پاورپوینت کامل چرا جامعهشناسی «بیجایگاه» شدهاست؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چرا جامعهشناسی «بیجایگاه» شدهاست؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چرا جامعهشناسی «بیجایگاه» شدهاست؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چرا جامعهشناسی «بیجایگاه» شدهاست؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
دکتر یوسف اباذری، برادر و همکار دانشگاهی بزرگوارم و استاد دردمند و برجسته جامعهشناسی کشور، در هفتم اردیبهشت ماه امسال، در همایش «هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران» به ظاهر حملاتی را به فلسفه داشتند و اظهار کردند که چگونه فلسفه و تلاش به منظور کشف یا برساخت مقولات تازه، در کنار روانشناسی، جامعهشناسی تجربی را به حاشیه راندهاست.
نقدی بر یوسف اباذری
دکتر یوسف اباذری، برادر و همکار دانشگاهی بزرگوارم و استاد دردمند و برجسته جامعهشناسی کشور، در هفتم اردیبهشت ماه امسال، در همایش «هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران» به ظاهر حملاتی را به فلسفه داشتند و اظهار کردند که چگونه فلسفه و تلاش به منظور کشف یا برساخت مقولات تازه، در کنار روانشناسی، جامعهشناسی تجربی را به حاشیه راندهاست. برخی از دوستان، بنده را ملزم کردند تا در مقام یک معلم فلسفه، در خصوص نوع مواجهه دکتر اباذری گرامی با فلسفه اظهار نظر کرده، با ایشان وارد دیالوگی در خصوص «جایگاه و اهمیت فلسفه» شوم. این یادداشت کوتاه حاصل پاسخ به این دعوت است.
یقین دارم ذکر این نکات که آبا و بنیانگذاران اصلی علم جامعهشناسی جملگی فیلسوف و فیلسوف اجتماعی بودهاند و سوسیولوژی (جامعهشناسی) بدون فلسفه اجتماعی و فلسفه علوماجتماعی تا سرحد سوسیومتری (جامعهسنجی، یعنی مشتی پرسشنامه، آمار و جدول) تنزل خواهد یافت، و از سوی دیگر فلسفه اجتماعی و فلسفه علوماجتماعی بدون فلسفه، مشتی وراجیهای پادرهوا خواهد بود، برای دکتر اباذری همچون زیره به کرمان بردن است. اما در همان حال، توجه به آنها برای دانشجویان تازه در راه پا گذاشته جامعهشناسی و دیگر رشتههای علوم انسانی امری بسیار ضروری است.
آقای اباذری بهتر از همه ما میدانند که «خرد جامعهشناسی» بدون فلسفههای اجتماعی ویکو، هگل، هردر، اگوست کنت و دورکهیم شکل نمیگرفت و بدون فلسفهپردازیهای دیلتای، وبر، هوسرل،هایدگر، آدورنو، مارکوزه، هورکهایمر، بنیامین،هابرماس، و این روزها بدون آرا و اندیشههای فیلسوفان پستمدرن بسط نمییافت و نمییابد.
دکتر اباذری در سخنرانی خویش در همایش مذکور نکات قابلتوجه و قابل تأملی را بیان داشتند. یکی از مهمترین دلنگرانیهای ایشان این است که در روزگار ما جامعهشناسی و خرد جامعهشناختی، چه در سطح جهانی و چه در سطح بومی و محلی، به حاشیه رانده شدهاست. اما یقیناً سخن گفتن از «به حاشیه رانده شدن جامعهشناسی و خرد جامعهشناختی»، و اساساً تعیین چیستی و مضمون روشن این سخن و قضاوت در خصوص آن نه امر جامعهشناختی، در معنا و مفهوم تجربی و پوزیتیویستی آن، بلکه امری فلسفی است.
نویسنده کتاب «خرد جامعهشناسی» دردمندانه و بدرستی بر این امر تأکید میورزند که نئولیبرالیسم با سیطره جهانی خویش در صدد است تا نشان دهد که «فرد و فردیت» واقعیت-های بنیادیناند و «جامعه» واقعیت ندارد یا از واقعیتی توهمی و اعتباری برخوردار است. و این، درست در نقطه مقابل خرد جامعهشناختی است که مبتنی بر اصالت داشتن واقعیتهایی به نام «جامعه و حیات اجتماعی» است.
بیتردید، استاد بزرگوار ما، بهتر از بسیاری از دانشآموختگان علوماجتماعی میدانند که پرداختن به مقولات اصالت فرد هستیشناختی یا اصالت جامعه هستیشناختی و نزاع میان اندیویدوآلیسم یا کلکتیویسم فلسفی، حقوقی و اخلاقی خود نزاعی متافیزیکی و فلسفی و نه امری در محدودههای جامعهشناسی تجربی و پوزیتیویستی است.
دکتر اباذری بدرستی اظهار میدارند که هدف جامعهشناسی نه فلسفهپردازی است و نه پرداختن به احوال شخصی و روانشناسی افراد؛ و نیز اینکه بعد از انقلاب وجه تجربی جامعهشناسی مغفول مانده است.
از نظر دکتر اباذری، در دهههای اخیر جامعهشناسی پیوسته به فرهنگ میپردازد و اقتصاد را فراموش کردهاست، و با تضعیف جامعهشناسی دو علم جانبی جامعهشناسی، یعنی «روانشناسی» و «فلسفه» قدرت گرفتهاند و امروز این دو علم سرنوشتی برای ما رقم زده اند که معلوم نیست وضعیت ما به کجا خواهد رسید. ایشان معتقدند که در روزگار ما روانشناسی تقویت میشود تا جا برای جامعهشناسی تنگ شود. دلیل آن نیز روشن است. روانشناسی با فرد منفک شده سروکار دارد و میکوشد پاسخ همه مسائل و بحرانها را در خود فرد جستوجو کند بیآنکه با ساختارهای اجتماعی و نقد آنها کاری داشتهباشد. همچنین از نظر ایشان امروز جامعهشناسی نمیتواند به مشکلات پاسخ دهد. اما مشکل را نباید در خود جامعهشناسی جستوجو کرد و کاستی در خود علم جامعهشناسی نیست بلکه مسأله این است که جایی برای علم جامعهشناسی وجود ندارد. علم جامعهشناسی در دیار ما «بیجایگاه» شده است و این فلسفه است که جا را برای جامعهشناسی تنگ کرده است و این روزها بازار اهل فلسفه سکه است.
از نظر آقای اباذری، فلسفه با معقولات [ثانیه] سروکار دارد. اما جامعهشناسی باید جامعه و واقعیت خارجی را ببیند و غایتش درک واقعیتهای اجتماعی است. معقولات همچون عینک دیدگان ما هستند. اما این روزها جامعهشناسی به دلیل فلسفهزدگیاش همچون کسی میماند که تمام همّ و غم خود را مصروف بازی با عینکش کرده است و به دلیل غلبه وصف نظری و غیرتجربی، تلاش به منظور دیدن واقعیتهای اجتماعی را از یاد بردهاست.
اما از سوی دیگر، استاد برجسته جامعهشناسی کشور معتقدند که واقعیتهای سهمگین و مسائل و بحرانهای لاینحل جامعه سبب شدهاست جامعه از جامعهشناسی استقبال کرده، به سوی جامعهشناسی بیاید و از جامعهشناسی پاسخ و راه حل بطلبد. اما دستان جامعهشناسی بسته است، چرا که جامعهشناسی «بیجایگاه» شدهاست.
دکتر اباذری در بخش دیگری از سخنانشان سیطره تفکر نئولیبرالیسم در سطح جهانی و نیز در کشور را یکی دیگر از مهمترین عوامل، در به حاشیه راندهشدن علم جامعهشناسی برشمردند.
بنده درخصوص حملات ایشان به علم روانشناسی، به این اعتبار که این علم امروز عاملی برای فریب و چه بسا تحمیق برخی جوامع شده، موافقم و من نیز معتقدم اگر چه نه همه، لیکن بخش بزرگی از روانشناسان در سراسر جهان با معطوف ساختن نگاه از امر اجتماعی به حوزه حیات فردی دست در دست قدرتهای بزرگ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، و درست در جبهه مقابل خودآگاهی و منافع اجتماعی، به ارتزاق وحتی استثمار منابع اقتصادی مشغولاند، بیآنکه این سخن به معنای نفی علم روانشناسی و دستاوردهای بزرگ آن از اساس باشد. لیکن فلسفه قصه دیگری دارد.
نگرانی بنده این است که حمله دکتر اباذری به فلسفه به توجیه دفاع از خرد جامعهشناسی، فلسفه و تفکر فلسفی را مورد تفقد انتقادات خویش قرار داده و بار دیگر تیغ به دست زنگی مست ناخردی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 