پاورپوینت کامل مقام دانشمند مقام سیاستگذار ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مقام دانشمند مقام سیاستگذار ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقام دانشمند مقام سیاستگذار ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مقام دانشمند مقام سیاستگذار ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
در این مقاله قصد داریم از خود علم و عالم یا دانشمند در قرن بیستم و ارتباط آن با حوزه سیاستگذاری و سیاستگذار صحبت کنیم. بهطور کلی، میتوان گفت در قرن بیستم با سه سویه کلی در مورد علم روبهرو هستیم: سویه اول که ریشه خود را به «بیکن» میرساند و بعد از آن در اندیشههای هیوم و استوارت میل و راسل و آینشتاین نمو مییابد، خود را بهمثابه معرفتیتجربی معرفی میکند که از هرگونه حوزه معرفت غیرتجربی مجزا است.
نقطه تلاقی «علم» و «قدرت» کجا است؟
موج اول و دوم علمگرایی
در این مقاله قصد داریم از خود علم و عالم یا دانشمند در قرن بیستم و ارتباط آن با حوزه سیاستگذاری و سیاستگذار صحبت کنیم. بهطور کلی، میتوان گفت در قرن بیستم با سه سویه کلی در مورد علم روبهرو هستیم: سویه اول که ریشه خود را به «بیکن» میرساند و بعد از آن در اندیشههای هیوم و استوارت میل و راسل و آینشتاین نمو مییابد، خود را بهمثابه معرفتیتجربی معرفی میکند که از هرگونه حوزه معرفت غیرتجربی مجزا است.
نزد پوزیتیویستهای حلقه وین از این دانشهای غیرتجربی یک استثنا وجود دارد که آن هم «منطق» است. بهطور کلی، این گروه با دخالت هر نوع امر غیرمشاهدهای از قبیل پیشینیهای کانتی در ساختن تجربه مخالفت میکردند و لذا بر تعمیمهای استقرایی صرف برای رسیدن به قوانین تجربی اصرار میورزیدند.
از اینرو، این گروه برای روششناسی علم، وظیفه «دربانی» قائل بودند؛ گویی علم قلعهای است با نگهبانهای سرسخت که به هیچ امر پیشینی و نظری اجازه ورود نمیدهند. این گروه کهاندکی بعد با عنوان تحقیرآمیز «علمزده» هم خطاب شدند، برای این گزارههای تجربی و روششناسی علمی چنان ارزشی قائل بودند که نه تنها تبختر علمی را فریاد میزدند بلکه با دیده تحقیر به سایر دانشهای غیرتجربی نیز مینگریستند و حتی تبعیت و تقلید از روششناسی علمی را برای آن دانشها توصیه میکردند. در اینجا، «علمی بودن» عنوانی بود که برای گزاره مورد بحث اعتبار و صلابت را به همراه داشت.
دیری نپایید که از دل این رویکرد، مشکلاتی برخاست و دگربار الگوی کانتی مبنیبر همراهی امور پیشینی و نظری با مشاهدات تجربی برای ساختن تجربه و علم مورد توجه قرار گرفت. در این الگو، با تفکیک بین گزارههای مشاهدهای، یعنی آنچه با تجربه شهود میکنیم، از گزارههای نظری یا همان حدسها و فرضیهها، یعنی آنچه ذهن ما جهت نیل به معرفت علمی اضافه میکند، به نقش انکارناپذیر همراهی هر دو مؤلفه در ساختن تجربه تأکید شد. نکته مورد توجه در اینجا، شباهت این رویکرد با رویکرد نخست در مرز قائل شدن میان علم و غیرعلم است بدین صورت که حتی در الگوی دوم نیز، علمگرایان به مرز میان علم و غیرعلم و برتری علم از سایر دانشها اصرار دارند. این علمگرایی در الگوی پوپری یا لاکاتوشی و دیگران در قالب مدلهای چندگانهای از ابطالگرایی طرح شدهاست.
این دو رویکرد از علمگرایی با تسلطی تام و تمام بر هفت دهه از قرن بیستم چند ادعای کلی را طرح کردند؛ نخست آنکه، روششناسی علم متمایز از روششناسی دیگر دانشهاست؛ دوم آنکه، علم برتر از سایر حوزههای دیگر است؛ سوم آنکه، دانشهای دیگری داریم که این دانشها در مرز هستند مثل جامعهشناسی، روانشناسی، علم اقتصاد و مدیریت. اینها داعیه علمی بودن را دارند ولی علم نیستند.
این حرف در پارادایم کوهنی بخوبی طرح شدهاست؛ زیرا وقتی از پارادایم حرف میزنیم انتظار وجود هسته سختی برای علم را داریم که توسط جامعه علمی منتسب به آن علم، مورد پذیرش قرار گرفتهاست. بنابراین چون در جامعهشناسی، مدیریت، اقتصاد و روانشناسی این هسته سخت و اتفاقِنظر را نمیبینیم بنابراین باوجود حضور آزمایش و آمار در روششناسی این قبیل دانشها، نمیتوان آنها را بهعنوان علم به حساب آورد. بهدیگر سخن، چون بهعنوان مثال، چند رویکرد جامعهشناختی وجود دارد که همه اینها تحت عنوان جامعهشناسی مطرح میشوند، پس هسته سخت مورد توافقی در این دانش وجود ندارد که موجب علمی خواندن این دانش شود.
موج سوم علم پژوهی
نقدهایی که به رویکرد دوم جریان علمگرایی بویژه توسط کوهن شد، راه را برای رویکرد سوم یعنی «جامعهشناسی علم» و از آنجا، مطالعات فرهنگی علم باز کرد. اگر تا پیش از این، جامعهشناسی در رویکردی نامتقارن، صرفاً علل و دلایل اجتماعی تمایل دانشمندان به گزارههای غلط و نادرست علمی را تحلیل میکرد و به مواردی چون دخالتهای سیاسی، حب و بغضهای شخصی و غیره اشاره میکرد، در رویکرد سوم، این رویکرد جای خود را به ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 