پاورپوینت کامل وقف و تاریخ چه ارتباطی با یکدیگر دارند ۵۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وقف و تاریخ چه ارتباطی با یکدیگر دارند ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقف و تاریخ چه ارتباطی با یکدیگر دارند ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وقف و تاریخ چه ارتباطی با یکدیگر دارند ۵۷ اسلاید در PowerPoint :
وقفنامهها چه اهمیتی برای تاریخ ما دارد؟ جنبه اقتصادی، حقوقی، معماری، هنری و سیاحتی موقوفات، البته اموری است که در جای دیگر باید به آنها پرداخت. آنچه از نظر تاریخی در اساس وقف نهفته است به انگیزه واقفان برمیگردد. کسانیکه در گذر زمان، مالی را وقف کردهاند، بیشتر دو انگیزه مورد نظرشان بوده است
وقفنامهها، گنجهای تاریخ اجتماعی ایران را در خود نهفتهاند
وقفنامهها چه اهمیتی برای تاریخ ما دارد؟ جنبه اقتصادی، حقوقی، معماری، هنری و سیاحتی موقوفات، البته اموری است که در جای دیگر باید به آنها پرداخت. آنچه از نظر تاریخی در اساس وقف نهفته است به انگیزه واقفان برمیگردد. کسانیکه در گذر زمان، مالی را وقف کردهاند، بیشتر دو انگیزه مورد نظرشان بوده است؛ یک، توجه به وضع اجتماعی و نیازهای همگانی در زمانهای مختلف، دیگری طلب مغفرت و دعای خیر برای خود. بههرحال آنچه بود، نتیجهاش برای مردم بود. امروزه تشکیلات اداری و دیوانی مملکت به اندازهای گستردگی دارد که دولت هر کار ضروری را انجام میدهد. در دنیای قدیم اما نیازهای عمومی به دست دولتها انجام نمیشد. بسیاری از این امور بدینترتیب به وسیله نهادوقف انجام میگرفت. در تاریخ، کسانی چون غازانخان، امرای کاکویی یزد، خاندان قراختاییان کرمان، علما، بزرگان و رجالی مانند رشیدالدین فضلالله و خاندان نظامی (سادات رکنی یزد) موقوفاتی مهم در زمان خودشان به یادگار گذاشتند. این موقوفات برای برآورده شدن آنگونه نیازهای مردم بود که دستگاههای دولتی توانایی یا تمایل چنین کارهایی نداشتند. بهعنوان نمونه، بهاءالدین جوینی یکی از وزرای مهم دوره ایلخانان، در شهر یزد دارالشفایی از موقوفات ایجاد کرده بود. چرا؟ برای اینکه مسلما مردم آنجا بیمارستانی نداشتند. بنابراین وزیری از مال خودش در شهری که اصلا با او ارتباط خانوادگی نداشت، وقف میکند. نوع این کارها، مانند ساختن بیمارستان، پل و کاروانسرا در راهها برای برطرفساختن نیازهایی بود که همه مردم داشتند. تجار و اعیان یزد، همه کاروانسراهای راه یزد به طبس را ساختهاند. چنین اقداماتی بارها در تاریخ ایران رخ داده است که ما تنها در متنهای تاریخها از آنها خبر داریم. موقوفات، مدرسهها و کاروانسراهای وقفی، تاسیساتی بهشمار میآید که اشخاص پدید آورده بودند. خود آنان به جای نماند و حتی وقفنامههایشان به دست ما نرسید. متاسفانه هرچه به گذشته برمیگردیم، وقفنامههایی که از قدما بوده، کمتر است. وضع عمومی و جریانهای سیاسی، یکی از دلایل از میانرفتن وقفنامهها بوده است. همچنین دلایل درونی مانند اختلاف ورثه با متولیان موجب نابودی وقفنامهها شده است. گمان دارم حتی در سازمان اوقاف اگر بخواهید اصل وقفنامه قدیمی را پیدا کنیم، قدیمیترین آن به عهد تیموری هم نرسد. شک دارم اداره اوقاف در دفاتر و بایگانیهایش بتواند نشان دهد که قدیمیترین وقفنامهها کدام بوده است. زمانی در دانشگاه تهران، درسی با موضوع تاریخ شهرها برعهدهام بود. بخشی عمده از تاریخ شهرها به تاریخ وقفها و وقفنامهها مربوط میشود؛ برای اینکه بدانم در یک شهر، تشکیلات شهری چگونه بوده است، به اسناد وقفنامهها نیز باید روی میآوردم. از اینرو با سازمان اسناد ملی گفتوگو کردم. آنها اما چیزی در اختیار نداشتند. به فکر افتادم به اداره اوقاف شهرها بروم تا شاید سندی به دست آید که نشان بدهد برای شهر از طریق وقف چه کاری انجام شده است.
منطقه شاهرود تا گرگان را، میدان این کار قرار دادیم. متاسفانه با آن همه آثار قدیمی مانند مسجد تاریخانه و گنبد چهلدختران در دامغان که همه در تصرف اوقاف یا میراث فرهنگی است، برای هیچیک از آنها سندی از نظر وقفی که بشود گفت جنبه تاریخی دارد پیدا نکردیم؛ در گرگان و سمنان نیز همینگونه؛ درحالیکه بخشی از تاریخ یک شهر در ایران، به وقف بستگی دارد و تاریخ اجتماعی شهر را تنها از لابهلای این اسناد میتوان به دست آورد. آنچه به صورت بنا باقی مانده است، جنبه هنری و مطالعه ظاهری دارد و ارتباطی به این موضوع ندارد که بدانیم چه کسی این بنا را ساخته، چرا ساخته و برای چه مصرفی آن را وقف کرده است. باتوجهبه این نکتهها وقتی شما فراتر از یک شهر، به همه کشور بنگرید، خواهید دید که بخشی از تاریخ مملکت ما از راه این وقفنامهها قابل بازشناسی است. بهعنوان مثال اگر وقفنامه ربع رشیدی پیدا نشده بود، تشکیلاتی که امروز در تبریز در این زمینه فعالیت میکند، چه میتوانست انجام دهد؟ چیزی در دست نبود تا دستاندرکاران این تشکیلات بتوانند آن را بازسازی کنند. نهتنها بازسازی فضایی، که بازسازی فکری هم نمیتوانستند بکنند تا بدانند این مرد چه کار ارزشمندی کرده است. همین وقفنامه ربع رشیدی که به گونه تصادفی پیدا شد، از وقفنامههای قدیم موجود در مملکت است، فایده دیگری هم دارد؛ اینکه افزونبر وقف، اطلاعاتی درباره پادشاه زمانه و وزیرش به دست میآورید. در کتاب جوامعالتواریخ فصلهایی هست که نویسنده روایت کرده است: غازان گفت که این کار و آن کار را بکنید. هیچچیز اما از متن وقفنامه غازانخان به صورت مکتوب برای ما وجود ندارد، چون این وقفنامه هنوز پیدا نشده است.
اما از راه وقفنامه ربع رشیدی که با آنچه پادشاه زمان انجام داده همزمان است و میتوانیم مقداری از نیات غازانخان را بفهمیم که از چه نوع و چگونه بوده است. اگر به وقفنامه ربع رشیدی و آنچه در جوامعالتواریخ درباره موقوفات غازانخان نوشته شده است دقت کنید، خواهید دید که این وزیر نمیتوانست کاری چشمگیرتر و بلندپروازانهتر از آنچه خود پادشاه میکرده، انجام دهد که کار او یک پله پایینتر بوده است. پس وقتی تشکیلات رشیدالدین فضلالله به این گستردگی بوده تشکیلات غازانخان قطعا بسیار گستردهتر بوده است؛ متاسفانه اما نه زمینی از آن باقی مانده، نه اثری به صورت وقفنامه.
وقفنامههایی که به دست میآید برایمان از نظر تطبیقی و نیز مطالعه تاریخی اهمیتی فراوان دارد. باز در همین دوره میبینیم داماد رشیدالدین فضلالله به نام سیدشمسالدین و پدرش سیدرکنالدین یزدی، موقوفاتی مهم داشتهاند که متن وقفنامه آنها به جای مانده است. هنوز بنای مدرسهای به نام شمسیه در یزد هست که بقعه بلندی دارد و مزار سیدشمسالدین هم آنجا است. وقفنامه این پدر و پسر به نام جامعالخیرات چاپ شده است. در این وقفنامه میبینید خدماتی را افزونبر آنچه پدرزنش یعنی رشیدالدین فضلالله انجام داده، مطالبی را آورده است. بقیه نیاتاش مانند مدرسه، دارالشفا حظیره تقریبا همان است. نکته اضافی کار سیدشمسالدین آن است که چون خودش بیشتر زمانها در سفر و در راه بوده و باید گاهبهگاه به سویی برود، در وقفنامه دستور داده بوده که برای بیتوته مسافران کاروانسرا بسازند.
وقفنامههای مربوط به دورههای گذشته، بهویژه ایلخانان تا اوایل دوره تیموری، دقایقی مفید درباره تاریخ اجتماعی ایران به دست میدهد. برای مثال، وقفنامهای درباره موقوفات کججی وجود دارد. کججی یکی از عارفان معروف خطه آذربایجان بوده که موقوفاتی مهم برای رفاه طریقه خود وقف میکند. خوشبختانه اکنون وقفنامه او پیدا شده است. وقفنامه کججی این نکته را میرساند که در اوایل سده نهم هجری چه نیازهایی بوده و جامعه چه نوع گرایشهایی داشته است که قطب یک سلسله معروف، اموال خود را برای بقای طریقهاش وقف میکند. ورثه سیفالدین باخرزی، در بخارا موقوفاتی بسیار برای صوفیه ایجاد کرده بودند. متن وقفنامهها به جای مانده و بخشی زیاد از آنها حدود چهلسال پیش در شهر دوشنبه به چاپ رسیده است. این دو وقفنامه به یک طریقه مربوط است، وقتی وقفنامه کججی را با وقفنامه سیفالدین و ورثه او مقایسه میکنیم، میبینیم درباره شیوه تعلیم طلاب یا برای استفاده عموم از نظر اتراق غریبان در تکیهها و زوایا و اطعام آنها چه دستوراتی میدادند. اینها نکتههای تاریخ اجتماعی به شمار میآید که امروز فرم و شکلی دیگر یافته است. امروز برای کمک به افراد غریب، راههایی دیگر وجود دارد و معمولا دستگاهها و نهادهای عمومی باید به داد آنها برسند. نهادها در آن روزگار به شکل وقف خودشان را جلوه میدادند. در ممالک همجوار ما از ترکیه امروز و عثمانی قدیم تا شامات و مصر، مبادی وقف یا فرهنگ وقف توسعه داشته است. در عثمانی از زمان سلجوقیان آناتولی و در مصر در عهد ممالیک، فراوانی موقوفات و وقفنامهها بسیار چشمگیر است. قلاوون
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 