پاورپوینت کامل و جز این درد، مرا این قلم باشد ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل و جز این درد، مرا این قلم باشد ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل و جز این درد، مرا این قلم باشد ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل و جز این درد، مرا این قلم باشد ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
«حدیث خداوندی و بندگی» با عنوان فرعی «تحلیل تاریخ بیهقی از دیدگاه ادبی، اجتماعی و روانشناختی» از اتفاقات مهم و تأملانگیز پژوهش ادبی در سالهای اخیر بهشمار میآید. نویسنده، دکتر محمد دهقانی، در مقدمه مفصل ۱۳۴ صفحهای این کتاب رفتار تازهای در قبال تاریخ بیهقی پیش گرفته است. در بین متون کلاسیک زبان فارسی، تاریخ بیهقی از جایگاهی استثنایی برخوردار است. این کتاب از معدود متونی است که به نثر هستند و تأثیری چشمگیر در ادبیات مدرن ایران بهجا گذاشته است. رد زبان بیهقی در شعرهای شاملو و برخی آثار هوشنگ گلشیری بهروشنی آشکار است.
«حدیث خداوندی و بندگی» با عنوان فرعی «تحلیل تاریخ بیهقی از دیدگاه ادبی، اجتماعی و روانشناختی» از اتفاقات مهم و تأملانگیز پژوهش ادبی در سالهای اخیر بهشمار میآید. نویسنده، دکتر محمد دهقانی، در مقدمه مفصل ۱۳۴ صفحهای این کتاب رفتار تازهای در قبال تاریخ بیهقی پیش گرفته است. در بین متون کلاسیک زبان فارسی، تاریخ بیهقی از جایگاهی استثنایی برخوردار است. این کتاب از معدود متونی است که به نثر هستند و تأثیری چشمگیر در ادبیات مدرن ایران بهجا گذاشته است. رد زبان بیهقی در شعرهای شاملو و برخی آثار هوشنگ گلشیری بهروشنی آشکار است.
احتمالا تاریخ بیهقی در کنار گلستان سعدی از پرمخاطبترین نثرهای کهن فارسی در یک قرن اخیر بهشمار میآید. با بررسی کتاب درمییابیم که محمد دهقانی در پی آن بوده است تا از کتابی مطبوع طبع معاصران، خوانشی معاصر بهدست بدهد. مقدمه وسیع این کتاب، از حدود تاریخ بیهقی گذر میکند و روش پژوهشی تازهای را در خوانش آثار کلاسیک مطرح میکند. تلاش دهقانی به دیگر آثار ادبیات پیشامدرن فارسی قابل تسری است. هر قدر مخاطب از تاریخ بیهقی سابقه ذهنی داشته باشد، «حدیث خداوندی و بندگی» جذابیت بیشتری پیدا میکند. این کتاب مملو از ایدههای تازه است. گزافه نیست اگر ادعا کنیم که بیهقی این کتاب بیهقی دیگری است. بیهقی غریبهای که گویا در زیر آوار خوانشهای کلیشهای و تکراری مدفون بوده است.
از شگفتیهای«تاریخ بیهقی» یکی هم اینکه کتاب ناقص به دست ما رسیده است. آنچه از این کتاب بهجا مانده تنها از نیمه مجلد پنجم تا نیمه مجلد دهم را دربر میگیرد. اما دهقانی همین ناتمامی را ملاک قرار داده است و شروع تاریخ بیهقی را از نامهای در نظر میگیرد که امیر محمد، سلطان مخلوع و زندانی خطاب به برادرش نوشته است. وجه تسمیه کتاب هم بهدلیل تکرار و تواتر دو واژه «خداوندی» و «بندگی» در همین نامه است. دهقانی در بطن تحقیق خود، مسئله درخورتأملی را طرح میکند: چه میشود که قدرت سیاسی تن به عقلانیت نمیدهد؟ از شیوه طرح سؤال خودبهخود تصور و تعریف تازهای از ادبیات نیز شکل میگیرد: ادبیات سخنی است که در آن بین قدرت و عقل توازنی وجود ندارد. بهعبارتی کار بیهقی تا حد زیادی عقلانی کردن امر نامعقول است. در پسزمینه نامگذاری محمد دهقانی، شباهت میان «حدیث خداوندی و بندگی» و «خدایگان و بنده» – بخش مشهور و بحثبرانگیزی از «پدیدارشناسی جان» هگل- نیز به ذهن القا میشود. بیهقی نمیتواند قدرت را عقلانی کند. از اینرو مدام به مفهوم تقدیر متوسل میشود. طنین «قضای روزگار» همه توطئهها و ناکارآمدیها را توجیه میکند. «میبینیم که قدرت معیار سنجش حق، و حق تابع قدرت است. اگر مرجع قدرت بیش از یکی باشد، آنکه قدرت بیشتری دارد حقتر است. تقدیر نیز اگرچه بهظاهر پدیدآرنده قدرت و مقدم بر آن است، در عمل اسیر چنگال قدرت میشود، یعنی قدرت هرجا باشد تقدیر هم موافق آن است. در زبان فارسی واژهای که بر مرجع تقدیر و مرجع قدرت دلالت دارد یکی است: خداوند؛ و تابع تقدیر و تابع قدرت هر دو یک صفت دارند: بنده! از این حیث تاریخ بیهقی سراسر حدیث خداوندی و بندگی است».(ص۲۹) در نتیجه قدرتی که تن به عقلانیت نمیدهد، پادشاهان با دیگر مردمان تفاوتی ماهوی پیدا میکنند. آنها قدرت را از خداوند کسب میکنند. به زعم دهقانی از چشم بیهقی، پادشاهان وارثان پیامبراناند. با این تفاوت که قدرت معنوی پیامبر در شخصیت سلطان به قدرتی مادی قلب ماهیت یافته است. در ادامه، با فرمول دیگری از قدرت سیاسی روبهرو میشویم: «حاصل سخن بیهقی این است که پادشاه اصولا نمیتواند ستمگر باشد و صاحب قدرت ستمگر اصلا «پادشاه» نیست بلکه «متغلب» و «خارجی» است».(ص۳۱) بر خلاف تصور سادهسازیشده از بیهقی که غالبا او را مورخی بیطرف و حقیقتجو مینامند، دهقانی در پی آن است تا جهانبینی بیهقی را مشخص کند. مثلا از نظر بیهقی پادشاه عادل، خودبهخود عادل است. عدالت در پادشاه مدنظر بیهقی حلول نمیکند. هر کاری که از سلطان سر بزند عین عدالت است و نیازی به هیچ استدلالی نیست. سلطان اگر شکست بخورد در نتیجه تقدیر است و چنانچه ظلمی هم بکند عین عدالت و مطابق با قدرت قاهرهای است که در اختیار آنان قرار گرفته است. احوال سلاطین و دربار غزنوی به هیچ تصویر یا مفهومی از قدرت نمیانجامد، زیرا قدرت در نظر بیهقی رازی نامکشوف است که از دامنه درک بشری بیرون قرار گرفته است.
تلقی محمد دهقانی از قدرت در هیچ جای کتاب تشریح نمیشود. ناخواسته، قدرت به شکل شبحی پلید درآمده است. به بیان دیگر «قدرت» و «نیرو» چنان در هم خلط شدهاند که از یک طرف با عقلانیتی فاقد قدرت سروکار داریم و از طرف دیگر با قدرتی جنونآمیز و ویرانگر. به تعبیر دلوز در اغلب موارد نه با نیرو بلکه با انسداد نیروهای سیاسی و تاریخی روبهرو هستیم. از این منظر تاریخ بیهقی شرح روابط بین نیروهایی است که یکی راه را بر دیگری سد میکند. و این بازی آنقدر ادامه مییابد تا انهدام و انحطاط تکلیف کار را روشن میکند. تبعات چنین نگرشی به قدرتی که در واقع نا/ قدرت است، دهقانی را به سمت خوانش روانکاوانه سوق داده است. فضای سیاسی حکومت غزنویان آکنده از بدبینی است. به بیان امروزیترش، غزنویان محیط پیرامون خود را بهشدت امنیتی کردهاند. دلیل این اتفاق از چشم دهقانی از یک طرف پارانویای حاکمانی است که در همهجا جاسوسان و منهیان را گماردهاند و از طرف دیگر فوبیای بندگان و رعیتهایی که در رفتار سلطان بهجز تقدیر رمزآلود هیچ قاعدهای را نمییابند. ازاینرو اگر کسی با رویکرد اندیشمندانی مثل میشل فوکو یا حتی لئو اشتراوس کتاب را بخواند، این سؤال تا پایان در ذهنش خار خار میکند که در غیاب قدرت چه عقلانیتی روایت بیهقی را پیش میبرد. آیا بنا به همان تقدیری که مسعود سلطان است بیهقی هم دبیر شده است و احوال روزگار او را مینگرد؟
یکی دیگر از دستاوردهای «حدیث خداوندی و بندگی»، تدقیق شیوه نگرش بیهقی به تاریخ است. از منظر دهقانی، بیهقی در قالب مورخ عام صرفا احوال گذشتگان را روایت نمیکند. تاریخ برای او تاریخ غزنویان است. اگر به گذشته ارجاع میدهد به این دلیل است تا ارجمندی و اهمیت غزنویان را برجستهتر کند. به بیان سادهتر، بیهقی بیشتر در پی ثبت احوال روزگار خویش است و به گذشته خود فقط ارجاع میکند. قصد او هم در اغلب موارد این است تا ایام اقتدار غزنویان را بهترین وضع تاریخ رقم بزند.
دهقانی مینویسد: «تردیدی نیست که مسعود قهرمان اصلی تاریخ بیهقی است»( ص۴۳) اتفاقا، این یک جمله محل تردید بسیاری است. در اینکه بخش اعظم تاریخ بیهقی به دوران حکمرانی شاه مسعود اختصاص دارد، هیچ شکی نیست. اما سخنگفتن از قهرمان مستلزم آن است که قواعدی ژنریک بر متنی روایی اعمال شود. درعین
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 