پاورپوینت کامل مانیفست تاریخ ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مانیفست تاریخ ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مانیفست تاریخ ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مانیفست تاریخ ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
آیند عمومیِ گذشته حالا قطعاً در دستان تاریخدانان است. تاریخ به عنوان یک رشته، ایستاده است تا مأموریت باستانی خود به عنوان راهنمای زندگی را دوباره بر دوش گیرد، اما در سیمایی جدید به عنوان یکی از علوم انسانی حیاتی که قادر است دربار دادهها قضاوت و آنها را به شکل روایتهایی پیچیده تفسیر کند و نتایجش را به صورتهایی ارایه دهد که برای وسیعترین دامن ممکن از عموم مردم قابل دسترسی باشد و همچنین برای کسانی که سیاستهایشان تمام زندگی ما را شکل میدهد.
آیند عمومیِ گذشته حالا قطعاً در دستان تاریخدانان است. تاریخ به عنوان یک رشته، ایستاده است تا مأموریت باستانی خود به عنوان راهنمای زندگی را دوباره بر دوش گیرد، اما در سیمایی جدید به عنوان یکی از علوم انسانی حیاتی که قادر است دربار دادهها قضاوت و آنها را به شکل روایتهایی پیچیده تفسیر کند و نتایجش را به صورتهایی ارایه دهد که برای وسیعترین دامن ممکن از عموم مردم قابل دسترسی باشد و همچنین برای کسانی که سیاستهایشان تمام زندگی ما را شکل میدهد.
اثر مستقیم گذشت کوتاهمدت عقبنشینی از آن چیزی بود که تاریخدان فرانسوی فرناند برودل
longue durée
(یعنی دور طولانی) نامیده بود. برودل حتی الان هم از شهرت خوبی برخوردار است، فراتر از محدود مورخان و این به خاطر تاریخ چندلایهای مدیترانه در عصر فیلیپ دوم است که در ۱۹۴۹ به چاپ رسید و به آن سوی اقیانوسها پل زد. بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵، زمانی که برودل در اردوگاه حبس بود، طرح شاهکار خود را ریخت، در همان جا بود که برای همبندانش در خصوص دوره و مفهوم تاریخ سخنرانی میکرد. وی بعدها ابراز کرد که ریتم تغییرنکردنی دور زندان –کارهای معمول و تکراری، ظاهراً بدون امید یا دلیل- او را واداشت تا به بازههای زمانی بلندمدتتر بیندیشد تا بتواند در جایی فراتر از یکنواختی سراسر روز، امید خود را بازیابد.
زندگی در اردوگاه دید برودل را نسبت به گذشت مدیترانه شکل داد، دیدگاهی که وی در سه تاریخ پیدرپی بازگو میکند: داستان «ظاهراً ثابت» محیط فیزیکی تغییرنکردنی؛ تاریخ «کند» دولتها، جوامع و تمدنها؛ و روایت معمول نوسانهایی «مختصر، سریع و عصبی» که حوادث نام دارند. برودل بر این باور است که حوادث «کف» روی امواج زمان هستند اما نباید آنها را با تاریخ اشتباه گرفت، که تاریخ در اعماقی ژرفتر جای میگیرد و اغلب خارج از دید است.
برودل این حرکت را در ۱۹۵۸
longue durée
نامید که حملهای بود به جریان بازی قدرت دانشگاهی و نهادی در فرانسه، در زمانی که چهارمین جمهوری در میان بحرانهای داخلی و بینالمللی جای خود را به پنجمین میداد. برودل به خاطر آنچه بحران علوم انسانی میدانست بسیار غصه میخورد، بحرانی که در آن دانش در حال انفجار بود، دادهها از کنترل خارج شده بودند، حوزههای روشنفکری بیش از پیش دروننگر میشدند و بسیاری از محققان تنها روی کوتاهمدت تمرکز میکردند، اینجا و اکنون و روی تدبیر سیاسی.
برودل تاریخ را به عنوان راهحلی برای این بحران ارایه کرد؛ تاریخ به مثابه تنها نظامی که قادر بود توضیح دهد چطور حوادث کنونی در الگوهایی بزرگتر و در واقع بلندمدتتر جای میگیرند. وی اقتصاددانان را نیز مانند بسیاری از همکاران تاریخدان خود متهم کرد که بیش از حد روی باز زمانی ۱۰، ۲۰ و نهایتاً ۵۰ ساله تمرکز میکنند. پس راهکار او این بود که در افقی متفاوت کار کنند، تاریخی که طی صدها یا حتی هزاران سال سنجیده میشود: تاریخی با طول بلند و یا حتی بسیار بلند (
l’histoire de longue, même de très longue durée
).
longue durée
خیلی زود به تنهایی جایگاه خود را به عنوان شکل مختصر عبارت طولانی برودل، پیدا کرد. وقتی او برای کسب اعتبار دانشگاهی و تأمین بودجه به مبارزه با مردمشناسی (و کلود لوی استروس [۸]) و اقتصاد (که ریاضیات را در آغوش داشت) پرداخت، برنامهاش برای قرار گرفتن مطالع تاریخ در خط مقدم علوم انسانی برملا شد. بهعلاوه برنام کاری او مبنی بر ارج نهادن بر گذشته به خوبی با جریانی همزمان در فرانسه برای ارتقای آینده و آیندهشناسی که به عنوان یک علم در حال ظهور بود، هماهنگ شد. سردست مخالفان آن دوست صمیمی برودل بود، گاستون برژه [۹] که به عنوان مدیر کل آموزش عالی فرانسه در ده ۱۹۵۰ نحو هزین منابع مالی را در موسسات مطالعات پیشرفته در دست داشت.
هر عملی عکسالعملی در پی دارد. کوتاهمدتنگری ده ۱۹۷۰ پاسخی در مقابل
longue durée
ده ۱۹۵۰ بود. حتی شاید این جریان دربردارند عناصری از طغیانی اُدیپی [۱۰] توسط دانشجویان تازهسیاسیشده درپی حوادث ۱۹۶۸ باشد، که به مخالفت با عقاید پوسید تاریخدانان قدیمیتر پرداختند. نسل شصتوهشتی گروه جدیدی از محققان را تربیت کرد که برایشان غوطهورشدن در اسناد، گفتن جزئیات و بازسازی ماجراهای کوتاهمدت بیش از تحلیل ساختارهای گسترده یا بازههای زمانی بزرگ اهمیت داشت و وجهه بهتری نصیبشان میکرد. منافع تغییر جهت به سوی گذشت کوتاهمدت واضح بودند: موشکافی بیشتر، موضوعات خلاقانهتر، درگیری با تجربه های اجتماعات مختلف –زنان، بردهها، اقلیتهای قومی و سایرین- که در تاریخهای سنتیتر همواره در حاشیه بودند. اما این مسئله هزینههایی را نیز در خصوص تصویر عمومی تاریخدانان و حتی تاثیر سیاسیشان بر آنها تحمیل کرد.
در قرن ۱۹ مانند قرنهای پیش، سیاستمداران تاریخ مینوشتند. در قرن ۲۰ این سنت به طور کلی منسوخ نشد- مثلاً وینستون چرچیل که بیشتر به خاطر تاریخنگاری زندگی عمومیاش جایز نوبل ادبیات را دریافت کرد- اما رایجتر آن بود که تاریخدانان به خاطر عقل سیاسیشان، در مسائل ملی و بینالمللی طرف مشاوره قرار میگرفتند. برای مثال، تاریخدانان فابینی [۱۱]، بیتریس [۱۲] و سیدنی وب [۱۳] به سبب دانششان دربار دولت محلی انگلیس از قرون وسطی، به شکلدهی نهادهای سیاسی لندن [۱۴] کمک شایانی کردند. به همین شکل، آر ایچ تاونی [۱۵]، همکارشان در مدرس اقتصاد لندن [۱۶]، در ۱۹۳۱ به مأموریتی فرستاده شد که قرار بود در آن به مطالع اصلاح ارضی در چین بپردازد زیرا پیش از این حصر [زمینهای] عوام در قرن ۱۶ انگلستان را مطالعه کرده بود.
longue durée
در زمین تصمیمگیری سیاسی و نهادسازی در نیم اول قرن بیستم اطلاعات خوبی به دست داد اما نتوانست این روند را در نیم دوم ادامه دهد. جریان دورشدن از تاریخ تا حدی به تفوق سایر صورتهای توصی دانشگاهی، به ویژه از جانب اقتصاددانان مربوط میشد. اما تا حدی هم به دست خود تاریخدانان اتفاق افتاد، زیرا آنها کار خود را آن قدر اصلاح کردند و تغییر دادند که دیگر گذشته به کار اهداف سیاسی- دستکم اهداف حکومت ملی و بینالمللی- نمیآمد. فرا روایتها هنوز جایگاه خود را داشتند اما این قصهها دیگر از سوی اعضای گروههای تاریخ گفته نمیشدند، بلکه از جانب تینکتنکهای جهانی بودند: از طرف جمعیتشناسان بهکارگرفتهشده توسط باشگاه رم [۱۷] در ده ۱۹۷۰ و یا آیندهشناسان استخدامشده در موسس رند [۱۸] در دوران «محدودیت رشد» و «انفجار جمعیت». حاصل کار آنها نوعی
longue durée
«آلوده» بود که بیشتر برای اهداف کنونی تولید شده بود.. این تاریخندانان با مجموعهای بیمایه از شواهد تاریخی مواجه میشدند و دربار گرایشات پیشرفت در سطحی وسیع از آنها نتیجهگیری میکردند.
تاریخهایی با دامن بلندمدت هرگز به طور کامل از کتابخانهها و کتابفروشیها حذف نشدند: برای نمونه، برودل تا ده ۱۹۸۰ نوشتن تاریخهای چندجلدی دربار سرمایهداری و تمدن را ادامه داد. حتی حرفهایها هم طی دههها و قرنهای متمادی به تدریس دورههای سیری بر «تمدن غرب» و تاریخ ایالات متحده یا بریتانیا میپرداختند. با این حال تلاشهای ایشان در تضاد با نظام اعتبار و ارتقای حرفهای بود. در دورانکوتاهمدتنگری، تاریخ خرد بر تاریخ کلان برتری داشت. تصویری بزرگ اغلب توجه و همدردی را به خود جلب نمیکند.
این «عصر شکستگی» که دان راجرز [۱۹]، تاریخدان ایالات متحده، در سال ۲۰۱۱ آن را این گونه نامگذاری کرد، میراثی بلندمدت از کوتاهمدتگرایی بر جای گذاشت. تمام انواع قصههای بزرگ نیروی خود را از دست دادند: مارکسیسم، نظریه مدرنیزاسیون، ظهور و سقوط تمدنها و نظری ادوار تجاری همه فاقد قدرت تبیین بودند. تاریخدانان سرشناس اوایل ده ۱۹۸۰ که همیشه نسبت به تغییرات حساسیت نشان میدادند، شروع به انتقاد از عواقب ناخواست حرکت به سوی تاریخ کوتاهمدتنگر کردند. برنارد بایلین [۲۰]، استاد آمریکاشناس هاروارد در سخنرانی برای انجمن تاریخ [۲۱] آمریکا در ۱۹۸۱ این گونه ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 