پاورپوینت کامل نقد و نفیِ «فرافکنی» در اشعار پروین اعتصامی ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقد و نفیِ «فرافکنی» در اشعار پروین اعتصامی ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد و نفیِ «فرافکنی» در اشعار پروین اعتصامی ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد و نفیِ «فرافکنی» در اشعار پروین اعتصامی ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
.گفتگویِ شانه با آیینه
این مناظره با فرافکنی شانه بر فلک، گیتی و زمانه آغاز میشود و با گلایههایی رشکآمیز از آیینه ادامه مییابد:
وقت سحر به آینهای گفت شانهای
کاوخ فلک چه کجرو و گیتی چه تندخوست
۱.گفتگویِ شانه با آیینه
این مناظره با فرافکنی شانه بر فلک، گیتی و زمانه آغاز میشود و با گلایههایی رشکآمیز از آیینه ادامه مییابد:
وقت سحر به آینهای گفت شانهای
کاوخ فلک چه کجرو و گیتی چه تندخوست
ما را زمانه رنجکش و تیره روز کرد
خرم کسی که همچو تواش طالعی نکوست
هرگز تو بارِ زحمتِ مردم نمیکشی
ما شانه میکشیم به هر جا که تارِ موست
… با آنکه ما جفایِ بتان بیشتر بریم
مشتاقِ روی توست هر آن کس که خوبروست
همان، ص ۷۶، منظومه ۵۳، ابیات ۵-۱
آنگاه نوبتِ پاسخگوییِ آیینه میرسد که ضمن آن، بهشدت، از عیبجویی از دیگران، مخصوصاً در غیاب آنها، مذمت میکند:
گفتا هر آنکه عیب کسی در قفا شمرد
هر چند دل فریبد و رو خوش کند عدو ست
در پیشِ رویِ خلق به ما جا دهند از آنک
ما را هر آنچه از بد و نیک است روبروست
… چون شانه عیبِ خلق مکن مو به مو عیان
در پشتِ سر نهند کسی را که عیبجوست
ز آن کس که نام خلق به گفتارِ زشت کُشت
دوری گزین که از همه بدنامتر هم اوست
همانجا، ۱۰-۶
۲شکایت بردن دیوانه به زنجیر از عاقلان
این مناظره یکی از جذّابترین و پرمعناترین مناظرههای مندرج در دیوان پروین است که در جایجایِ آن مفهوم فرافکنی بهوضوح مشاهده میشود:
گفت با زنجیر، در زندان شبی دیوانهای
عاقلان پیداست کز دیوانگان ترسیدهاند
من بدین زنجیر ارزیدم که بستندم به پای
کاش میپرسید کس، کایشان به چند ارزیدهاند؟
… عاقلان با این کیاست عقلِ دوراندیش را
در ترازویِ چو من دیوانهای سنجیدهاند
… جمله را دیوانه نامیدم چو بگشودند در
گر بد است، ایشان بدین نامم چرا نامیدهاند؟
همان، ص ۱۴۰، منظومه ۱۰۷، ابیات ۷-۱
و سپس به بیتی کلیدی میرسیم که در آن فرافکنی، به مفهومی که امروزه در روانشناسی مصطلح است، به روشنترین و گویاترین شیوه بیان شده است.
من یکی آئینهام کاندر من این دیوانگان
خویشتن را دیده و برخویشتن خندیدهاند
همانجا، بیت ۹
۳گفتوگوی تابه با دیگ
در این مناظره، تابه، با نادیده گرفتنِ سیاهیِ پشتِ خود، به عیبجویی از دیگ میپردازد و از اینکه پشتِ او، از فرطِ سیاهی و دودزدگی، همانند قیر شده است، وی را سرزنش میکند:
به کُنجِ مطبخِ تاریک، تابه گفت به دیگ
که از ملال نمردی، چه خیره سر بودی؟
ز دوده، پشتِ تو مانندِ قیر گشته سیاه
ز عیب خویش، تو مسکین چه بیخبر بودی؟
همان، ص ۱۶۲، منظومه ۱۲۶، ابیات ۲-۱
در ابیات بعد، آثار خودفریبی و خودبزرگبینیِ تابه بهوضوح آشکار است؛ گویی که امر بر خود وی مشتبه شده است؛ تا آنجا که خود را سفید و صاحب نام و رأی صائب میپندارد و از فرطِ تکبر و تفرعن از همنشینیِ با دیگ اظهار نارضایتی و بیعلاقگی میکند:
به پیشِ چون تو سیه رویِ بد دلم که فکند؟
چه بودی، ار که مرا قدرت سفر بودی؟
ندید چشمِ تو رنگی دگر به جز سیهی
رواست گر که بگوییم بی بصر بودی
در این بساطِ سیه، گر نمیگشودی رخت
چو ما سفید و نکورای و نامور بودی
همانجا، ابیات ۱۲-۱۰
سرانجام نوبت پاسخگوییِ دیگ میرسد. وی، برخلافِ تابه، به نقط ضعف خود ـ سیاهیِ پشتش ـ کاملاً واقف است و واقعگرایانه بدان اقرار میکند ولی در عین حال، از بیپایه و واهی بودن ادعاهای تابه آگاه است و از رد و نفیِ آنها باز نمیماند:
جواب داد که: ما هر دو در خورِ ستمیم
تو نیز همچو من ای دوست بی هنر بودی
جفایِ آتش و هیزم، نه بهرِ من تنهاست
تو نیز لایقِ خاکستر و شَرَر بودی
… نظر به عُجب در آلودگان نمیکردی
به دامنِ سیه خود، گرت نظر بودی
همانجا، ابیات ۲۰-۱۳
۴عیبجویی زاغ از طاووس
در این مناظره، زاغ که نمادِ سیاهی و زشترویی است، طاووس را که مظهر اعلایِ زیبایی و آراستگی است، به استنادِ زشتی و کجیِ پایش، سرزنش میکند و وی را به زشترویی، خودخواهی و خودنمایی متهم مینماید:
زاغی به طرفِ باغ به طاووس طعنه زد
کاین مرغِ زشتروی، چه خواه خواه و خود نماست
… پایش کج است و زشت، از آن کج رود به راه
دُمّش چو دُمِّ روبه و رنگش چو کهرباست
همان، ص ۱۸۴، منظومه ۱۴۳، ابیات ۳-۱
و طاووس که، برخلافِ زاغ، از واقعبینی و انصافِ کافی برخوردار است، بدو چنین پاسخ میدهد:
طاووس خنده کرد که رأیِ تو باطل است
هرگز نگفته است بد اندیش، حرفِ راست
… بدگویی تو این همه از فرطِ بد دلی است
از قلبِ پاک نیتِ آلوده برنخاست
ما عیبِ خود، هنر نشمردیم هیچگاه
در عیبِ خویش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 