پاورپوینت کامل تاریخ نشر کتاب در ایران ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخ نشر کتاب در ایران ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ نشر کتاب در ایران ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ نشر کتاب در ایران ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
این موسس انتشاراتی که اکنون با نام سازمان چاپ وانتشارات اقبال به فعالیت خود ادامه می دهد، در شمار با سابقه ترین ناشران کشور قرار می گیرد، به مدت چند دهه از ناشران نسبتاً فعال کشور بود و چند نسل از خاندان اقبال آن را اداره می کردند. انتشارات اقبال به این دلیل در تاریخ نشر در در ده ۱۳۳۰ش بررسی می شود که در همین دهه به فعال ترین دوره از تاریخ حیات خود راه یافت و جزو ناشران تاثیرگذار ده ۱۳۳۰ش قرار گرفت. اطلاعات در بار این ناشر، خوشبختانه به سبب یادداشت های شادروان جواد اقبال به شناخت بهتر این ناشر طی چند دهه کمک می کند. او فعال ترین عضو این خاندان و از روسای اتحادی ناشران بود( به فعالیت هایش اشاره خواهد شد).
انتشارات اقبال۱
این موسس انتشاراتی که اکنون با نام سازمان چاپ وانتشارات اقبال به فعالیت خود ادامه می دهد، در شمار با سابقه ترین ناشران کشور قرار می گیرد، به مدت چند دهه از ناشران نسبتاً فعال کشور بود و چند نسل از خاندان اقبال آن را اداره می کردند. انتشارات اقبال به این دلیل در تاریخ نشر در در ده ۱۳۳۰ش بررسی می شود که در همین دهه به فعال ترین دوره از تاریخ حیات خود راه یافت و جزو ناشران تاثیرگذار ده ۱۳۳۰ش قرار گرفت. اطلاعات در بار این ناشر، خوشبختانه به سبب یادداشت های شادروان جواد اقبال به شناخت بهتر این ناشر طی چند دهه کمک می کند. او فعال ترین عضو این خاندان و از روسای اتحادی ناشران بود( به فعالیت هایش اشاره خواهد شد).
حاج محمد رحیم خوانساری که در دور ناصری در خوانسار مکتب داری می کرد، نخست به اصفهان و در ۱۲۷۰ش / ۱۳۰۷ق به تهران رفت و به جمع خوانساری هایی پیوست که در عرص کتابفروشی و نشر در تهران فعال بودند و به سنتی رایج در میان خود، بیش از اهالی شهرهای دیگر به کار کتاب علاقه نشان می دادند. او نخست نزد عمویش شاگردی کرد و سپس حجره ای در تیمچ حاجب الدوله، مرکز کتابفروشی های آن روز تهران، گرفت و به کتابفروشی مشغول شد. به تدریج کار و کسبش را توسعه داد، دستگاه چاپ سنگی خرید و به کمک دو پسرش محمد حسین و محمد باقر به چاپ و انتشار کتاب و کتابفروشی ادامه داد. در واقع او به ترکیبی از کتابفروش ـ چاپ گر ـ ناشر تبدیل شد. نظیر این ترکیب در دور قاجار، و حتی در دور پهلوی اول، کم بود.
پس از انقراض سلسل قاجار و اجرای برنام نوسازی شهری از ده نخست ۱۳۰۰ش در پایتخت، چند خیابان جدید در تهران احداث شد و مرکز ثقل کتابفروشی و نشر از تیمچ حاجب الدوله و بازار حلبی سازها، به خیابان ناصرخسرو انتقال یافت. کتابفروشی حاج محمد رحیم خوانساری با نام «کتابخان اقبال» و با مدیریت محمد حسین اقبال به کار ادامه داد. امور چاپخانه به محمد باقر سپرده شد و چاپخان او یعداً «چاپخان نهضت» نام گرفت و خود او هم به مناسبت نام همین چاپخانه به محمد باقر نهضت معروف شد. محمد حسین مروّج، از کتابفروشان و ناشران، داماد خانواد اقبال، نیز با آنها همکاری داشت. کتاب هایی که اقبال ها در آن سال ها منتشر می کردند، عمدتاً کتاب های مذهبی سنتی بود و در هیچ یک از آثار انتشار یافت آن دور این ناشر، نشانی از تحول دیده نمی شود؛ حال آنکه جامعه در حال تحول بود.
حاج محمد رحیم خوانساری در ۱۳۰۵ش در گذشت و پس از او محمد حسین اقبال به مدت تقریباً ۱۱ سال، تا زمانی که بیماری توان کارکردن را از او گرفت، به کتابفروشی و نشر ادامه داد. کتاب هایی که او در دور پهلوی اول و با مدیریت خودش انتشار می داد، عمدتاً کتاب های درسی مدرسه های ابتدایی و متوسطه، کتاب های مذهبی، ادبی، علمی و بهداشتی بود. بازار فروش این منابع تضمین شده بود و سرمایه گذاری در این زمینه و در آن زمان با هیچ مخاطره ای رو به رو نبود. محمد حسین اقبال نه اهل خطرپذیری بود و نه مایل به انتشار کتاب هایی با مضمون های تازه. در آن سال ها نشر نسبتاً محدودی داشت و کتاب هایی بی بهره از نوآوری، کاملاً محافظه کارانه و سنتی، انتشار می داد.
محمد حسین اقبال در کنار کتابفروشی و نشر، به فعالیت چاپی هم روی آورد، دستگاه چاپ جدیدی خرید، چاپخان کوچکی به راه انداخت و مانند پدرش و در ادام سنت خانواده، او هم به کتابفروش ـ چاپ گر ـ ناشر تبدیل شد. چاپخانه اش به تاثیر از تقاضای چاپی رو به افزایش، به مرور گسترش یافت، مدرن تر شد و این امکان را فراهم آورد که فعالیت های انتشاراتی هم با سهولت به مراتب بیشتری تو سعه بیابد. او گذشته از انتشار قرآن و تفسیر قرآن، چند کتاب تاریخی و حقوقی هم منتشر کرد و با انتشار آثاری از سعید نفیسی، عبدالله رازی و محمد رضا جلالی نائینی، فصل تازه ای در فعالیت های انتشارات اقبال گشود. این اقدام او به منزل نخستین گام های تازه به سوی انتشار منابع جدیدتر، و در حقیقت چرخش نرمی بود که در کار آن ناشر دیده می شد. او در عین حال به انتشار تقویم در قطع های مختلف دست زد که با توجه به تقویم های دیگر آن زمان، به گونه ای نوآوری در این زمینه به شمار می آید؛ البته تقویم بازار شناخته شده ای داشت و فروش آن هم تضمین شده بود.
باید در نظر داشت که روند تحولات اقتصادی و اجتماعی، و به تبع آنها فرهنگی و آموزشی، که از ده ۱۳۰۰ آغاز شده بود، ترکیب مخاطبان کتاب را تغییر داده بود. در مقاله های پیش به این نکته اشاره شد که ناشران و کتابفروشان تهرانیِ منتقل شده از بازار سرپوشیده به خیابان ناصرخسرو، ناشرانی بودند که تحول را کم و بیش شناخته و پذیرفته بودند. آنها دریافته بودند که برای بقا ناگزیرند فعالیت هایشان را با نیازهای جدید مخاطبان جدید سازگاری دهند. در راست ناصر خسرو دیگر نمی شد با انتشار حسین کرد و رموز حمزه و امثال آن به حیات نشر ادامه داد. نیاز زمانه، محمد حسین اقبال را هم به تغییراتی ـ البته نه چندان زیاد ـ در کارش واداشته بود. این تغییرات، پس از ۱۳۱۶ش، که فرزند جوانش جواد اقبال مسئولیت نشر را به عهده گرفت، بیشتر نمایان شد(در ادام مطلب به آن اشاره خواهد شد).
ادار کتابفروشی و انتشارات در ۱۳۱۶ش به جواد اقبال سپرده شد که در آن زمان نوجوانی ۱۵ ساله بود. محمد حسین اقبال تا ۱۳۴۴ش در قید حیات بود، اما سال های بسیاری را با بیماری و کهولت سر کرد. محمد رضا جلالی نائینی، که چندی بعد روزنامه نگار و فعال سیاسی، و سپس محقق و سناتور شد، در آن زمان دانشجوی دانشکد حقوق دانشگاه تهران بود و در کتابفروشی، نمونه خوانی(تصحیح چاپی) و نشر کتاب به جواد اقبال کمک می کرد. او نخستین کتاب هایش را با حمایت همین ناشر انتشار داد و به نخستین مرحل شهرتش دست یافت. کتاب ملل و نحل شهرستانی را ظاهراً به تشویق همین ناشر تصحیح و از همین راه منتشر کرد.
در ۱۳۱۹ش که دولت برای بنای کاخ وزارت دارایی، بخشی از خیابان ناصرخسرو را تخریب کرد، مرکز ثقل نشر و کتابفروشی به ناگزیر از این خیابان به خیابان شاه آباد
( جمهوری فعلی) انتقال یافت. محل کتابخان اقبال هم به همین خیابان منتقل شد و نشان تجارتی آن هم از ۱۳۲۰ش تغییر کرد. فعالیت نشر و کتابفروشی اقبال در سال های پس از جنگ جهانی دوم تقریباً به همان روال سابق و با همکاری یکی از براداران جواد اقبال ادامه یافت. در ۱۳۲۸ش شرکتی به نام شرکت نسبی حاج محمد حسین اقبال و شرکا تاسیس شد که کتابفروشی، نشر، چاپخانه و سایر فعالیت های جنبی را زیر پوششی واحد قرار داد و مدیریت این شرکت خانوادگی با جواد اقبال بود. این شرکت با اساسنامه و امکانات حقوقی اش دست جواد اقبال را برای توسعه باز گذاشت. او از شمّ اقتصادی برخوردار و در عین حال جوانی بلند پرواز بود. از نیم دوم ده ۱۳۲۰ ش به بعد، پس از خروج ارتش متفقین و ارتش سرخ از ایران، پایان یافتن ماجرای آذربایجان و برگشتن اوضاع از دور جنگ و اشغال به حالت عادی، او به تدوین و انتشار کتاب های درسی مدارس روی آورد، نشری که درآمدی پرسود و تثبیت شده داشت. بنی اقتصادی جواد اقبال با انتشار کتاب های درسی تقویت شد و به پشتوان همین بنیه بود که توانست فعالیت انتشاراتی را توسعه ببخشد. شرکت جدید هم تا ۱۳۵۶ش برقراربود، اما در این سال ظاهراً به سبب مشکلات مالی و اختلافات داخلی منحل شد و تشکیلات تازه ای با نام سازمان چاپ و انتشارات اقبال شکل گرفت که ادار آن هم با جواد اقبال و بعداً با اعضای خانواد خود او بود. این سازمان زمانی دستخوش این تحول شد که کشور گرفتار بحران منتهی به انقلاب شده بود. از انقلاب به بعد گرچه تشکیلات اقبال به بقای خود ادامه داده و شاخه هایی از فعالیتش تداوم یافته است، اما شاخ نشر، که در خاندان اقبال پیشینه ای چند نسلی داشت، فعالیت های خود را به به دور از جریان های روز و بیشتر به کتاب های ادبی و تاریخی محدود کرد. آسیب شناسی این کاهش نقش، خود می تواند موضوع بررسی مستقلی قرار بگیرد.
جواد اقبال در ششمین دور انتخابات اتحادی ناشران و کتابفروشان تهران در ۱۳۵۱ش، به ریاست این اتحادیه برگزیده شد و تا ۱۳۵۶ش در این سمت باقی بود. انتشار مجل آشنایی با کتاب، سخنگوی اتحادیه، تاسیس شرکت تعاونی ناشران و کتابفروشان و تهی ساختمانی برای اتحادیه از جمل خدمات او به اتحادی ناشران است. یادداشت های آغازین مجل آشنایی با کتاب به امضای جواد اقبال است. در یادداشت نخستین شماره آن نشریه، هدف از انتشار، «همبستگی صنفی»، « انتشار یک نشری جامع…که در عین پرداختن به مسائل اساسی، به بسیاری از امور صنفی دیگر نیز رسیدگی» کند»، « جلب حمایت مقامات فرهنگی کشور» برای انتشار کتاب های سودمند (آشنایی با کتاب، ش ۱، صفح داخلی روی جلد) اعلام شد.
آشنایی با کتاب همزمان با سال هایی انتشار یافت که اختناق و سانسور در ایران در اوج شدت خود بود. گردانندگان نشریه با مطالب متعددی که در هر شم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 