پاورپوینت کامل جوانان، هویت باستانگرا و مصرف تاریخ ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جوانان، هویت باستانگرا و مصرف تاریخ ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوانان، هویت باستانگرا و مصرف تاریخ ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جوانان، هویت باستانگرا و مصرف تاریخ ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
تاریخ همگانی موضوع اصلی تاریخ همگانی در معنای عام آن مجموعهای است از شیوههای گوناگونی که از رهگذر آن گذشتهی گروههای اجتماعی به زندگی امروز آنان شکل میبخشد. این نوع ادارک از تاریخ حاصل فرآیندی غیر ارادی و ناسازمانیافته از فراگیری است که در درون زیست-جهان انسانی صورت میگیرد. از این قرار به شکلی از آگاهی تاریخی میرسیم که لزوماً ریشه در آموزش تخصصی در دانش تاریخ یا حتی مطالعه غیر تخصصی گسترده هم ندارد.
تاریخ همگانی موضوع اصلی تاریخ همگانی در معنای عام آن مجموعه
ای است از شیوه
های گوناگونی که از رهگذر آن گذشتهی گروههای اجتماعی به زندگی امروز آنان شکل می
بخشد. این نوع ادارک از تاریخ حاصل فرآیندی غیر ارادی و ناسازمان
یافته از فراگیری است که در درون زیست-جهان انسانی صورت می
گیرد. از این قرار به شکلی از آگاهی تاریخی می
رسیم که لزوماً ریشه در آموزش تخصصی در دانش تاریخ یا حتی مطالعه غیر تخصصی گسترده هم ندارد.
تجربه شخصی و آکادمیک اغلب دانشجویان و پژوهشگران «تاریخ ایران پس از اسلام» احتمالاً حاوی لحظات شگفت مشترکی در جریان برخوردهای فرهنگی خُردِ روزمرهشان با بسیاری از متخصصان و غیر متخصصان در حوزه
های دیگر علوم (یعنی غیر از تاریخ، اعم از علوم انسانی و غیر انسانی) است. آنان اغلب پس از پاسخ به این پرسش متعارف که «رشته تحصیلی شما چیست؟» با نوعی چرایِ از سر شگفتی از سوی پرسش
کننده مواجه می
شوند. این چرایی توأم با شگفتی عمدتاً معطوف به انگیزه و دورنمای دانشجو و پژوهشگر تاریخ ایران اسلامی در رابطه با خواندن و پژوهش درباره این مقطع طولانی از تاریخ ایران می
شود. بدین قرار که گذشته اسلامی ایران (یا دست کم بخش وسیعی از آن) ارزش خواندن ندارد و یا جاذبه و برانگیزانندگی و از همه مهم
تر (هر چند به گونه
ای مستتر در پستوهای ناخودآگاه پرسش
کننده) صبغه
های هویت
بخشی آن در مقایسه با تاریخ باستانی ایران چندان دندان
گیر نیست. این رویکرد نسبتاً فراگیر و به طور فزاینده
ای گسترنده جوهره نگاه تاریخی بسیاری از اعضای نسل جوان کنونی و احتمالاً نسل بعدی (البته آن دسته
ای که هنوز رغبتی به این موضوع نشان می
دهند) را نمایان می
سازد. این برداشت از تاریخ نوعی چهارچوب برای ارجاع می
سازد که کاربرد آن عمدتاً در حوزه زندگی روزمره و در مصرف هویت
سازانه مقطعی نمایان می
شود؛ گونه
ای بینش تاریخی که در ادبیات تاریخ
نگاری عمدتاً تاریخ همگانی (۱) و یا تاریخ عامه
پسند (۲) نامیده می
شود.
منظور از تاریخ همگانی همان تصور غالب و عمومی از تاریخ به مثابه «آموزگار» انسان و منبع عبرت آموزی است. نوعی دانش عام که مانند بسیاری از دیگر اشکال دانش بیرون از نظام تحصیلی و دانشگاهی شکل می
گیرد و گاه از طریق وراثت اجتماعی نیز انتقال می
یابد. این دانش می
تواند معیار کنش و منبع انگیزش در زندگانی فردی و روزمره باشد. با این حال همانند بسیاری از دیگر اشکال نوعی مفهومی (به معنای وبری آن) که ناتوان از پوشش
دادن تمامی مصادیق یک مفهوم در عرصه وسیع واقعیت هستند، مفهوم «تاریخ همگانی» نیز در اشکال تجلی خود در صحنه واقعیت اجتماعی و تاریخی –به عبارت دیگر در درون زیست
جهان انسانی- تمایزها و کمی
ها و بیشی
های بسیاری را نسبت به نوع کامل مفهومی خود در زندگانی فردی و جمعی نمایان می
سازد. سنجش وجوه گوناگون این شکل از باورهای تاریخی نیازمند پژوهش
های میدانی و پیمایشی وسیعی است که بتواند از پس واکاوی ناخودآگاه تاریخی انسان عامی باورمند به مجموعه
ای از برداشت
های ویژه پیرامون گذشته برآید و به نتایجی با صحت آماری قابل قبول دست یابد. از آنجا که نوشته حاضر تنها مبتنی بر تجربیات فردی نگارنده است (تجربه
ای که هم حاصل تعاملات مستقیم و بی
میانجی اجتماعی است و هم ناشی از توسعه ارتباطات و شبکه
های مجازی) وسعت قلمرو تعمیمی
اش می
تواند بسیار اندک باشد و ای بسا که در بسیاری از نتیجه
گیری
ها نیز ممکن است راه به خطاهای پرشمار برد. با این حال نوعی طرح مسأله است و می
تواند گامی آغازین – هرچند نه به معنای واقعی و مورد انتظار آن- برای کاوش در قلمرو همچنان نامکشوف تاریخ همگانی به عنوان عنصری مؤثر در برسازی هویت امروزین به شمار رود.
موضوع اصلی تاریخ همگانی در معنای عام آن مجموعه
ای است از شیوه
های گوناگونی که از رهگذر آن گذشتهی گروههای اجتماعی به زندگی امروز آنان شکل می
بخشد. آنچه در این جا مسأله است این نیست که مردم چگونه درباره تاریخ می
اندیشند و یا احیاناً می
نویسند، بلکه این مسأله است که آنها چگونه از گذشته
های موجود و مربوط به خود در زندگی روزمره
شان بهره می
گیرند. در واقع بحث بر سر آن گونه از تاریخ است که بیرون از نظام دانشگاهی و آموزشی به حیات ذهنی خود ادامه می
دهد. این نوع ادارک از تاریخ حاصل فرآیندی غیر ارادی و ناسازمان
یافته از فراگیری است که در درون زیست-جهان انسانی صورت می
گیرد. از این قرار به شکلی از آگاهی تاریخی می
رسیم که لزوماً ریشه در آموزش تخصصی در دانش تاریخ یا حتی مطالعه غیر تخصصی گسترده هم ندارد.
آگاهی تاریخی از این حیث به معنای نحوه حضور گذشته در اندیشه
ها و دانش رایج است. این آگاهی حامل رابطه
ای درونی است میان تفسیری از گذشته، درک و دریافتی از حال و چشم
اندازی از آینده. به بیان اروینگ گافمن این گونه از دانش تاریخی در زمره همان اطلاعاتی قرار می
گیرد که فرد از آن یاری می
گیرد تا در زندگی روزمره و تعامل اجتماعی هرروزه وضعیت خود را تعریف کند و دیگران را قادر سازد تا از پیش بدانند که در برخورد با وی چه انتظاراتی از او داشته باشند و از انتظارات فرد مزبور از طرف مقابل نیز آگاهی داشته باشند. در واقع گذشته به شیوه
های مختلف در حافظه/خاطره فرد زیست می
کند و تأثیری پایا را بر اکنونِ او اعمال می
کند. با این حال همان
گونه که پیشتر اشاره شد این تصویر نوعی و ایده
آل از آگاهی تاریخی همواره مصادیقی متعین در جهان واقعی که انطباقی تام و تمام بر مفهوم ذهنی آن داشته باشد، ندارد. بدین ترتیب که گاه ممکن است یکی از اجزای متشکله آن و عمدتاً بعد آینده
نگرانه
اش غایب و مفقود باشد. از این قرار ما با نوعی آگاهی تاریخ ناقص سرو کار داریم که نه وجهی کنشگرانه بلکه گاه انفعالی را به ذهن صاحب آن نوع از آگاهی تحمیل می
کند. این آگاهی کمتر مشارکتی فعال در شکل
دهی به افقی سیاسی یا فرهنگی می
جوید و عمدتاً در نوعی واکنش
های مقطعی و هیجانی نسبت به شرایط موجود خود را نمایان می
سازد.
یکی از ابزارهای شکل
دهی به این گونه آگاهی نوع گزینشی است که حامل این آگاهی در گذشته یا اطلاعات در دسترس پیرامون گذشته اعمال میکند، گزینشی که بیش از هر چیز یک موضع
گیری پنهان در قبال وضعیت موجود را نمایان می
سازد. از این قرار می
توان این پرسش را درافکند که نسلی که بدان اشاره شد دست به گزینش در کدام بخش از گذشته ایرانی-اسلامی خود می
زند؟ نخستین و واضح
ترین پاسخ به این پرسش «تاریخ باستانی» یا غیر اسلامی ایران است. این در واقع تجربه
ای همواره تکرارشونده است که با ناتاریخ
دانانی مواجه شویم که هنگام سخن
راندن از تاریخ ایران یا آشکار نمودن دلبستگی
های عاطفی خود به گذشته خویش تاریخ ایران باستان را در کانون توجه خویش قرار می
دهد. به عبارت دیگر نوعی باستان
گرایی ابتدایی و یا عوامانه (وکدام شکل از باستان
گرایی است که عوامانه نباشد!) ویژگی اصلی این شکل از تاریخ
دانی است. اغلب این افراد اطلاعات (نه لزوماً تاریخی و درست) بیشتری درباره کوروش، داریوش و یا انوشیروان دارند تا برای نمونه امیر اسماعیل، سلطان محمود یا طغرل و هلاکو. این علاقه به تاریخ باستان و داده
های مربوط به آن از این جهت اهمیت دارد که توجه به آن و گزینش صورت گرفته در میان آن حاصل نوعی انتخاب داوطلبانه است. برخی از وابستگان نسل پیشین ما (پدربزرگ
ها و مادربزرگ
های قصه
گو، یا حتی پدرها و مادرها)
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 