پاورپوینت کامل نخستین جلو? سرمایهداری در صدر اسلام ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نخستین جلو? سرمایهداری در صدر اسلام ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نخستین جلو? سرمایهداری در صدر اسلام ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نخستین جلو? سرمایهداری در صدر اسلام ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
بندیکت کُلر یک بانکدار سابق است و اینک یک نویسندهی اقتصادی. در سال گذشته، ۲۰۱۴، وی کتابی منتشر ساخت به نام «صدر اسلام و زایش سرمایهداری». مطلب پیش رو ترجمهی سخنرانیای است که وی در سال ۲۰۱۲ ایراد کرده، و طی آن مدعای کتاب را به طور خلاصه عرضه کرده.اینکه سرمایهداری—یعنی آنچه در قرن هفدهم و هجدم میلادی در شمال غرب اروپا جوانه زد، و تکثیر یافت و ماندگار شد—نتیجهی کدام فرآیندهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بوده، پرسشی همچنان گشوده است که دانشمندان علوم اجتماعی تاکنون توضیحات متفاوتی برایاش عرضه کردهاند.
مترجم: محمد ماشینچیان
بندیکت کُلر یک بانکدار سابق است و اینک یک نویسندهی اقتصادی. در سال گذشته، ۲۰۱۴، وی کتابی منتشر ساخت به نام «صدر اسلام و زایش سرمایهداری
». مطلب پیش رو ترجمهی سخنرانیای است که وی در سال ۲۰۱۲ ایراد کرده، و طی آن مدعای کتاب را به طور خلاصه عرضه کرده.اینکه سرمایهداری—یعنی آنچه در قرن هفدهم و هجدم میلادی در شمال غرب اروپا جوانه زد، و تکثیر یافت و ماندگار شد—نتیجهی کدام فرآیندهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بوده، پرسشی همچنان گشوده است که دانشمندان علوم اجتماعی تاکنون توضیحات متفاوتی برایاش عرضه کردهاند.
مثلاً در یکی از توضیحات غالب، ظهور نهاد «تراست» (Trust) در اروپای قرون وسطی (مثلاً در قالب موقوفهی دانشگاه کمبریج) و بعد یک جهش و تکامل نهادی و پیدایش نهاد «شرکت سهامی» (corporation) از دل آن یکی از کلیدیترین تحولاتی تصور میشود که به زایش سرمایهداری در اروپا انجامیده. یا یک رأی غالب دیگر این است میتوان خاستگاه پدیدهی سرمایهداری را در دولت-شهرهای بازرگانیمحور ایتالیایی در قرون وسطی جست.
بندیکت کُلر به این توضیحات در باب تطور و تکامل سرمایهداری آگاهی دارد، و وقتی با چنین آگاهیای به صدر اسلام و و مقررات اقتصادی وضعشده توسط پیامبر اسلام و بعد گسترش و رونق جامعهی اسلامی در قرنهای آغازیناش نظر میافکند نشانههای آشکاری از سرمایهداری را مییابد.
مدعای کُلر البته این نیست که اسلام خاستگاه سرمایهداری امروز ما است؛ به این معنا که الزاماً بتوان ریشهی آن سرمایهداری را که در اروپا جوانه زد، زنجیرهوار تا ظهور اسلام پی گرفت. این مدعای سنگینی است و کُلر آماده نیست از آن دفاع کند. در عوض، مدعای او این است که در صدر اسلام میتوان برای اولین بار در تاریخ جلوهی سرمایهداری را مشاهده کرد، و پیامبر اسلام شایستهی این است که به عنوان نخستین اقتصاددان بازاری شناخته شود.
در مباحث کُلر موضوعات جالب متعدد دیگری هست که در متن زیر هنوز منعکس نشده، و برق از سر بسیاری خواهد پراند. در مطلب دیگری باید آنها را شرح دهیم. متن زیر عجالتاً معرفی اجمالی نظریهی کُلر از زبان خود او است. اگر مشتاق دانستن بیشتر هستید، احتمالاً مشاهدهی این سخنرانی توسط کُلر بر روی یوتوب
را بسیار جذاب و آگاهیبخش خواهید یافت.
***
نخستین جلو سرمایهداری در صدر اسلام / بندیکت کُلر
بدواً دور از ذهن به نظر میرسد اگر ادعا کنیم میان اسلام، دینی که به قرن هفتم میلادی در عربستان ظهور کرد، و سرمایهداری، یعنی آن رویکرد به تولید و توزیع کالاها که قرنها بعد از آن در اروپا ظاهر شد، رابطهای وجود دارد. اقتصادهای بازار پدیدهای بهنسبت متأخر هستند و آن توضیح که آدام اسمیت در باب چگونگی خلق ثروت در نتیجهی انگیزههای بازاری ارائه کرد، قدمتاش به قرن هجدهم میرسد. با این وجود، اقتصادهای بازار حاصل قرنها تکامل بودهاند و نقطهی آغازشان را میتوان به خیلی پیش از این، به جمهوریهای بازرگانیمحورِ ایتالیا در قرون وسطی ردگیری کرد. به همینترتیب، تحلیلِ [نظاممند عالمانهی] نیروهای اقتصادِ بازار هم خیلی پیش از آنکه آدام اسمیت «ثروت ملل» را منتشر کند، آغاز شده بود. رویکردی که اقتصادهای بازار را به وجود آورد ریشههای عمیقی در تاریخ دارد و رواست که به جستجوی این ریشهها بپردازیم.
در اظهاراتی که از پی ارائه میکنم، مدعای من این نیست که اسلام خاستگاه آن نوع خاص از فعالیتهای بازاری است که قرنها بعد [در اروپا] تکامل یافت (و امروزه همچنان در حال تکامل است). با این حال توضیحاتی که در ادامه ارائه خواهم کرد، به مدلل کردنِ این مدعا میکوشد که در صدر اسلام است که میتوان قدیمیترین جلوه از آن رویکردِ بهکلی متمایزِ اقتصادی به سازماندهی اجتماعی را شناسایی کرد [که اینک سرمایهداری میخوانیم]، و اینکه پیش از اسلام هیچ نشانی از چنان رویکردی در هیچ جامعهی دیگری وجود ندارد. در نتیجه، محمد ابن عبدالله، بنیانگذار اسلام، شایستهی آن است که به مثابه نخستین مصلح اقتصادی و اجتماعی شناخته شود که رویکردش به سازماندهی اجتماعی متضمنِ بهرهگیری از انگیزههای اقتصادی برای بالا بردن سطح رفاه و تولید ثروت بود. پیامبر اسلام از تأثیر انگیزههای بازار بر رفاه اجتماعی آگاه بود، و این رویکردی است که در روزگار پیشااسلامی مطلقاً غایب است.
مقایسهی رویکرد پیامبر در تحلیل اقتصادی با آنچه پیش از او در جریان بود، نوآورانه بودنِ رویکرد او را روشن میسازد. برای مثال، ارسطو در باب هدف وجودی پول حرف چندانی برای گفتن نداشت. برای ارسطو پول صرفاً وسیلهی مبادله بود؛ نه اینکه تلاش برای تحصیلاش انگیزهبخش به فعالیت انسانها باشد [چنان که نظم اجتماعی بر مدار آن شکل گیرد]. آشکارا رویکردِ ارسطو نمیتوانست موجب پیشرفت جامعهای شود که از راه سرمایهگذاری خلق ثروت میکند. وقتی به دیدگاههای اقتصادی عیسی نظر میافکنیم، مردی را مییابیم که در یک خانوادهی نجار در یکِ قریهی کوچک بزرگ شده و در دورهی جوانیش هرگز با زیروبمهای سرمایهگذاری و مخاطرهپذیری کارآفرینانه مواجه نشده بود. عیسی در موعظههایش هیچ آموزهای برای کسب و خلق ثروت به پیروانش عرضه نمیکند، وی اساساً هیچ علاقهای به موضوع سرمایهگذاری ندارد.
در مقایسه با ارسطو و عیسی، پسزمینهی زندگی محمد ابن عبدالله، پیامبر اسلام، و شیوهی نگرش او به غایت متفاوت است. محمد ابن عبدلله پیش از آنکه در حدود چهل سالگی نخستین پیام وحیش را دریافت کند و به مثابه مصلح دینی، ندای درون خویش را پاسخ گوید، سی سال تجربهی تجارت را از سر گذرانده بود. محمد یک بازرگان و کارآفرین موفق بود؛ او فردی بود تربیتشده در دل سنتها و آداب و رسومِ یک فرهنگ تجاری که طی قرنها در جامعهی حجاز آن روزگار تکامل یافته بود. وی از تجربیات تجاریاش در رهنمودهایش برای برپایی نخستین اجتماعِ اسلامی؛ یعنی «امتِ» ساکن در مدینه، سود برد و به تفصیل قواعدی را وضع کرد ناظر بر چگونگی برپا کردن بازارگاهها، تجارت و رقابت. آن چارچوب قواعدی که محمد پایه نهاد منعکسکنندهی آن سنتهایی است که به جهانبینی او شکل داده بود، و از این جهت ارائهی شرح مختصری از پسزمینهی زندگی او مفید خواهد بود.
دنیای محمد
آن قبایلی که در شبهجزیرهی عربستان، حجاز، سیر میکردند، از عهد عتیق بازرگانانی مخاطرهپذیر بودند. باستانشناسان قدمتِ حفر معدنِ طلا را در عربستان به عصرِ سلیمان نسبت دادهاند و در کتاب حزقیال نبی، اشاراتی هست به تجاری از عربستان، که طلا و ادویه صادر میکردهاند. اگر به اندازهی کاروانها در دروان پیامبر اسلام توجه کنیم، که گاه تا دوهزار و پانصد شتر هم برشمرده شدهاند، در مییابیم که حجم تجارت در دروان او میبایست چشمگیر بوده باشد.
قبایل ساکن حجاز هرگز تحت سلطهی یک قدرت سیاسی فراگیر درنیامدند. با اینحال علیرغم آنکه حجاز قدرت مرکزی یا پایتختی نداشت، در طول نسلهای متعدد مکه به صورت کانونِ یک هویتِ پانعربی درآمده بود. با وجود آنکه آن هویت پانعربی یک جلوهی سیاسی به خود نگرفته بود اما قبایل عرب هویتِ فراگیرِ اشتراکیشان را حول دین و، بهخصوص، تجارت شکل داده بودند. مکه نقطهی کانونی این هویت بود و مرتبهی برجستهاش در مقایسه با دیگر شهرهای حجاز را به سبب ادارهی زبردستانهی ممتازترین داراییش به دست آورده بود؛ این دارایی ممتاز البته همان کعبه بود، بنایی ساختهشده از تختسنگهایی سیاه که بنا به قصص توسط ابراهیم و به مقصود قربانگاه بنا نهاده شده بود.
قبایلی از هر گوشه و کنار حجاز برای زیارت به مکه نازل میشدند، هر کدام به وفقِ مناسکِ خود و در تکریم خدایان خود. در طول اقامت موقتشان در مکه اینها با زائرانی از دیگر قبایل دیدار میکردند و بدین ترتیب فرصتهای تجاری رخ مینمود. موقعیت مکه به مثابه یک مرکز تجاری و مذهبی در گرو این بود که بتواند آمدوشد هرچه بیشتر زائران را به خود جلب کرده، ایشان را در مقابلِ خطرِ نزاع با پیروان دیگر ادیان حفاظت کند.
در سالهای ابتدایی قرن پنجم میلادی، یک تاجر اهل مکه، قُصَی، برای جماعتی که از مکه میگذشتند یک چارچوبِ نهادی (قانونی) فراهم کرد که مدارای مذهبی را با بازارگاهی برای تجارت در هم میآمیخت. قصی به این مهم از این طریق دست یافت که دور تا دور کعبه را با آنچه «حرم»ش میخواندند حصار کشید و در این ناحیهی حرم زائران مشترکاً توافق کردند که از خشونت پرهیز، و با پیروان کیشهای دیگر مدارا کنند. قصی (که مدعی بود از سلالهی ابراهیم است) مسئولیت نگهبانی از حرم را بر عهده گرفت.
جریان لاینقطع سفر زائران به مکه پایههای رشد مکه به مرتبهی یک مرکز تجاری را محکم کرد. مطابق سنتهای عرب، قصی جانشینی تعیین نکرد، اما اولادِ خانوادهاش به عنوان خادمان حرم پا جای پای او گذاشتند. اولاد قصی به دو خاندان منشعب شدند، بنیامیه و بنیهاشم. بنیهاشم نامشان را از هاشم گرفتند که نوهی قصی بود و پدر جَد محمد. تا قرنها بعد خلفا از این دو خاندان میآمدند.
هاشم به سانِ پدربزرگش، یک دیپلماتِ تجاریِ باتدبیر و زیرک بود. قرآن هاشم را به سبب درستآوردش، «ایلاف»، میستاید. ایلاف یک چارچوب تازه برای تجارت در حجاز پدید آورد. راههای تجاری میان مکه و مدیترانه بیمحافظ بودند و این مسأله کاروانها را در معرض خطر غارت راهزنان قرار میداد. بر اساس مفاد ایلافِ هاشم، تاجرانِ صاحبِ کاروانها میپذیرفتند که از بادیهنشینان عرب کالاهایی را گرفته با خود حمل کنند؛ در عوض بادیهنشینان عبورِ امنشان را تضمین میکردند و کاروانها در سفرِ بازگشت، سودِ فروش آنچه با خود حمل کرده و برده بودند را به بادیهنشینان میپرداختند. بدین ترتیب، هاشم آن منطقهی تجارت آزاد را که گرداگرد مکه درون حرم ایجاد شده بود، فراتر از آن گسترش داد، و نتیجهی ایجاد آن منطقهی آزاد تجاری منفعت مشترکی بود برای همهی طرفهای درگیر در آن معامله. بادیهنشینان و تاجرانِ صاحب کاروان همگی از پایبندی به ایلاف منتفع شدند.
اگر هاشم به واسطهی دستآوردهای تجاری احترامِ همترازانش را برانگیخته بود، پسرش عبدالمطلب، از خلالِ ثباتِ قدمش در مدیریتِ یک بحران نظامی و سیاسی، اعتبار بنیهاشم را افزایش داد. در سال پانصد و هفتاد میلادی مکه در معرض تهدیدِ تجاوز نظامی قرار گرفت. عبدالمطلب دیگر بزرگزادگان مکه را به ایستادگی فراخواند و نظر ایشان را به عدم تسلیم جلب کرد. حملهی نظامی دفع شد و ارتشِ تجاوزگر نابود شد، و این ماحصلی بود که مقام بنیهاشم را میان مردم مکه ارتقا داد. قرآن صریحاً دستآورد عبدالمطلب را بزرگ میدارد. از این رو خوانندگان قرآن به نسبِ محمد به یک خاندانِ ممتاز آگاه اند.
محمد بن عبدالله، به عنوان نوه و ندیدهی رهبرانِ شاخصِ سیاسی و تجاریِ مکه، ثروتِ چشمگیری به ارث نبرد. پدرش پیش از آنکه زنش آمنه، کودک خویش را به دنیا بیاورد، از دنیا رفت و آمنه چون محمد به شش سالگی رسید درگذشت. اگر چه محمد در خانوادهی ممتاز مکه به دنیا آمده بود اما از دوران کودکی میدانست که باید هزینهی گذران زندگیش را خود کسب کند.
کودکِ حالا یتیمشده، در خانهی اعضای دورتر خانواده بزرگ شد، نخست در خانهی پدربزرگش عبدالمطلب، و سپس در خانهی عمویش ابوطالب. محمد برای نخستین بار همراه عمویش ابوطالب بود که به سفری تجاری رفت، و یحتمل در این زمان بیش از ده سال نداشت. محمد که پدرش در سفری تجاری و در صحرا از پا درآمده بود، از همان دوران کودکی تجربهی مواجهه با ریسک و مخاطرات تجارتکردن در مسافتهای طولانی را کسب کرد. اعراب برای این ریسکها لغتی داشتند، الزَّهْر، و این همان است که به صورت hazard به انگلیسی راه یافته.
محمد در کار تجارت موفق شد، چرا که توانست نظر یک سرمایهگذار اهل مکه را جلب کند که به دنبال یک مباشر سرمایهگذاریِ توانا میگشت. خدیجه بیوهزنی بود مستقل و خودمختار که سرمایهی مخاطرهآمیز برای فعالیتهای تجاریِ تحت نظر محمد را فراهم میکرد. بعدها خدیجه و محمد ازدواج کردند. ازدواج محمد با زنی اهل تجارت، مطابق رویهی مسبوقِ خانواده بود—زنِ جد اعلایش هاشم، یعنی سلمی، هم خود تاجری مستقل بود.
عرایض امروز من مربوط به اتفاقاتی نیست که منجر به تبعید محمد از مکه به مدینه شد. به طور خلاصه، یکتاپرستی محمد با مناسک پرستش خدایان گوناگون که در حرم جریان داشت، در تنافر بود. خدیجه و عدهای دیگر از اعضای خانواده حامی محمد بودند که حالا به ندای درونش پاسخ داده و مصلحی دینی شده بود، اما دیگر بخشهای طبقهی ممتاز تجار مکه به خوبی میدانستند که مواعظ محمد میتواند الگوی کسبوکار مکه را به مثابه محل گردهمآیی پیروان ادیان مختلف برای عبادت و تجارت ویران کند. محمد میبایست میانِ وفاداری به الگوی کسبوکار همشهریانش و مقتضیات ایمانش یکی را برگزیند. انتخاب پیامبر اسلام او را در تقابل با طبقهی ممتاز مکه قرار داد. آن چنان که میدانیم، محمد از مکه گریخت؛ شهر را به سوی مدینه ترک کرد و در آنجا بود که نخستین جامعهی مسلمان، یا همان امت اسلام، را بنیان نهاد.
دربارهی فعالیتهای سیاسی و نظامی محمد در مدینه روایتهای بسیاری هست. اما آنچه که از پی میآید قصد دارد روشن سازد که چطور محمد سنتهای تجاریای را که در میانشان بزرگ شده بود، اصلاح کرد و در مدینه به کار گرفت.
تنظیمِ بازار و تجارت منصفانه
یکی از نخستین فعالیتهای محمد در مدینه این بود که محلی را برای برپا کردن یک بازارگاه اختصاص دهد. محمد بازار مدینه را یک منطقهِی معاف از مالیات اعلام کرد و بدین ترتیب یک رقابت اقتصادی را بین بازار مدینه و بازارِ مکه راه انداخت. محمد فقط زیرساختِ فیزیکی به بازار اختصاص نداد—بازار چنان اندازه زده شده بود که بتوان ایستاده در هر کدام از سرحداتش، زین شتری را دید—بلکه همچنین مقررات دقیقی را وضع کرد که میگفت تجارت چطور باید انجام بگیرد.
برای مثال، محمد تاجران را
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 