پاورپوینت کامل تفکر یعنی بین تاریکی و روشنایی بودن ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تفکر یعنی بین تاریکی و روشنایی بودن ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفکر یعنی بین تاریکی و روشنایی بودن ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تفکر یعنی بین تاریکی و روشنایی بودن ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

متن زیر گفتاری از دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی است که در شماره ششم ماهنامه گفتمان الگو منتشر شده است:

درباره رابطه گفت‌و‌گو و فلسفه باید گفت که گفت‌و‌گو ذات فلسفه است و فلسفه‌ای که در آن گفت‌و‌گو نباشد، فلسفه نیست. اساساً گفت‌و‌گو از فلسفه معنا می‌گیرد، یا قدری بالا‌تر برویم: از انسان. انسان را ناطق گویند. از قدیم الأیام، از ارسطو پیش از ارسطو، در تعریف انسان گفته‌اند: حیوان ناطق. همچنان، بهترین تعریف انسان همین است. امروزه تعاریف بسیاری برای انسان به دست داده‌اند: حیوان صنعت‌گر، حیوان مخترع، حیوان اقتصادی از نظر مارکسیست‌ها، حیوان اراده کننده و دیگر تعاریف، اما هنوز هم هیچ تعریفی مانند تعریف انسان به حیوان ناطق نیست. اگر انسان ناطق نباشد، اقتصادی نیست؛ اگر انسان ناطق نباشد، خلاقیتی نیست اگر انسان نباشد چه و چه نیست.

متن زیر گفتاری از دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی است که در شماره ششم ماهنامه گفتمان الگو منتشر شده است:

درباره رابطه گفت‌و‌گو و فلسفه باید گفت که گفت‌و‌گو ذات فلسفه است و فلسفه‌ای که در آن گفت‌و‌گو نباشد، فلسفه نیست. اساساً گفت‌و‌گو از فلسفه معنا می‌گیرد، یا قدری بالا‌تر برویم: از انسان. انسان را ناطق گویند. از قدیم الأیام، از ارسطو پیش از ارسطو، در تعریف انسان گفته‌اند: حیوان ناطق. همچنان، بهترین تعریف انسان همین است. امروزه تعاریف بسیاری برای انسان به دست داده‌اند: حیوان صنعت‌گر، حیوان مخترع، حیوان اقتصادی از نظر مارکسیست‌ها، حیوان اراده کننده و دیگر تعاریف، اما هنوز هم هیچ تعریفی مانند تعریف انسان به حیوان ناطق نیست. اگر انسان ناطق نباشد، اقتصادی نیست؛ اگر انسان ناطق نباشد، خلاقیتی نیست اگر انسان نباشد چه و چه نیست.

ناطق بدین معنی نیست که من فقط سخن بگویم. باید بدانیم که تا گوش نباشد، سخنی نیست. می‌توان پرسید: اول سخن است یا اول گوش؟ کسی که نمی‌شنود، لال هم می‌شود. پس اول گوش است، نه زبان. خدا هم در قرآن کریم هر‌گاه از خود صحبت می‌کند، می‌گوید: «إن الله هو السمیع البصیر». سمیع را بر بصیر مقدم می‌دارد. بنابراین، از نظر بنده و کسانی که فلسفه خوانده‌اند، بهترین تعریف انسان‌‌ همان حیوان نا‌طق است. نطق بهترین فصل مقدم و ممیز انسان است و هیچ تعریفی از این بهتر نیست.

برخی افراد مستمع ندارند، لذا می‌نویسند. آیا کسی که می‌نویسد، مخاطبی را فرض کرده یا بدون فرض مخاطب، نوشتن را آغاز کرده است؟ نویسنده فرض کرده که روزی کسی، نوشته‌اش را می‌خواند. اگر این فرض را داشت که تا ابد این کتاب خوانده نمی‌شد، آیا باز هم می‌نوشت؟ پس گفتن، بر اساس شنیدن است. تا کسی نشنود، نمی‌تواند بگوید و حالا هم که می‌گوید، شنونده مفروضی دارد.

گفت‌و‌گو و تفکر

اما فرض دیگری نیز مطرح است.‌گاه انسان مستمع ندارد، خط هم نمی‌نویسد، بلکه در تنهایی با خوش فکر می‌کند. این هم گفت‌و‌گوست. زیرا خود را مخاطب قرار می‌دهد و با خود سخن می‌گوید. او خود از یک طرف گوینده است و از طرف دیگر شنونده. به این «قید حیثیت» می‌گویند. از آن جهتی که می‌گوید، یک آدم است و از آن جهت که حرف خودش را می‌شنود، آدمی دیگر است. خود فرد، دو نفر می‌شود: می‌گوید و می‌شود.

به طور کلی تفکر یعنی گفت‌و‌گو. گفت‌و‌گو یعنی فکر کردن برای حل مسأله و یافتن راه حلی برای آنچه نمی‌دانیم و قصد انجام دادن آن را داریم. ما فکر می‌کنیم تا مطلبی را که خیلی واضح نیست، روشن کنیم. وقتی موضوعی خیلی روشن نیست، در واقع، یک پرسش است. آدمی تا پرسش نداشته باشد، فکر نمی‌کند. بنابراین، فرد که در تنهایی فکر می‌کند، با خود گفت‌و‌گو می‌کند. ممکن است کسی بگوید که من بدون پرسش تفکر می‌کنم. تفکر بدون پرسش محال است. از جهل مطلق، نه سوال وجود داد و نه فکر. علم مطلق هم این گونه است. خدا فکر نمی کند، زیرا علم مطلق است. در جهل مطلق هم فکر وجود ندارد. مثلا دیوار هیچ‌گاه فکر نمی‌کند. آدمی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.