پاورپوینت کامل هگل و مفهوم کلیت انضمامی ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هگل و مفهوم کلیت انضمامی ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هگل و مفهوم کلیت انضمامی ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هگل و مفهوم کلیت انضمامی ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

مارکس فیلسوف نظری از مفهوم «میوه» دست می‌کشد، ولی ایـن دسـت کـشیدن‌ به‌ شیوه‌ای تصوری و اسرارآمیز است، یعنی انگار که از آن دست نکشیده است؛ بنابراین، او‌ تـنها بـه گونه‌ای ظاهری انتزاعات خود را تعالی بخشیده است، او تقریباً این‌گونه استدلال‌ می‌کند‌: اگـر سـیب، گـلابی، هلو و موز چیزی جز جوهر، یعنی مفهوم انتزاعی میوه‌ نیستند‌ پس‌ چرا گاهی بـه‌صـورت سیب، گاهی گلابی و گاهی هلو در نظر ما جلوه می‌کنند؟

مارکس فیلسوف نظری از مفهوم «میوه» دست می‌کشد، ولی ایـن دسـت کـشیدن‌ به‌ شیوه‌ای تصوری و اسرارآمیز است، یعنی انگار که از آن دست نکشیده است؛ بنابراین، او‌ تـنها بـه گونه‌ای ظاهری انتزاعات خود را تعالی بخشیده است، او تقریباً این‌گونه استدلال‌ می‌کند‌: اگـر سـیب، گـلابی، هلو و موز چیزی جز جوهر، یعنی مفهوم انتزاعی میوه‌ نیستند‌ پس‌ چرا گاهی بـه‌صـورت سیب، گاهی گلابی و گاهی هلو در نظر ما جلوه می‌کنند؟ این انواع ظاهری‌ مختلف‌ که‌ چـنین چـشمگیر بـا مفهوم نظری ما مبنی بر وحدت جوهر در تضاد‌ می‌باشد‌ از کجا سر زده است؟

اگـر‌ از سیب، گلابی، هلو و موزِ حقیقی مفهوم کلی «میوه» را بسازیم و یا فراتر رفته، گمان کنیم‌ مفهوم انتزاعی ما، یعنی «میوه» که از میوه‌ی واقعی نشئت گرفته است، به‌‌مثابه ماهیت مـستقل سیب، گلابی‌ و غیره وجـود دارد، بـدین‌وسیله گفته‌ایم -البته به بیان نظری- که «میوه» ماهیت گلابی، سیب، هلو و غیره است؛ بنابراین، گلابی بودنِ گلابی و سیب بودن ِسیب و غیره چیزی غیراساسی و غیرضروری‌ است، آنچه در این‌ها مـهم است ماهیتی است که ما آن را منتزع کرده و جایگزین خود واقعی دازاین آن‌ها ساخته‌ایم؛ یعنی «میوه» و نه موجودیت واقعی، محسوس و قابل ادراک آن‌ها. پس می‌گوییم‌ سیب، گلابی، هلو و غیره صرفاً چگونگی و کیفیت موجود مـیوه اسـت. درک محدود که به‌وسیله‌ی حواس ما نیز مورد تأیید قرار می‌گیرد کاملاً توانا است که اشکال متفاوت میوه را تمییز‌ دهد‌؛ فی‌المثل، تفاوت میان سیب و گلابی و گلابی و هلو. ولی استدلال و عقل نـظری مـا می‌گوید که این تفاوت‌های ادراکی غیرمهم و غیرضروری است؛ زیرا آنچه عقل ما در سیب می‌بیند‌ همان‌ است که در گلابی قابل مشاهده است و همین‌طور در هلو و غیره؛ یعنی مـاهیت آنکـه «میوه» است. اکنون میوه‌های واقعی و مشخص تنها در مقام عرض یا نمود میوه‌ (

Scheinfruchte

) ظاهر‌ می‌شود، نمودی که ماهیت و اساس‌ آن‌ همان‌ میوه‌ی مثالی است.

بسیار نامحتمل است که کسی بـتواند بـا اسـتفاده از این روش چیز زیادی به دانـش خـود بـیفزاید؛ مثلاً‌ کانی‌شناسی‌ را‌ در نظر بگیرید که تمام علم او محدود‌ به‌ این معرفت است که همه‌ی کانی‌ها در حقیقت اشکال متفاوتی از مواد کانی هستند. ایـن شـخص یـک کانی‌شناس است ‌-البته‌ در‌ خیال خود- و این کـانی‌شـناس خیالی در هر مورد مواد کانی‌ را «ماده‌ی معدنی» خواهد نامید و علم او هم چیزی بیشتر از تکرار این عبارت نخواهد بود.

به مـثال‌ نـخست‌ بـرگردیم، این تصور که میوه‌های واقعی مختلف مفهوم «میوه» را به‌مـثابه‌ انتزاع‌ میوه به وجود می‌آورند در نهایت برای آنکه نشان دهد دارای محتوایی واقعی است، لازم‌ است‌ دوباره‌ به‌نـحوی بـه عـقب، یعنی به اساس و به «میوه» برگردد، به انواع‌ واقعی‌ میوه‌های‌ حـقیقی، یـعنی گلابی، سیب، هلو، و غیره. اکنون به همان سادگی که تصور انتزاعی «میوه»‌ را‌ از‌ میوه‌ی واقعی بیرون مـی‌کشیم، نـمی‌توانیم بـه راحتی میوه‌ی واقعی را از تصور انتزاعی «میوه»‌ به‌ وجود آوریم. در واقع از انتزاع بـه‌[حالت] ضد آن رسـیدن نـاممکن است مگر آنکه‌ خود‌ انتزاع را وارهانیم.

فیلسوف نظری از مفهوم «میوه» دست می‌کشد، ولی ایـن دسـت کـشیدن‌ به‌ شیوه‌ای تصوری و اسرارآمیز است، یعنی انگار که از آن دست نکشیده است؛ بنابراین، او‌ تـنها بـه گونه‌ای ظاهری انتزاعات خود را تعالی بخشیده است، او تقریباً این‌گونه استدلال‌ می‌کند‌: اگـر سـیب، گـلابی، هلو و موز چیزی جز جوهر، یعنی مفهوم انتزاعی میوه‌ نیستند‌ پس‌ چرا گاهی بـه‌صـورت سیب، گاهی گلابی و گاهی هلو در نظر ما جلوه می‌کنند؟ این انواع ظاهری‌ مختلف‌ که‌ چـنین چـشمگیر بـا مفهوم نظری ما مبنی بر وحدت جوهر در تضاد‌ می‌باشد‌ از کجا سر زده است؟

فیلسوف نظری ما پاسـخ مـی‌دهد: از آنجا نشئت گرفته است که «میوه» ماهیتی‌ مرده، ایستا و غیرقابل تـمییز نـیست، بـلکه جوهری پویا، زنده و خودمتمایز‌ است. ازاین‌رو، انواع میوه‌ی حقیقی وجود‌ دارد‌ و اهمیت‌ آن نیز نه تـنها بـرای ادراک مـحسوس‌ و آگاهانه‌‌ی ما است، بلکه برای خود میوه و استدلال نظری ما هم هـست. انـواع متفاوت‌ میوه‌ حقیقی‌[در واقع] اشکال مختلف و زنده‌ی یک‌ میوه‌اند‌، تبلوری که‌ خود‌ میوه‌ آن را به وجود آورده است.

بـرای‌ مـثال، در سیب، میوه سیب بودن خود ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.