است: ما می‌خواهیم همه گمراهی‌ها از میان مسلمانان بر افتد از آن گمراهی‌ها دروغ گفتن و دروغ نوشتن است ج. ش!

وی از این که آثار کسروی در بلاد اسلامی منتشر می‌شود، آن را برای ایران اسباب آبرویزی دانسته است [مهدویت و اسلام، ص ۳]. در ادامه، به نقد بند بند کتاب شیعی‌گری پرداخته از تاریخ تشیع و اساس آن سخن گفته شده و کوشیده تا با ارجاع به منابع کهن، نشان دهد ادعاها و گفته‌های کسروی نادرست است. تعبیرهای ایشان نسبت به کسروی بسیار تند و با تعبیر ای مردک! از او یاد و مطالب وی یاوه خوانده شده است. افزون بر بحث‌هایی که در صفحات نخست در باره اصل تشیع و برخی از ادعاهای کسروی شده، از صفحه ۴۶ بحث در باره مهدویت آغاز شده و با اشاره به این که باور به مهدی از آن همه مسلمان‌هاست نه صرفا شیعیان، به بیان مستندات آن از کتاب‌های تاریخ و حدیث پرداخته است. بخشی از بحث اخیر او هم این است که امکان زیستن هزار سال و بیشتر از نظر پزشکی وجود دارد. (ص ۸۲ ـ ۸۵)

به واقع، کتاب مهدویت و اسلام، یک اثر کلامی و مدافعانه به قلم یک طلبه جدی است که با منابع تاریخی و حدیثی رایج در حد آن روزگار ـ بلکه بیشتر ـ آشناست و کوشیده تا به مطالب کسروی که مهمترین نوع نقادی از تشیع و اسلام در آن سال‌ها بوده، پاسخ دهد.

شهیدی و جنایات تاریخ

یکی از نخستین نگارش های تاریخی وی کتاب «جنایات تاریخ» بود که همزمان سه وجه داشت. تاریخی، انقلابی و نیز نقد برخی از کتاب‌ها و آثار از نویسندگان ایرانی و مصری بود. این کتاب [که گویا طرحی برای نگارش تاریخ اسلام بوده] برای شهرت شهیدی آن اندازه اهمیت داشت که وقتی پس از آن، کتاب «فاطمه دختر محمد» چاپ شد [چاپ سال ۱۳۲۷ش انتشارات حافظ]، روی آن نوشته شده بود: سید جعفر شهیدی نویسنده جنایات تاریخ.

مجلد اول جنایات تاریخ در سال ۱۳۲۷ منتشر شد و به دلیل کنایه‌های سیاسی توقیف شد و ضمناً شهرت یافت. با این حال، کتاب دست بدست می‌گشت و تا سال‌ها پس از آن شهیدی به این کتاب شناخته می‌شد. بعد از درگذشت آقای شهیدی (۲۳ دی ماه ۱۳۸۶) وقتی مهدی محقق از شصت سال دوستی با وی سخن گفت، از بعد تاریخی او هیچ نگفت جز این که او جنایات تاریخ را نوشته است. [متن این سخنرانی که نوشته هم شد را بنگرید در: نشریه علوم قرآن و حدیث، شماره ۲۳ ـ ۲۴، ص ۴۲ ـ ۴۹)

روی صفحه عنوان این جمله از متن انتخاب شده و آمده است: «در یک محیطی که اکثریت آن را مردم بیسواد تشکیل بدهند، دین بهترین حربه‌ای است که می‌توان حتی بر علیه دین هم بکار برده شود.»

در صفحه دوم جلد دوم این کتاب آمده است: پس از توقیف جلد اول برخی از جراید پایتخت از این پیش آمد ابراز تأسف نموده و هر یک چند سطری در پیرامون عمل غیر قانونی اداره شهربانی قلمفرسایی کردند.»

در توضیحاتی که ایشان در مقدمه مجلد دوم جنایات تاریخ ذیل عنوان «در پیرامون جلد یکم» آورده‌اند، معلوم می شود که عباس [محمدعلی؟] خلیلی و سعید نفیسی از این که شهیدی به برخی از نوشته‌های آنان ایراد گرفته ناراحت شده‌اند. خلیلی این مطلب را در روزنامه اقدام هم در باره شهیدی و مطالبی که علیه او نوشته بوده، آورده است. آقای شهیدی در مقدمه مجلد دوم، پاسخ داده که هدف وی عیب گیری نبوده و فقط انتقاد بوده است. از آنچه گفته شده، و نیز از محتوای کتاب بدست می‌آید که شهیدی در آن سال‌ها، حساسیت ویژه‌ای روی مذهب شیعه داشته و چند انتقادی که در آن جا آمده، درباره همین موضوع بوده است.

وی از خلیلی از این ناحیه ناراحت است که به رغم آن که در نوشته اش، روح تشیع فی الجمله آشکار است، اما از علمای بزرگ شیعه به گونه‌ای سخن گفته که گویی آنها بر اساس عاطفه مطالبی را ابراز کرده اند! {مقدمه جنایات تاریخ مجلد دوم، ص و}

در مجلد اول، انتقادهایی هم از محمد باقر کمره‌ای شده است. کمره‌ای از کسانی است که در نگارش آثار جدید دینی به زبان نو نقش مهمی داشت اما آقای شهیدی گفته است که «ایراد بنده هم به مؤلف کتاب «دو گناهکار» و «عروس مدینه» و «حمزه سید الشهداء» فقط روی جنبه فضل و دانش مؤلف است، که چرا باید با نوشتن این کتاب‌ها مقام روحانیت کوچک شود». {مقدمه جنایات تاریخ مجلد دوم، ص ز}

مقدمه آقای شهیدی بر جلد دوم جنایات تاریخ، همچنان در دفاع از تشیع است و این‌که بحث تقریب که به نظر وی سرآبی هم بیش نیست، گرچه اصلش را لازم می‌داند، نباید مانع از استدلال و پیروی از عقل و اندیشه باشد. وی حتی از این‌که در تهران به نام وحدت، از نشر برخی از آثار جلوگیری می‌شود، اظهار نگرانی و به انجمن تبلیغات اسلامی به خاطر این کار، انتقاد کرده است [جنایات، ج ۲، ص ۷). ایشان می‌گوید: من به آقای محمد تقی قمی و اعضای دارالتقریب پیام فرستادم و اکنون هم می‌گویم این کاری که در دست گرفته‌اند بهترین و نیکوترین اقدامات برجسته قرون اخیر است، ولی به شرطی که اجازه ندهند محمد ثابت و احمد امین و موسی جار الله و محمد کرد علی و عبدالله قصیمی و محمد سید و طه حسین و دیگران رشته آنها را پنبه کنند {جنایات، ج ۲، ص ۲۰}

اما جنبه‌های انقلابی جنایات تاریخ، انتقادهایی است که در جای جای این کتاب از وضع موجود شده است. وی با تأکید بر این‌که این کتاب را با هدف گزارش تاریخ یک دهکده کوچک یعنی همان مدینه نوشته، و با گفتن این که «نوشتن جلد اول که با نبرد مسلمانان و یهود خیبر شروع می‌شد» افزوده است که آن جلد مقارن شد با «آغاز نبرد بین مسلمان‌ها و یهود فلسطین» «و اکنون هم که جلد دوم یایان می‌یابد، روزنامه‌ها خبر حملات سخت یهود را به مواضع مسلمانان درج می‌کنند». {جنایات تاریخ، ج ۲، ص ۵۹}

در این بخش، او سعی می‌کند از تاریخ اسلام، به‌عنوان وسیله ای برای تهییج جوانان بر ضد صهیونیسم استفاده کند. در این زمینه، به خصوص به آنچه در باره خیبر نوشته استناد کرده و از عقب ماندگی مسلمانان نالیده است [همان، ج۲، ص ۶۱]. در جلد دوم، وی به مقاله‌ای از طنطاوی حمله کرده نوشته‌های او و احمد امین و دیگران را علیه شیعه، مصداق جنایت دانسته است. انتقاد وی به مقامات و حتی طعنه زدن به شاعری به این که «شنیدیم چند روز قبل هم بگرفتن مدال همایونی مفتخر شده» [همان، ج ۲، ص ۶۴] در این جلد آمده که نمونه‌ای از مطالب سیاسی است که می‌توانسته سبب توقیف این کتاب و چاپ آن با اسم مستعار شود. در آخرین صفحه، از طرح «دانشگاه روحانی» توسط حکومت یاد کرده و این که «شخصیت برجسته‌ای مانند آقای عصار هم» به قرار مسموع «در نظر است شیخ اعظم دانشگاه روحانی شوند»! {همان، ص ۶۵}

در پایان جلد دوم، وعده جلد سوم جنایات را داده و پیش از تألیف آن در کتاب فاطمه دختر محمد (ص) در باره علت تألیف کتاب جنایات می‌نویسد: من به منظور جلوگیری از این تبلیغات مسموم [که با ترجمه برخی از آثار عربی در میان فارسی زبانان نشر شده و اختلاف میان فرق را دامن می‌زند] و روشن ساختن اذهان برادران خود به تألیف کتاب جنایات تاریخ دست زدم و غرض ورزی های نویسنده فجر الاسلام، ضحی الاسلام، [هر دو ترجمه عباس خلیلی] جوله [ترجمه محمدعلی افسر]، شهسوار اسلام [ترجمه کاظم عمادی]، و الوشیعه و مانند آنها را آشکار کردم و به هموطنان تذکر دادم که از رفتار ناپسند و برخلاف منطق که دست آویز مغرضین می‌شود خودداری کنند و بیشتر به نشر اصول دین مقدس اسلام و مذهب شیعه بپردازند و فکر کنند که امروز چه چیز بیشتر در تبلیغات آنها موثر است و از چه راه زودتر می‌توانند به مقصود برسند. خدا را شکر می‌کنم که تا امروز دو مجلد [در پاورقی: تا این تاریخ سه جلد از این کتاب منتشر شده] از این کتاب در دسترس خوانندگان گرامی قرار داده شده. امیدوارم مجلدات بعدی را نیز بهمان سبک به اجتماع امروز تقدیم کنم. این بود منظور دیگری از نوشتن کتاب جنایات تاریخ. نظری مهم تر از آنچه در پایان جلد دوم نوشتم. [فاطمه دختر محمد، ص ۳ ـ ۴)

مجلد سوم جنایات تاریخ با عنوان «از مسند تجارت تا تخت سلطنت» انتشار یافته است. ناشر این مجلد، مجله نامه فروغ علم است که با مدیریت آقای شهیدی در سال ۱۳۲۹ اداره می‌شد اما در اصل متعلق به پدر همسر ایشان، سید غلامرضا سعیدی بود. تاریخ چاپ این کتاب سال ۱۳۲۹ ش است. رنگ و روی این مجلد هم جدای آن‌که سیاسی است و در جای جای آن اشاره به وضع هیئت حاکمه و ملت و اینها دارد، اما در بخش نخست انتقاد از عثمان است و گویا عنوان از مسند تجارت تا تخت سلطنت هم مربوط به اوست. بخش پایانی آن به نوعی در باره حاکمیت یافتن قریش بر امور در جریان شورایی است که عمر تشکیل داد و آقای شهیدی نامش را «مجلس شوری» گذاشته است.

در میانه این مجلد، بحث مفصلی [۱۹ ـ‌۴۷] در باره افسانه غرانیق یا همان آیات شیطانی آمده است. در این قسمت، روش او تاریخی است و سعی کرده است با مراجعه به اسناد و مدارک، افسانه بودن آن را ثابت کند. این‌که چطور از عثمان و داستان‌های اولیه زندگی او تا رفتن به حبشه، یک مرتبه وارد داستان غرانیق شده، به این دلیل است که قصه غرانیق مربوط به مهاجران حبشه است، اما قدری هم نشانگر آشفتگی‌های کلی در این کتاب است به لحاظ ترتیب تاریخی، نظم جدی وجود دارد. در چندین مورد، به دلیل حمایت‌های طه حسین از قریش، او را به خاطر مطالبی که در الفتنه الکبری گفته، مورد انتقاد قرار داده است. همان طور که اشاره شد، اشارات سیاسی و مسائل روز فراوان در این جلد است. مثلا در این کتاب آمده است: نظام سیاسی که بر گرد محور منافع رئیس، شیخ، ایلخانی، و بالاخره، به نفع طبقه فئودال می گردد، با نظام عادلانه‌ای که پایه آن روی برابری و برادری است، پنجه افکنده. (جنایات، ج ۳، ص ۲)

بیفزایم که بخش های نخست هم ادبیات ویژه خود را دارد و گویی نوعی حکایت تاریخ در قالب داستان است که البته این روش در همان بخش نخست است و ادامه پیدا نمی‌کند.

پس از پایان جلد سوم در صفحه ۹۴، یک آگهی در باره فروش جنایات تاریخ آمده، و توضیحاتی هم در باره این کتاب درج شده که جالب است. «از روزی که جلد اول جنایات تاریخ از چاپ درآمده، و خوانندگان گرامی دیدند ما پنبه چند جلد کتاب را که در پیرامون اسلام و با تشیع قضاوت غیر عادلانه کرده بودند زدیم، تا امروز از مراکز و شهرستانی‌ها، ما را به کتاب‌های مختلفی از این قبیل راهنمایی کرده‌اند و تقاضا شده است پنبه آنها هم زده شود». مقصود وی از این قبیل، نشر یک سری کتاب‌هایی است که به اسم کتاب دینی منتشر می‌شود، اما در واقع، مملو از خرافات و حرف‌های نادرست است. از جمله، از کتابی از دکتر جزائری با نام بحر الانساب سخن به میان آمده است. این کتاب جزائری مدتی هم بر کرسی وزارت فرهنگ جلوس داشته است.

وی سپس به طعنه از برخی از ناشران مذهبی در تهران که این قبیل مزخرفات را چاپ کرده‌اند، یاد کرده و می‌گوید: هرچند که هر یک از کتاب‌های ذکر شده، در مقام خود قابل تقدیس و ستایش بوده و در پایین آوردن سطح معلومات و انحطاط فکر ملت و در نتیجه غوطه ور ساختن توده در دریای خرافات و نادانی نقش مهمی را بازی کرده و خدمت برجسته‌ای به مستعمره چی‌ها می‌نماید، لیکن این کتاب [یعنی بحر الانساب در شرح احوالات چهارده معصوم] را در حقیقت باید سمبل مطبوعات این بنگاه دانست. {جنایات، ج ۳، ص ۹۶ ـ ۹۷}.

در ادامه در باره کتاب خودش هم آمده است است: جلد اول کتاب من که از طرف شهربانی توقیف شد، مگر چه داشت؟ آیا جز برای این بود که بر یکی از میلیون‌ها فجایع این دستگاه دزد پرور مظلوم کش اعتراض کرده بودم؟ [جنایات، ج ۳، ص ۱۰۲]. این ادبیات در دو صفحه آخر با شدت ادامه دارد.

به اختصار بیفزایم که بر اساس یادداشتی که در پایان کتاب زینب شیرزن کربلا آمده، عملا سه جلد جنایات تاریخ با این عناوین معرفی و نامگذاری شده است: جنایات تاریخ ج ۱، جنایتکاران چه می‌اندیشند ج ۲، از مسند تجارت تا تخت سلطنت، ج ۳ به گفته آقای قاسم تبریزی، در سال ۴۶ کتاب جنایات تاریخ مخفیانه چاپ شد. این زمان ساواک حساس‌تر بود و گویا از آقای شهیدی توضیح خواسته بود که گفته بود این کتاب را قدیم نوشته، از چاپ آن بی خبر است و اعتقادی به آن ندارد.

فاطمه دختر محمد (ص)

علاقه آقای شهیدی به عنوان یک سید، به جده‌اش زهرا (س) از همان آغاز بوده و کتاب فاطمه دختر محمد در همان اواخر دهه بیست، توسط انتشارات حافظ که ناشر کتاب جنایات هم بود، چاپ شده است.

کتاب فاطمه دختر محمد، همان طور که از نامش آشکار است، زندگی فاطمه زهرا (س) است که در آن علاوه بر زندگینامه به مباحث مختلف از جمله فدک در آن پرداخته شده است. وی انگیزه خود را از تألیف این کتاب صرفا علائق و قیود مذهبی ندانسته، بلکه در همان مقدمه توجه می‌دهد که این کار را برای بیان زندگی شخصیت‌های بزرگ تاریخ و عبرت گرفتن از آنان باید انجام داد. در این باره به خصوص این نکته را بیان می‌کند که «تحلیل شخصیت زهرا (س) ما را از اثر شگفت‌انگیز تعلیمات اسلام در عصر اول این دین مطلع می‌سازد و می فهمیم، به عکس آنچه مغرضین می‌گویند اسلام دینی نیست که فکر و منطق زن را مقید کرده باشد، اسلام حُکمی مبنی بر اسارت و بندگی زنان صادر نکرده است و بلکه می‌توان گفت اسلام تنها دینی است که حقوق اجتماعی زنان را محترم شمرده و به آنان آزادی فکر و منطق داده است» [فاطمه دختر محمد، ص ۵].این کتاب در قطع جیبی اما با حروفی ریز و صفحه پر تا ۱۰۸ ادامه می‌یابد، و یک نمونه زندگی‌نامه سنتی برای حضرت فاطمه است که ضمنا به تحلیل تاریخ اسلام از دید انحرافی که در امر خلافت رخ داده، پرداخته شده است. علی القاعده، این کتاب، پایه کتابی است که ایشان سال‌ها بعد، پس از انقلاب، در باره این موضوع نگاشت و یکی از آثار تاریخ اسلامی شناخته شده آقای شهیدی است. عنوان کتاب جدید، زندگانی فاطمه زهرا (س) است که در سیره معصومین که در ذهن ایشان بوده، تألیف و تدوین شد. [گویا این طرحی بوده که قرار بوده چند نفر انجام بدهند، و آقای شهیدی سهم خود را به اتمام رسانده است: بنگرید: نامه شهیدی، ص ۱۶ (مصاحبه با کیهان فرهنگی)]. چاپ بیست و سوم این کتاب در سال ۱۳۷۵ در تیراژ ده هزار عدد منتشر شده که نشان از خواستاران فراوان این اثر دارد. در این تحریر، علاوه بر زندگینامه، بخش مهمی به ادبیات شیعی در باره فاطمه زهرا (س) اختصاص داده شده و اشعار فراوانی از متون کهن عربی ارائه و ترجمه شده است. شهیدی به دلیل توانایی بالای در ترجمه از عربی به فارسی، معمولا در این بخش ها، متن های بسیار دلنشنیی از نصوص تاریخی و اشعار عربی ارائه می‌دهد.

ترجمه خطبه حضرت زهرا (س) هم در این اثر صورت گرفته که بعدها در جاهای دیگر هم از آن استفاده شده است. گفتنی است که کتاب زندگانی فاطمه زهرا (س) توسط عبدالله الفریجی به عربی ترجمه و موسسه دارالکتاب الاسلامی (۲۰۰۵ م) آن را منتشر کرده است.

چراغ روشن در دنیای تاریک / زندگانی علی بن الحسین (ع)

این کتاب در باره زندگانی امام سجاد (ع)‌بوده که تاکنون به چشم نویسنده این سطور نیامده است، اما نام آن در انتهای کتاب انقلاب بزرگ، ذیل عنوان آثار چاپ شده مترجم دیده می شود. کتاب یاد شده در ۲۳۲ صفحه توسط چاپ محمد حسن علمی چاپ شده اما متاسفانه تاریخ نشر ندارد. [فهرست کتابهای چاپی، مشار، ج ۲، ص ۱۶۴۶]

تجدید در تحریر پس از انقلاب: بدون شک، این اثر، پایه‌ای برای کتاب بعدی ایشان، با عنوان زندگانی علی بن الحسین است. آقای شهیدی در مقدمه آن، ضمن اشاره به این که در بچگی تحصیلات مدرسه‌ای نداشته و به مکتب می‌رفته، از آموزش‌های موجود در مکتب برای تعلیم قرآن و عقاید سخن گفته و از جمله نام امامان و این‌که وقتی به امام چهارم می رسیدیم می گفتیم: زین العابدین بیمار. ایشان می‌گوید همان موقع در ذهنم قیافه‌ای پژمرده برای امام تصور می‌کردم، تا آن که بزرگ شدم، اما در روضه خوانی‌ها و مداحی‌ها هم باز امام زین العابدین بیمار را می‌شنیدم. این بار به علاوه غل و زنجیر و شتر و کاروان. اندک اندک که بزرگ تر شدم و کتاب‌های جلاء العیون مجلسی و طوفان البکاء را خواندم و پس از آن مطالعه قمقام زخار فرهاد میرزا و بعدها مصادر، دیدم باید آن تصور را اصلاح کنم.

بعد هم که آشنا شدن با صحیفه و نیز دعای ابوحمزه با معانی عرفانی آنها آشنا شدم و «اکنون پس از گذشتن پنجاه سال بر دوره مکتب خانه و مجلس سوگواری آن سالها، باید بگویم، آموزشی با چنان اسلوب ممکن است اثری نامطلوب در ذهن شنونده‌ای چون من بی بضاعت پدید آورد و دیگر مجالی برای وی فراهم نشود تا خطاهای انباشه در ذهن خویش را تصحیح کند».

بدین ترتیب آقای شهیدی این کتاب را نوشت تا آن تصورات نادرست در اذهان شیعیان اصلاح شود. همان جا تأکید می‌کند که در این اثر تلاش کرده است تا بر اساس منطق و مدرک سخن بگوید نه عاطفه و احساس. و نیز تأکید می‌کند که «چیزی ننوشته ام که درک واقعیت آن برای مردم روزگار ما آسان نباشد و از سوی دیگر نتیجه عملی بر آن مترتب نگردد. از میان همه نوشته‌‌ها آن را گزیده‌ام که تاریخ درست یا نزدیک به درست آن را ضبط کرده است» (زندگانی علی بن الحسین، ص ۵]. این مقدمه از تیرماه ۱۳۶۴ است و عجیب آن که اشاره به آنچه قدیم درباره امام سجاد نوشته بوده، نکرده است.

شهیدی و طه حسین

پیش از این اشاره کردیم که آقای شهیدی به مصر توجه خاصی دارد و در درجه اول، منتقد آثار مصری‌هاست که در آثارشان از برخی از باورهای شیعی انتقاد کرده‌اند. وی از آثار احمد امین، و بویژه طنطاوی، و برخی دیگر ناراحت است و به انتقاد از آنها و نیز ترجمه آنها به فارسی می‌پردازد و این که این قبیل آثار نشر می‌شود. وی معتقد است که دستگاه نظارتی مصر اگر واقعا دنبال تقریب است، باید جلوی انتشار این آثار تحریک آمیز را بگیرد.

آقای شهیدی چند سال بعد، یعنی در سال ۱۳۳۲ خودش به همراهی احمد آرام کتابی از طه حسین را در دو جلد به فارسی ترجمه کرد. این کتاب یک بار مجلد اول آن و بار دیگر دو جلد در یک مجلد با عنوان «انقلاب بزرگ، علی و دو فرزند بزرگوارش، الفتنه الکبری» توسط موسسه مطبوعاتی علی اکبر علمی منتشر شد. کتاب یاد شده، چنان که روی جلد آمده، ترجمه مشترک احمد آرام و سید جعفر شهیدی است و مقدمه کتاب با تاریخ ۱۳۳۶ (که نشان می‌دهد کتاب چهار سال بعد از ترجمه چاپ شده) توسط آقای شهیدی نوشته شده است. این مقدمه در شناخت فکری تاریخی مرحوم شهیدی، بسیار عالی است.

وی ابتدا به دو شخصیت طه حسین پرداخته است: یکی دوره جوانی که فی الادب الجاهلی را نوشت و تند و تیز بود و ساختار شکن، و دیگری کتاب الفتنه الکبری که از دوران پختگی اوست و به عنوان یک مسل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.