پاورپوینت کامل شطرنج هرج و مرج ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شطرنج هرج و مرج ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شطرنج هرج و مرج ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شطرنج هرج و مرج ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
روحانی اندیشمند، حجتالاسلام والمسلمین محمد مسجد جامعی، مقاله نکتهسنجانه و جالبی با عنوان «نگاه اعراب به ایران؛ از دیروز تا امروز» نوشته است که در همین روزنامه اطلاعات مورخ ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ (ص۱۲) به چاپ رسید. در این مقاله، از تفاوتها و اختلافات میان ایرانیان و عربها سخن گفته شده و ریشههای این تفاوت نگرش، اجمالاً بیان گردیده است. نویسنده بدون پردهپوشی و توسل به شعارهای آرمانگرایانه و ایدئولوژیک که وحدت میان تمام کشورهای اسلامی را اصل دانسته و این آرمان را محقق و در دسترس قلمداد میکند، عمق خلاف و اختلاف را در میان دو گروه عمده مسلمین و دو قدرت بزرگ قومی و فرهنگی در خاورمیانه نشان داده است.
تأملی در وضع نامتعادل خاورمیانه و مواضع ضد ایرانی اعراب
روحانی اندیشمند، حجتالاسلام والمسلمین محمد مسجد جامعی، مقاله نکتهسنجانه و جالبی با عنوان «نگاه اعراب به ایران؛ از دیروز تا امروز» نوشته است که در همین روزنامه اطلاعات مورخ ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ (ص۱۲) به چاپ رسید. در این مقاله، از تفاوتها و اختلافات میان ایرانیان و عربها سخن گفته شده و ریشههای این تفاوت نگرش، اجمالاً بیان گردیده است. نویسنده بدون پردهپوشی و توسل به شعارهای آرمانگرایانه و ایدئولوژیک که وحدت میان تمام کشورهای اسلامی را اصل دانسته و این آرمان را محقق و در دسترس قلمداد میکند، عمق خلاف و اختلاف را در میان دو گروه عمده مسلمین و دو قدرت بزرگ قومی و فرهنگی در خاورمیانه نشان داده است. تحلیلی است منصفانه و بیپیرایه و آسیبشناسانه و با توجه به مطبوعات و رسانههای ارتباطی عربی و ادبیات و بینش غالب در این رسانهها درباره ایران و ایرانی. از جمله در این مقاله چنین آمده است:
«… مفاهیم و اصطلاحاتی که بسیاری از اعراب در مورد ایران و ایرانیان به کار میبرند، مجموعهای از رقابتهای سیاسی و فرهنگی و مذهبی، به ویژه از دهه ۶۰ قرن بیستم به بعد، موجب پیدایش چنین اصطلاحاتی شد که ناشی و حاکی از نوعی نژادپرستی، کینهتوزی و عقده گشایی است. از “قادسیه” گرفته که بیش از همه توسط صدام به کار میرفت و هنوز هم در ادبیات سیاسی و رسانهای جایگاهی دارد تا “عجم” و “فُرس مجوس″. حال آنکه ما هیچ گاه آنان را با تعابیری همچون “بتپرستان جاهلی و بربری” خطاب نکردهایم… متاسفانه این اصطلاحات هم اکنون به وفور توسط اصحاب سیاست و رسانه به کار میرود. تأسفبارتر اینکه بیشتر توسط روحانیان و شخصیتهای دینی با تمایلات سلفی، و بعضاً اخوانی استعمال میشود!
در دنیای امروز چنین هتاکیهای علیه یک ملت دیگر، عملا وجود ندارد و بهویژه مقامات دینی حتی در بدترین شرایط، مخالفان خود را اینچنین نمینامند و احساسات مردمی را این گونه علیه آنان تحریک نمیکنند. بیان اینان، نسبت به ایران و ایرانیان نه تنها بیادبانه، بلکه به واقع خجالتآور است و به دلیل تشویق و تحریض به بدبینی و نفرت قومی و نژادی، حتی قابل پیگیری حقوقی هم هست…»
باری، لحن متین آقای مسجدجامعی نباید خواننده را به اشتباه اندازد که مسئله فقط بر سر مشتی اصطلاحات نژادپرستانه و ارجوزههای قومی است. امروزه زشتترین و شنیعترین صفتها بر ضدّ ایرانیان، در رسانههای عربی، خاصه مجلات زرد، فیسبوک، توییتر و فضای مجازی با بسامدهای بسیار بالا جریان دارد. در حال حاضر به جز آنچه به صورت تاریخی و طبیعی در رقابتهای میان دو قوم وجود داشته و منشأ و مؤید اختلافاتی بوده، یک جریان مرموز به صورت منظم (سیستماتیک) و با بهرهگیری عظیم از ظرفیتهای ارتباطی و اطلاعرسانی مدرن، در حال منزویسازی ایران و نفرتپراکنی علیه ملّت، فرهنگ و تاریخ ایران است.
میدانیم که این انگاره ها تنها در بیان و کلام متوقف نیست و با عبور از تحریکات پوپولیستی، فعلیت مییابد و انگیزشهای رادیکال و خشونتهای کورمتولد میشود. یکی از معضلات ما اکنون این است که از هرجای جهان اسلام سر برآوریم، بر اساس تبلیغات مشتی سلفی یا غیر سلفی، بخش چشمگیری از خواص و عامه مردم به ما بدبیناند و باید وقت و هزینههای خود را مصروف پاسخگویی شبهات و خنثیسازی تبلیغات و هتاکیها نماییم، این مسائل همین الان هم ما را دچار زحمت و جراحت کرده است.
نگاه تاریخی
کمی به عقب باز گردیم. تفاوت و حتی تخاصمات میان ایرانیان و اعراب، ریشههای تاریخی طولانی داشته، و به رغم تداومش از قرن نخست هجری تاکنون، حکم اختلافات طبیعی را داشته که مثلا ما با عثمانیها هم داشتهایم یا میان ما و ازبکان هم بوده؛ اما چه شد که چنین وسعتی از هجمه و یورش تبلیغاتی و حتی فحاشی از جهان عربی آغاز شده و به سوی ما نشانهروی شده است؟ سادهترین پاسخ، سیاسی و مذهبی است و ظاهراً مشکلات را حل میکند؛ اما سیاست و مذهب تنها بخشهایی از این جوانب خصمانه و نژادپرستانه را توضیح میدهد. مضامینی که در یاوهگوییهای صدام حسین دیده میشد، به شکل مؤثرتر در خطابههای جمال عبدالناصر یا حتی معمر قذافی و برخی از تئوریپردازان حزب بعث نیز قابل مشاهده بود. آنچه در همه این نوشتهها قابل ملاحظه است، اتفاق نظر در دشمنی با ایران و ایرانی است. آخرین شاهکار از این نوع، نطق ابراهیم الدوری بعثی و معاون صدام تکریتی است که پر از ارجوزه و گزافههای قبیلگی است، به همراه مشتی دشنام و زشتگویی به ایرانی که او عجم و مجوس خوانده و سرجمع نشان میدهد که این آدم فاقد عقل متعارف و شعور انسانی است.
اما بدبختی اینها ریشه دارتر است. این مسئله حتی در مورد رجال فرهنگ و متفکران عرب هم صادق است و آنان نیز در در زیر بمباران همین تهمتهای نژادی و تنازعات نابخردانه رشد کردهاند. استاد نامدار، فیلسوف فقید سید جلالالدین آشتیانی نیز تسامح حکیمانه را در برابر این قومیتگرایی و نژادپرستی از کف داده و مجبور شده بود حدود نیم قرن پیش چنین بنویسد:
«برخی از تعصبهای عرب و عجمی که هنوز هم در ممالک عربی ریشه و اساس محکمی دارد، خود مانع اساسیی است از برای نفوذ افکار فلاسفه و عرفای ایرانی در این ممالک. تعصب ناروای «تشیع و تسنن» هم در این امور مدخلیّت دارد و چه بسا که در برخی از نفوس ریشه عمیقتری داشته باشد… مگر ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) عرب نیستند؟ معذلک ما آنها را مقتدای خود میدانیم و از آن بزرگواران تبعیت میکنیم…»
سپس مرخوم استاد آشتیانی ماجرایی نقل کرده که هم غمانگیز است و هم تأملانگیز ایشان نوشته یکی از شیوخ عرب «… که خالی از کمال هم نبود، البته کمال سطحی عربی در بغداد به من میگفت: ما استادی داشتیم که میگفت من خلفای ثلاثه را فقط از این جهت بر علی بن ابیطالب مقدم میدانم که آنها تعصب عربی داشتند و علی(ع) نداشت و در منبر صریحاً گفت: انّی لا افرّق بین العرب و العجم…» (رسائل حکیم سبزواری، با تعلیق و تصحیح و مقدمه سید جلالالدین آشتیانی، دانشگاه مشهد، صص۷ و ۸ از مقدمه)
این نقل قول را از آن جهت آوردم که سالها پیش از منازعات سیاسی اخیر تحریر شده و تا حدی میتواند قدمت این رجزخوانی و تفاخرهای جاهلی را در میان علما و بلغای عرب نشان دهد. امروزه بر چنین بستری که طی حدود هفتصد سال، حداقل هفتصدسال از سقوط بغداد به دست هلاکو، این اختلافات اوج بیشتری یافته و با ادبیاتی قبیح و زننده، تغذیه شده است. تا پیش از نمدپیچی خلیفه که نشاندهنده ذلت و سقوط عباسیان بود و ورود خان مغول به تختگاه بغداد، این نفرت و کینهپراکنی علیه ایران و فرس به سبک متفاوتی در زیر پوست تاریخ رواج داشت، در واقع تازیان در دوران امویان و عباسیان غالباً لحن فاتح داشتند و با اعتماد به نفس آشکاری این لحن مفاخرتآمیز را بر مردمان ممالک مفتوح و مفتوحالعنوه بر استر تفاخر عربی بار کرده بودند.
اما از آنجا که ایرانیان به استقلال فرهنگی و سیاسی خود بیشتر علاقهمند بودند، آنان نیز بر این روش و رفتار عجمستیزانه بیشتر پای میفشردند. تا پیش از حمله هلاکو به بغداد، تنها یک سده شاهان و سرداران صفاری و بخصوص امرای خاندان بویه بر لشکر عرب تک و به صورت خلفا چک زدند. پس این آتش همیشه روشن مانده بود تا اینک که تبلیغاتی آشکار و منظم با پول عربستان و شیوخ فاقد تاریخ و بیعقبه متحد این کشور علیه ایران ساماندهی نموده است.
شووینیسم عربی که هفت دهه شکست و تنازع را روایت میکند و در برابر اسرائیل خاک مذلّت بر سر داشته، در برابر ایران، ذکر قادسیه و جلولا و رجزخوانی انا من بادیه و الصحاری… راه انداخته است. مروری بر رسانههای عمده عربی نشان میدهد که آنها به هیچ وجه یک ایران باثبات و قدرتمند را در کنار خود دوست ندارند. نه از آن حیث که ایران تهدید نظامی یا بیثبات کنندهای برای منطقه است، بلکه از آن جهت که در مقایسه وضع فرهنگی و نظام اجتماعی ایران با واپسماندگی تاریخی مردم در این کشورها، ناچارند متحمّل هزینه و حقارت شوند. جوانان و تحصیلکردگان دانشگاهی، ابداعات پی در پی علمی، جوایز هنری و ورزشی، وضع پویای بانوان ایران در سطوح علمی و اجتماعی، و بالاخره زیرکی سیاستگران ایرانی در معادلات بینالمللی، ایشان را خشمگین و دچار عقدههایی میکند که ریشههایش دقیقاً معلوم نیست. اتفاقاً روشنفکران و نخبگانشان همبن چیزها را هم میطلبند و در پی آنند، اما نمیخواهند برایش هزینههایی بپردازند. مهمترین هزینه، وانهادن تفکر و مناسبات قبیلگی است و وقوف به واقعیتها، درک حدود و توان و اندازه واقعی، به گونهای که زیر دلارهای نفتی مچاله و مخفی نشود.
امروز که مسلمانان جهان وضع بیثبات و اسفانگیزی دارند و اندک سرمایه و مختصر همتی میتواند در شرق آسیا، چندین قوم سرگشته و رانده از سریلانکا و برمه را نجات دهد، سرمایه و انگیزههای کشورهای ثروتمند اسلامی، مصروف منازعات و جنگهای ویرانگری شده که پیروزی نخواهد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 