پاورپوینت کامل از هایدگر تا رانه ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از هایدگر تا رانه ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از هایدگر تا رانه ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل از هایدگر تا رانه ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

چرا هایدگر در سال ۱۹۳۳ گام درست را برداشت؟
هایدگر ژیژک اگر شر ریشه در پیچیدگی‌های خود هستی داشته باشد، آیا این امر سرانجام انسان را از مسئولیت شر انضمامی معاف نمی‌کند؟ به‌عبارت‌دیگر، پرسش ازاین‌قرار است که «آیا هایدگر در نسبت دادن منشأ شر به یک منفی‌بودگی در خود هستی، صراحتاً شر را به‌عنوان یک انحراف ضروری انتولوژیک توجیه نمی‌کند؟»
اگرچه حساسیت بی‌اندازه و تقریباً فوبیایی هایدگر به اخلاق می‌تواند به سادگی مبین پذیرش ضمنی رفتار اخلاقیِ زننده‌ی خود وی و فقدان رویکردهای ابتدایی اخلاقی باشد، اصرار معارضان وی بر همین ویژگی‌ها‌ی هایدگر به‌مثابه یک شخص نیز نادرست است، چنان‌که گویی با نشان دادن کمبود شخصی استانداردهای ابتدایی اخلاقی نزد هایدگر می‌توان از تکلیف دشوار مواجهه با موضوعاتی که اندیشه‌ی هایدگر اقامه می‌کند پرهیز کرد

چرا هایدگر در سال ۱۹۳۳ گام درست را برداشت؟
هایدگر ژیژک اگر شر ریشه در پیچیدگی‌های خود هستی داشته باشد، آیا این امر سرانجام انسان را از مسئولیت شر انضمامی معاف نمی‌کند؟ به‌عبارت‌دیگر، پرسش ازاین‌قرار است که «آیا هایدگر در نسبت دادن منشأ شر به یک منفی‌بودگی در خود هستی، صراحتاً شر را به‌عنوان یک انحراف ضروری انتولوژیک توجیه نمی‌کند؟»
اگرچه حساسیت بی‌اندازه و تقریباً فوبیایی هایدگر به اخلاق می‌تواند به سادگی مبین پذیرش ضمنی رفتار اخلاقیِ زننده‌ی خود وی و فقدان رویکردهای ابتدایی اخلاقی باشد، اصرار معارضان وی بر همین ویژگی‌ها‌ی هایدگر به‌مثابه یک شخص نیز نادرست است، چنان‌که گویی با نشان دادن کمبود شخصی استانداردهای ابتدایی اخلاقی نزد هایدگر می‌توان از تکلیف دشوار مواجهه با موضوعاتی که اندیشه‌ی هایدگر اقامه می‌کند پرهیز کرد؛ بااین‌وجود، در آلرژی هایدگر نسبت به ملاحظات اخلاقی که زبانزد همگان است چیزی پریشان‌کننده وجود دارد. در قرائت افلاطون در سمینار سال ۳۲-۱۹۳۱ هایدگر حتی تلاش می‌کند تا آگاتون (خوب) افلاطونی را از هرگونه پیوندی با خوبی اخلاقی منزه کند؛ او این کار را با ارجاعی ماهرانه به یکی از کاربردهای روزمره‌ی این کلمه به انجام می‌رساند؛ وقتی فریاد می‌زنیم «خوب!»: «خوب!»؛ یعنی انجام خواهد شد! تصمیم بر این است! ربطی به معنای خوبی اخلاقی ندارد؛ اخلاق معنای بنیادین این کلمه را ویران کرده است.
بنابراین می‌توان به سادگی تصور کرد در فرجام کنفرانس وانسی (Wahnsee)، هیدریش با تعجب فریاد بزند: «خوب!»، اگر این عبارت را در معنای «اصیل» افلاطونی («انجام خواهد شد! تصمیم بر این است!») به کار ببریم… این واقعیت که یک مسئله‌ی واقعی فلسفی وجود دارد که در اینجا با آن مشغولیم را می‌توان با خوانشی دقیق از سمینار هایدگر درباره‌ی «رساله در باب آزادی» شلینگ نشان داد؛ در این رساله هایدگر باید بُعدی از شر رادیکال را بپذیرد که نمی‌توان آن را تاریخی کرد؛ یعنی به نیهیلیسم تکنولوژی مدرن تقلیل داد. تحلیل مفصل این بن‌بست در اندیشه‌ی هایدگر به نحو شایسته توسط برت دیویس انجام شده است.
دریدا در قرائت دقیق خود از هایدگر تلاش کرد نشان دهد که «روح [Geist]» نقطه‌ی بیمارگون[۱] و ساخت‌گشایی‌نشده در عمارت هایدگر است؛[۲] برت دیویس در مورد مفهوم اراده نیز همین کار را انجام داد.[۳] در مطالعات مربوط به هایدگر به‌تدریج اجماعی در حال ظهور است بر سر اینکه نه دو بلکه سه مرحله‌ی مجزا در اندیشه‌ی وی وجود دارد: مرحله‌ی اولیه‌ی تحلیل دازاین (هستی و زمان)؛ مرحله‌ی میانی اعلام تاریخ‌مندی قهرمانانه (از کنفرانس «متافیزیک چیست؟» تا دست‌نوشته‌ی درباره‌ی رخداد، متن منتشرشده و کلیدی مقدمه بر متافیزیک)؛ و مرحله‌ی پایانی کناره‌گیری از نیهیلیسم تکنولوژیک و گوشه‌نشینی در شاعری و تفکر تحت بیرق وارستگی [Gelassenheit]. در مرحله‌ی نخست، هایدگر پدیدار اراده را نادیده می‌انگارد؛ در مرحله‌ی دوم، [این پدیدار] به‌صورت مؤکد بیان می‌شود و فراتر از تعهد هایدگر به نازی‌ها (در دست‌نوشته‌ی درباره‌ی رخداد که معمولاً به‌عنوان آغاز هایدگر لاحق در نظر گرفته می‌شود، او هنوز از «اراده به رخداد» سخن می‌گوید)؛ در آخرین مرحله، در نتیجه‌ی مواجهه‌ی هایدگر با نیچه، اراده در مقابل به‌عنوان همان هسته‌ی سوبجکتیویته‌ی مدرن فرض می‌شود و ازاین‌رو به‌مثابه آن چیزی فرض می‌شود که باید بر آن غلبه کرد، اگر که نوع بشر قرار است نیهیلیسمی را که ماهیتش را تهدید می‌کند رها کند. دیویس با تحلیلی شفاف و مفصل نشان می‌دهد که این تقسیم سه‌بخشی روشن نیست؛ اگرچه اراده به‌صراحت به موضوع بدل نمی‌شود، اما نه تنها از پیش در پس‌زمینه‌ی مرحله‌ی نخست در کمین نشسته است، بلکه به‌صورتی بسیار تعیین‌کننده‌تر تا آخر ایستادگی می‌کند و به نحو مرموزی به‌ ناگهان به شیوه‌هایی نامنتظر ظاهر می‌شود.
جایی که ما با دیویس موافق نیستیم نحوه‌ی تفسیر این ایستادگی و سماجت سرسخت اراده است که دست از سر هایدگر برنمی‌دارد، حتی وقتی غلبه بر آن به کانون اندیشه‌اش بدل می‌شود. تحت تأثیر روشنِ معرفت عمیق او از ذن بودیسم ژاپنی، دیویس این ایستادگی را چونان نشانه‌ای از «وارستگی به‌مثابه یک پروژه‌ی ناتمام» قرائت می‌کند؛ این امر اساساً حاکی از آن است که هایدگر موفق به «ساخت‌گشایی» کامل اراده نشد به‌نحوی‌که تا زمان ما کسانی وجود داشتند که به مسیرش ادامه داده‌اند تا این کار را تکمیل کنند و همه‌ی نتایج وارستگی را ترسیم کنند. اما شرط می‌بندیم که ایستادگی و سماجت اراده حتی در هایدگر متأخر که دیویس به نحو درخشانی آن را تشخیص داده است، بیشتر نابسندگی تحلیل انتقادی هایدگر از سابجکتیویته‌ی مدرن را نشان می‌دهد، نه در این معنا که «هایدگر به اندازه‌ی کافی جلو نرفت و ازاین‌رو خودش هم در ذیل سابجکتیویته باقی ماند»، بلکه در این معنا که او به هسته‌ی غیرمتافیزیکی خود سابجکتیویته‌ی مدرن اعتنایی نکرد: بنیادی‌ترین بُعد مغاک سابجکتیویته را نمی‌توان از طریق لنزهای مفهوم سابجکتیویته به‌مثابه حالت استیلای تکنولوژیک به چنگ آورد.[۴] به‌عبارت‌دیگر، این نشانه‌ی بیمارگون وارستگی است، نشانه‌ای از محدودیت خود این مفهوم، نه تنها نشانه‌ی شکست ما برای بسط کامل پتانسیل‌های آن.
دیویس تمایزی پیشنهاد می‌کند بین ۱- چیزی که هایدگر آن را «اراده‌ی» سابجکتیویته، (عدم) هماهنگی بنیادی که در یک دوره‌ی خاص تاریخی متافیزیک قد علم کرده و غالب آمده است، می‌نامد؛ ۲- چیزی که ما آن را (مکمل هایدگر به‌صورت تفسیری) «اراده‌ کردن اولیه» [ur-willing]، یک افراط ناموزون نا‌تاریخی نامیدیم که دست از سر ذات مخصوص اراده نکردن برنمی‌دارد. (۳۰۳)
هایدگر مستقیماً در قرائتش از یکی از قطعات آناکسیماندر در باب نظم و بی‌نظمی به این نقطه نزدیک می‌شود؛ هایدگر در این قرائت این امکان را در نظر می‌گیرد که یک موجود ممکن است حتی پافشاری کند [bestehen] صرفاً برای اینکه بیشتر در حضور باقی بماند، در معنای بیشتر زیستن [Bestaendigen]، آن چیزی که درنگ می‌کند پابرجا می‌ماند [beharrt] در حضورش، به این طریق خود را از سپنجی بودنش [گذرا بودنش] خلاص می‌کند، به حالت خودسر پابرجا بودن یورش می‌آورد، دیگر خودش را با هر چیز دیگری که حاضر است مشغول نمی‌کند، انعطاف‌ناپذیر می‌شود -چنان‌که گویی این تنها راه برای درنگ کردن است- و صرفاً قصد استمرار و دوام دارد.[۵]
تز دیویس این است که «اراده‌ کردن متمردانه» به یک اراده‌ کردن اولیه‌ی نا‌تاریخی ارجاع دارد، اراده‌ای که محدود به دوره‌ی سابجکتیویته‌ی مدرن و اراده‌اش به قدرت نیست، بلکه به کانون خود هستی تعلق دارد. به همین دلیل است که دیویس حق دارد قرائت هانا آرنت از این «طلب ایستادگی» را نادیده بگیرد، قرائتی که آن را به مفهوم الهیاتی سنتی «طغیان خودسرانه علیه نظم آفرینش بماهو» تقلیل می‌دهد؛[۶] این اراده‌ کردن‌ ‌اولیه، کناره‌گیری یک مخلوق جزئی از نظم جهانی و گوشه‌گیریِ خودمحورانه در خودش نیست، بلکه «انحرافی» است که در درون خود این نظم حک شده است:
آیا مسئله بر سر «اراده‌کردن» نیست که جنبه‌ای محونشدنی از تناهی محونشدنی آدمی است؟ آیا مسئله‌ی «اراده کردن» -حتی اگر اراده کردن تعینات/وخامت‌های ویژه‌ی تاریخی‌اش در دوره‌های متافیزیک نباشد- حتی در آغازی دیگر هم باقی نخواهد ماند؟ (۲۸۲)
چیزی که هایدگر به وضوح می‌دید همان چیزی بود که عرفای بزرگ در سنت راین (اکهارت، بوهمه) می‌دیدند؛ کلیشه و قاعده‌ی شر به‌عنوان فاصله یا هبوط از خیر الهی کافی نیست، پرسشی که نمایان می‌شود از این قرار است: این فاصله چگونه می‌تواند رخ دهد؟ تنها پاسخ منتج این است: باید در خود خداوند وارونگی‌ای وجود داشته باشد، یک مجاهده، یک ناسازگاری، از قبل در همان کانون سرچشمه‌ی الوهی. هایدگر نیز به همین طریق افراط سابجکتیویته، فراموشی نیهیلیستی هستی از سوی او را در ستیزه/ناسازگاری‌ای در همان قلب هستی قرار می‌دهد. دیویس نتیجه‌ی یک‌سانی از نوسانات هایدگر در قرائت رساله در باب آزادی شلینگ می‌گیرد؛ شر رادیکال به سبعانه‌ترین طریق ظاهر می‌شود:
نه در تکنولوژی ویرانگر بی‌چهره‌ی ارد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.