پاورپوینت کامل گریزان از شهر ۳۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گریزان از شهر ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گریزان از شهر ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گریزان از شهر ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

تکفیری‌گری را باید ذیل مسئله توحید و شرک دنبال کرد. بحث توحید و شرک به ماجرای حضرت ابراهیم(ع) برمی‌گردد. حضرت ابراهیم(ع) به‌عنوان بزرگ‌ترین بنیان‌گذار توحید از پرستش طبیعت به پرستش خدای مطلق آسمان‌ها و زمین می‌رسد. خداوند در قرآن کریم در رابطه با حضرت ابراهیم(ع) می‌فرماید: «و کَذلِکَ نُرى إبْراهیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ لِیکُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ»[i] خداوند متعال ملکوت آسمان و زمین را به حضرت ابراهیم(ع) نشان می‌دهد و حضرت ابراهیم(ع) آن را می‌بیند. قصه حضرت ابراهیم(ع) به لحاظ جغرافیایی در خاورمیانه اتفاق می‌افتد. آن حضرت اهل بابل بوده‌اند و بابل نیز در آن زمان جزئی از ایران محسوب می‌شده است. آزر که نام پدر یا عموی حضرت ابراهیم(ع) است، نیز نامی فارسی است. به‌طور کلی ایران یک کشور توحیدی بوده است که ریشه‌ این توحیدگرایی را باید به زرتشت و قبل از آن مهرپرستی نسبت داد.

درباره‌ ریشه‌های کلامی گروه‌های تکفیری

تکفیری‌گری را باید ذیل مسئله توحید و شرک دنبال کرد. بحث توحید و شرک به ماجرای حضرت ابراهیم(ع) برمی‌گردد. حضرت ابراهیم(ع) به‌عنوان بزرگ‌ترین بنیان‌گذار توحید از پرستش طبیعت به پرستش خدای مطلق آسمان‌ها و زمین می‌رسد. خداوند در قرآن کریم در رابطه با حضرت ابراهیم(ع) می‌فرماید: «و کَذلِکَ نُرى إبْراهیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ لِیکُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ»[

i

] خداوند متعال ملکوت آسمان و زمین را به حضرت ابراهیم(ع) نشان می‌دهد و حضرت ابراهیم(ع) آن را می‌بیند. قصه حضرت ابراهیم(ع) به لحاظ جغرافیایی در خاورمیانه اتفاق می‌افتد. آن حضرت اهل بابل بوده‌اند و بابل نیز در آن زمان جزئی از ایران محسوب می‌شده است. آزر که نام پدر یا عموی حضرت ابراهیم(ع) است، نیز نامی فارسی است. به‌طور کلی ایران یک کشور توحیدی بوده است که ریشه‌ این توحیدگرایی را باید به زرتشت و قبل از آن مهرپرستی نسبت داد.

آن‌چه از این بحث باید مورد تأکید قرار بگیرد، اهمیت و جایگاه تاریخی خاورمیانه در تحولات سیاسی مذهبی است. در ماجرای اخیر تکفیری‌های نوظهور در عراق و سوریه، آن‌چه اتفاق افتاده، این است که خاورمیانه شمالی در حال تعیین تکلیف برای خاورمیانه جنوبی است. اگر قبلا القاعده در عربستان شکل می‌گرفت و پس از ورود به افغانستان، به خاورمیانه شمالی وارد می‌شد، امروز داعش از ابتدا در خاورمیانه شمالی شکل می‌گیرد و به‌عنوان مرکز خلافت، برای مکه و مدینه و به‌طور کلی خاورمیانه جنوبی تعیین تکلیف می‌نماید. القاعده در خاورمیانه جنوبی شکل گرفت و داعش در خاورمیانه شمالی ظهور کرده است. اهمیت این منطقه برای گذشتگان هم روشن بوده است. برای مثال ابن خلدون این منطقه را «ربع مسکون» می‌نامد؛ یعنی اگر همه جهان به چهار بخش تقسیم شود، ربع مسکون، این منطقه است. از نظر اروپایی‌ها ـ که به این منطقه خاور نزدیک یعنی شرقِ نزدیک به اروپا می‌گویند ـ این منطقه یک منطقه راه‌بُردی است و تسلط بر این منطقه می‌تواند تسلط بر جهان را تضمین کند. این منطقه هم‌چنین محل زندگی بسیاری از پیامبران الهی بوده است. خودِ حضرت ابراهیم(ع) نیز دعوتش را از بالای این منطقه شروع می‌کند؛ اول به کردستان و ترکیه می‌آید و بعد به فلسطین می‌رود و از فلسطین راهی حجاز می‌شود. فرزندان حضرت ابراهیم(ع) و ادیان ابراهیمی نیز در این منطقه بوده‌اند.

قرآن کریم اشاره دارد به این‌که حضرت ابراهیم(ع) مکرر با کلمات الهی امتحان می‌شود. همین کلمات به صورت اسماء در حضرت آدم(ع) هست. حضرت ابراهیم(ع) با یک حکمت امام می‌شود. به‌عبارتی حضرت با یک سری کلمات امتحان می‌شود و پس از این‌که در امتحان پیروز می‌شود، امام می‌شود و حکمت را بنیان می‌گذارد. شرکی که در یهودیت و مسیحیت رخ داد، این بود که بعضی از اسماء را اخذ کردند و برخی را رها کردند: نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ[

ii

] شدند. آن اسمائی را اخذ کردند که آن‌ها را در مسیر اومانیسم حفظ می‌کرد و به آن‌ها اجازه می‌داد در جهان خلقت دخالت کنند. فراماسونری نیز یکی از نتایج این نگاه است که تلاش دارد بتواند با انرژی‌های کیهانی در جهان دخالت کند و بر آن مسلط شود. بهائیت در ایران و نیز وهابیت مشمول همین سهل‌انگاری معرفتی هستند. بنیان این نگاه‌ها «الأَسْمَاء کُلَّهَا»[

iii

] نیست؛ بلکه اخذ فقط برخی از اسماء است. این پدیده یک پدیده جدید است که سیرش از خاورمیانه شروع شده است.

اساس تفکیک‌ناپذیری اسماء الهی از صفات الهی در نهج البلاغه امام علی(ع) است. آن‌جا حضرت اشاره به این دارند که این دو را نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد. اتفاقی که در غرب افتاد، این بود که حق از حقیقت جدا انگاشته شد؛ برای مثال در فلسفه هگل خدا به‌صورت حقیقت، و نه حق، مطرح است. در حالی‌که در اسلام حقیقت وصف است و حق اسم است؛ خداوند حق است. در خطبه حضرت علی(ع) هیچ‌گونه وصفی زائد بر اسم نیست؛ بلکه حق و حقیقت یکی است. آن‌چه در فلسفه غرب اتفاق افتاد، شدت یافتن این تفکیک بود. اوج این تفکیک جایی بود که گفته شد همین لفظ، همین فنومن و همین آیه حق است؛ و نه معنایی که قرار بود این الفاظ و آیه‌ها حاکی از آن باشند. ادامه این سیر در پست‌مدرن‌ها و خصوصا نشانه‌شناسان پست‌مدرن است. بنیاد این فرایند تاریخی در فلسفه غرب همانا جدا افتادن وصف از اسم است. این البته سیر ماجرا در ساحت فلسفه بود.

همین ماجرا به‌نحوی دیگر در ساحت دین و خصوصا دین اسلام اتفاق افتاد. عرفان‌هایی ظهور کردند که برخی اسماء را بر بعضی دیگر ترجیح دادند. ابن تیمیه ـ که به‌دلیل مواضع سیاسی و فقهی تلاشی جدی در فهم او و آراء‌ش نکرده‌ایم ـ معتقد ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.