پاورپوینت کامل پاسداری زبان فارسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پاسداری زبان فارسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاسداری زبان فارسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پاسداری زبان فارسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
برخی موضوعها هست که از کثرت روشنی و بدیهی بودن، به گفتن نیازمند نیست؛ از آن جمله است اهمیت زبان فارسی برای ما ایرانیان. اما وقتی احساس شود این مهم، مقام خود را چنان که باید احراز نکرده است، ناگزیر تکرار موضوعی مسلّم، ضرورت پیدا میکند، به امید آنکه سودی داشته باشد.
برخی موضوعها هست که از کثرت روشنی و بدیهی بودن، به گفتن نیازمند نیست؛ از آن جمله است اهمیت زبان فارسی برای ما ایرانیان. اما وقتی احساس شود این مهم، مقام خود را چنان که باید احراز نکرده است، ناگزیر تکرار موضوعی مسلّم، ضرورت پیدا میکند، به امید آنکه سودی داشته باشد.
وقتی میخواهیم فرهنگ خود را بشناسیم و حفظ کنیم و مسحور و مقهور فرهنگهای قادر زمان نشویم، وقتی موجودیت فکری و منش ایرانی برای ما اهمیت دارد، گمان نمیکنم این مقصود جز به مدد زبان فارسی میسّر باشد. اگر میبینیم سستو بیریشه شدن پیوندها و سنتهای دیرین در میان ملتها، به ناتوانی و سرگشتگی انجامیده است و ما از پوکی و بیریشگی آنها عبرت گرفتهایم، باید بدانیم زبان فارسی یکی از استوارترین رشتههای پیوند قومی ما در طی قرنها بوده است و هنوز تواند بود. میان ایرانیان از آذربایجانی و خراسانی و کُرد و لُر و مازندرانی و گیلک و خوزستانی و زابلی و ترکمن و بلوچ و قشقایی و ارمنی و دیگران، یک وسیله بیش از هر چیز همفکری و همدلی و همگامی پدید تواند آورد و آن بیگمان زبان فارسی است.
علاوه بر دین مبین اسلام، یکی از کهنترین و استوارترین وسائل پیوستگی ما با بسیاری از ملل شرق، بخصوص با مردم افغانستان و تاجیکستان و نیز با فارسیزبانان هند و پاکستانی و بنگلادش و عراق و نواحی سواحل خلیجفارس و ترکمنستان و ازبکستان و داغستان و ترکیه، زبان فارسی است؛ همچنان که همین زبان و آثار ادبی و فکریاش موجب اشتهار و سربلندی ما در جهان غرب شده است.
همه آرزو داریم با حفظ میراث اندیشه و فرهنگ خویش، معارف و دانشها و فنون و صنعت قرن بیستم را به ایران بیاوریم و خود را به پیشرفتهترین ملل دنیا برسانیم. آیا استقلال بینش ما در برابر هجوم فکر و تمدن و صنعت غرب یعنی ایرانی و مسلمان ماندن، انتخاب کردن، تقلید نکردن و تسلیم نشدن بدون تکیه بر پایه فرهنگ دیرین و زبان فارسی ممکن است؟ آیا همه فرزندان این مملکت را میتوان و باید به خارج از کشور فرستاد تا علوم جدید را به زبانی دیگر بیاموزند و نیمهزبان برگردند و به همین زبان شکسته بسته سخن بگویند و بنویسند و زبان علم و معرفت ما زبانی نیمهبیگانه باشد؟ یا شایستهتر و شاید دشوارتر آن است که زبان فارسی را به درجهای از وسعت و توانایی و توانگری برسانیم که بتواند همه معارف بشری را در بر بگیرد و در دسترس همه فارسیزبانان قرار دهد؟ کدام یک از این دو راه به سود شخصیتفکری و فرهنگی ما، و به سود امروز و فردایمان است؟
گمان میکنم که همه آنان که مانند بنده از دل و جان به این سرزمین، به این ملت و به این فرهنگ دلبستهاند و سرنوشتشان را به دیروز و امروز و فردایش پیوسته میدانند، راه دوم را میپسندند. استعمار از هرگونه که بوده و در هر جای جهان برای ناتوان کردن ملتها همیشه کوشیده است فرهنگ و بنیانهای ملی آنان از جمله زبان و فکر و معرفتشان را عقیم و نابود سازد و حتی زبان خود را جانشین آن کند. ایران در همه فراز و نشیبهای تاریخ، به چنگآویز آیین و فرهنگ و زبان خویش پایدار و استوار مانده است. بیگمان به همین سبب امروز نیز باید در برخورد با مسائل دنیای جدید به تحکیم این بنیان دیرپای و محکم شخصیت ملی و فکری خود هرچه بیشتر بپردازد.
اگر خواستار آنیم که بار دیگر شاعران و نویسندگان و اندیشهورانی بزرگ نظیر فردوسی طوسی و خیام نیشابوری و مولوی بلخی و سعدی و حافظ شیرازی و ابوالفضل بیهقی و نظامی گنجوی و ابوریحان بیرونی در این سرزمین پدید آیند که آثار فکر و قلم آنان به تنها روح و دل فارسیزبانان، بلکه فکر دیگر ملل جهان را نیز تسخیر کند، زبانی پرورده و غنی نخستین شرط آن است. داشتن مطبوعات فصیح و خوب، ایجاد برنامههای دلپذیر رادیویی و تلویزیونی، روشن و دلنشین سخن گفتن، روان و بلیغ نوشتن همه در پرتو زبان فارسی برای ما ممکن تواند بود و بس
اما همه اینها فرع «درست اندیشیدن» است و زبان مهمترین ابراز اندیشه است. قومی که زبانش آشفته و ویران باشد، فکرش نابسامان میشود و درست کار نمیکند. به علاوه مگر نه اینکه کردار و عمل زاییده اندیشه است؟ آیا از پریشان اندیشیدن، جز پریشان گفتن و کردار ناخردمندانه چه به ظهور میرسد؟ از کوزه همان برون تراود که در اوست.
عرض کردم اینها جزء اصول مسلّم است و طرح آنها در اینجا برای برخی از خوانندگان، از قبیل حکمت به لقمان آموختن است؛ اما تصدیع بنده پُر بیسبب نیست.
آیا زبان فارسی در میان ما در راهی که گفته شد، سیر میکند؟ آیا همه کسانی که در مسئولند، وظیفه خطیر خود را انجام میدهند و به این زبان پرمایه و مستعد، توان زندگی و پویندگی و آفرینندگی میبخشند؟ آیا این اهمیت رسالت اجتماعی و فرهنگی و ملی خویش در این باب آگاهیم یا نه؟ و چنان که باید در این زمینه میاندیشیم و میکوشیم؟ گمان نمیکنم بتوان به همه این پرسشها پاسخی کاملاً مثبت داد.
بدیهی است فرهنگ توانگر و پرمایه به زبانی غنی و توانا نیازمند است. لازمه پیشرفت فرهنگ و تمدن ما نیز آن است که زبان فارسی مانند گذشته در قدرت بیان و وسعت تعبیر به درجه زبانی بارور و پرورده برسد به حدی که در همه شاخههای دانش بشری به ادای ظریفترین مفاهیم قادر باشد. زبانفارسی با طبیعت خاص خود استعداد و آمادگی چنین رشد و گسترشی را دارد و این ما هستیم که باید فکر و دانش و معرفت خود را پیش ببریم تا زبان فارسی پیش برود.
راهکار مهم
در این مرحله بیگمان به هزاران واژه و اصطلاح در زمینههای گوناگون نیازمندیم. رفع این کمبود کاری است بسیار دشوار و در عین حال باریک و مهم. یکی از راههای دسترسی یافتن به واژههای مناسب، جستجوی دقیق در کتابها و آثار ادبی و علمی و فکری گذشته است و نیز فراهم آوردن مواد لهجهها و فرهنگ عامه و عموم مصطلحات رایج در میان مردم در کارها و پیشههای مختلف و تنظیم لغتنامهها و بهرهگیری از لغات و ترکیبات و اصطلاحات موجود زبان فارسی و به کار بردن آنها برای مفاهیم مورد نظر؛ اما این پژوهش و گزینش و برخورداری از فرهنگ گذشته و حال، برای رسیدن به هدف بالا کفایت نمیکند. ناگزیر باید در صورت ضرورت به پیشنهاد واژهها و اصطلاحات نیز پرداخت، منتها با توجه به طبیعت و سرشت زبان و بر طبق اصول علمی، نه ترکیب ریشهها و پیشوندها و پسوندهای مرده از یادرفته و نامأنوس؛ و به خصوص باید در نظر داشت که این واژهها و اصطلاحات پیشنهادی، نامفهوم و غریب نباشد که فقط به صورت علامتی درآید.
بدیهی است در درجهاول باید برای مفاهیم و مصطلحات جدیدی که هر روز در علوم و فنون گوناگون با آنها روبرو هستیم و معادلی فارسی ندارد، چارهگری کرد؛ زیرا نیاز نخستین و مهمتر این است. محتاج به گفتن نیست که تبدیل کلمات رایج و روان و رسا هرچند در اصل دخیل باشد ضرورتی ندارد؛ حتی این کار ممکن است پیوند ما را با زبان دیرنده فارسی و آثار ادب و فرهنگ و تاریخ و گذشتهمان بگسلد که بیگمان زیانخیز است.
آن دسته از واژههایی که برای رفع نیازهای نخستین و بر طبق اصول مذکور به توسط فارسیدانان خبیر عرضه شده هم قبول عام یافته و هم پیشنهاد آنها خدمتی بوده است به زبان فارسی، نظیر کلمات: دانشگاه، دانشکده، دانشسرا، ماهواره، آسیبشناسی، آییننامه، سازمان جهانگردی، بازپرس، بازپرسی، بازتاب، بازجو، بازجویی، بازرس، بازرسی، باستانشناسی، باشگاه، بافتشناسی، بایگانی، پاسگاه، پالایشگاه، پذیرش، پرورشگاه، پرونده، پوشه، پیشآگهی، پیشپرداخت … اما «کنگاشستان»، به جای مجلس شورا، هرگز جا نیفتاد. اسپریس، بسشماری، بسشمر، بسشمرده، بخشپذیری، بخشپذیر، بخشی، بخشیاب، برخه، برخهشمار، برخهنام، برهیختن، پذیرهنویسی، پروانچه، پیوندنامه همپس از چندی از رواج افتاد.
وقتی زبان فارسی موجب پیوستگی افراد ملت در طول تاریخ و در حال حاضر و نیز رشته ارتباط ما با میلیونها فارسیزبان و فارسیدان جهان است، بیگمان هر تصرفی در زبان و خط اگر به نوعی باشد که این ارتباط و علاقه را دچار سستی و گسیختگی کند دور از مصلحت است و باید از آن پرهیز
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 