پاورپوینت کامل پرس و جو از میزان آگاهی مردم تهران نسبت به نهضت مشروطه ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرس و جو از میزان آگاهی مردم تهران نسبت به نهضت مشروطه ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرس و جو از میزان آگاهی مردم تهران نسبت به نهضت مشروطه ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرس و جو از میزان آگاهی مردم تهران نسبت به نهضت مشروطه ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

شاه سالخورده آخر کار تسلیم شد، نشست پشت میز و نوشت: «در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود.» و امضا کرد: « در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادی‌الثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما».

مشروطه را با رسم شکل توضیح دهید

مشروطه ۱۰۹ ساله شد

زهرا چوپانکاره: شاه سالخورده آخر کار تسلیم شد، نشست پشت میز و نوشت: «در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود.» و امضا کرد: « در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادی‌الثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما». چرخش قلم مظفرالدین قاجار تاییدی بود بر شکل‌گیری حکومت مشروطه و شکل‌گیری مجلس شورای ملی. ۱۰۹ سال بعد در خیابان‌های شلوغ سرظهر تهران، آدم‌ها در حال کار و خرید و عرق‌ریزان از گرمای میانه مرداد ماه نه شاه سالخورده و فرمانش را به یاد دارند، نه آن مشروطه‌خواهانی را که با اعتراض و تحصن و مبارزه، مقدمات گسترده شدن بساط مشروطیت را چیدند. در سه نقطه تهران سرک کشیدن به دکان کاسب‌ها و سبز شدن پیش‌روی رهگذران و پرسیدن از مشروطه، حس معلم تاریخی را به آدم می‌دهد که وارد کلاس شده و بی‌مقدمه می‌گوید: «امروز امتحان می‌گیرم»!

خیابان فردوسی؛ کار کار انگلیسی‌هاست

هنوز هم که هنوز است بخشی از رخدادهای عصر مشروطه را به القائات و نقش کارکنان سفارت انگلیس در تهران نسبت می‌دهند. معروف است که لغت «مشروطه» را کارکنان سفارت انگلیس در زمان تحصن ۲۱ روزه بازاریان و گروه‌های مردم در باغ قلهک در دهان آنها انداختند، برای‌شان تدارک دیدند و آنقدر نگه‌شان داشتند تا سرانجام امضای فرمان مشروطه به تحصن پایان داد. مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) در کتاب «خاطرات و خطرات» خود نوشت: «… کاشف به عمل آمد که قبلا عده‌ای مبال (مستراح) در سفارت تدارک شده بود. حاج محمد تقی بنکدار با مقداری دیگ و دیگ بر و ملزومات دیگر و اسباب پخت و پز، وارد سفارت شد… در زاویه پله جنوبی، درویشی پرده فقر کشیده بود و عنکبوت مانند پشت پرده خزیده، برخاست و از پشت پرده بیرون آمد. مردی مسن بود، سیه‌چرده، ریش سفید و گیسوی پریشان با خاطری مجموع، گفت اینها حرف می‌زنند ما مشروطه می‌خواهیم؟ باقی معلوم است. مخارج آن بساط از کجا می‌رسید، معلوم نشد. همه قسم حدس می‌شود زد، دم خروس هم پیداست…»

حالا مرد ۶۰ ساله‌ای که روبه‌روی ساختمان تعطیل سفارت انگلیس کتاب‌های قدیمی خرید و فروش می‌کند در جواب اینکه از مشروطه چه می‌داند از همان دم خروس حرف می‌زند. دوست ندارد نامی ازش بیاید، با همان اطمینان دایی جان ناپلئون می‌گوید: «من چیز زیادی از تاریخ مشروطه نمی‌دانم. ۴۰ سال پیش توی مدرسه یک چیزهایی خواندیم که یادم نیست اما این را می‌دانم که اگر دو تا ماهی توی دریا با هم دعواشان بشود هم کار انگلیسی‌هاست. هم مشروطه و هم تمام اتفاقات تاریخی. الان هم امریکا و اسراییل را انگلیسی‌ها می‌گردانند.» مرد فروشنده همه آنچه را باید در مورد تاریخ بداند را در «کار، کار انگلیسی‌هاست» خلاصه می‌کند.

کمی آن طرف‌تر کارمند یک صرافی نگاه دیگری به تاریخ دارد، سه نفری نشسته‌اند زیر باد کولر و تلاش می‌کنند اطلاعات هم را در مورد نقش روسیه و انگلیس در مشروطیت تکمیل کنند. مسن‌ترین‌شان ترجیح می‌دهد حرفی نزند، آن یکی می‌گوید: «یک دوستی داریم که استاد دانشگاه است، شانس شما الان نیست!»، دست آخر کمال، ۴۳ ساله سعی می‌کند کمی حرف بزند. به قول خودش بیشتر چیزهایی که می‌داند را در سریال‌های تلویزیونی تاریخی دیده: «دانستن در مورد وقایع تاریخی و اتفاقاتی مثل مشروطه برای مقایسه کردن با وضعیت امروز خیلی به درد می‌خورد اما خب خیلی از این اطلاعات یاد آدم نمی‌ماند. من الان فقط به خاطر دارم که شیخ فضل‌الله نوری یکی از چهره‌های مهم آن دوران بوده».

آن طرف خیابان پسر و دختر جوانی که خوشحال و خندان از مقابل سفارت رد می‌شوند با شنیدن سوال بیشتر می‌خندند، پسر پاسخ را به همراهش واگذار می‌کند و کنار می‌کشد. شروین، ۲۳ ساله فارغ‌التحصیل رشته فیزیک می‌گوید: «در کتاب‌های تاریخ مدرسه در مورد مشروطه خواندم اما الان چیزی یادم نیست، از شخصیت‌های مشروطه هم کسی را نمی‌شناسم فقط می‌دانم کلیت قضیه مربوط می‌شد به محدود کردن اختیارات شاه.» دختر جوان می‌گوید که بخشی از بی‌اطلاعی‌اش نسبت به تاریخ مشروطه به این خاطر است که علاقه‌ای به تاریخ ندارد هرچند که به گفته خودش در مورد تاریخ اروپا مطالعات بیشتری داشته و بعد هم خندان می‌گذرد.

کاخ صاحبقرانیه؛ آمده‌ایم کافی‌شاپ

عکس سیاه و سفید شاه قاجار چندان واضح نیست، نشسته در درگاه پنجره کاخ صاحبقرانیه و سبیل‌های پهن و آویزانش توی تاری عکس سفید می‌زند. پشت سرش یکی از درباریان ایستاده و دست‌ها را به حاشیه کتش گرفته جوری که انگار می‌خواهد کتش را باد نبرد. در دو سوی مظفرالدین‌شاه، چند نفر روحانی نشسته‌اند و آن پایین توی محوطه عمارت، چند مرد پشت به دوربین ایستاده‌اند که کلاه‌های استوانه‌ای به سر دارند و زاویه سرشان نشان می‌دهد که خیره شده‌اند به شاه قاجار و کاغذ توی دستش. کاغذی که ما به عنوان فرمان مشروطیت می‌شناسیمش و قرار بود که با امضای آن به قول خود شاه پیر «قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفه‌الحال مشغول دعاگویی دوام این دولت و این مجلس بی‌زوال باشند».

گرمای هوا لابه‌لای درختان بلند و بالای کاخ نیاوران بخت چندانی برای خودنمایی ندارد، محوطه کاخ پر از آدم است، گروه گروه برای بازدید آمده‌اند، قدم می‌زنند یا روی حاشیه چمن‌ها خستگی می‌گیرند. سه دختر نوجوان در ورودی کاخ ایستاده‌اند ۱۷ ساله و دانش‌آموز پیش‌ دانشگاهی. زهرا، نگین و صبا آخرین بار سال گذشته و در مقطع سوم دبیرستان نام مشروطه را شنیده‌اند و در موردش خوانده‌اند، نمره تاریخ یکی‌شان ۲۰ شده، آن یکی ۷۵/۱۹ و آخری ۲۵/۱۹ اما برخلاف نمره‌های عالی چیزی از تاریخ معاصر در خاطر ندارند. زهرا می‌گوید: «ما فقط تاریخ را حفظ کردیم برای امتحان، رشته‌مان ریاضی است و تاریخ خیلی برای‌مان مهم نبود.» نگین اضافه می‌کند: «شاید اگر تاریخ کتاب درسی نبود جذاب‌تر می‌شد اما ما مجبور بودیم برای نمره گرفتن تاریخ بخوانیم.» در پاسخ این سوال که از شخصیت‌های مشروطه کسی را می‌‌شناسید یا نه بعد از کمی مشورت می‌رسند به نام‌ها «مصدق و کاشانی»، برای دختران نوجوان شخصیت‌های مشروطه و ملی شدن صنعت نفت چندان تفاوتی ندارد، شخصیت‌های تاریخی مورد علاقه‌شان کوروش و سورنا و امیرکبیر است. موزه‌ها و کاخ اصلی را خیلی سال پیش دیده‌اند، اینجا چه کار می‌کنند؟ هر سه می‌زنند زیر خنده: «آمده‌ بودیم کافی شاپ.»

کنار چمن‌ها یک عده دانشجوی تبریزی نشسته‌اند که از طرف دانشگاه برای بازدید آمده‌اند. بعد از طرح سوال گفت‌وگوهای ترکی‌شان قطع می‌شود و سعی می‌کنند یکی از دوستان‌شان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.