پاورپوینت کامل ذهنی مداراجو زندگینام? دسیدریوس اراسموس ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ذهنی مداراجو زندگینام? دسیدریوس اراسموس ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ذهنی مداراجو زندگینام? دسیدریوس اراسموس ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ذهنی مداراجو زندگینام? دسیدریوس اراسموس ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
اراسموساراسموس، از دانشمندانِ بزرگ رنسانس، یکی از پرچمدارانِ صلح و مدارایِ مذهبی بود.در اوایل قرن شانزدهم، روزگارِ آزار مذهبی و جنگهای پیدرپی، دِسیدِریوس اِراسموس در مقامِ نخستین پرچمدارِ مدرنِ مدارا و صلح سر برآورد.با تنها سلاحاش یعنی قلمِ پر نوشت، «من عاشق آزادیام.» او آزار و شکنجه را چه از سویِ کاتولیکها و چه پروتستانها محکوم کرد و از اولین کسانی بود که گفت، مذاهب مختلف باید در صلح و آرامش نشو و نما کنند.
مترجم: محسن محمودی / اراسموساراسموس، از دانشمندانِ بزرگ رنسانس، یکی از پرچمدارانِ صلح و مدارایِ مذهبی بود.در اوایل قرن شانزدهم، روزگارِ آزار مذهبی و جنگهای پیدرپی، دِسیدِریوس اِراسموس در مقامِ نخستین پرچمدارِ مدرنِ مدارا و صلح سر برآورد.با تنها سلاحاش یعنی قلمِ پر نوشت، «من عاشق آزادیام.» او آزار و شکنجه را چه از سویِ کاتولیکها و چه پروتستانها محکوم کرد و از اولین کسانی بود که گفت، مذاهب مختلف باید در صلح و آرامش نشو و نما کنند. خواستار پایان دادن به سوزاندنِ ملحدان، جادوگران و کتابها شد. زمانی که مارتین لوتر گفت انسانها نمیتوانند سرنوشت خود را برگزینند، اراسموس از ارادهی آزاد دفاع کرد. تنها دو دهه پس از تاسیس مستعمرهی اسپانیایی در امریکا، اراسموس با استعمار مخالفت کرد. او گفت که «مستعمرهسازی چیزی جز سرقت با نقابِ تبلیغ مسیحیت نیست.»
او رسالهی «جنگ تنها برای آنانی نعمت است و شیرین که تجربهاش نکردهاند.»[۱] (۱۵۱۵) را نوشت، نخستین کتاب در تاریخ اروپا که برای صلح اقامه دعوی میکرد و درونمایهی صلح در سراسر آثارش جاری است. او به «آن الاهههای انتقامِ کینهتوزی که هر زمان مارهایشان را رها ساخته و با شهوتِ جنگ بر قلوب انسانها میتازند» تاخت.
اراسموس منتقدِ صریح سلطنت بود و در اینباره نوشت، یک پادشاه: «درندهی گوشتخوار، طمعکار، راهزن، آدمکش، منزوی، منفورِ همه و بلای [جان] همگان است …» اراسموس جلوتر از زمان خود، خواستار «سلطنت محدود و مشروط، مهارشده و تقلیلیافته بهوسیلهی آریستوکراسی و دموکراسی» شد.
آلبرت جی ناکِ[۲] فردگرا، «شهروند جهان و اهلِ همهی کشورها، اراسموسِ بیهمتای روتردام» را ستود. لرد آکتون، اراسموس را «برجستهترین شخصیتِ رنسانس» خطاب کرد، و نوشت که «او در فرانسه و بلژیک، انگلستان و ایتالیا، سوئیس و آلمان زیست، آنچنان که هر کشور به رشد و شکوفاییاش کمک کرد، ولی او رنگ و بوی هیچ کجا را به خود نگرفت. او شخصیتی بس فراملیتی بود؛ و نخستین اروپاییای که در رابطهای نزدیک با عصرهای دیگر جز عصر خودش زیست و توانست قدرِ پختهشدنِ تدریجی و بسط ایدهها را بداند.» فرانسوا رابله، نابغهی ادبیات فرانسه، نوشت که اراسموس پدر معنویاش بوده است. اولریش تسوینگلی، اصلاحگر مذهبی سوئیسی، میگوید: «نمیشود عاشق اراسموس نبود».
آنگونه که پاول جانسونِ[۳] مورخ مینویسد: «اراسموس دانشمندی با معیارهای عالی آکادمیک شد؛ مروج و روزنامهنگاری هم بود که اهمیت ارتباطات را دریافت و میخواست کتابهایاش کوچک، در دسترس و ارزان باشند و اولین نویسندهای بود که ظرفیتهای کامل چاپ را درک کرد. اغلب، حتی در خودِ چاپخانه، با سرعت زیاد به نوشتن و اصلاح برهانهایاش در محل میپرداخت. از بویِ جوهرِ چاپ، بوی خوشِ عصر اصلاحات به وجد میآمد.» اراسموس خود گفته است، «خانهام آنجایی است که کتابخانهام باشد.»
ویل دورانتِ مورخ مینویسد، اراسموس «فرانسه را بد مینوشت، آلمانی و انگلیسی دستوپا شکستهای صحبت میکرد، «کمی عبری آموخته بود» و یونانی را ناقص میدانست؛ اما کاملاً به لاتین مسلط بود و از آن بهمثابه زبانی زنده
مناسبِ اکثر تفاوتهای ظریفِ و جزئیاتِ بیاهمیت غیرلاتین زماناش استفاده میکرد. قرنی که به تازگی شیفتهی ادبیات باستان شده بود، به سببِ ذکاوتِ وافرِ سبکِ او، جاذبهی تخفیفهایاش[۴] و خنجر برانِ طنزش، اشتباهات اراسموس را نادیده انگاشت. نامههایش در ظرافت و آدابدانی با سیسرو برابری میکند و در شور و لطافت طبع از آنان پیشی میگیرد.»
جرج فالودیِ زندگینامهنویس، میگوید: «اراسموس سریع و با فراغ بال مینوشت، هرازگاه سی تا پنجاه صفحه در روز مینوشت و اگر پای جدل در میان بود بیشتر هم میشد. برای هشیار ماندن ایستاده پشت میز کار میکرد و به نظر میرسد از نوشتن لذت میبرده و از این دوره تا پایان عمرش خود را به سرعت چاپِ مطبوعات سازگار ساخته است. باری از تعداد کتابهای منتشرشدهاش پرسیدند، گفت که آنها را باید ناشی از بیخوابیاش دانست.»
هر چند اراسموس نویسندهی موفقی بود و حدود ۷۵۰ هزار نسخه از کتابهایاش در دوران حیاتش به فروش رسید، اما فقط به خاطر یک اثر [طنزآمیز] جاودانه شد، «در ستایش دیوانگی»[۵]. یوهان هایزینگا[۶] مورخ نوشت، «این دیوانگی است که دولتها را پدید میآورد و دروناش امپراطوریها، مذهب و دادگاههای قضایی را. دولت با مقامهای افتخارآمیزش، وطنپرستی و غرور ملیاش … عظمت مراسم، وهمِ نظام طبقاتی و اشرافیت۰۱۵۱آیا چیزی جز دیوانگی است؟ جنگ، نابخردانهترین کار ممکن است … »
دورانت، اراسموس را اینگونه توصیف کرده: «کوتاهقد، باریکاندام، رنگپریده با صدا و سرشتی نحیف. او با دستان ظریف، بینی عقابی و کشیده، چشمان آبی-خاکستریِ نافذی که از هوش برق میزد، و سخنوریاش—زبانِ غنیترین و سریعترین ذهنِ آن نسلِ برجسته—در خاطر مانده است. بزرگترین هنرمندان از میانِ همعصران شمالیاش مشتاق به کشیدنِ پُرترهاش بودند و او رضایت داد تا در مقابلشان بنشینند زیرا دوستانش از هدیهگرفتنِ پرترهها استقبال میکردند.»
ویل دورانت میافزاید «اشتباهات او بسیار چشمگیر بود. او میتوانست با بیشرمی گدایی کند اما میتوانست ببخشد و معنویات متعالی زیادی در گرمی نیایشهایش موج میزد… فاقد تواضع و لطف بود که این امر برای کسی که در صدد جلب حمایت پاپها و پادشاهان است ناگوار بود. وی در مقابل انتقاد بیصبر و ناشکیبا بود و گاه انتقادات را به حالتی گستاخانه به نسبت آن دوران جدلی پاسخ میداد. وی در یهودستیزی علمای رنسانس سهیم بود… عاشق چاپلوسی بود و علیرغم اینکه در موردِ خودش تکذیبش میکرد با آن موافق بود».
کورنلیس آوخشتاینِ[۷] زندگینامهنویس مینویسد که سرسختی و پایمردی جسورانهی اراسموس با وجودِ تمامی موانع در پایداری بر هدفی که میخواست بدان دست یابد، مثالزدنی بود. اجازه نمیداد فقر مانع پیشرفتاش شود. اوضاع سلامتی بسیار وخیماش و بیماریهای بیشمارش نتوانستند او را از کاری که برگزیده بود، بازدارند.»
بسیاری از مورخان، بهویژه مورخان آلمانی از این دیدگاه حمایت کردهاند که مارتین لوتر، رقیبِ اراسموس یکی از بزرگترین مدافعان آزادی بوده است، حتی با وجود این که لوتر از آزار، استبداد، بردهداری و کشتار جمعی دفاع کرده. به قول ران اسکوفل[۸]، ویراستارِ انشارات دانشگاه تورنتو که اولین ویرایش آثارِ کامل اراسموس به زبان انگلیسی را منتشر میکند،: «اراسموس شاید گمنامترین سرمعمارِ اندیشهی مدرن باشد … میراث فکری و روحیاش تنها در دوران ما شروع به رخ نمودن کامل خود نموده است.»
دسیدریوس (فرد خواستنی به لاتین) اراسموس در ۲۷ اکتبر سال ۱۴۶۶ یا ۱۴۶۹ در خاودا، شمالیترین بخشِ رُتِردام هلند دیده به جهان گشود. او دومین پسرِ کشیشی بود به اسم خیرارد و مادرش رختشویی مارگارت نام بود. او در سراسر حیاتاش از اصل و نسباش عار داشت.
اراسموس در خانهی کشیش بخش بزرگ شد که احتمالاً بامی سفالی و پنجرههای پوشیده با کاغذِ روغنی داشته است. شاید مارگارت برای خلاصی از اهالیِ رسوایِ کشیشنشین اراسموس و برادر بزرگش، پیتر را برای تحصیل به دیونتر، شهری کوچک در شرق فرستاد. این منطقه درگیر جنگهای متوالی بود. اراسموس که هشت ساله بود، حدودِ ۲۰۰ اسیر جنگی به دستورِ اسقفِ محلی شکنجه و تکه تکه شدند.
حوالی سال ۱۴۸۴ اراسموس، والدین خود را به سببِ طاعونِ خیارکی از دست داد. علیالظاهر، مدیر مدرسهی مذهبی که حالا قیم بچهها هم بهحساب میآمد، برای خلاصی از شر کودکان آنان را روانهی صومعهای آگوستینی در استین کرد و داراییهای خانواده را بر باد داد. اراسموس در طی شش سال اقامتش وقت زیادی را در کتابخانه سپری کرد و آثار مارکوس تولیوس سیسرو (۴۳- ۱۰۶ ق.م) و دیگر نویسندگان رومی را خواند. اراسموس در ۲۵ آوریل ۱۴۹۲ لباس کشیشی بر تن کرد و مشتاق بیرون رفتن از صومعه بود. او سرانجام گذارش به سوربون افتاد اما اسقف مسئول محل سنت فرانسیس پائولا را الگوی خود قرار داده بود، زاهدی که ریشهی گیاهان میخورد و هرگز استحمام نکرد. تا سال ۱۴۹۶ طاقتش دیگر سر آمد.
او ۸۱۸ ضربالمثل لاتین و حواشیای بر آنها را در مجلد کوچکی با عنوانِ مجموعهی «ضربالمثلها»[۹] گرد آورد. این اثر که در سال ۱۵۰۰ منتشر شد، اولین تلاش از تلاشهای بسیارش برای شکستِ انحصاری بود که روحانیون مدتهای مدید بر آموزش حفظ کرده بودند. درونمایهی آزادیِ جمهوریخواهانه و صلح در سراسر این اثر بهسانِ بسیاری از آثارش موج میزند. برای نمونه: «آیا متوجه نیستیم که شهرهای باشکوه به دست مردم ایجاد شده و به دست شاهزادگان ویران شدهاند؟ یک دولت با دسترنج شهروندانش توانگر میشود و با طمع حاکمانش تاراج میشود؟ قوانین خوب از سوی نمایندگان مردم وضع شده و از سوی پادشاهان نقض میشوند؟ مردم علاقهمند به صلح هستند و پادشاهان جنگ به راه میاندازند؟»
اراسموس «رسالهی سرباز مسیحی»[۱۰] ، راهنمایی عملی برای مسیحیت، را نوشت. او بر این نکته پای فشرد که مردم روح را نه با عمل به شعائر مذهبی بلکه با پروردن ایمان و نیکی مصون نگه میدارند. این کتاب که به زبان انگلیسی (پس از ۱۵۱۸)، چکی (۱۵۱۹)، آلمانی (۱۵۲۰) و سپس فرانسوی، لهستانی، پرتغالی و اسپانیایی ترجمه شد، به فراهم ساختن مقدمات نهضت اصلاح دینی کمک کرد.
اراسموس در می ۱۵۰۹ به انگلستان دعوت شد و در منزل توماس مور در باکلرزبریِ لندن اقامت گزید. آنجا نوشتن اثری طنز به نامِ «در ستایش دیوانگی»[۱۱] را شروع کرد—عنوانی که بازی با نام دوستش بود. این اثر که طی یک هفته به رشتهی تحریر درآمد خطابهی دیوانهای بود که بلاهتِ زندگی معاصر را بازگو میکند. اراسموس «بازرگان، سرباز یا قاضیای» را «که فکر میکند … همهی شهادتهای دروغ، شهوات، شرابخواریها، دعواها، قتلها، کلاهبرداریها، پیمانشکنی و خیانتهایش به نحوی تأدیه میشوند، طوری که اکنون آزاد است تا دور جدیدی از گناهکاری را دوباره از سر گیرد…» به باد تمسخر میگیرد. اراسموس آنانی که «باورشان به کمونیسمِ مالکیت تا آنجا پیش میرود که هرچیزی را که ول افتاده باشد، برمیدارند و بدون عذاب وجدان چنانکه از سوی قانون بر آنان وضع شده باشد، به چاک میزنند» تحقیر میکند.
برخی از شورانگیزترین قطعاتِ اراسموس در مورد جنگ بودند. برای نمونه: «از آنجا که کلیسای مسیحیت بر خون بنا نهاده شده و با خون نیرو گرفته و با خونریزی گسترش یافته، آنها به تدبیر آموزش با ششمیر ادامه میدهند، گویی مسیح نابود شده است و دیگر نمیتواند از مردم خود به روش خود محافظت کند. جنگ چیزی است به غایت هولناک که درخورِ دیوصفتان است نه مردمان، چنان احمقانه که حتی شعرا تصور میکنند که الاهههای انتقام رهایش کردهاند، چنان مرگبار که مانند طاعونی سراسر جهان را میروبد، چنان ناعادلانه که عموماً به بهترین نحو به دستِ بدترین نوعِ راهزنها انجام میشود، چنان خداناشناسانه که کاملاً بیگانه با مسیح است؛ و با این حال همهچیز را رها کرده تا خود را وقفِ جنگ کنند … »
اراسموس ترتیبی داد که «در ستایش دیوانگی» در سال ۱۵۱۱ در پاریس منتشر شود و در دوران حیاتاش ۳۹ مرتبه تجدید چاپ شد. این اثر به دانمارکی، هلندی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایسلندی، ایتالیایی و سوئدی ترجمه شد. ویراستی مخصوص با ۳۷ تصویرِ هانس هولباین[۱۲] نقاش ۱۸ ساله هم وجود داشت. «در ستایش دیوانگی» الهامبخشِ فرانسوا رابله[۱۳] طنزنویس بزرگ فرانسوی و بسیاری دیگر شد.
در سال ۱۵۱۳ یولیوس دوم ملقب به «پاپ جنگجو» درگذشت و اراسموس رسالهی «راه ندادنِ یولیوس به بهشت»[۱۴] را نوشت، طنزی که در آن پاپ دروازههای بهشت را بسته مییابد. سنت پیتر میگوید: «شما یولیوس، امپراطوری هستید که از جهنم بازمیگردد … با پیمانها و تشریفاتتان، ارتشها و فتوحاتتان، شما هیچ وقتی برای خواندن انجیلها نداشتهاید … فریبکاری، رباخواری و حیلهگری، پاپتان ساخت … مردم باید آجرها را برداشته و بر فرق سرِ چنین آدمهای رذلی فرو کوبند.»
اراسموس «اشکال گفتگوی صمیمی»[۱۵] (۱۵۱۴) را منتشر کرد که عموماً از آن با گفتگوها یاد میکرد که راهنمایی شیطنتآمیز دربارهی مذهب و حیات عرضه میکند. او دندانگردی کشیشها، معجزههای ساختگی و تشریفات مذهبی بیمعنی را به باد تمسخر گرفت. نوشت که عشق زناشویی بهتر از تجرد است. در فرانسه مقامات دستور سوزاندن کتاب را دادند. کارل پنجم، امپراطور اسپانیا، هلند، اتریش- مجارستان و عمدهی ایتالیا و امریکای شمالی فرمان داد که هر کسی «گفتگوها» را بخواند، اعدام میشود. با این حال ۲۴ هزار نسخه از «گفتگوها» در دوران حیات اراسموس به فروش رسید—۳۶ چاپ از ۲۱ ناشر مختلف—و به گفتهی لرد آکتون این اثر «مشهورترین اثر دورانش بود.» فالودیِ زندگینامهنویس اشاره کرد که «نه آرمانشهرِ توماس مور و نه مقالاتِ مونتین و نه گاراگانتوا و پانتاگروئلِ رابله تا این اندازه تاثیرگذار نبوده یا چنین تاثیر ماندگاری برجای نگذاشتند.»
اراسموس به دلیل ایراداتِ نسخهی لاتین قدیمی کتاب مقدس، به نسخههای دستنویسِ یونانی—آنگونه که معلوم شد، نسخههای قرن چهاردم—رجوع کرده و ترجمهی لاتین تازهای از عهد جدید با حاشیهنویسی و تفسیر پدید آورد. ترجمهاش که در بازل منتشر شد، الهامبخش سایرین برای ترجمهی عهد جدید شد. برای نمونه، ترجمهی آلمانیِ مارتین لوتر (۱۵۲۲)، ترجمهی انگلیسیِ ویلیام تیندل[۱۶]
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 