پاورپوینت کامل مفهوم زمان در علم تاریخ ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مفهوم زمان در علم تاریخ ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مفهوم زمان در علم تاریخ ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مفهوم زمان در علم تاریخ ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

هایدگر سؤال این است که از کدام راه منطقی مطمئن به درک مفهوم‌ زمان‌ در علم تاریخ خواهیم رسید؟ سؤال دیگر ایـنکه، سـاخت‌ مفهوم‌ زمان‌ در علم تاریخ باید چگونه باشد تا‌ در‌ خدمت هدف علم تـاریخ باشد؟
مارتین هایدگر در ۱۹۱۵ یعنی در ۲۶ سالگی با نوشتن این مقاله به تفسیر مفهوم زمان در تاریخ می‌پردازد. مفهوم زمان در علوم طبیعی شامل سیر یک‌نواخت آنات و دقایق است که به نحو قراردادی معیار سنجش حوادث طبیعی از لحاظ تقدم و تأخر است. به نظر هایدگر زمان دارای کیفیت و کمیت بوده و کمیت آن مقدار زمان طبیعی است که در علوم طبیعی معیار گذر زمان است. کیفیت زمان که مورد توجه هایدگر است پیش از او کمتر مورد بحث بوده درحالی‌که آن، مبنای فلسفه‌ی تاریخ از دیدگاه هایدگر است.

هایدگر سؤال این است که از کدام راه منطقی مطمئن به درک مفهوم‌ زمان‌ در علم تاریخ خواهیم رسید؟ سؤال دیگر ایـنکه، سـاخت‌ مفهوم‌ زمان‌ در علم تاریخ باید چگونه باشد تا‌ در‌ خدمت هدف علم تـاریخ باشد؟
مارتین هایدگر در ۱۹۱۵ یعنی در ۲۶ سالگی با نوشتن این مقاله به تفسیر مفهوم زمان در تاریخ می‌پردازد. مفهوم زمان در علوم طبیعی شامل سیر یک‌نواخت آنات و دقایق است که به نحو قراردادی معیار سنجش حوادث طبیعی از لحاظ تقدم و تأخر است. به نظر هایدگر زمان دارای کیفیت و کمیت بوده و کمیت آن مقدار زمان طبیعی است که در علوم طبیعی معیار گذر زمان است. کیفیت زمان که مورد توجه هایدگر است پیش از او کمتر مورد بحث بوده درحالی‌که آن، مبنای فلسفه‌ی تاریخ از دیدگاه هایدگر است.
همچنان‌که تطابقی بین سال‌های گاه‌شمار نزد اقوام مختلف وجود ندارد، کیفیت تاریخ در اقوام مختلف تفاوت دارند، چنان‌که گفته می‌شود نزد اسکیموها یا قبایل آفریقای مرکزی و یا استرالیای مرکزی سال‌شماری وجود ندارد و زمان در این قبایل ایستاست. این امر ناشی از عدم ظهور تحولات در اشکال اجتماعی و اقتصادی آن‌هاست و قرن‌ها این جوامع یک صورت داشته‌اند. در تاریخ فلسفه نیز کیفیت تاریخ فلسفه در اقوام مختلف تفاوت دارد و تفاوت تاریخی در تاریخ فلسفه از هر جای دیگر واضح‌تر است.
وجود و زمان دو مقوله‌ی مهم در تفکر مارتین هایدگر است و در کتاب معروفش به تفسیر مفهوم وجود و زمان می‌پردازد. از دیدگاه وی در هر زمان بشر دیدگاه خاصی و تعریف ویژه‌ای از وجود دارد که مشروط به زمان است؛ پس زمان اصل وجود و وجود ناشی از مفهوم کیفی زمان است. بر این اساس مفهوم زمان، عبارت از دیدگاهی است که بشر درباره‌ی وجود داشته و در هر زمان شامل دیدگاه‌های وی در زمان‌های دیگر است؛ لذا می‌توان گفت گذشته شامل دو زمان حال و آینده و حال شامل گذشته و آینده و آینده شامل حال و گذشته است.
از نظر هایدگر انسان در هر زمانی در افق زمانی ویژه‌ای قرار دارد و به عبارتی دارای شأن زمانی (Zeitlichkeit) و شأن وجودی (Seinlichkeit) مختلف است. این شئون زمانی و وجودی، نمو وجود عالم را می‌سازد، انسان در هر آن ورای عالمی است. از دیدگاه هایدگر زمان ارسطو، هگل و نیچه و تفاسیر کنونی از زمان تحت عنوان هیستوریسم و هیستوریسیسم مبتنی بر زمان اندراجی و به عبارتی زمان ارسطویی و نیوتنی است.
زمان تغییر و تبدیل می‌یابد و درحالی‌که ازل و ابد فاقد تغییرند. (مایستر اکهارت)
***
خلاصه‌ی مقاله‌ای از کتاب‌نوشته‌های اولیه، صص. ۴۱۵ تا ۴۳۲.
جلد اول مجموعه آثار مارتین هایدگر، سال ۱۹۱۵.
عـلوم تـخصصی مشروط‌ به‌ زمان و جریان فرهنگی است که پیوسته تکمیل می‌یابند. نمو شناختی که هر علم‌ بـه‌ دسـت‌ مـی‌دهد روش و متدی است که با مجموعه‌ای مفاهیم معین شده است که با شـناخت‌ آنـچه‌ کـه مربوط به موضوع آن علم می‌باشد سروکار دارد، به عبارتی، هر‌ علم‌ بر‌ اساس مـنطقی اسـتوار اسـت که اساس آن مهم را تشکیل می‌دهد و مقولات مورد بحث در‌ این‌ علم، منطق این علم را تـشکیل مـی‌دهند.
استخراج مبانی منطقی روش‌های تحقیقی‌ در‌ علوم‌ جداگانه موضوع منطق به‌مثابه یک عـلم اسـت. در مـبحث مورد نظر ما مسئله‌ی زمان‌ انتخاب‌ و از‌ آن سخن به میان است. در پایان تحقیق نشان داده مـی‌شود کـه‌ مفهوم‌ زمان و حل مشکلات درباره‌ی آن، تعیین کلیات منطقی مربوط به علوم منفرد را بـه هـمراه خـواهد‌ آورد‌.
سؤال این است که از کدام راه منطقی مطمئن به درک مفهوم‌ زمان‌ در علم تاریخ خواهیم رسید؟ سؤال دیگر ایـنکه، سـاخت‌ مفهوم‌ زمان‌ در علم تاریخ باید چگونه باشد تا‌ در‌ خدمت هدف علم تـاریخ باشد؟ ما در ایـن فـلسفه‌ی علم، تاریخ ویژه‌ای را در نظر‌ نداریم‌ تا شامل مفهوم زمان ویژه‌ی‌ خود‌ باشد، بلکه‌ مفهوم‌ کـلی‌ زمـان و سـاخت آن در علم تاریخ‌ مورد‌ بحث است. با طرح کلی مسئله‌ی فوق باید امـکان بـحث کلی درباره‌ی‌ ساخت‌ منطقی تاریخ به‌مثابه علم فراهم‌ شود. در این وضعیت‌ مفهوم‌ زمان در علم تـاریخ نـسبت‌ به‌ مفاهیم آن در سایر علوم مشخص‌تر و مهم‌تر می‌شود. لازم است در اینجا اشاره‌‌ی کوتاهی‌ بـه مـفهوم زمان در علم‌ فیزیک‌ بشود‌. حال باید پرسـید‌ مـفهوم‌ زمـان چگونه باشد تا‌ علم‌ فیزیک بتواند بـا آن بـه اهداف خود برسد.
الف) لازم است به هدف فیزیک‌ از‌ زمان گالیله تاکنون اشاره‌ای صورت گـیرد‌.
فـلسفه‌‌ی طبیعی در‌ دوره‌‌ی آنتیک‌ یعنی دوره‌ی یـونان و قـرون‌‌وسطی بـه نـحو مـتافیزیکی خواستار شناخت واقعیت بی‌واسطه بود تـا بـه علل و اسباب ناشناخته‌ی آن‌ها‌ دست‌ یابد. گالیله در مقابل احتمالات و برآوردهای‌ متافیزیکی‌ روشـی‌ کاملاً‌ جدید‌ ارائه کرد، روش‌ وی‌ سعی بـه رسیدن اصول کلی و قـانونی داشـت، با توجه به اینکه روش وی بـاید مـنجر به‌ شناخت‌ قوانین‌ فیزیک می‌شد، گالیله سعی داشت از روش‌ قدما‌ یعنی‌ از‌ مشاهده‌ی‌ امـور‌ کـثیر به استنتاج قانونمندی کلی صـرف‌نظر کـند، بـلکه ابزار وی فرضیه‌ای بـود کـه اجسام سقوط می‌کنند و سـرعت آن‌ها در اثر سقوط رو به افزایش است.
آزمایشات وی‌ در عمل مؤید فرض وی گردید. فرمول وی در این آزمـایشات عـبارت بود از v=g. t سرعت برابر است با حـاصل‌ضـرب وزن در زمان.
روش گـالیله در بـرخی از عـلوم فیزیک‌ نظیر‌ مکانیک، عـلم الاصوات علم الحراره، علم النور، علم مغناطیس و الکتریسیته روشی اساسی است. در این علوم فیزیکی سـعی در کـشف معادلاتی است که در هر حوزه کـاربرد دارنـد.
فـیزیک‌ جـدید‌ روش فـوق را کنار گذاشت؛ بـا کـشف قوانین جدید بخشی از علم الاصوات و علم الحراره وارد علم مکانیک شد و علم النور و مغناطیس و گرمای‌ تابشی‌ وارد مـبحث الکتریسیته شـد، به‌‌نحوی‌‌که حوزه‌ی علم فیزیک امـروزه بـر دو قـسم اسـت: مـکانیک و الکـترودینامیک، یا به عبارتی فیزیک ماده و فیزیک اتر. این دو در تعارض شدیدی قرار دارند‌ و به‌ قول ملاکس پلانک مع‌الوصف‌ نمی‌توانند‌ حدود خود را مشخص کنند. پلانک می‌گوید زمینه‌ی کار در عـلم مکانیک به مکان، زمان و جوهری است که حرکت می‌کند، علم الکترودینامیک هم به این سه مقوله نیازمند است. امروزه‌ می‌توان‌ این دو علم را در علم واحد مکانیک جمع کرد.
بدین‌وسیله هـدف مـهم فیزیک چنین می‌باشد که وحدتی فیزیکی از ساختار جهان وجود دارد که حوادث را از راه‌ اصول‌ کلی ریاضی‌ علم دینامیک و قانون حرکت توده‌ای از ماده‌ی متحرک توجیه و تحلیل می‌کند. با شناخت هدف فـیزیک در ایـنجا‌ این سؤال مطرح است که کارکرد مفهوم زمان در علم جدید‌ چیست؟
موضوع‌ علم‌ فیزیک اکنون حرکت است، حرکت در زمان رخ می‌دهد، این جمله به چـه مـعنی است؟ کلمه‌ی در این ‌‌جمله‌ دارای مفهوم مکانی اسـت. زمـان امری مکانی نیست ولی همیشه مفهوم این دو‌ نزد‌ یکدیگر‌ به کار می‌رود، چنان‌که به کرات گفته می‌شود در زمان، در تاریخ و یا در وقت.
گالیله‌ در نوشته‌ی خود به نـام دیـسکورسی می‌نویسد: مفاهیم زمان و حـرکت خـویشاون

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.