پاورپوینت کامل جایگاه عقل در معارف اسلامى ۵۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جایگاه عقل در معارف اسلامى ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه عقل در معارف اسلامى ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه عقل در معارف اسلامى ۵۰ اسلاید در PowerPoint :
آیا عقل در معارف اسلامى جایگاهى دارد یا خیر؟ آیا عقل مىتواند به سمت معارف اسلامى پرواز کند؟
قرآن کریم مىفرماید: «اُدعُ الى سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهُم بالتى هی أحسن: با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت از هر کسى بهتر مىداند چه کسى از راه او گمراه شده است و او به هدایتیافتگان داناتر است.» (نحل، ۱۲۵)
آیا عقل در معارف اسلامى جایگاهى دارد یا خیر؟ آیا عقل مىتواند به سمت معارف اسلامى پرواز کند؟
قرآن کریم مىفرماید: «اُدعُ الى سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهُم بالتى هی أحسن: با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن. پروردگارت از هر کسى بهتر مىداند چه کسى از راه او گمراه شده است و او به هدایتیافتگان داناتر است.» (نحل، ۱۲۵)
این آیه به ما مىآموزد که اگر بخواهیم حقیقت را به دیگران بگوییم، سه راه دارد:
۱ بالحکمه: حکمت در این آیه به معناى اصطلاحى نیست، بلکه هر سخنى که محکم و استوار باشد، به آن سخن حکیمانه مىگویند. اگر معارف عقلى هم از این طریق ثابت شود، بخشى از حکمت است.
۲ و الموعظه الحسنه: یعنى با پند و اندرز افراد را از گمراهى نجات دهیم.
۳ و جادلهم بالتى هى احسن: اگر شخصى مخالف ماست، با مسلّمات خودش با او سخن بگوییم. مجادله به معناى این است که مسلمات خصم را بگیریم و طبق آن با او حرف بزنیم.۱
چرا قرآن این سه راه را پیشنهاد مىکند؟ چون مخاطبها فرق مىکنند. گاهى مخاطب، انسانى عقلانى، حکیم و اهل استدلال است. مسلماً باید با او با قول محکم و استوار و عقلپسند سخن گفت.
گاهى مخاطب آنقدر ادراک ندارد که با او به برهان سخن بگوییم، بلکه باید عواطفش را تحریک کرد. اثر موعظه، تحریک عواطف است. پس باید با نشان دادن عواقب کار، او را هدایت کرد.
گاهى مخاطب، نه حکیم است و نه انسان موعظهپذیر، بلکه مخالف است و نظرش با نظر ما فرق دارد. باید با او به جدال احسن پرداخت؛ یعنى مسلّمات خودش راگرفت و علیه او استفاده کرد.۲
پس قرآن، دلیل و برهان را یکى از راههاى دعوت مىداند. دلیل و برهان یعنى چیزى که خردپسند باشد و عقل انسان او را بپذیرد. حال باید ببینیم پاورپوینت کامل جایگاه عقل در معارف اسلامى ۵۰ اسلاید در PowerPoint و عقلى چیست؟
پاورپوینت کامل جایگاه عقل در معارف اسلامى ۵۰ اسلاید در PowerPoint و عقلى
نسبت به پاورپوینت کامل جایگاه عقل در معارف اسلامى ۵۰ اسلاید در PowerPoint، اندیشمندان به سه دسته تقسیم شدهاند: گروه حسگرایان، گروه معطله، و راهى میان تشبیه و تعطیل.
حس گرایان: غالب غربىها و اروپایىها حسگرا هستند و فلسفه آنها بر «حس» استوار است.۳ ایشان مىگویند ما نمىتوانیم ماوراى حس را درک کنیم، چون ابزار درک ما، تجربه است و تجربه هم فقط مىتواند در مسائل حسى سخن بگوید، و درباره چیزى که ماوراى حس است (مثل برزخ، خدا، قیامت و مانند آن) نمىتوانیم نفیاً و اثباتاً قضاوت کنیم. ابزار درک ما آزمایش است و آزمایش هم فقط مىتواند در مورد ماده و انرژى قضاوت کند و بگوید هست یا نیست؛ ولى روح مجردى را که خداپرستان مدعى آن هستند، نمىتواند اثبات کند. چاقوى آزمایش ما، به رگ و استخوان مىخورد، اما به روح نمىخـورد.
نقد:
به طور اجمال باید به اینان گفت: شما در همان مسائل حسى، گزارههایى را قبول دارید که عقلىاند نه حسى از جمله:
۱ـ شما معتقدید که «تجربه» شما را به واقع مىرساند. شما تجربه را از کجا به دست آوردهاید؟ تجربه و آزمایش، خود قابل تجربه نیست؛ پس شما گزارهاى را قبول دارید که از مجراى حس به دست نیامده است. بنابراین حسگرایان باید حداقل یک قضیه عقلى را قبول داشته باشند.
۲ـ حسگرایان مىگویند: «همه معلومات باید از طریق تجربه به دست آید.» این گزاره، عقلى است؛ چون استدلال مىکنند و مىگویند وسیله من آزمایش است و آزمایش هم در ماوراى حس راه ندارد. پس باید تمام قضایا در مجراى حس باشد و ماوراى حس، قابل درک نیست.
۳ـ مورد تجربه شما، یک قضیه جزئى است؛ اما شما بارها آن را تجربه مىکنید و به یک قضیه کلى دست مىیابید. اینکه همه آنتى بیوتیکها ضد تب هستند، یک قضیه کلى است و آن را از راه عقل به دست آوردهاید. عقل مىگوید: «حکم الامثال فى ما یجوزُ و فى ما لایجوزُ واحد». همین که از مورد جزئى، یک قاعده کلى ساختهاید، کار عقل است.
علاوه بر این موارد، نقضهاى دیگرى هم وجود دارد.۴ در کشور ما بحمدالله این نگرش طرفدار ندارد؛ چون بعد از فروپاشى شوروى، مارکسیستها عقبنشینى کردهاند.
معطله: این گروه چون عقل خود را از درک، تعطیل کردهاند به «معطله» مشهور شدهاند.
این گروه که غالباً محدثان اهل سنت هستند (حنابله و امثال آن) مىگویند: با وجود کتاب و سنت، نیازى به استفاده از عقل در ماوراى طبیعت نداریم. عقل براى درک وراى کتاب و سنت راهى ندارد.
کتاب و سنت مىگوید خدا دست دارد: «و قالت الیهُودُ یدالله مغلُولهٌ غُلّت أیدیهم و لُعنُوا بما قالوا بل یداهُ مبسوطتان: یهودیان گفتند دست خدا بسته است، دستهایشان بسته باد! به خاطر این سخن از رحمت الهى دور شوند، بلکه هر دو دست قدرت او گشاده است.» (مائده، ۶۴) ما هم مىگوییم خدا دست دارد؛ ولى براى اینکه جزو مشبهه نباشیم، مىگوییم دست و چشم او مانند دست و چشم ما نیست. اینها مىگویند با وجود کتاب و سنت نیازى به عقل نیست.۵
حکایتى در تاریخ معروف است که حتى ابنتیمیه هم در الرسائل نقل کرده است. او مىگوید مردى پیش مالک بن انس آمد و با قرائت آیه «الرحمنُ على العرش استوى»(طه، ۵) از کیفیت و چگونگى «استوى» پرسید و گفت: ما «استوى» را به معناى «جلس» مىدانیم. پیشانى مالک عرق کرد و گفت: «الکیف غیر معقول، و الاستواء معلوم، و الایمان به واجب، و السؤال عنه بدعه [:کفیت غیرمعقول است، استوا معلوم است، ایمان به آن واجب است، و پرسش از آن بدعت است!]»۶ سپس دستور داد پرسنده را از مجلس بیرون کردند. بعضى کتابها نقل کردهاند که گفت: «الکیف مجهول و الاستواء معلوم». این گروه دستگاه عقل خود را از بررسى معارف تعطیل کرده و مىگویند همین ظواهر را مىگیریم و اگر بوى تشبیه و تجسیم داد، مىگوییم دست دارد بلا کیف، چشم دارد بلا کیف، استواء دارد بلا کیف.۷
نقد:
روش معطله، روش صحیحى نیست. قرآن کریم ما را به تفکر و تدبر دعوت کرده است. خداوند قرآن را تنها براى خواندن نفرستاده است، قرآن را براى تدبّر هم فرستاده است: «لیدبرُوا آیاته: تا در نشانههاى او بیندیشید.» (صاد، ۲۹) قرآن امر به تدبر و تفکر کرده است. ماده عقل با تمام مشتقاتش ۴۹ مرتبه در قرآن آمده است.۸ تفکر۹ و تدبر۱۰ چندین بار در قرآن آمده است. اگر سؤال واقعاً بدعت است، چرا قرآن اینها را آورده و دعوت به تدبر و تفکر کرده است؟
معطله مىخواهند بگویند اسلام سراپا تعبد است و تفکر فقط در مسئله اثبات صانع و نبوت جایز است و در بقیه مسائل تفکر ممنوع است. این نگرش برخلاف قرآن است. قرآن ما را به تفکر و تدبر دعوت مىکند. حتى تفکر را یکى از نشانههاى مؤمن مىداند: «الذین یذکُرون الله قیامًا و قُعودًا و على جُنُوبهم و یتفکرون فى خلق السماوات و الأرض ربنا ما خلقت هذا باطلا: همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند و مىگویند: بارالها، اینها را بیهوده نیافریدهاى». (آل عمران،۱۹۱)
«أفلا یتدبرُون القُرآن أم على قُلُوب أقفالُها: آیا آنها در قرآن تدبر نمىکنند یا بر دلشان قفل نهاده شده است؟» (محمد، ۲۴)
اینها هم مانند حسگرایان، مخالف عقلاند با این تفاوت که حس گرایان، ماوراى طبیعت را نه نفى مىکنند و نه اثبات، اما اینها به ماوراى طبیعت معتقدند، ولى مىگویند ادراک عقل را باید نسبت به اینها تعطیل کرد. چندى قبل در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 