پاورپوینت کامل به «زمان» فرصت دادن ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل به «زمان» فرصت دادن ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به «زمان» فرصت دادن ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل به «زمان» فرصت دادن ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
قبیله قریش در سرزمین وسیع جزیرهالعرب موقعیتی ویژه و منحصر به فرد داشت. آنچه در این قلمرو وسیع وجود داشت، مرکب بود از قبایل مختلف عرب که به دلایل گوناگون عموماً در جنگ و ستیز بودند و لذا هیچ نوع مرکزیت سیاسی و قدرت مرکزیی وجود نداشت؛ اما علیرغم این همه، «مکه» و «مراسم حج» یک نهاد شناخته شده و مورد احترام بود. این تنها عامل مشترک اجتماعی ـ دینی و اجتماعی ـ سیاسی به شمار میآمد؛ عاملی که موجب اهمیت یافتن قبیله قریش میگردید؛ قبیله بزرگی که در مکه سکونت داشت و امور حج را اداره میکرد و کم و بیش همگان برتری و سیادت او را پذیرفته بودند.پاورپوینت کامل به «زمان» فرصت دادن ۶۲ اسلاید در PowerPoint/ حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد مسجدجامعی
موقعیت قریش در جزیرهالعرب
۱ـ قبیله قریش در سرزمین وسیع جزیرهالعرب موقعیتی ویژه و منحصر به فرد داشت. آنچه در این قلمرو وسیع وجود داشت، مرکب بود از قبایل مختلف عرب که به دلایل گوناگون عموماً در جنگ و ستیز بودند و لذا هیچ نوع مرکزیت سیاسی و قدرت مرکزیی وجود نداشت؛ اما علیرغم این همه، «مکه» و «مراسم حج» یک نهاد شناخته شده و مورد احترام بود. این تنها عامل مشترک اجتماعی ـ دینی و اجتماعی ـ سیاسی به شمار میآمد؛ عاملی که موجب اهمیت یافتن قبیله قریش میگردید؛ قبیله بزرگی که در مکه سکونت داشت و امور حج را اداره میکرد و کم و بیش همگان برتری و سیادت او را پذیرفته بودند.
پیامبر(ص) خود از قبیله قریش بود؛ اما پس از ابلاغ رسالتش، قریشیان بیش و پیش از دیگران در برابرش ایستادند. این ماجرا تا پایان دوران مکه ادامه یافت. هم اینان بودند که هیأتی به حبشه فرستادند تا پادشاه آنجا پناهندگان مسلمان را بازگرداند و اینان بودند که پیامبر و خانواده و اصحابش را تحت محاصره اقتصادی و اجتماعی قرار دادند و بالاخره با ابتکار آنان بود که قبائل مختلف به قصد کشتن پیامبر(ص) گرد آمدند که منجر به مهاجرت حضرتش به مدینه گردید.
پس از ورود پیامبر(ص) به مدینه، تهدید اصلی و تحریک دیگران برای مقابله با مسلمانان، نیز همچنان از جانب آنان بود؛ جریانی که تا هنگام فتح مکه ادامه یافت. اما از آن پس قریشیان تغییر موضع دادند. منفعت و مصلحت در پذیرش آیین جدید بود. خصوصاً که آیین جدید جامعهای به مراتب نیرومندتر و بلکه ثروتمندتر از جامعه پراکنده و فقیر قبلی پی افکنده بود. مضافاً که شرایط به گونهای بود که احتمال نیل به قدرت و ثروت بیشتر را قوّت میبخشید.
مدتی بعد پیامبر(ص) رحلت فرمود. نظام سیاسی جدید نه بر اساس وصیت آن حضرت، که بر اساس موقعیت قبیله قریش در بین اعراب آن زمان شکل گرفت. در داستان سقیفه هنگامی که انصار به رقابت با مهاجرین برخاستند، خلیفه دوم گفت که: «اعراب جز به قریشیان سر فرود نخواهند آورد» که این خود نشانی از جایگاه این قبیله بود.
در این میان، امام علی(ع) در همان وضعیت پیامبر(ص) تا قبل از فتح مکه قرار گرفت. امام بر وصایت پیامبر(ص) تأکید میفرمود و قریشیان به راه خود میرفتند و البته توده مردم هم بنا به سنّت تاریخی، از آنان تبعیت میکردند. اگرچه میتوان گفت که اصولاً با آنان هماندیشه بودند. مسئله بیش از آنکه تبعیت باشد، سنخیت فکری بود. بعدها امام به طور مکرر از رویگردانی قریشیان گلایه و شکایت کرد.
پس از پیامبر(ص)
۲ـ قدرت و شبکه قدرت پس از رحلت پیامبر(ص) عملاً در دست قریشیان بود. فرمانداران و فرماندهان نظامی از میان آنان انتخاب میشدند. اگرچه تا پایان دوران خلیفه دوم به دلایل مختلف، تخلفات بزرگ و رفتارهای لجامگسیخته کمتر اتفاق میافتاد؛ اما از آغاز دوران خلیفه سوم و مخصوصاً در نیمه دوم آن، اوضاع سخت دگرگون شد. اولاً شاخه بنیامیه بخش مهمی از قدرت را قبضه کرد که به مراتب کمتر از سایر قریشیان به ضوابط و شعائر دینی اهمیت میداد و ثانیاً سختگیری و نظارت خلیفه قبلی از میان رفته بود. مضافاً که ثروت بیکران ناشی از غنایم جنگی و کثرت اسیران زن و مرد ـ و بهویژه زن ـ جامعه بسیط و بدوی آن ایام را در خود غرق ساخته بود. و این مشکلات عدیدهای ایجاد کرده بود.
شرایط طاقتفرسای جدید اعتراضهای فراوانی را برانگیخت؛ اما گوشی برای شنیدن وجود نداشت. قدرت بهدستان در پی کامجویی و انتقام گرفتن از فقر و گرسنگی و محرومیتهای دوران گذشته بودند تا آنکه خلیفه به قتل رسید. جامعه از هم پاشیده بود. گویی همگان خود را گم کرده بودند. بحران به وجود آمده صرفاً بحران حاکمیت و شبکه حاکمیت نبود، بحرانی اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی و دینی بود. در چنین اوضاع و احوالی، امام علی(ع) را به قدرت برداشتند.
مصائب امام علی(ع)
۳ـ این برای قریشیان قابل قبول و قابل تحمل نبود؛ لذا یا در برابر آن حضرت دست به شمشیر بردند و یا پای در دامن کشیدند و از یاریاش بازایستادند؛ بازایستادنی که عملاً تأثیرگذار بود و این به دلیل موقعیت این افراد در نزد توده مردمی بود که حق و باطل را بر اساس گرایش افراد شناختهشده قریشی درمییافتند!
نخستین موج مخالفت مسلحانه، به داستان «جنگ جمل» بازمیگردد که بخشی از قریشیان صاحبنفوذ آن را به راه انداختند که سرانشان در طی جنگ کشته شدند و بقیه به سوی معاویه شتافتند. کشتهشدگان مدعیانی بودند که خود را به مراتب شایستهتر از معاویه میانگاشتند و نمیتوانستند به زیر پرچمش درآیند و اگر مخالفتشان با امام نبود، با او میجنگیدند و به احتمال فراوان در جنگ بین آنها و معاویه، توده مردم جانب اینان را میگرفتند؛ چراکه به مراتب خوشنامتر و باسابقهتر از معاویه و دودمانش بودند.
به هر حال پس از جنگ جمل، شخصیتهای قریشی مخالف با امام، یا کشته شدند و یا از صحنه کنار رفتند و یا به لشکر معاویه پیوستند و او هم مقدمشان را گرامی داشت.
شام، بخشی از امپراتوری روم
۴ـ فارغ از این همه، معاویه امتیاز دیگری داشت. او از ابتدای سقوط منطقه شامات، استاندار آن منطقه بود و در دمشق استقرار داشت. ابتدا برادرش یزید بن ابوسفیان این سمت را داشت که اندکی بعد زندگی را بدرود گفت و معاویه جانشینش گردید. به این ترتیب او پرسابقهترین فرد در مقایسه با فرمانداران دیگر بود. مضافاً که او نه تنها مشمول سختگیریهای خلیفه دوم نبود، که نسبت به وی دیدگاهی مثبت داشت و او را «کسرای عرب» مینامید! طبیعتاً در دوران عثمان دست او برای انجام هر اقدامی باز و کاملاً باز بود.
اما نکته اصلی به خود جامعه شام مربوط میشود. این منطقه بخشی از امپراتوری روم شرقی بود؛ اما بومیانش عموماً سامی بودند و با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم سامی و آرامی میزیستند. از قرن دوم میلادی به بعد قبایل بزرگی از داخل جزیرهالعرب به این نواحی کوچیدند که زبان و فرهنگ خود را حفظ کردند و عموماً مسیحیت را پذیرفتند که آیین رسمی امپراتوری بود.
اینان بخشی از امپراتوری متمدن و پیشرفته روم شرقی بودند و طبیعتاً متأثر از آن و در عین حال با زبان و فرهنگ عربی و یا شاخههای مختلف زبان و فرهنگ سامی که به هر حال به یکدیگر نزدیک بودند. و البته به دلیل منوفیزیت بودن مشکلاتی با دین رسمی امپراتوری داشتند که این خود عاملی برای استقبال از مسلمانان شد. ورود اسلام به این منطقه در مواردی با جنگ همراه بود؛ اما مهم این است که بومیان عربزبان و سامیتبار با آیین جدید چندان احساس بیگانگی نمیکردند. مضافاً که فاتحان کم و بیش فرهنگی مشابه آنان داشتند و مهمتر آنکه ساختار اجتماعی هر دو قبیلهای و عشیرهای بود.
همراهی امویان با شامیان
۵ـ سیاست معاویه همراهی با شامیان بود. اصولاً خاندان اموی از گذشتههای دور با شام ارتباط تجاری داشتند و لذا آنها را خوب میشناختند. شاید به همین علت بود که تعداد فراوانی از فرماندهان جنگ با شامیان، از بنیامیه بودند. خود معاویه فرهنگ شامی را میپسندید و عمیقاً تحت تأثیر آن بود؛ فرهنگی به مراتب توسعهیافتهتر از فرهنگ بدوی جزیرهالعرب. همسرش ـ مادر یزید ـ از مسیحیان شام بود؛ چنانکه همسر یزید نیز این چنین بود و بخش مهمی از مشاورانش همچون سرجون معروف ـ همان فردی که معاویه به وی سفارش کرد و این که در موارد بحرانی به نظراتش گوش فرا دهند و همو بود که استانداری ابنزیاد بر کوفه را پیشنهاد کرد ـ مسیحی بودند.
متقابلاً اسلام معاویه هم به دلایل متعددی برای شامیان جاذبه بیشتری داشت. مسئله این نبود که معاویه مبلّغ اسلامی متناسب با منافع خویش بود، این هم بود که به احتمال فراوان، شامیان هم خواستار چنین اسلامی بودند. این کنش و واکنش، نیروی عظیم و منظمی فراهم آورد؛ چراکه متکّی به یک جامعه منسجم و توسعهیافته بود که آیین جدید به سرعت به بخشی از هویت او تبدیل شده بود.
و این تفاوت میکرد با نیروی نامنظم و ناهمگن و عملاً بدوی و عقبماندهای که صرفاً با انگیزشهای موردی میباید گرد آیند و وارد کارزار شوند؛ کسانی که به تعبیر خلیفه دوم، «نه امیرشان را تحمل میکردند و نه امیرشان آنها را» و البته این سخن به دوران او بازمیگردد که جامعه کوفه مشکلات به مراتب کمتری داشت. دقیقاً به همین علت بود که نیروی شام برای مدت یک قرن و تا آخرین لحظه از یک دودمان ستمگر و خونریز دفاع کرد.
شکست نهایی امویان نه به دلیل ضعف لشکریان شام، که عمدتاً به دلیل قوت و کثرت مخالفان بود که ابومسلم خراسانی فرماندهی آن را به عهده داشت و بخش مهمی از سپاهیانش ایرانیانی بودند که از جور امویان به جان آمده بودند. لشکر او نه از قبایل عراق و مناطق شرقی، بلکه کسانی بودند که همچون شامیان میتوانستند یک نیروی پا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 