پاورپوینت کامل تز هیوم در آرای اسلامی چه جایی دارد؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تز هیوم در آرای اسلامی چه جایی دارد؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تز هیوم در آرای اسلامی چه جایی دارد؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تز هیوم در آرای اسلامی چه جایی دارد؟ ۵۹ اسلاید در PowerPoint :
معصومه آقاجانپور: همایش «جهان انسانی، حکمت اسلامی» به همت کانون اندیشهی جوان و مؤسسهی اشراق با حضور حمید طالبزاده، رئیس گروه فلسفه دانشگاه تهران و دبیر کارگروه تحول علوم انسانی، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران و محسن جوادی، رئیس گروه فلسفهی اخلاق دانشگاه قم در تالار کمال دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. آنچه در زیر میخوانید سخنان محسن جوادی در این همایش است.
معصومه آقاجانپور: همایش «جهان انسانی، حکمت اسلامی» به همت کانون اندیشهی جوان و مؤسسهی اشراق با حضور حمید طالبزاده، رئیس گروه فلسفه دانشگاه تهران و دبیر کارگروه تحول علوم انسانی، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران و محسن جوادی، رئیس گروه فلسفهی اخلاق دانشگاه قم در تالار کمال دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. آنچه در زیر میخوانید سخنان محسن جوادی در این همایش است.
تز باید و هست
حتماً همه با تز هیوم که دربارهی «باید» و «هست» آشنا هستند. میدانیم که جملهی معروف و ماندگار از هیوم در اندیشهی اخلاقی غرب مطرح شد و بر اندیشهی اخلاقی ملتها و اقوام دیگر حتی در شرق نیز سایه انداخت. گاهی بهقدری بهعنوان امر قطعی و بدیهی مسلم تلقی میشود که کسی رغبت نمیکند در موردش بحث و تأمل کند، اما بههرحال کسانی در مورد آن فکر کردند و به نقد آن پرداختند که بنده یک گزارش کوتاهی را از آن بیان میکنم.
هیوم جملهای دارد که میگوید: با اندک توجهی متوجه شدم که بسیاری از نظامهای متعارف اخلاقی از یک مشکل رنج میبرند؛ یکی از آنها چیزی است که در ارسطو وجود دارد، یکی دیگر هم معروف است به نظریهی امر الهی. هیوم میگوید هر دوی آنها از یک مشکل رنج میبرند، اینکه گاهی اوقات میبینیم که آنکسی که از نظریهی اخلاق ارسطویی دفاع میکند؛ از انسان صحبت میکند، در مورد توان و ظرفیتی که در او وجود دارد بحث میکند، در واقع نفسشناسی فلسفی میکند، ولی ناگهان نتیجه میگیرد که چون انسان به این شکل است و این توان و ذات را دارد پس باید این کار را انجام دهد. این قسمت استنتاج موضوع از نظر هیوم مشکل دارد؛ زیرا آن چیزی که هست که امروزه به آن میگویند دانش، بیشتر از هستها صحبت میکند تا آن چیزی که باید -که تعبیر به ارزش میکنند-، از لحاظ ساختار منطقی گسستگی دارند؛ چراکه سخن در مورد انسان و توان او بود، اما ناگهان نتیجه میگیرد که باید انسان عدالت داشته باشد، باید عفت داشته باشد، باید شجاعت داشته باشد؛ این بایدها از لحاظ منطقی گسستگی دارند و قابل استنتاج نیستند.
شما میدانید که نظام اخلاقی ارسطویی به بیانهای مختلفش یکی از رایجترین و غالبترین نظریههای اخلاقی در طول تاریخ بوده است و هنوز هم هست، حتی در نظریهی نوارسطوییان که در اخلاق جدید به نام اخلاق فضیلت مطرح هستند، هنوز همان بیان ارسطو با یک اصلاحاتی در جان آن نظریه وجود دارد. نظریهی اخلاقی ارسطو آنقدر مورد پذیرش بود که حتی کسانی مثل غزالی که در بسیاری از مطالب فیلسوفان را کافر حساب میکند و حتی در «تهافت الفلاسفه» بارها فیلسوفان بزرگ مسلمان را به دلیل داشتن عقایدی که مثلاً منافات با آموزههای دینی دارد متهم به کفر میکند، اما هیچجا در مورد اخلاق، نقد جدی بر اندیشهی فیلسوفان ندارد، حتی تعبیر عجیبی در «المنقذ من الضلال» که از آخرین نوشتههای اوست، دارد که اگر در اندیشهی یونانیان حرف حسابی باشد در همین اخلاق است؛ این تعبیری است که غزالی میکند. اینقدر پذیرش اخلاق ارسطویی زیاد بود که حتی اندیشمندان مخالفی چون غزالی که با سبک و سیاق اندیشهی فلسفی توافقی نداشتند در این مورد حرفهای او را پذیرفتند، البته پذیرش نه به این معنا که نقد نداشتند، بههرحال نقدهایی هم داشتند، اما چارچوب آن را پذیرفتند. هیوم در مورد این روش که روش رایج اندیشهی اخلاقی است، میگوید این روش در واقع سست و بیبنیاد است و اگر کسی توجه کوچکی به آن داشته باشد متوجه میشود که پایههایش لرزان است، چون از هستها به بایدها منتقل میشود، از یک عالمی که عالم دانش هست به عالم دیگری که عالم ارزش است نقل مکان میکند بدون هیچ توجیه منطقی. این، آن چیزی است که دربارهی صورتبندیهای اخلاقی ارسطویی که شکل رایج اندیشهی اخلاقی در غرب و جهان اسلام بوده و هست، میگوید.
مورد دیگر که ازایندست مثال میزند نظریهی امر الهی است. تعبیری که هیوم میکند این است: من میبینم گاهی در مورد خدا صحبت میکنند، خدایی وجود دارد، این خدا برای بشر غایاتی را تعیین کرده، همهی اینها هست، است، دانش است که اینها را میگوید، اما ناگهان میگویند پس انسان باید راست بگوید، چرا؟ چون خدا گفته. «چون خدا گفته» یک فکت است، یک امر هستی است، از این فکت نمیتوانیم نتیجه بگیریم که باید این کار را بکنیم یا باید این کار را نکنیم. این چیزی است که به تز هیوم یا به مسئلهی باید و هست معروف شد. بعدها کسی مثل جی ادوارد مور هم حرفهایی شبیه هیوم زد که معروف شد به مغالطهی طبیعتگرایانه؛ ولی این دو یک چیز واحدی نیستند، او راجع به مقولهی دیگری صحبت میکرد و هیوم بحث دیگر، اما میتوانست بنیادهای مشابه داشته باشد. از وقتی هیوم این جمله را مطرح کرد شارحین و ناقدین بسیاری در مورد آن فکر و تأمل کردند، شاید صدها مقاله در نقد این جمله نوشته شد، من خودم دو جلد مجموعه مقاله در این مورد دارم، ولی خیلی بیشتر از این وجود دارد. چندین نکته در صحبتهای هیوم مبهم است، من کوتاه میگویم تا برسم به حکمت اسلامی.
ابهامات نظریهی هیوم
اول اینکه آیا هیوم فقط یک مسئلهی منطقی را طرح میکند؟ میگوید یک مشکل منطقی وجود دارد نه یک مشکل متافیزیکی. مشکل منطقی مربوط به استدلال است؛ یعنی یک جای استدلال غلط است، اما هیچ جایی از متافیزیک قضیه بحث نمیکند، نمیگوید واقعیت قضیه چیست، میگوید اینکه شما میخواهید از این دو مقدمه به این نتیجه برسید اشکال دارد. بعضی از منطقدانان جدید تز هیوم را در واقع بهعنوان یک مشکل منطقی گرفتند و کتابهای زیادی تألیف کردند، در همین دانشگاه تربیت مدرس چند روز پیش رسالهای دفاع شد در خصوص تز منطقی هیوم؛ اگر از این باب نگاه شود مشکل جدی در باب دانش و ارزش ایجاد نمیشود، چون اصلاً بحث نمیشود که دانش از ارزش جدا هست یا نه، بحث متافیزیکی نمیکند، بحث نمیکند که
property
که شما در دانش از آن صحبت میکنید و معروف هستند به فکت، آیا از آن
property
که بهعنوان ارزش شناخته میشود جدا هست یا نه، قابل ارتباط هست یا نه. این
claim
منطقی و
logical
است و هیچ ربطی به بحثهای متافیزیکی ندارد.
از نقدهایی که مکاینتایر به هیوم دارد این است که اگر حرف هیوم را تفسیر متافیزیکی بکنیم و بگوییم دانش از ارزش جداست خودش مرتکب مغالطه شده، چون روش اخلاقی هیوم این است که برای اینکه بداند مثلاً عدالت چیست از مردم میپرسد که شما عدالت را چه میدانید، از چه چیز خوشتان میآید؛ اینها فکتهای
psychological
هستند، هیوم از این فکتها نتیجه میگیرد. بنابراین اگر بحثهای هیوم متافیزیکی باشد با بهکارگیری این روش، خودش اولین ناقض حرفهایش است؛ اما خلاف این هم هست، هیوم میگوید من متعجب هستم که چطور نظامهای اخلاقی ویران نشدند و چرا مردم یا عالمان به این توجه نکردند که بین هست و باید شکاف هست. این نشان میدهد که بحث هیوم فراتر از استدلال است و این یک بحث متافیزیکی است. عموماً طرفداران هیوم بیشتر به این سمت رفتند که منظور او یک بحث فلسفی است، میخواهد بگوید داستان ارزشها از واقعها جداست، علوم مختلف از فکتهای مختلف صحبت میکنند؛ مثلاً فیزیک از عالم مادی و اجسام، پزشکی از سلامتی، اما اخلاق از فکتی صحبت نمیکند، درحالیکه ارسطو در گذشته میگفت که اخلاق هم از یک فکت صحبت میکند، اگر پزشکی از سلامت بدن صحبت میکند اخلاق از سلامت روح سخن میگوید، اخلاق شبیه پزشکی است. ولی هیوم معتقد است اخلاق اصلاً از چیزی سخن نمیگوید، به یک معنا اخلاق یک نوع بازخورد خواستههای ماست.
تعبیر معروف او این است عقل بردهی احساس است و اینگونه تفسیر شده که عقل که در جاهای دیگر حقیقتها را میبیند در اخلاق حقیقتی نیست که ببیند؛ این، آن چیزی است که پوزیتیویستها هم از آن دفاع کردند، آنها خود را هیومی جدید حساب میکنند، میگویند ما به یک معنا از هیوم هم تجربهگراتر هستیم ولی مثل هیوم مبهم صحبت نمیکنیم و نتیجه میگیرند که چیزی به اسم دانش اخلاق وجود ندارد. یکی از فیلسوفان معروف تحلیلی غرب به نام «آلن هر» که مقداری از پوزیتیویستهای دیگر منعطفتر است -پسری هم دارد به نام «جان هر» که در دانشگاه نتردام هست، اصلاً اشعریمسلک است و معتقد است اخلاق بدون امر و نهی خداوند محقق نمیشود- در مناظرهی معروف خود با فیلو در مورد خدا گفت ما چیزی به اسم دانش اخلاق نداریم، آن چیزی که داریم این است که ما باید نظام اخلاقی یا ارزشهای اخلاقی را خودمان بسازیم و بنا نهیم، ام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 