پاورپوینت کامل مکتب اسلامی علم ۸۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مکتب اسلامی علم ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مکتب اسلامی علم ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مکتب اسلامی علم ۸۰ اسلاید در PowerPoint :
در حالی که دانش اروپایی در حضیض خود بود، میزان چشمگیری از فرهنگ آمیخته از منشأ یونانی، رومی و یهودی در دربار امپراتوری بیزانس (روم شرقی) در قسطنطنیه و در کشورهایی باقی بود که از دمشق و حلب تا خلیجفارس امتداد دارند. مدرسه ایرانی جندیشاپور یکی از نخستین مراکز آن فرهنگ بود که در ۴۸۹ م به مسیحیان نستوری۱ پناه داد و به فیلسوفان نوافلاطونی که آتن را ترک کردند. آنگاه که آکادمی افلاطون در ۵۲۹م بسته شد، در مدرسه جندیشاپور ترجمهها، به ویژه ترجمه آثار افلاطون و ارسطو، فلسفه یونانی را با فلسفه هند، شام و ایران در تماس قرار داد و عامل رشد مکتبی در پزشکی شد که به رغم تکافتادگی نسبی آن، تا سده دهم میلادی وجود داشت.
در حالی که دانش اروپایی در حضیض خود بود، میزان چشمگیری از فرهنگ آمیخته از منشأ یونانی، رومی و یهودی در دربار امپراتوری بیزانس (روم شرقی) در قسطنطنیه و در کشورهایی باقی بود که از دمشق و حلب تا خلیجفارس امتداد دارند. مدرسه ایرانی جندیشاپور یکی از نخستین مراکز آن فرهنگ بود که در ۴۸۹ م به مسیحیان نستوری۱ پناه داد و به فیلسوفان نوافلاطونی که آتن را ترک کردند. آنگاه که آکادمی افلاطون در ۵۲۹م بسته شد، در مدرسه جندیشاپور ترجمهها، به ویژه ترجمه آثار افلاطون و ارسطو، فلسفه یونانی را با فلسفه هند، شام و ایران در تماس قرار داد و عامل رشد مکتبی در پزشکی شد که به رغم تکافتادگی نسبی آن، تا سده دهم میلادی وجود داشت.
مسلمانان که از حضرت محمد(ص) الهام میگرفتند، بین ۲ تا ۳۱قر۶۲۰ تا ۶۵۰م عربستان، حلب و دمشق و مصر را فتح کردند. ۱۵۰ سال بعد هارونالرشید (مشهورترین خلیفه عباسی) ترجمه آثار نویسندگان یونانی را تشویق نمود و به این ترتیب به ایجاد عصر بزرگ دانش اسلامی کمک کرد. این پیشرفت در آغاز کند بود؛ زیرا اصطلاحها و عبارتهای تازه که برای بیان اندیشه فلسفی و علمی مناسب باشد، باید ساخته و وارد زبانهای سُریانی و عربی میشد. مانند احیای دانش مشابهی که در اواخر سدههای میانه در اروپا رخ داد، نخستین وظیفه مسلمانان بازیافتن گنجینههای پنهان و از یادرفته دانش یونانی بود، پس از آن، افزودن آنچه بازیافته بودند به زبانها و فرهنگشان و سرانجام افزودن سهم خود بر آن.
تا دو قرن پس از رحلت پیامبر(ص) در اسلام فعالیت شدید کلامی وجود داشت. نظام اتمی اپیکوروس (فلسفه ذرهای) و مسائل زمان و مکان که شبهههای زنون پیش کشید، ذهن مسلمانان را برانگیخت و احتمال میرود فلسفه اتمی بودایی هند نیز بر آن تأثیر گذاشته باشد.
به گفته قرآن، الله آفریننده و نگاهدارنده عالم است و عالم در جنب وجود مطلق او فقط وجودی ثانوی دارد. این دیدگاه راستکیش، با فلسفه یونانی، نوافلاطونی، ارسطویی و نیز با مکتب فکری اسلامی دیگری تعدیل شد. همین مکتب، سلسله بیپایان وجود نوافلاطونی و اندیشه ارسطویی درباره عالم را به وحدت وجود خفی و یکسویه محمدی افزود. به این ترتیب به این دیدگاه رسید که عالم هم خداست!
گروه سومی که سعی میکردند برحسب تعابیر راستکیش محمدی طبیعت را توضیح کنند، به نظریهای درباره زمان رسیدند که اگر از فلسفه اتمی بودایی هند گرفته نشده بود، اما بدان شباهت داشت: عالم از ذرات لایتجزایی که عیناً مثل هم هستند، تشکیل شده است؛ عالمی که الله دمبهدم از نو میآفریند. مکان نیز ذرگانی است و زمان از «آن»های منفرد تشکیل شده است. کیفیتهای چیزها اَعراضی است که به ذرات تعلق دارد و الله آنها را همراه ذات میآفریند و باز میآفریند. اگر الله از بازآفرینی دمبهدم باز ایستد، عالم به سان خیال نیست میشود. ماده فقط به اراده مستمر الله موجود است و انسان چیزی جز آدم ماشینی فیلم سینمایی نیست. به این ترتیب نظام آشکارا بیخدای اپیکوروس به یکتاپرستی غلیظی تبدیل شد.
رشد و زوال
در کنار این گرایشهای کلامی، درباره طبیعتی که متکلمان، ثبات یا واقعیت آن را منکر بودند، کنجکاویی ظاهر شد. علم اسلامی زمانی رشد کرد که علم مسیحیت رو به زوال بود و حدود نیمه اول سده دوم قمریرنیمه دوم سده هشتم میلادی، رهبری به طور قطع از اروپا به خاور نزدیک منتقل شده بود. در سده سوم قر نهم م، مدارس طب اسلامی با بررسی ترجمه آثار جالینوس پیشرفت کردند و در شیمی مقدماتی که پایه کیمیاگری بود، کارهای تازه و چشمگیری انجام گرفت.
شیمی عملی در قدیمترین صورت خود، به فنون مورد نیاز زندگی میپرداخت، مانند فلزکاری از یکسو و تهیه داروها از سوی دیگر. بحثهای نظری یونانیان در روزگار باستان درباره ماهیت ماده، همراه با اندیشههایشان در باب اتمها و عناصر نخستی، به قدری از واقعیتهای مشاهدهای یا تجربی جداست که نمیتوان آن را جزو شیمی محسوب داشت. میتوان کیمیاگران اسکندرانی سده یکم میلادی را نخستین کسانی شمرد که به مسائل شیمی پیبردند و به بررسی آن پرداختند. بعد از روزگار آنان تا ۶۰۰ سال بعد که مسلمانان کارشان را دنبال کردند، کار زیادی انجام نگرفت.
راست است که به دلیل سوءتفاهم درباره سرچشمههای اسکندرانی این فن، کیمیاگران بعدی دو هدف عمده را مطمح نظر خود قرار دادند که رسیدن به هر دوی آنها ناممکن بود: استحاله مادی فلزهای پستتر به طلا و تهیه اکسیر زندگی که بتواند همه دردهای بشر را درمان کند. جستجویشان محکوم به شکست بود، با این حال، در این راهشان مقدار زیادی شناخت شیمیایی درست به دست آوردند و داروهای سودمند بسیاری را کشف کردند.
کیمیاگران مسلمان دانش اولیهشان را از دو منبع به دست آوردند: از مدرسه ایرانی که پیشتر از آن یاد شد و از آثار یونانیان اسکندریه، مقداری از راه ترجمههای سریانی و بعضی از طریق ترجمههای مستقیم. مسلمانان به مدت هفت قرن درباره کیمیا مطالعه کردند، مراکز عمده فعالیتشان نخست در بینالنهرین و سپس در اندلس بود. «کیمیا» به دست این مردان به «شیمی» تبدیل شد و شیمی اروپایی اواخر سدههای میانه از آنان، و بیشتر از طریق مسلمانان اسپانیا، گرفته شد. در حالی که بعضی از مؤلفان اسلامی و پیروان اروپاییشان به این ترتیب از کیمیا به شیمی رسیدند، دیگران که دانش فنی و نگرش فلسفی کیمیاگران اسکندرانی را نمیشناختند و نمیتوانستند دیدگاه تازهتر و علمیتر را اختیار کنند، کار خودشان را تا حد جستجوی ظاهرفریب طلا تنزل دادند، یا از روی حیلهگری یا خودفریبی، آن را وسیلهای برای جادو قرار دادند.
مشهورترین کیمیادان و شیمیدان مسلمان، جابربن حیان بود که شکوفاییاش اواخر سده دوم قر حدود ۷۷۶م بود و گمان میرود مؤلف اصلی آثار بسیاری بوده است که بعدها به لاتینی درآمد و به شخصیتی موهوم به «گِبر» (
Geber
) که در تاریخی نامعلوم میزیسته است، نسبت داده شد. مسئله اصل این آثار هنوز حل نشده است. برتلو (
Berthelot
) از بررسی ترجمههای تازه بعضی از نسخ خطی عربی در ۱۸۹۳ نتیجه گرفت که دانش جابر بن حیان بسی کمتر از دانش «گبر» لاتینی بوده است؛ اما هولمیارد و سارتن میگویند سایر آثار اسلامی که هنوز ترجمه نشده، نشان میدهد که جابر بن حیان شیمیدانی به مراتب بهتر از آن بوده است که برتلو میپنداشت. ظاهراً او (نامگذاری جدید را به کار میبریم) کربنات سرب به دست آورده است و ارسنیک و آنتیموان را از از سولفید آنها جدا کرده است. درباره پالایش فلزات، تهیه فولاد، رنگ کردن پارچه و چرم، و تقطیر سرکه را برای به دست آوردن اسید استیک غلیظ توضیح داده است. معتقد بود که شش فلز شناخته شده تفاوتشان به سبب نسبتهای مختلف گوگرد و جیوه در آنهاست؛ اما مادام که همه آثار عربی او بررسی انتقادی و با آثار «گبر» مقایسه نشده است، جایگاه او را در تاریخ نمیتوان تعیین کرد.
این تصور که دو «اصل» گوگرد یا آتش و جیوه یا مایع بودن، عناصر نخستی است، در تاریخ شیمی اهمیت بسیار دارد. ظاهراً این تصور از این کشف ناشی شده است که جیوه و گوگرد ترکیب شده، سولفید سرخ رنگ درخشانی به دست میدهد. چون نقره سفید و طلا زرد است، سرخ باید از چیزی حتی عالیتر و اصلیتر از طلا به وجود آمده باشد. بعدها نمک را هم به گوگرد و جیوه افزودند تا معرّف خاک یا انجماد باشد. این نظریه که نمک، گوگرد و جیوه اصول نخستی چیزهاست، به عنوان بدیل نظریه چهار عنصر امپدوکلس و ارسطو دوام آورد تا روزگاری که کتاب شیمیدان شکاندیش رابرت بویل در ۱۶۶۱ انتشار یافت.
هندسه و نجوم
اهمیت روزافزون شیمی علمی را بحثی نشان میدهد که درباره ارزش واقعی کیمیا در سده سوم قر نهم م آغاز گردید. در آن زمان اصول اقلیدس و اثر بطلیموس درباره نجوم به عربی ترجمه شد که از آن پس به «المجسطی» شهرت یافت. به این ترتیب هندسه و نجوم یونانی به عالم اسلامی برده شد. ارقام هندی شاید در یونان ابداع شد، اما به هند رفت و بعد به صورت ابتدایی به مسلمانان رسید و آنها این ارقام را به صورتی تغییر دادند (معروف به غبار) که به ارقام ما بیشتر شباهت دارد.
تجارت اسلامی گسترش یافت؛ این نمادهای راحت به وسیله کارگزاران آن تجارت، در جهان به ارقام عربی معروف شد و پس از چند قرن جای ارقام بدهنجار رومی را گرفت. ظاهراً کهنترین مورد استفاده از این نظام جدید در زبان لاتینی، در نسخهای دیده میشود که حدود ۳۶۶قر ۹۷۶م در اسپانیا نوشته شده است؛ اما تا مدتی پس از آن تاریخ، نشانه صفر قبول عام نیافت.
بعضی از مؤلفان اسلامی به منظور آوردن تأیید برای آثار خودشان، این آثار را به یونانیان نسبت میدادند؛ برای مثال مجموعهای از فرهنگ عامه یا جادو به زبان عربی یا سریانی که به «سرّالاسرار» معروف بود، در اروپای سدههای میانه به عنوان ترجمه اثری از ارسطو رایج بود. حدود ۲۰۲قر ۸۱۷م ایوب رهاوی دانشنامهای در علوم فلسفی و طبیعی، به آن صورت که در بغداد تدریس میشد، نوشت. مینگانا (
Mingana
) اخیراً متن سریانی آن را تصحیح و [به انگلیسی] ترجمه کرد.
ترجمه کتاب بطلمیوس، اخترشناسان مسلمان را برانگیخت. ابوعبدالله محمد بتّانی (حدود ۲۳۶قر ۸۵۰م) از رصدخانهاش در انطاکیه۲ حرکت تقدیمی اعتدالین را از نو محاسبه کرد و مجموعه تازهای از جدولهای نجومی تنظیم نمود. کسان دیگری که در مرتبه از وی پایینتر بودند، راهش را دنبال کردند و حدود ۳۹۰قر۱۰۰۰م پیشرفتهایی در مثلثات صورت گرفت و ابنیونس، که شاید بزرگترین اخترشناس اسلامی باشد،۳ گرفتهای خورشید و ماه را در قاهره رصد و ثبت کرد. الحاکم ـ خلیفه مصر ـ که دارالحکمهای را در قاهره تاسیس کرد، مشوق کار او بود.
پزشکی
شاید بتوان گفت که سده چهارم قر نهم م، دوره کلاسیک علم اسلامی است؛ دورهای که با کارهای طبی محمد بن زکریای رازی ایرانی آغاز شد که در بغداد کار میکرد و متون درسی جامع بسیاری، از جمله رساله مشهوری در سرخجه و آبله، تدوین کرد. میگویند رازی بزرگترین طبیب عالم اسلام و در واقع بزرگترین طبیب سراسر جهان در سدههای میانه است. علم شیمی را نیز در پزشکی به کار برد و برای اندازهگیری وزن مخصوص اجسام از ترازوی ایدروستاتیک استفاده کرد.
ابن هیثم (۳۵۴ـ۴۱۰ق۴ر۹۶۵ـ۱۰۲۰م) که برجستهترین فیزیکدان مسلمان بود، کار عمدهاش را در نورشناسی انجام داد و در روش تجربی پیشرفت بزرگی کرد. از آیینههای کروی و شلجمی استفاده نمود و کجنمایی کروی، قدرت درشتنمایی عدسیها و شکست جوی را بررسی کرد. اطلاع درباره چشم و عمل دیدن را پیشرفت داد و با ریاضیات پرمایهای مسائل را در نورشناسی هندسی حل کرد. ترجمه لاتینی اثر او درباره نورشناسی، تأثیر چشمگیری بر تکامل غربی، خاصه از طریق راجر بیکن و کپلر، گذاشت.
حدود همان ایام، ابنسینا (۳۷۰ـ ۴۲۸قر۹۸۰ـ۱۰۳۷م) پزشک و فیلسوف اهل بخارا، در دربارهای امیران و ماوراءالنهر سرگردان بود و بیهوده جای امن و قراری سراغ میکرد تا بتواند میدانی برای استعدادهایش بیابد و کارهای ادبی و علمیاش را دنبال کند درباره همه علومی که آن وقت میشناختند تألیف کرد. سارتن میگوید که در کیمیا به استحاله فلزات عقیده نداشت و فرقهای میان آنها را عمیقتر از آن میدانست که با تغییرات رنگ از میان برداشته شود. «قانون» یا مجموعه طب او که «مجموعه مدونی از کل دانش باستان و اسلامی است»، از عالیترین دستاوردهای فرهنگ اسلامی است. این کتاب بعدها متن درسی تحصیل پزشکی در دانشگاههای اروپایی بو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 