پاورپوینت کامل سیدجمال، آغازگر بیدارسازى ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیدجمال، آغازگر بیدارسازى ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیدجمال، آغازگر بیدارسازى ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیدجمال، آغازگر بیدارسازى ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

سید براى چاره این دردها و بدبختی‌ها از همه وسائل ممکن: مسافرتها‌، تماسها‌، سخنرانیها‌، نشر کتاب‌، مجله‌، تشکیل حزب و جمعیت‌، حتى ورود و خدمت در ارتش بهره جست. در عمر شصت ساله خود ازدواج نکرد و تشکیل عائله نداد‌؛ زیرا با وضع غیر ثابتى که داشت که هر چندى در کشورى به سر می‌برد و گاهى در تحصن یا تبعید یا تحت نظر بود نمى‌توانست مسئولیت تشکیل خانواده را بر عهده گیرد. سید چاره دردهائى که تشخیص داده بود، در امور ذیل می‌دانست:

دردهائى که سیدجمال در جامعه اسلامى تشخیص داد عبارت بود از:

۱ ـ استبداد حکام

۲ ـ جهالت و بى‌خبرى توده مسلمان و عقب‌ماندن آنها از کاروان علم و تمدن

۳ ـ نفوذ عقائد خرافى در اندیشه مسلمانان و دورافتادن آنها از اسلام نخستین

۴ ـ جدائى و تفرقه میان مسلمانان‌، به عناوین مذهبى و غیر مذهبى

۵ ـ نفوذ استعمار غربى

سید براى چاره این دردها و بدبختی‌ها از همه وسائل ممکن: مسافرتها‌، تماسها‌، سخنرانیها‌، نشر کتاب‌، مجله‌، تشکیل حزب و جمعیت‌، حتى ورود و خدمت در ارتش بهره جست. در عمر شصت ساله خود ازدواج نکرد و تشکیل عائله نداد‌؛ زیرا با وضع غیر ثابتى که داشت که هر چندى در کشورى به سر می‌برد و گاهى در تحصن یا تبعید یا تحت نظر بود نمى‌توانست مسئولیت تشکیل خانواده را بر عهده گیرد. سید چاره دردهائى که تشخیص داده بود، در امور ذیل می‌دانست:

۱ ـ مبارزه با خودکامگى مستبدان.

۲ ـ این مبارزه را چه کسى باید انجام دهد؟ مردم. مردم را چگونه باید وارد میدان مبارزه کرد؟ آیا از این راه که به حقوق پامال شده‌شان آگاه گردند؟ بدون شک این کار لازم است، اما کافى نیست. پس چه باید کرد؟

کار اساسى این است که مردم ایمان پیدا کنند که مبارزه سیاسى یک وظیفه شرعى و مذهبى است. تنها در این صورت است که تا رسیدن به هدف از پاى نخواهند نشست. مردم در غفلتند که از نظر اسلام‌، سیاست از دین و دین از سیاست جدا نیست. پس همبستگى دین و سیاست را باید به مردم تفهیم کرد.

اعلام همبستگى دین و سیاست و اعلام ضرورت شرعى آگاهى سیاسى براى فرد مسلمان و ضرورت دخالت او در سرنوشت سیاسى کشور خودش و جامعه اسلامى یکى از طرحهاى سید براى چاره جویى دردهاى موجود بود. خود سید عملا با مستبدان زمان درگیرى داشت‌، مریدان خود را به مبارزه تحریک می‌کرد‌، تا آنجا که قتل ناصرالدین شاه به تحریک او منتسب شد.

۲ ـ مجهز شدن به علوم و فنون جدید. ظاهراً سید در این زمینه هیچ اقدام عملى از قبیل تأسیس و تشکیل مدرسه یا انجمن‌هاى علمى انجام نداده‌، همان بوده که در خطابه‌ها و نوشته‌هاى خود مردم را می‌خوانده است.

۳ ـ بازگشت به اسلام نخستین و دور ریختن خرافات و پیرایه‌ها و ساز و برگهائى که به اسلام در طول تاریخ بسته شده است. بازگشت مسلمانان به اسلام نخستین از نظر سید به معنى بازگشت به قرآن و سنت معتبر و سیره سلف صالح است. سید در بازگشت به اسلام تنها بازگشت به قرآن را مطرح نکرده است‌؛ زیرا او به‌خوبى می‌دانست که خود قرآن رجوع به سنت را لازم شمرده و به علاوه او به خطرات «حسبنا کتاب‌الله» که در هر عصر و زمانى به شکلى بهانه براى مسخ اسلام شده است، کاملا پى برده بود.

۴ ـ ایمان و اعتماد به مکتب. سید در نشریات و خطابه‌هاى خود کوشش داشت مسلمانان را عمیقاً مؤمن سازد که اسلام قادر است به عنوان یک مکتب و یک ایدئولوژى مسلمانان را نجات و رهائى بخشد و به استبداد داخلى و استعمار خارجى پایان دهد و بالاخره به مسلمانان عزت و سعادت ارزانى دارد. مسلمانان باید مطمئن باشند که براى تأمین سعادت خود نیاز به مکتب دیگر ندارند و نباید به جانب مکتب دیگر دست دراز کنند.

از این رو در آثار و نوشته‌هاى خود به ذکر مزایاى اسلام می‌پرداخت؛ از قبیل اعتبار دادن به عقل و برهان و استدلال‌، و از قبیل اینکه تعلیمات اسلام بر اساس شرافت فرد انسانى و قابلیت او براى رسیدن به هر تعالى به استثناى نبوت است‌، و از قبیل اینکه اسلام دین علم است‌، دین عمل و سختکوشى است‌، دین جهاد و مبارزه است‌، دین اصلاح و مبارزه با فساد و امر به معروف و نهى از منکر است‌، دین عزت و عدم قبول ذلت است‌، دین مسئولیت است و…

سید مخصوصاً روى توحید اسلامى و اینکه اسلام توحید را جز بر مبناى یقین برهانى پذیرفته نمى‌داند و اینکه توحید برهانى و استدلالى ریشه‌سوز همه عقائد باطله است تکیه فراوان داشت و معتقد بود جامعه‌اى که معتقد باشد اساسی‌ترین معتقداتش را باید با نیروى برهان و یقین‌، نه ظن و تخمین و نه تعبد و تقلید به دست آورد کافى است که زیر بار خرافه و اوهام نرود. پس باید مردم را به توحید برهانى دعوت کرد تا احترام و اعتبار عقل از نظر دینى براى آنها مسلم و مسجل گردد.

به همین جهت سید براى فلسفه الهى اسلامى ارزش قائل بود. فلسفه تدریس می‌کرد و پیروان خویش را به آموختن حکمت الهى اسلامى تشویق می‌کرد. شاگرد وفادارش محمد عبده را به مطالعه فلسفه وادار نمود. گویند عبده دو دستنویس از «اشارات» بوعلى به خط خود نوشته و یکى را به ستایش از سید پایان داده است. ظاهراً بر اثر همین تشویق سید بود که عبده به چاپ و نشر برخى کتب فلسفى پرداخت‌، «نجات» بوعلى و همچنین «البصائر النصیریه» ابن سهلان ساوجى و على‌الظاهر قسمتى از «منطق المشرقیین» بوعلى را براى اولین بار چاپ و نشر کرد. احمد امین در کتاب «ظهر الاسلام» می‌گوید فلسفه با فکر شیعى سازگارتر است تا فکر سنى. بعد این‌چنین دلیل می‌آورد: «در زمان فاطمیان که شیعه بودند و بر مصر حکومت می‌کردند‌، فلسفه در مصر رواج داشت. با رفتن فاطمیان و حلول روح سنى‌، فلسفه از مصر رخت بربست. در عصر اخیر سیدجمال که گرایش شیعى داشت، به مصر آمد‌، بار دیگر فلسفه در مصر رواج یافت.»

و باز به دنبال همین برنامه که می‌خواست اسلام را مکتب و ایدئولوژى جامع و بى‌نیازکننده معرفى کند، به دفاع از انتقادهائى که از اسلام در اروپا می‌شد، پرداخت. در اروپا علیه اسلام تبلیغ مى شد که اسلام دین جبرى و قضا و قدرى است و آزادى فرد را نفى می‌کند و علت انحطاط مسلمانان اعتقاد آنها به قضا و قدر جبرى و کور است و می‌گفتند اسلام ضد علم است‌، دورى مسلمانان از علم را باید در تعلیمات خود اسلام جست. سید در مجله عروه‌الوثقى و در مقاله‌اى مستقل‌، از نظریه اسلام در باره قضا و قدر دفاع کرد و آن را در شکل اسلامی‌اش نه تنها عامل انحطاط ندانست‌، برعکس عامل ترقى و تعالى شمرد‌، و همچنین به ارنست رنان فیلسوف فرانسوى معاصرش که به اسلام تاخته بود و آن را ضد علم و عامل انحطاط مسلمین به حساب آورده بود، پاسخ داد.

مبارزه با استعمار

۵ ـ مبارزه با استعمار خارجى اعم از استعمار سیاسى که در مسائل داخلى کشورهاى اسلامى دخالت می‌کرد‌، و استعمار اقتصادى که منجر به کسب امتیازات ظالمانه و غارت کردن منابع مالى و اقتصادى جهان اسلام می‌شد‌، و استعمار فرهنگى که به نوعى فرهنگ زدائى از نظر فرهنگ اسلامى می‌پرداخت و آنها را به آنچه خود داشته و دارند بى‌اعتقاد می‌کرد‌، و بر عکس‌، فرهنگ غربى را یگانه فرهنگ انسانى و سعادت‌بخش معرفى می‌کرد تا آنجا که برخى روشنفکران مسلمان را معتقد ساخت که اگر شرقى می‌خواهد متمدن شود باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگى شود‌، خطش خط فرنگى‌، زبانش زبان فرنگى‌، طرز لباس پوشیدنش همان طرز لباس پوشیدن فرنگى‌، آدابش‌، مراسمش‌، تشریفاتش‌، ادبیاتش‌، عقائدش‌، فلسفه‌اش‌، هنرش‌، اخلاقش همه فرنگى شود!

سید طرح همبستگى دین و سیاست را براى دو جبهه لازم می‌دانست: جبهه استبداد داخلى و جبهه استعمار خارجى. کوشش فراوان داشت که شعور مذهبى مسلمانان را براى مبارزه با استبداد و استعمار بیدار سازد و براى این برنامه‌، نسبت به هر برنامه اصلاحى دیگر حق تقدم قائل بود.

کوششهائى که بعدها متقابلا از طرف عمال استعمار در جهت جدائى دین و سیاست (سکولاریسم) به عمل آمد که به نام «علمانیت» معروف شد و آتاتورک را قهرمان بزرگ آن باید به شمار آورد‌، براى مقابله با همین طرح بود. اندیشه علمانیت را در جهان عرب‌، مسیحیان عرب تبلیغ کردند. واضح است که اگر همبستگى دین و سیاست اصل مسلم شناخته شود‌، مسیحیان عرب نقشى در جامعه نخواهند داشت؛ ولى تنها مسیحیان عرب نبودند که اندیشه علمانیت را تبلیغ می‌کردند‌، عده‌اى از مسلمانان نیز سخت طرفدار آن بودند‌، آنهم مسلمانان روشنفکر متدین. چرا؟

این مسلمانان در حقیقت از یک جریان دیگر رنج می‌بردند‌، و آن اینکه در جهان تسنن به حکم اینکه خلفا و سلاطین را «اولوالامر» می‌دانستند و اطاعت آنها را از جنبه دینى واجب می‌شمردند‌، همبستگى دین و سیاست به صورت در خدمت قرارگرفتن دین از طرف سیاست بود. آنان که طرفدار جدائى دین از سیاست بودند، این‌چنین جدائى را می‌خواستند؛ یعنى می‌خواستند خلیفه عثمانى یا حاکم مصرى صرفاً یک مقام دنیائى شناخته شود نه یک مقام دینى‌، و وجدان مذهبى و ملى مردم در انتقاد از او آزاد باشد. و این سخنى درست بود.

همبستگى دین و سیاست

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.