پاورپوینت کامل آنچه ویتگنشتاین «یقین» میخواند ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آنچه ویتگنشتاین «یقین» میخواند ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آنچه ویتگنشتاین «یقین» میخواند ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آنچه ویتگنشتاین «یقین» میخواند ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
امور تجربی چگونه خود را به «امر یقینی» بدل میکنند؟
یقین چیست؟ چرا ما ۲=۱+۱ را یقینی میدانیم؟ یا چرا وجود کره زمین برای ما یقینی است؟ ویتگنشتاین برای یافتن پاسخ به این قبیل سؤالها یادداشتهایی نوشت که تا آخرین روزهای عمرش او را به خود مشغول کرد و حاصل این یادداشتها توسط دانشجویان و دوستانش به چاپ رسید. این کتاب در واقع واکنشی است به آنچه «جی ای مور» معرفت مینامید.
امور تجربی چگونه خود را به «امر یقینی» بدل میکنند؟
یقین چیست؟ چرا ما ۲=۱+۱ را یقینی میدانیم؟ یا چرا وجود کره زمین برای ما یقینی است؟ ویتگنشتاین برای یافتن پاسخ به این قبیل سؤالها یادداشتهایی نوشت که تا آخرین روزهای عمرش او را به خود مشغول کرد و حاصل این یادداشتها توسط دانشجویان و دوستانش به چاپ رسید. این کتاب در واقع واکنشی است به آنچه «جی ای مور» معرفت مینامید.
یکی از چالشهای کلاسیک فلسفه، اثبات وجود جهان خارج بوده است. جی ای مور بر این باور بود که اثبات جهان خارج با استفاده از عقل سلیم ممکن است، بنابراین او میگوید این دست چپ من است، این دست راست من است و دستهای من خارج از ذهن من و در جهان خارج هستند بنابراین جهان خارج وجود دارد و به جهان خارج معرفت داریم.
علت مخالفت ویتگنشتاین با مور چیست؟ ویتگنشتاین معرفت را امری تعریف میکند که بتوان خلاف آن را تصور کرد، به عنوان مثال هنگامی که گفته شود «این خطوط به رنگ سیاه نوشته شدهاند»، بتوانیم تصور کنیم که این خطوط ممکن بود به رنگ قهوهای یا سبز نیز نوشته شوند. ما میتوانیم تصور کنیم که دست نداشته باشیم (به صورت مادرزاد یا به واسطه یک حادثه رانندگی) ولی آیا میتوانیم تصور کنیم که انسانها از اساس دست نداشته باشند؟ «دست داشتن» در زندگی بشر نقش جاافتادهای دارد. نقشهایی که دستهای ما در زندگی بازی میکنند چندان فراوانند که براحتی قابل شمارش نیستند. از دستدادن به هنگام ملاقات گرفته تا نوشتن و فعالیتهای دیگر که در آنها از دست استفاده میکنیم. ما زندگی خود را به گونهای ترتیب دادهایم که داشتن دست در آن بدیهی تصور شدهاست. در صورتی که جهان را به گونهای تصور کنیم که هیچکس دست نداشته باشد، زبان ما به شکلی انقلابگونه تغییراتی خواهد یافت. کاربردهایی که برای واژه «دست» در زبان خود داریم همگی باید برچیده شوند و از آنجایی که معنا با کاربردی که واژگان دارند گره خوردهاست و دیگر کاربردی برای دست نخواهیم داشت، واژه دست نیز بیمعنا خواهد شد. از طرف دیگر میبینیم که «داشتن دست» اساس عملهای ما است یا شاید بتوان گفت ما را به عمل وا میدارد.
هنگامی که میگوییم ناپلئون در جنگ استرلیتز پیروز شد، وجود کرهزمین در پس آن مفروض است ولی یک استاد تاریخ هنگامی که به جنگ استرلیتز میپردازد، هرگز به دانشجویان خود نخواهد گفت: «ناپلئون در جنگ استرلیتز پیروز شد، بنابراین کره زمین وجود دارد». اگر شخصی به نام ناپلئون و جنگی به نام استرلیتز وجود داشته، بنابراین کرهزمین باید وجود داشته باشد تا بتوانیم به صورت معناداری از آنها سخن بگوییم. یا هنگامی که شما از دوست خود یک لیوان آب طلب میکنید در پس این گفته شما مطالب بسیاری نهفته است مانند اینکه شما سیستم گوارشی دارید، چیزی به نام لیوان در محیط زندگی شما وجود دارد و مواردی از این قبیل. اگر کره زمین وجود نداشته باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ کره زمین در زبان ما نقش اساسی دارد، هر جملهای که ما بر زبان میآوریم وجود زمین را به صورت نهفته در آن داریم. به نظر میآید برای سخن گفتن، وجود زمین باید برای ما یقینی باشد. در سر هر انسانی یک مغز وجود دارد، بدون اینکه ما سر را بشکافیم، قبول داریم که در هر سری مغز وجود دارد. وقتی با شخصی سخن میگوییم و او پاسخ ما را میدهد، داشتن مغز در سر او برای ما یقینی است. ما امور یقینی را به زبان نمیآوریم و گویی با به زبان آوردن آنها کاری حشو یا عجیب انجام دادهایم. تصور کنید شخصی که در حال راه رفتن روی زمین است، پس از هر گام تکرار کند: «بنابراین زمین وجود دارد» یا پس از هر جملهای که شخصی در مکالمه با شما دارد، شما تکرار کنید: «بنابراین این آدم مغز دارد». تنها در صورتی میتوانیم معناداری اینگونه جملات را بفهمیم که نقش یقینی در زبان ما را بازی نکنند، به عنوان مثال ممکن است شخصی مضطرب باشد و با تکرار این عبارات آرام بگیرد، یا روحیهای عارفانه و شاعرانه داشته باشد و تکرار این سخن به او حالت وجد دهد یا قصد دستانداختن طرف مقابل در مکالمه را داشته باشد.
گزارههای یقینی در زبان به عنوان گزارههای یقینی کاربردی ندارند و معناداری کاربرد واژگان دیگر در گرو یقینی بودن این گزارهها و در نتیجه مسکوت ماندن آنها هنگام همان مکالمه است. وقتی میگوییم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 