پاورپوینت کامل تاریخنگاری و تاریخعکسی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تاریخنگاری و تاریخعکسی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخنگاری و تاریخعکسی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخنگاری و تاریخعکسی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint :

هایدن وایت شواهد تاریخی که در عصر ما تولید می‎شود اغلب به همان اندازه که شفاهی و نوشتاری است در سرشت خود دیداری نیز هست. همچنین، قراردادهای ارتباطی وضع‎شده در علوم انسانی به همان اندازه که در اشکال مسلط بازنمایی خود کلامی هستند به نحو فزاینده‎ای تصویری نیز می‎شوند. مورخان عصر مدرن باید آگاه باشند که تحلیل تصاویر دیداری نیازمند شیوه‎ای برای «خوانش» است که کاملاً متفاوت از شیوه‎های توسعه‎یافته برای بررسی اسناد نوشتاری است.

هایدن وایت شواهد تاریخی که در عصر ما تولید می

شود اغلب به همان اندازه که شفاهی و نوشتاری است در سرشت خود دیداری نیز هست. همچنین، قراردادهای ارتباطی وضع

شده در علوم انسانی به همان اندازه که در اشکال مسلط بازنمایی خود کلامی هستند به نحو فزاینده

ای تصویری نیز می

شوند. مورخان عصر مدرن باید آگاه باشند که تحلیل تصاویر دیداری نیازمند شیوه

ای برای «خوانش» است که کاملاً متفاوت از شیوه

های توسعه

یافته برای بررسی اسناد نوشتاری است.

یادداشت مترجم: مقاله

ی حاضر را هایدن وایت در واکنش به مقاله

ی معروف و مفصل رابرت روزنستون با عنوان «تاریخ در تصاویر/ تاریخ در واژگان: تأملاتی پیرامون امکانِ جای

دادن واقع

گرایانه

ی تاریخ در فیلم» به نگارش درآورده است. هم نوشته

ی روزنستون و هم واکنش هایدن وایت بدان از جمله آثار نظری مهم در حوزه

ی روابط میان

رشته

ای فیلم و تاریخ است. از آنجا که هایدن وایت بسیاری از نهاده

های بنیادین روزنستون را در این مقاله طرح می

کند، مترجم از ارائه

ی چکیده

ای از آنها به منظور معرفی اندیشه

های وی خودداری ورزید. تنها در این میان توضیحی درباره

ی اصطلاحی که برای نخستین بار وایت آن را وضع کرده است ضروری می

نماید. اصطلاح

Historiophoty

که در این ترجمه به «تاریخعکسی» برگردانده شده است، پس از انتشار این مقاله در ادبیات مربوط به این حوزه گسترش یافت و یکی از مهم

ترین نوشته

هایی که به اقتفای اثر وایت به نگارش درآمد مقاله

ی برایان اف. لوبو با عنوان «تاریخنگاری به ملاقات تاریخعکسی می

رود: مخاطرات و نویدهای تبدیل گذشته به تاریخ» است.[۲] به طور خلاصه، تاریخعکسی به معنای انتقال و ثبت داده

های تاریخی از طریق رسانه

ها و اسناد دیداری است. در این معنا تاریخعکسی عملی متمایز از تاریخنگاری (انتقال تاریخ از طریق نوشته) است و گفتمان و روش

شناسی خاص خود را پرورش می

دهد. برابرنهاد مزبور (تاریخعکسی) تنها پیشنهادی ابتدایی از سوی مترجم این نوشته است و می

تواند، و البته ضروری است، که از سوی دیگران مورد بازاندیشی و اصلاح قرار گیرد.

***

جستار رابرت روزنستون دست

کم دو پرسش مهم را برمی

انگیزاند که باید همواره دغدغه

ی مورخان حرفه

ای باشد. نخستین پرسش مربوط است به توانایی نسبیِ آن چیزی که می

توانیم «تاریخعکسی» بنامیم (یعنی بازنمایی تاریخ و اندیشه

های ما درباره

ی آن از طریق تصاویر دیداری[۳] و گفتمان فیلمی[۴]) برای برآوردن معیار حقیقت و دقتی که گویا بر کنش حرفه

ای تاریخنگاری (یعنی بازنمایی تاریخ با تصاویر کلامی[۵] و گفتمان نوشتاری[۶]) سیطره دارد. در اینجا مسأله این است که آیا می

توان یک گزارش مکتوب از تاریخ را، بدون آنکه بخشی مهم از محتوای آن از میان رود، به معادلی دیداری-شنیداری برگرداند. پرسش دوم معطوف به چیزی است که روزنستون آن را «چالش» ایجادشده توسط تاریخعکسی برای تاریخنگاری می

نامد. آشکار است که سینما (و ویدئو)، در قیاس با گفتمان نوشتاری، توانایی بیشتری برای بازنمایی گونه

های معینی از پدیدارهای تاریخی، مانند منظره، صحنه، فضا، رخدادهای پیچیده

ای همچون جنگ

ها، نبردها، تجمعات مردمی و احساسات، دارد. اما روزنستون این پرسش را طرح می

کند که آیا تاریخعکسی می

تواند به گونه

ای شایسته وجوه پیچیده، کیفی و حیاتی اندیشه

ی تاریخیِ پیرامونِ رخدادها را انتقال دهد، پرسشی که دست

کم بر طبق گفته

ی یان جاروی[۷] آن را می

توان بدین گونه نیز تقریر کرد: آن چیست که هرگونه بازنمایی معینی از گذشته را تبدیل به یک گزارش «تاریخیِ» متمایز می

کند؟

از بسیاری جهات، پرسش دوم نسبت به پرسش نخست بسیار رادیکال

تر است، آن هم به سبب دلالت

هایی که برای تلاش

های ما به منظورِ مفهوم

بندی

کردن وظایف تاریخنگاری حرفه

ای در این دوران دارد. شواهد تاریخی که در عصر ما تولید می

شود اغلب به همان اندازه که شفاهی و نوشتاری است در سرشت خود دیداری نیز هست. همچنین، قراردادهای ارتباطی وضع

شده در علوم انسانی به همان اندازه که در اشکال مسلط بازنمایی خود کلامی هستند به نحو فزاینده

ای تصویری[۸] نیز می

شوند. مورخان عصر مدرن باید آگاه باشند که تحلیل تصاویر دیداری نیازمند شیوه

ای برای «خوانش» است که کاملاً متفاوت از شیوه

های توسعه

یافته برای بررسی اسناد نوشتاری است. آنان همچنین باید بدانند که بازنمایی رویدادها، کارگزاران[۹] و فرآیندهای تاریخی از طریق تصاویر دیداریْ برتریِ واژگان، دستور و نحوی –به عبارت دیگر زبان و سبک گفتمانی دیگری- را مسلم می

انگارد که با زبان متعارفی که تاکنون در بازنمایی

های تاریخی و در قالب بیان کلامیِ صرف به کار می

گرفتند کاملاً متفاوت است. اغلب و یا تقریباً همیشه، مورخان با داده

های عکاسانه، سینمایی و ویدئویی به گونه

ای برخورد کرده

اند که گویی می

توانند آن را به همان سبک و سیاق یک سند نوشتاری بخوانند. تمایل ما بر این است که با گواهی[۱۰] تصویری[۱۱] چنان برخورد کنیم که گویی این گواهی در بهترین حالتْ متممِ[۱۲] گواهی کلامی است، و نه مکملِ[۱۳] آن، و این بدان معناست که گواهی تصویری گفتمانی از آنِ خود و مستقل است و آدمی می

تواند چیزهای بسیاری درباره

ی مصادیق آن به ما بگوید، مصادیقی که نه تنها با آنچه که می

توان در قالب گفتمان کلامی بیان داشت متفاوت است، بلکه تنها می

تواند از طریق تصاویر دیداری به بیان درآید.

برخی از اطلاعاتِ پیرامونِ گذشته تنها می

تواند از طریق تصاویر دیداری فراهم آید. هر آنجا که گواهی تصویری مفقود است، پژوهشِ تاریخی برای ارزیابی صحیح و درست خود از این امر که چیزها برای کارگزارانِ کنش

گر در یک موقعیت تاریخیِ معین چگونه به نظر درآمده

اند، دچار نوعی محدودیت می

شود. گواهی تصویری (و به ویژه نوع عکاسانه و سینمایی آن) مبنایی فراهم می

آورد برای بازتولید مناظر و فضایی که رویددهای گذشته در آن واقع شده

اند، فضایی که بسیار دقیق

تر از آن است که از هر گونه گزارش کلامی صرف بتواند بیرون کشیده شود. تاریخنگاری هر دوره

ای از تاریخ که عکس

ها و فیلم

هایی از آن وجود دارد از تاریخنگاری دوره

هایی که عمدتاً از طریق اسناد کلامی بر ما شناخته است، اگر نه دقیق

تر، دست

کم کاملاً متفاوت خواهد بود.

از این قرار، ما در فعالیت

های تاریخنگارانه

ی خود به جای اینکه از تصاویر دیداری به عنوان اجزای یک گفتمان مستقل بهره گیریم، که از طریق آن می

توانیم چیزی متفاوت و مجزا از آنچه که می

توان در قالب کلامی گفت بر زبان آوریم، از تصاویر دیداری به عنوان متممی برای گفتمان نوشتاری خود بهره می

جوییم. همچنین تمایل داریم که تصاویر را عمدتاً به عنوان «نسخه

های مصورِ» اظهاراتمان در گفتمان کلامیِ نوشتاریِ خود به کار بندیم. از آنجا که ما تماماً از امکانات حاصل از کاربستِ تصاویر به عنوان ابزاری اصلی برای بازنمایی گفتمانی[۱۴] استفاده نکرده

ایم، از توضیحات کلامی به شیوه

ای صرفاً توضیحی و فرعی[۱۵] [برای شرح

دادن تصاویر] بهره می

گیریم، به عبارت دیگر، از کلام استفاده می

کنیم تا دیگران را به این صرافت بیندازیم که معنایی را مورد توجه و تأکید قرار دهند که تنها از طریق ابزارهای دیداری قابل انتقال است.

روزنستون به درستی تأکید می

کند که برخی از چیزها، مانند مناظر، صداها، احساسات نیرومند، گونه

های معینی از ستیزِ میان افراد و گروه

ها، رویدادهای جمعی و تحرکات جمعیتی، را می

توان از طریق فیلم (و نیز البته ویدئو) بهتر از هر گونه گزارش کلامی صرف بازنمایی کرد. در اینجا، واژه

ی «بهتر» نه فقط به معنای راست

نمایی[۱۶] بیشتر یا تأثیر عاطفی نیرومندتر، بلکه همچنین به معنای ابهام کمتر و دقت بیشتر نیز هست. تاریخنگاران سنت

گرا این اتهام را به فیلم تاریخی وارد می

کنند که هم

زمان هم بیش از حد جزئی

نگرانه است و هم فاقد جزئیات کافی؛ جزئی

نگری بیش از حدِ آن به سبب چیزهایی است که هنگام بهره

گیری اجباری از بازیگران و صحنه

های ساختگی به نمایش می

گذارد، در حالی که ممکن است همین بازیگران و صحنه

ها با افراد و صحنه

های تاریخی که فیلم آن را بازمی

نمایاند شباهت چندانی نداشته باشد؛ کمبود جزئیات در فیلم تاریخی نیز زمانی رخ می

دهد که فیلم ناگزیر است فرآیندی را که روی

دادن آن سال

ها به طول انجامیده و خواندن گزارش مکتوب آن چند روز طول می

کشد، در قالب یک نمایش دو یا سه ساعته خلاصه نماید؛ و به نظر می

آید که روزنستون در برابر این اتهام سنت

گرایان پا سست می

کند. اما همچنان که وی به درستی اشاره می

دارد، این اتهام حاصل نوعی ناکامی در تمایزگذاری کافی میان تصویر آینه

وارِ[۱۷] یک پدیدار و دیگرِ گونه

های بازنمایی از آن پدیدار است، که در میان آنها گزارشِ مکتوبِ تاریخی خود فقط یکی از نمونه

های بازنمایی است. هیچ تاریخی، چه دیداری و چه کلامی، نمی

تواند «به گونه

ای آینه

وار بازتاب

دهنده

ی»[۱۸] همه یا حتی بخش عظیمی از رخدادها و صحنه

هایی باشد که قصد دارد به عنوان گزارشی تاریخی از آن عمل نماید، و این امر حتی درباره

ی تعریف

شده

ترین و دقیق

ترین اشکال «خردتاریخ»[۱۹] نیز صدق می

کند. هر گونه تاریخ نوشتاری محصول فرآیندهای تلخیص، جایگزینی، نمادین

سازی و اعتبارسنجی است، یعنی دقیقاً حاصل همان فرآیندهایی است که در تولید یک بازنمایی فیلمی[۲۰] نیز دخیل هستند. در این میان تنها رسانه و ابزار انتقال پیام است که تفاوت می

کند، نه شیوه

ای که از طریق آن پیام

ها ساخته می

شوند.

جاروی آشکارا از «پراطلاعات بودنِ»[۲۱] فیلم تاریخی ابراز تأسف می

کند، فرقی هم نمی

کند که این فیلمِ تاریخی داستانی باشد (مانند بازگشت مارتین گر) یا مستند (مانند فیلمی از خود روزنستون با عنوان نبرد خوب). اما این به معنای مغشوش

کردن مسأله

ی ملاک و سطحِ تعمیم

بخشی است که گزارش تاریخی باید بر مبنای آن «به گونه

ای شایسته» به رویارویی با مسأله

ی میزان گواهی

های مورد نیاز برای تقویت تعمیم

های خود و سطحی از تفسیر که گزارش تاریخی باید از آن برخوردار باشد، بپردازد. آیا کتاب

های کوچک نوشته

شده درباره

ی دوره

های بلندمدت تاریخی به خودی خود غیرتاریخی یا در سرشت خود ضد تاریخی هستند؟ آیا کتاب ادوارد گیبون، انحطاط و فروپاشی امپراتوری رم، یا مهم

تر از آن، کتاب فرنان برودل، مدیترانه

و جهان مدیترانه

ای، طول و تفصیل لازم را برای بررسی کامل موضوع خود نداشتند؟[۲۲] حجم مناسب برای یک تک

نگاری تاریخی چه اندازه است؟ چه اندازه از اطلاعات برای تقویت یک تعمیم معین تاریخی ضروری است؟ آیا میزان اطلاعات مورد نیاز برای تعمیم تاریخی بسته به دامنه و گستره

ی آن متفاوت است؟ و اگر چنین است، آیا دامنه

ی مشخصی از هنجارها وجود دارد که بر اساس آن بتوان درستی یک تعمیم تاریخی را سنجید؟ می

توان پرسید که بر کدام اساس آدمی باید یک گزارش را، که خواندن (یا دیدن) آن ممکن است یک ساعت به طول انجامد، بر گزارشی اولویت دهد که خواندن آن شاید چند ساعت و یا حتی چند روز وقت بگیرد و همخوانی کمتری با ذخیره

ی دانش خواننده دارد؟

به گفته

ی روزنستون، جاروی نقد خود از «پر اطلاعات

بودنِ» ضرورتاً کم

مایه

ی فیلم تاریخی را با دو اعتراض دیگر تکمیل می

کند: نخست، گرایش فیلم تاریخی به ترجیح

دادنِ «روایت» بر «تحلیل» است. (روزنستون خود اشاره می

دارد که دو تا از فیلم

هایی که وی در آنها مشارکت داشته است «با بیان یک داستان یگانه و خطی و همراه با فقط یک تفسیر گذشته را در درون یک جهان تنگ و محدود فشرده می

سازد.»). دوم، ناتوانی مسلم فیلم در بازنمودن جوهره

ی حقیقی تاریخنگاری است، چرا که به قول جاروی، تاریخنگاری بیش از آنکه تشکیل

شده از «روایت توصیفی»[۲۳] باشد تشکیل شده «از مباحثاتی است میان مورخان پیرامون اینکه دقیقاً چه اتفاقی افتاد، چرا این اتفاق روی داد و یک گزارش مناسب از اهمیت آن چیست؟»[۲۴]

مطمئناً روزنستون حق دارد بگوید که لازم نیست فیلم تاریخی حتماً روایت را به بهای از دست

رفتن علائق تحلیلی برجسته کند. به هر روی، اگر فیلمی مانند بازگشت مارتین گر چیزی شبیه به یک «رمانس[۲۵] تاریخی» می

شود، به این علت نیست که این اثرْ یک فیلم روایی است، بلکه بر عکس به این علت است که در پیرنگ داستانی که فیلم قصد بیان آن را داشت از ژانرِ[۲۶] رمانس استفاده شد. گونه

های دیگری از پیرنگ وجود دارد که معمولاً «واقع

گرایانه»تر از رمانس تلقی می

شوند، و شاید از این گونه

های واقع

گرا برای شکل

دادن به روایتی دیگر از رویدادهای به نمایش

کشیده

شده در این داستان بهره گرفته شده باشد. چنانچه فیلم مارتین گر یک «رمانس تاریخی» است، پس درست

تر این است که آن را نه با «روایت تاریخی» بلکه با «رمان تاریخی» مقایسه کنیم، ژانری که پرسمان[۲۷] خاص خودش را دارد و از همان زمان ظهورش در میان مورخان مباحثاتی را برانگیخته است که از جنس همان مباحثی هستند که امروزه مورخان در ارتباط با فیلم نیز باید به گونه

ای شایسته بدان پردازند. مورخان همچنین باید به دلایلی که در جستار روزنستون طرح می

شود توجه نشان دهند، آن هم عمدتاً به این دلیل که استدلال

های وی سبب جولان

دادن دوباره

ی شبحِ «داستانی

بودنِ»[۲۸] گفتمان خود مورخ می

شود، فرقی هم نمی

کند که این گفتمان در قالب یک گزارش روایی عرضه شود و یا در یک قالب غیر رواییِ «تحلیلی»تر.

همانند رمان تاریخی، فیلم تاریخی نیز توجه ما را به این مسأله جلب می

کند که این گونه از فیلم تا چه اندازه یک بازنمایی برساخته[۲۹] یا، به قول روزنستون، «قالب

ریزی

شده»[۳۰] از واقعیت است، واقعیتی که ما مورخان ترجیح می

دهیم که فکر کنیم تنها در خود وقایع «یافت می

شود» و یا اگر در آنجا نیست، دست کم در «فاکت

ها»یی[۳۱] یافت می

شود که از طریق پژوهش مورخ در اسناد برجای مانده از گذشته تأیید و تثبیت شده

اند. اما تک

نگاری تاریخی کمتر از یک فیلم تاریخی یا رمان تاریخی برساخته و یا «قالب

ریزی

شده» نیست. اگرچه ممکن است تک

نگاری تاریخی با اصولی متفاوت شکل گرفته شده باشد، اما برای این پرسش که چرا یک بازنمایی فیلمی از رویدادهای تاریخی نمی

تواند به اندازه

ی هر گزارش مکتوبی تحلیلی یا واقع

گرایانه باشد، دلیل خاصی نمی

توان آورد.

تعریف جاروی از جوهره

ی تاریخنگاری («مباحثاتی میان مورخان پیرامون اینکه دقیقاً چه اتفاقی افتاد، چرا این اتفاق روی داد و یک گزارش مناسب درباره

ی اهمیت آن چیست؟») به ما درباره

ی مسأله

ای مهم هشدار می

دهد، یعنی این مسأله که مورخان چگونه و با چه هدفی اطلاعاتِ درباره

ی «رخدادها» را تبدیل به «فاکت

ها»یی می

کنند که به عنوان موضوع اصلی استدلال

هایشان کاربرد می

یابند. رخدادها اتفاق می

افتند یا روی می

دهند؛ اما فاکت

ها از طریق توالی رویدادها در درون یک توصیف، یا به عبارت دیگر از طریق زنجیره

ی اسنادها، ساخته می

شوند. از این رو، «رضایت

بخشیِ» هر گزارش معینی از گذشته در گرو مسأله

ی گزینش و چینش مفهوم

هایی است که در عمل توسط مورخان به کار گرفته می

شوند تا اطلاعاتِ درباره

ی رخدادها را تبدیل به «فاکت‌ها» نمایند؛ البته نه فاکت به معنای عام آن، بلکه انواع ویژه

ای از «فاکت

ها» (فاکت

های سیاسی، فاکت

های اجتماعی، فاکت

های فرهنگی، فاکت

های روانشناختی). سستیِ تمایزِگذاری قاطعی که فاکت

های «تاریخی» را یک سو و فاکت

های غیر تاریخی را در سوی دیگر می

نهد، یعنی همان تمایزی که بدون آن نوعی از معرفتِ مشخصاً تاریخی غیر قابل تصور است، نشان

دهنده

ی سرشت برساخته

ی[۳۲] فعالیتِ خطیرِ مورخ است. بنابراین هنگامی که سودمندی یا رضایت

بخشی گزارش

های فیلمیِ رخدادهای تاریخی را در نظر می

آوریم، بد نیست به شیوه

هایی بیاندیشیم که یک گفتمان مشخصاً تصویری از طریق آن می

تواند یا نمی

تواند اطلاعاتِ پیرامونِ گذشته را تبدیل به گونه

ای خاص از فاکت

ها کند.

من به اندازه

ی کافی با نظریه

ی فیلم آشنا نیستم تا بتوانم به گونه

ای دقیق عناصری را در یک گفتمان مشخصاً فیلمی تعیین کنم که هم

ارزِ وجوه واژگانی، دستوری و نحوی در زبان گفتاری و یا نوشتاری هستند. رولان بارت[۳۳] اصرار داشت که عکس

ها هنوز [به مدلول خاصی] استناد[۳۴] نمی

کنند و یا اصلاً نمی

توانند این کار را بکنند، بلکه تنها عنوان

ها و یا زیرنویس

های عکس

ها هستند که می

توانند چنین کنند. توالی نماها و تدوین یا کلوزآپ را می

توان به کار برد تا عمل استناد را همان قدر مؤثر انجام داد که عبارات، جملات و یا توالی جملات در گفتمان نوشتاری و گفتاری انجام می

دهند. پس اگر سینما قادر به استناد کردن است، قطعاً این رسانه می

تواند همه

ی آن کارهایی را انجام دهد که از نظر جاروی جوهره

ی اصلی گفتمان تاریخیِ نوشتاری را تشکیل می

دهند. افزون بر این، نباید فراموش کرد که فیلم ناطق ابزارهایی را در اختیار دارد که با اتکا به آن می

تواند تصویرسازی دیداری را با یک محتوای کلامیِ متمایز تکمیل کند و در این میان نیازی نیست که تحلیل را فدای ضرورت

های دراماتیک نماید. همان

گونه که این باور که نمایش فیلمی رخدادهای تاریخی «دفاع

[پذیر]» نیست و یا نمی

توان بر آن «تحشیه

ای» [نوشت]، و این نوع از نمایش نمی

تواند به انتقادات پاسخ دهد و «مخالفان را مورد انتقاد قرار دهد»، به هیچ برهانی متوسل نمی

شود، هیچ دلیلی ندارد که ما هم فرض کنیم که امکان انجام هر کدام از این کارها از اساس منتفی است.[۳۵] هیچ قانونی وجود ندارد که ما را از تولید یک فیلم تاریخی با طول و تفصیل لازم برای انجام همه

ی این کارها بازدارد.[۳۶]

فهرستی که روزنستون از اقدامات متعصبانه

ی مورخان علیه «تاریخعکسی» ارائه می

کند، مختصر اما به اندازه

ی کافی مفید است. وی به بسیاری از مشکلاتی اشاره می

کند که ناشی از تلاش برای «قراردادن تاریخ در فیلم» است، مشکلاتی که نشأت

گرفته از این باور هستند که کار اصلی در ساختن فیلم تاریخی این است که آنچه را که در گفتمان نوشتاری وجود دارد به یک گفتمان تصویری برگردانیم.[۳۷] مقاومت در برابر قراردادن فیلم در تاریخ در عمده

ترین بخش خود معطوف به این مسأله است که چه چیزی در فرآیند برگردان [گفتمان نوشتاری به گفتمان تصویری] از دست می

رود. در میان چیزهایی که فرض می

شود از دست می

رود می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.