پاورپوینت کامل مواضع و منظرهای نقد فلسفه ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مواضع و منظرهای نقد فلسفه ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مواضع و منظرهای نقد فلسفه ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مواضع و منظرهای نقد فلسفه ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
دکتر بیژن عبدالکریمی، نویسنده و استاد فلسفه در این نوشتار که برای انتشار در اختیار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نهاده است، ۱۴ موضع و منظر نقد فلسفه را برمیشمارد و پیش از آن اشارهای به این دارد که نقد فلسفه نباید دستاویزی برای نقد ناقد فلسفه قرار گیرد.
دکتر بیژن عبدالکریمی، نویسنده و استاد فلسفه: فلسفه مهم است و مخالفت با آن نیز مهم است. اما صرف رویکرد منفی نسبت به فلسفه نباید مستمسکی برای انکار شخصیت فکری شخص منتقد فلسفه قرار گیرد.
نقد فلسفه و مخالفت با فلسفه از مواضع و منظرهای گوناگونی صورت میپذیرد. مهم آن است که مشخص شود فرد از چه موضع و چشماندازی به نقد فلسفه میپردازد. به بیان سادهتر، فلسفه، علم، سیاست، هنر، مدرنیته یا هر امر دیگری میتواند از دو موضع اساسی گوناگون مورد نقد واقع شود: موضع مادون و موضع مافوق. برای مثال، علم جدید را میتوان هم از موضع مادون علم، فرضاً از موضع خرافات یا از موضع شخصیتپرستی، سنتپرستی یا تقلید از گذشتگان نقد کرد و هم از موضع مافوق علم، یعنی از منظر متفکران بزرگی چون نیچه، هوسرل، یاسپرس یا هایدگر که میکوشند محدودیتهای علم جدید را نشان داده، بر ضرورت وجود نوع دیگری از آگاهی و خودآگاهی دست گذارند که برای معنابخشی به زیستجهان و حیات آدمی ضروری است و دست علوم تجربی و پوزیتیو جدید نسبت به دامان آن کوتاه است.
همچنین، مدرنیته را میتوان از مواضعی هم ماقبل مدرن، همچون نقادیهای بنیادگرایان، و هم مابعدمدرن و پسامدرن، همچون نقادیهای نیچه، هایدگر، مکتب فرانکفورت یا متفکران پستـمدرن، مورد انتقاد قرار داد. بنابراین آنچه در نقد یک امر، تعیینکننده است صرف خود موضع انتقادی داشتن نسبت به آن امر نیست، بلکه مهم آن است که این نقد از چه موضع یا منظری صورت میگیرد. اگر فرد نتواند میان مواضع و مناظر گوناگون نقد، تمایز قایل شود، آن گاه نخواهد نتوانست میان اقسام متفاوت نقد تمایزگذاری کرده، خود این امر به خطاهای فاحشی در صحنه نظر و عمل خواهد انجامید. برای مثال، اگر کسی نتواند میان نقادیهای طالبانیسم، داعش یا بوکوحرام با نقادیهای نیچه، هوسرل، یاسپرس و هایدگر از مدرنیته تمایز قائل شود و آرا و اندیشههای این متفکران اخیر را با مواضع ضدمدرنیته جریانات بنیادگرای پیشین یکی بگیرد و «تفکر» و «تحجر و تروریسم» را یکسان فرض کند، به خطایی معرفتشناختی، اجتماعی و سیاسی بسیار فاحش و نابخشودنی دچار شده است که در صحنه عمل به نتایج بسیار زیانباری منتهی خواهد شد.
حال، وقتی از نقادی فلسفه و رویکرد منفی نسبت به فلسفه سخن میگوییم، قبل از هر چیز باید روشن کنیم که این نقادی از چه موضع و چشماندازی صورت گرفته و میگیرد. به طور بسیار مجمل، کلی، سریع و گذرا و بر اساس استقرایی بسیار محدود میتوان گفت فلسفه از زمان ظهورش تاکنون از چند موضع و منظر بسیار اساسی مورد مخالفت و نقادی قرار گرفته و میگیرد. در این جا، بی آن که بخواهیم به بحث، بررسی و نقد هر یک از این مواضع بپردازیم، مواضع و مناظر گوناگون نقد فلسفه را ــ و تا حدودی بر اساس نوعی نظم تاریخی ــ چنین میتوان مقولهبندی کرد:
۱. از موضع فهم متعارف (Common Sense): فهم عامه و عقل مشترک در برابر فلسفه کاملاً موضع منفی میگیرد و اساساً فلسفه در تقابل با عقل متعارف و مشترک و گذر از آن شکل میگیرد. برای مثال، اگر شما از یک راننده تاکسی بپرسید: «آیا وجود اصیل است یا ماهیت؟»، وی به شما پاسخ خواهد داد: «برو خدا روزیات را جای دیگری حواله دهد». به بیان دیگر، برای عموم مردم و برای عقل متعارف مسائل اصلی عبارتند از نان، خانه، شغل، ارضای غرایز، گرانی، تورم، و… . لذا هر گونه پرسش یا مسألهای ــ هر چند مهم و اساسی ــ که ارتباطی مستقیم با زندگی طبیعی، غریزی و عرفی نداشته باشد، امری زاید، بیفایده و بیحاصل است.
۲. از موضع سیاست و سیاستزدگی: گروه دومی که با فلسفه مخالفاند، اهل سیاست، مدیران اجرایی، تکنوکراتها، بوروکراتها و بسیاری از شبهروشنفکرانی هستند که مقوله سیاست را مهمترین مقوله در حیات اجتماعی تلقی میکنند. از نظر این گروه مهمترین و مبرمترین مسائل جامعه، مسائلی سیاسی همچون جنگ، توطئه دشمن، خطر بیگانگان، مشکلات اقتصادی، ترافیک، آلودگی محیط زیست، گرانی، تورم، بیکاری، دمکراسی، آزادیهای سیاسی، عدالت اجتماعی و … است. لذا پرداختن به فلسفه به معنای پرداختن به مسائل ذهنی، انتزاعی و بیحاصلی است که هیچ گاه در صحنه عمل و اجرا به ما یاری نمیرسانند. مخالفت این گروه با فلسفه، اگر چه ظاهراً در سطحی بالاتر از سطح عوام و در مرتبهای بالاتر از مخالفت عقل متعارف با فلسفه است اما در واقع ریشه در همان تلقی فهم متعارف از فلسفه دارد.
این گروه دوم، مسائل عملی، اجرایی و سیاسی جامعه را صرف مسائل فنی و تکنیکی دانسته، راهحلها را در خود ساحت عمل، اجرا و سیاست جستوجو میکنند و هیچ گونه ضرورتی برای عروج از سطح عمل به ساحت فلسفه و نظر احساس نمیکنند. این گروه نیز رویکردی منفی به فلسفه داشته، تفکر فلسفی را همواره استهزا میکنند.
۳. از موضع اخباریگری: اخباریون معتقدند که متن کتب مقدس یا نص (برای ما مسلمانان قرآن و احادیث و سیره نبوی و برای ما شیعیان، احادیث ائمه نیز علاوه بر منابع پیشین) برای یافتن معرفت صحیح از جهان کفایت کرده، لذا هیچ نیازی به فلسفه نیست. این گروه حتی فلسفه را مسیری کفرآمیز و ضلالتآفرین برمیشمارند.
۴. از منظر تفکر تئولوژیک: اصحاب تئولوژی، یعنی معتقدان به نظامهای گوناگون تئولوژیک مثل تئولوژیهای یهودی، مسیحی یا اسلامی با فلسفه مواجههای دوگانه داشته و دارند. نظامهای تئولوژیک در مواردی از ضرابخانه فلسفه برای مسلح ساختن خود در مقابل معاندان و رقبا بهره میجویند، اما در جایی که تفکر فلسفی با برخی از باورهای تئولوژیک آنان سازگار نباشد، تفکر فلسفی مورد بیمهری آنان واقع میشود.
۵. از منظر تفکر معنوی، باطنی و عرفانی: در همه سنتهای نظری ماقبل متافیزیکی، نوعی تفکر حضوری، شهودی، بیواسطه، قلبی، باطنی و معنوی وجود داشته است. همه این سنتها در مواجهه با سنت تفکر فلسفی ــ که سنتی مفهومی، حصولی، عقلپرستانه، باواسطه، استنتاجی، منطقسالارانه و گزارهمحور است ــ به نوعی مخالفت و مقاومت پرداختهاند. این مخالفت و مقاومت را، هم در تاریخ یهودیت و مسیحیت و هم در تاریخ ایران و اسلام بهخوبی میبینیم.
۶. از منظر تجربهگرایی: برخی همچون هیوم از منظر آمپریسم و تجربهگرایی برای مقولات غیرتجربی فلسفی ــ مثل مقولات علیت یا ضرورت ــ و لذا برای کل فلسفه ارزش و اعتباری قائل نبو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 