پاورپوینت کامل چرا به لولهکشها، افلاطون درس میدهم؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چرا به لولهکشها، افلاطون درس میدهم؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چرا به لولهکشها، افلاطون درس میدهم؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چرا به لولهکشها، افلاطون درس میدهم؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
یکبار در هوایپما به کسی گفتم من در دانشکده عمومی فلسفه درس میدهم، برگشت و گفت: «پس شما به لولهکشها، افلاطون درس میدهید؟» گفتم آره، اما به کمکپرستاران، سربازان، کلاهبرداران پیشین، آموزگاران موسیقی پیشدبستانی، سرایداران، پناهندگان سودانی، تکنسینهای توربینهای بادی آینده و یکعالمه دانشجویان دیگری که احساس میکنند به دیپلمی بهعنوان بلیت ورودی به کارناوال اقتصادیمان نیاز دارند. بهخاطر کارم، موقعیتی بیهمتا دارم تا به گفتوگوهای کنونی درباره ارزش علومانسانی- که به گمانم راهش را گم کرده- بیندیشم. طبق معمول، برای دلنگرانی، چیزهای فراوانی هست: دودشدن یکریز موقعیتهای آموزشی تماموقت،
آیا کانت درست میگفت که پیامد یک عمل، در ارزش اخلاقی آن هیچ نقشی بازی نمیکند؟
یکبار در هوایپما به کسی گفتم من در دانشکده عمومی فلسفه درس میدهم، برگشت و گفت: «پس شما به لولهکشها، افلاطون درس میدهید؟» گفتم آره، اما به کمکپرستاران، سربازان، کلاهبرداران پیشین، آموزگاران موسیقی پیشدبستانی، سرایداران، پناهندگان سودانی، تکنسینهای توربینهای بادی آینده و یکعالمه دانشجویان دیگری که احساس میکنند به دیپلمی بهعنوان بلیت ورودی به کارناوال اقتصادیمان نیاز دارند. بهخاطر کارم، موقعیتی بیهمتا دارم تا به گفتوگوهای کنونی درباره ارزش علومانسانی- که به گمانم راهش را گم کرده- بیندیشم. طبق معمول، برای دلنگرانی، چیزهای فراوانی هست: دودشدن یکریز موقعیتهای آموزشی تماموقت، استفاده زیادی و سوءاستفاده از کمک استادان، کاهش بودجه دولتی، کمشدن گزینهها و تخصصهای درسی در رشتههای علومانسانی، افزایش بدهی دانشجویان، دورهگردی تکنولوژیستها همانند گلولههای جادویی [گلولههایی که هدفهای متحرک را دنبال میکنند] و توصیف فراگیر دانشجویان بهعنوان مصرفکنندگان. افزونبر این، من با همه وجود متاسفم که برتری نوع خاصی از منطق اقتصادی- اداری (منطق «پیامدها»، «برآوردها» و «عامل اصلی») دارد ارزشهایی را میفرساید که نهتنها پایبندی به علومانسانی، بلکه به خود دموکراسی را نیرومند میسازند.
به نزد من، مساله پیشروی علومانسانی، تنها درباره علومانسانی نیست. درباره رشتههای فرهنگی است؛ با تعریفی کلیتر از این رشتهها که ریاضی، علوم و اقتصاد را هم در بربگیرد. اینها نیمی از موضوعهای به اصطلاح
STEM
(علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی) را تشکیل میدهند. اگر هدف یک آموزش، تنها پیشرفت اقتصادی و قدرت فنی است این رشتهها هم، درست همانند علومانسانی، برای کار در آینده و پیشرفت فنی، از اهمیت کمتری برخوردار خواهند شد و تاکنون نیز تا اندازهای شدهاند. چرا بیشتر نهادهای آموزشی، نباید کلاسهایی همچون ریاضی دادوستد برای پرستاران ارایه دهند؟ چرا باید هیچکس – به جز متخصصان سرگرمی و کارشناسان خاص- درسهایی در ستارهشناسی، فرگشت [تکامل] انسان، یا تاریخ اقتصادی نگذرانند؟ راستی در مطالعه رشتههای فرهنگی، به ویژه موضوعی همچون فلسفه، چه سودی نهفته است، البته اگر سودی وجود داشته باشد؟ و در یک کلام، چرا لولهکشها باید افلاطون بخوانند؟
پاسخ من این است که ما باید بکوشیم تا جامعهای از مردمان آزاد باشیم نهتنها جامعهای از مدیران و کارکنانی که خوب پاداش میگیرند. «هنری دیوید ثورو» درست نوشت: «گویا ما از یاد بردهایم که اصطلاح» آموزش فرهنگی- هنری «در آغاز و در میان رومیان به آموزشی گفته میشد شایسته مردان آزاد؛ درحالیکه یادگیری دادوستد و پیشهها که تنها ابزار امرار و معاشاند تنها شایسته بردهها دانسته میشد.» در میان لولهکشهای آینده، دوستداران افلاطون به همان اندازهای هستند که در میان نخبههای دره سیلیکون [مترجم: منطقهای در آمریکا، که شرکتهای مهم انفورماتیک جهان حضور دارند].
آموزشهای فرهنگی- هنری، سنتوار، ویژه طبقههای بالاتر بودهاند. این مسأله سه دلیل مهم دارد. نخست اینکه این آموزش، به کار اوقاتفراغت طبقههای بالاتر میآید تا لذتهای برتر زندگی انسانی را جستوجو کنند: بتهوون گوش کنند، گیاهشناسی مطالعه کنند، ارسطو بخوانند و با تورهای شکوفاکننده تخیل، به ایتالیا بروند. دوم اینکه اعضای طبقه اشرافی، بهخاطر امتیازهایی که با زادهشدن با خود به همراه دارند و میباید رهبری موقعیتها در سیاست و بازار را به دست گیرند، نیاز به مستقل اندیشیدن دارند. درحالیکه افراد در طبقههای پایینتر، تنها و تنها برای این درنظر گرفته میشوند که تا چه اندازه خوب میتوانند از پس پیامدهای [سیاستهای] معین جورواجور بر آیند. افراد طبقههای بالا باید بدانند چگونه پیامدها [سیاستها] را ارزیابی کنند و برخلاف افق ارزشها
(
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 