پاورپوینت کامل تأویل فصل رشد و رویش در نگاه مولانا ۴۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تأویل فصل رشد و رویش در نگاه مولانا ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأویل فصل رشد و رویش در نگاه مولانا ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تأویل فصل رشد و رویش در نگاه مولانا ۴۲ اسلاید در PowerPoint :
اگرچه هر فصلی زیباییها و جاذبههای ویژه خود را دارد، هرکسی، با توجه به حال و هوای خود، یکی از فصلها را بر دیگر فصول ترجیح میدهد.
بهرهای از بهار
اگرچه هر فصلی زیباییها و جاذبههای ویژه خود را دارد، هرکسی، با توجه به حال و هوای خود، یکی از فصلها را بر دیگر فصول ترجیح میدهد. بیهیچ تردیدی مولانا فصل بهار را بر همه فصلها برتری مینهد. از طریق یک آمارگیری بسیار ساده، میتوان این ادعا را اثبات کرد: واژه «بهار» بیش از ۳۷۰ بار، واژههای «پاییز و خزان» حدود ۹۵ بار، واژههای «زمستان و دی» حدود ۸۰ بار و واژه «تابستان» ۸ بار در غزلیات مولانا به کار رفتهاند؛ بنابراین، با اطمینان میتوان مولانا را «شاعر بهار» نامید. بهار، با عناصر بسیار غنی و سرشارش، مجموعهای از امکانات را، برای تصویرسازی و مضمونآفرینی، در اختیار مولانا قرار میدهد و مولانا هم برای بیان تجربههای عرفانی و درونی خود، به زیباترین شکل از این امکانات بهاری بهره میگیرد. به نظر میرسد که با نگاهی فراگیر میتوان مجموعه سخنان مولانا درباره بهار را در سه گروه طبقهبندی کرد: ۱) بهار و خدا، ۲) بهار و رستاخیز، ۳) بهار و انسان. ما در این نوشتار مختصر، برآنیم که درمورد سومین بخش؛ یعنی «بهار و انسان»، به طرح مباحث «اخلاقی» و «عرفانی» که مولانا آنها را با تأمل در فصل بهار و مجموعه عناصر متنوع مربوط به آن، درک و دریافت کردهاست، بپردازیم. بررسی و تحلیل همه سخنان مولانا در این بخش به فرصتی فراخ نیاز دارد و ما به اختصار، به هشت نکته اشاره میکنیم و دامن سخن را فرا هم میآوریم.
۱) بهار غیبی
بجز آسمان و ابری که ما میبینیم، آسمان و ابری دیگر وجود دارند که مولانا آنها را «آسمان غیبی» و «ابر غیبی» مینامد و طبیعتاً از چنین آسمان و ابری هم «بارانهای غیبی» میبارد؛ برای نمونه «باران هوشیاری و آگاهی» که هرچند روز یکبار بر دنیای آکنده از حرص و شهوت و خشم و ترس و غفلت ما فرومیبارد، از بارانهای غیبی است.
فلسفه بارش «باران آگاهی» آن است که غمی را که مصیبتها و مشکلات برای انسانها پیش میآورند، تسکین ببخشد و انسانهای حریص غافل لحظهای به خود آیند و این گونه سراسیمه و بیمحابا خویش را در آتش زیادهخواهی، جاهطلبی و شهوتخواهی نابود نکنند.
البته این باران گاهبهگاه بر دنیای ما میبارد؛ زیرا که اگر انسانها همیشه در حالت آگاهی باشند، خرابیها و نقصهای زیادی در زندگی آنها پدید میآید. خداوند، از دنیای غیب، اندکی باران هوشیاری بر این جهان میباراند، تا حرص و حسادت و غفلت انسانها طغیان نکند و جهان آبادان بماند، اما اگر این آگاهی اندکی از حد درگذرد، جهان به کلی نابود میشود.
(مثنوی، د ۱/ ۲۰۷۰-۲۰۱۲):
استن این عالم، ای جان! غفلت است
هوشیاری این جهان را آفت است
هوشیاری زآن جهان است و چو آن
غالب آید، پست گردد این جهان
هوشیاری آفتاب و حرص یخ
هوشیاری آب و این عالم وسخ
زآن جهان اندک ترشح میرسد
تا نغرد در جهان حرص و حسد
گر ترشح بیشتر گردد ز غیب
نه هنر ماند درین عالم، نه عیب
۲) سرمای بهار و سرمای پاییز
پیامبر اسلام(ص) در سخنی حکیمانه فرمودهاند: «تن خود را در معرض سرمای بهاری قرار دهید؛ زیرا سرمای بهاری همانگونه که درختان را خرم و سرسبز میکند، تن شما را نیز شاداب و باطراوت میسازد، اما خود را از سرمای پاییزی حفظ کنید؛ زیراکه سرمای پاییزی همانطور که باغها را خشک و سرد میکند، تن شما را نیز بینیرو و بیرمق میسازد».
به نظر مولانا باید از سطح ظاهری این سخن پیامبر گذشت و معنای باطنی عمیق آن را فهمید. منظور از پاییز «نفس و هوا» است و درواقع این نفس و هواست که وجود آدمی را پژمرده و ناتوان میکند و منظور از بهار «عقل و ولی خدا» است؛ زیراکه تنها در سایه عقل و ولی خداست که میتوان تازه و سرسبز شد.
(مثنوی، د ۱/ ۲۰۵۹-۲۰۳۸):
آن خزان نزد خدا نفس و هواست
عقل و جان عین بهار است و بقاست
پس به تأویل این بود که انفاس پاک
چون بهار است و حیات برگ و تاک
گفتههای اولیا نرم و درشت
تن مپوشان، زآنکه دینت راست پشت
گرم و سردش نوبهار زندگی است
مایه صدق و یقین و بندگی است
۳) دوستی با خزان و بهار
یکی از مهمترین نکاتی که مولانا از تأمل در بهار آموخته است، مسأله «همنشینی و دوستی» است. اگر خوب دقت کنیم، میبینیم که خاک در مجاورت پاییز که قرار میگیرد، سرد و تیره و افسرده میشود و همه سرسبزی و زیبایی خود را از دست میدهد و در مقابل، وقتی خاک با «بهار» دوست میشود، خرم و بانشاط و پر بار و برگ میشود.
این حکایت ما آدمیان است که هرگاه در مجاورت یک جان تیره افسرده ملول قرار میگیریم، نشاط زیستن در ما فرومیمیرد و سرد و خاموش میشویم، اما در همنشینی با انسانهای سبکروح خیرخواه نیکاندیش، میبینیم که آتش حیات در وجود ما شعلهور شده و سرشار از نیرو و نشاط و نور و گرما شدهایم (مثنوی، د ۲/ ۴۱-۳۱):
کم ز خاکی چون که خاکی یار یافت
از بهاری صد هزار انوار یافت
آن درختی کاو شود با یار جفت
از هوای خوش ز سر تا پا شکفت
درخزان چون دید او یار خلاف
درکشید او رو و سر زیر لحاف
گفت: یار بد بلا آشفتن است
چون که او آمد، طریقم خفتن است
۴) برق دل و باران اشک
تا غرش رعد و درخشش برق و بارش باران و تابش خورشید نباشد، هیچ باغی در بهار، سرسبز و پرشکوفه نمیشود. سرزمین وجود آدمی نیز اینگونه است. اگر کسی خواهان آن است که درونی خرم و سرسبز داشتهباشد، باید سرزمین وجود خود را از اشک توبه سیراب کند و آههای آتشین بکشد و نالههای جانسوز از سویدای دل برآورد .
(مثنوی، د ۲/ ۱۶۶۶-۱۶۵۳):
میبباید تاب و آبی توبه را
شرط شد برق و سحابی توبه را
آتش و آبی بباید میوه را
واجب آید ابر و برق این شیوه را
تا نباشد برق دل، و ابر دو چشم
کی نشیند آتش تهدید و خشم؟
کی بروید سبزه ذوق وصال؟
کی بجوشد چشمهها ز آب زلال؟
کی گلستان راز گوید با چمن؟
کی بنفشه عهد بندد با سمن؟
کی چناری کف گشاید در دعا؟
کی درختی سر فشاند در هوا؟
۵) کامل نبودن بهار بدون پاییز
درست است که گفتیم مولانا علاقهای به پاییز و زمستان ندارد و خواهان بهار است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 